به گزارش صراط به نقل از همشهری اعضای خانواده خبرنگار مشهدی در مسیر بازگشت از عتبات عالیات بودند که تصادف هولناکی رخ داد؛ تصادفی که هر چند جان پسر ۱۲ساله خانواده را گرفت، اما پایان آن، فرصت زندگی دوباره برای چند بیمار بود.
ملاقات عجیب
حسینعلی راشکی، میگوید: شنیدن این جمله که ابوالفضل مرگ مغزی شده، برایمان سخت و باورنکردنی بود. من بهخاطر سالها کار رسانهای و آشنایی با فرهنگ اهدای عضو، وقتی شنیدم که پسرم جانش را از دست داده و دیگر برنمیگردد، همان ابتدا به اهدای اعضای بدنش فکر کردم. از طرفی در سال ۹۹پسر خواهر همسرم نیز دچار مرگ مغزی شده و اعضای بدنش را اهدا کرده بودیم، اما آنچه باعث شد به اهدای اعضای بدن پسرم مصمم شوم، حرفهای یک مادر بود که آن روز سراسیمه به بیمارستان مراجعه کرد و گریهکنان به پرستاران میگفت که شنیده قرار است قلب یک نفر به پسر او اهدا شود. دیدن آن مادر و خوشحالیاش از شنیدن خبر پیوند عضو فرزندش، باعث شد که گریهام بگیرد و همانجا با خودم گفتم که باید اعضای بدن پسرم را اهدا کنیم.
تصمیمی که سخت نبود
پدر داغدیده تصمیمش را با همسرش نیز در میان گذاشت و درنهایت هر دو پای برگه اهدای عضو را امضا کردند.
او میگوید: همسرم ابتدا راضی نبود، اما وقتی از خانوادههایی گفتم که به واسطه اعضای بدن پسر ما به زندگی عادی بازمیگردند، او هم راضی شد. در آن شرایط فقط از خدا میخواستیم که توانی بدهد که بتوانیم نبود فرزندمان را تحمل کنیم و این توان و آرامش، درست پس از آنکه اعضای بدن پسرم به بیماران نیازمند اهدا شد، سراغمان آمد. پسرم پس از رضایت ما به تهران منتقل شد و کلیهها و کبد او جان ۳نفر را نجات داد.
زائر کربلا
پدر ابوالفضل که فرزندش را پس از زیارت عتبات عالیات و در راه بازگشت از عراق از دست داده میگوید: در روایات آمده است که بهترین مرگ در کنار شهادت، مرگ در مسیر زیارت کربلاست.
او اضافه میکند: هر چند داغ پسرم برای من و مادرش بسیار سخت است، اما اهدای اعضای بدنش باعث شده که فکر کنیم فرزندمان زنده است و هنوز نفس میکشد.
او با گلایه از نبود امکانات پزشکی برای اهدای عضو در بسیاری از استانها میگوید: اینکه انجام عمل اهدای عضو فقط در چند شهر انجام میشود یکی از مهمترین موانع در مسیر فرهنگ اهدای عضو است که امیدواریم با درایت مسئولان حل شود.