يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۵

نامه ۲ عضو کمیسیون اقتصادی به رئیس‌کل بانک مرکزی

نامه ۲ عضو کمیسیون اقتصادی به رئیس‌کل بانک مرکزی
سید فرید موسوی و مهدی طغیانی اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای خطاب به رئیس‌کل بانک مرکزی تأکید کردند: بخش تولید، به‌ویژه صنایع کوچک و متوسط، دیگر توان ایستادگی در برابر این فشار مضاعف را ندارد.
کد خبر : ۷۰۷۶۴۵

به گزارش صراط به نقل از تسنیم، سید فرید موسوی نماینده مراغه و عضو کمیسیون اقتصادی و مهدی طغیانی نماینده اصفهان و نایب‌رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای خطاب به محمدرضا فرزین رئیس‌کل بانک مرکزی با اشاره به اینکه در بازار پول، نرخ‌های بهره واقعی به سطوحی رسیده‌اند که از آن تنها ناترازی، بی‌ثباتی و فرار سرمایه زاییده می‌شود، تأکید کردند: بخش تولید، به‌ویژه صنایع کوچک و متوسط، دیگر توان ایستادگی در برابر این فشار مضاعف را ندارد. آن‌ها زیر آوار نرخ‌های تسهیلات بالای 35 درصد، بی‌ثباتی بازار ارز، عدم پیش‌بینی‌پذیری و انباشت بدهی در حال خاموش شدن هستند، در چنین شرایطی، تمرکز صرف بر کنترل تورم بدون توجه به عمق رکود، به‌معنای تکرار تجربه‌های تلخ دهه‌های پیشین است که به‌قیمت نابودی ظرفیت‌های تولیدی، ثبات صوری ایجاد کرد.

متن نامه به‌شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب آقای فرزین
ریاست محترم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

در روزهایی که کشور از متن یک جنگ تمام‌عیار 12روزه عبور کرده است و آثار آن همچنان بر چهره اقتصاد و روان جامعه سنگینی می‌کند، اقتصاد ملی بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری شجاعانه و فوری در سیاست‌های پولی است. شرایط کنونی، با تشدید تحریم‌ها، تنگنای ارزی، افزایش انتظارات تورمی و آشفتگی در زنجیره تولید و مصرف، شباهتی به دوره‌های عادی ندارد که بتوان با نسخه‌های قبلی یا فرمول‌های تکراری برای آن چاره‌اندیشی کرد.

تصدیق می‌فرمایید که تداوم سیاست‌های انقباضی در چنین وضعیتی، نه‌تنها راه نجات نیست، بلکه به‌مثابه بستن بندهای یک بدن خسته است که نیازمند جریان خون و تنفس آزاد است. فشار بیش از حد بر پایه پولی و جذب حداکثری نقدینگی از مسیر نرخ‌های بهرۀ بالا، در حالی که اقتصاد در حال سقوط آزاد تقاضا و تولید است، عملاً به حذف ظرفیت‌های فعال اقتصادی و تخریب پایه اشتغال منجر می‌شود.

در بازار پول، نرخ‌های بهره واقعی به سطوحی رسیده‌اند که از آن تنها ناترازی، بی‌ثباتی و فرار سرمایه زاییده می‌شود. بخش تولید، به‌ویژه صنایع کوچک و متوسط، دیگر توان ایستادگی در برابر این فشار مضاعف را ندارد. آن‌ها زیر آوار نرخ‌های تسهیلات بالای 35 درصد، بی‌ثباتی بازار ارز، عدم پیش‌بینی‌پذیری و انباشت بدهی در حال خاموش شدن هستند، در چنین شرایطی، تمرکز صرف بر کنترل تورم بدون توجه به عمق رکود، به‌معنای تکرار تجربه‌های تلخ دهه‌های پیشین است که به‌قیمت نابودی ظرفیت‌های تولیدی، ثبات صوری ایجاد کرد.

بانک مرکزی امروز در بزنگاهی تاریخی ایستاده است، تنها با تغییر قاطع در مسیر فعلی می‌توان امید به احیای جریان تقاضای مؤثر، بازگشت تدریجی سرمایه، جان‌گرفتن صنعت و در نهایت ترمیم اعتماد عمومی داشت. تحریک هدفمند تقاضا، تسهیل تأمین مالی بنگاه‌ها، اصلاح مسیر سیاست ارزی و حمایت از سرمایه‌گذاری مولد، مؤلفه‌هایی هستند که در معماری آینده اقتصاد ایران باید در اولویت قرار گیرند. چشم‌بستن بر واقعیت‌های میدانی صنعت، اشتغال و معیشت، تنها تأخیر در فاجعه‌ای است که نشانه‌هایش آشکار شده است.

امید آنکه بانک مرکزی با درک عمق شرایط و با شجاعت لازم، از مسیر پرهزینۀ انقباض افراطی فاصله گیرد و برای صیانت از آنچه از تولید ملی و معیشت مردم باقی مانده است، تصمیمی درخور این مقطع تاریخی اتخاذ نماید.