دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ساعت :
    • صفحه نخست
    • سیاست
    • جامعه
    • اقتصاد
    • ورزش
    • عکس و فیلم
ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم
دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۴:۱۰
طی طریق

میتینگ انتخاباتی، به صرف شیرینی و شام!!!

«جلسه سخنرانی جناب آقای ایکس[!](نامزد نهمین دوره انتخابات مجلس) بهمراه پذیرایی شام؛ حضور شما باعث شادمانی و شور و شعف ماست.»!!!
کد خبر : ۵۵۰۴۴
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، محمد زندی در وبلاگ اش نوشت:

پس از گذراندن یک روز کاری سرد و طاقت فرسا، یک چرت وسط روز خیلی می چسبد. فلذا مصمم شدم که یک نیم ساعتی را به خوابیدن بپردازم.

زنگ موبایل را روی ساعت پنج عصر تنظیم کردم و سرم را روی بالشت گذاشتم. کم کم داشت چشمانم سنگین می شد که به ناگاه صدای گوش خراش اس ام اس تلفن همراه، سوهان روح ما شد!

بدبختانه فراموش کرده بودم که روی سایلنت بگذارمش!

ابتدا بی خیال مشاهده پیامک شدم اما چه کنم که خواب از سرم پریده بود. بلند شدم و پیامک را خواندم.

محتوای آن بدین مضمون بود:

«جلسه سخنرانی جناب آقای ایکس[!](نامزد نهمین دوره انتخابات مجلس) بهمراه پذیرایی شام؛ حضور شما باعث شادمانی و شور و شعف ماست.»!!!

الحق که چه نیک گفته اند: "آخر شاهنامه(پیامک!) خوش است."

من که وقتی چشمم به کلمه خوش ترکیب و شورانگیز "شام" افتاد، گویی خونی تازه در رگهایم پلمپ گردید، چراکه "از هرچه بگذری سخن از شام خوش تر است"!

بی معطلی با چندی از دوستان استعدادهای درخشان در امر تناول طعام(!)، تماس گرفته و به تشریح ماجرا پرداختم. آنها هم که از خداخواسته؛ می گفتند: «نیکی و پرسش؟! فقط بگو کِی و کجا؟!»

خلاصه مقرر شد، چهارشنبه روزی در نزدیکی میدان فاطمی جمع شده و به سوی مکان معهود حرکت کنیم.

ناگفته نماند که محل برگزاری مراسم واقع در یکی از تالارهای مجلل شمال تهران بود. از آن مناطقی که آخرشان به "یه" مختوم است؛ البته بالإستثنای محله جوادیه!!!

به سختی فراوان و با حدوداً یک ساعت تأخیر به جلوی درب تالار رسیدیم.

علت این دیرکرد، برگردن یک پدرآمرزیده ای بود که بجای راهنمایی، مسیر چاه را نشانمان داد!

خداوکیلی به نحوه آدرس دادنش دقت کنید!:

«این خیابون رو تا آخر می ری. خرداد اول نه، خرداد دوم رو می ری سمت چپ. 200متر که رفتی جلو، دست چپت یه خیابون هست بنام تمدن ها. تمدن ها رو که رفتی تو، دست چپ، نبش ساختمان شماره 76، یه تالار بزرگه. فکرکنم همونجا باشه!»!!!

در دلم گفتم؛ اینقدر چپ چپ کردی که نزدیک بود چپ کنیم!

بگذریم و برویم سروقت میتینگ که اصل مطلب باشد.

درجلوی درب ورودی تالار چندین نفر یونیفرم بر تن و با شمایلی متحدالشکل، مدعوین را به داخل مشایعت می کردند.

وقتی وارد سالن سخنرانی شدیم، جناب ایکس درحال صحبت کردن بودند. همگی ما هم درگوشه ای نشستیم و مشغول استماع نطق ایشان شدیم.

بخشی از مهمترین صحبت های جناب ایکس به این شرح بود:

«بودن یا نبودن؛ مسأله این است. من آمده ام؛ پس هستم. من برای تغییرات آمده ام؛ تغییر در خون من است. دوستانی که مرا می شناسند، مستحضرند که از بچگی به بنده می گفتند "چنجر"[!].

من برای اصلاح امور وارد عرصه شده ام. جامعه مدنی می بایست محفلی باشد برای تبادل آراء و گفتگو براساس تحمل و مدارا. ملتی براساس قبول تکثر و تنوع عقیدتی و اجتماعی. کشوری بر مبنای تساهل و تسامح و پلورالیسم فرهنگی.

همانطور که شاعر شهیر می گوید: "بادوستان مروت؛ با دشمنان مدارا" ؛ اما من می خواهم این مصراع را اینگونه اصلاح کنم که: "با دوستان مروت؛ با دشمنان رفاقت". درود بر منتقد من. درود بر مخالف من. و در یک کلام، درود بر دشمن من.»!!!

در همین حیص و بیص در ردیف جلویی دو نفر درگوش همدیگر پچ پچ می کردند که: «تو چیزی می فهمی؟! چی میگه این؟!»

پس از استراق جملات فوق، کمی به خودم امیدوار شدم، چراکه فکر می کردم تنها من در باغ و بوستان بسرنمی برم!

آرام و زیر لب و بدون چرخش صورت به رفیقم که کناردستم نشسته بود گفتم: «پایه ای بریم بیرون یه هوایی بخوریم؟»

جوابی نشنیدم! نگاهش کردم که دیدم ... بعله ... غرق در خواب است و در حال گذر از اقلیم هفتمین پادشاه!

از شانس بد ما در آنجا "صرفاً جهت اطلاعی" هم نبود که فیلم ما را بگیرد و نشان بدهد تا حداقل به این واسطه معروف شویم!

عطای هواخوری را به لقایش بخشیدم و مجدداً به افاضات جناب ایکس گوش فرادادم؛

«ببینید دوستان عزیز؛ همشهریان گرانقدر؛ من خودم بچه ناف تهرانم، کمی پایین تر از میدان خراسان، حوالی بیسیم، هفت جد و آبادم هم مال همین محل هستند. خانومم هم اهل درخونگاهه. خلاصه همگی زاده همین دور و اطراف هستیم. فلذا روا مباد که داماد تهران[!] و همشهری اصیل خودتان را ول کنید و بروید به این تازه به دوران رسیده های شهرستانی و پایتخت ندیده، رأی بدهید»!!!

در همین ارتباط جناب آقای ایکس خاطرنشان نمود:

«در پشت همین تریبون، رسماً اعلام می کنم که با توجه به حضور گسترده شما دوستان در این مراسم و با توجه به بازخوردهای عموم مردم در کوی و بازار و برزن و همچنین نتایج نظرسنجی های اینترنتی؛ ورود خویش را به عنوان نفر اول لیست نمایندگان تهران در مجلس نهم، به خودم و شما تبریک و تهنیت عرض می کنم[!].

اما اگر خدای ناکرده؛ زبانم لال؛ نتیجه ای غیر از این از صندوق های رأی بیرون آمد، بدانید که دست های پشت پرده ای در کار بوده اند که نمی خواهند منتخبان شما مردم سکان قوه مقننه را در دست بگیرند. بنابراین اگر بخواهند چنین نمایشی را کلید بزنند؛ بنده به احترام آرای شما مردم، سکوت را جایز ندانسته و به مدت یک شبانه روز در منزل خودم تحصن و اعتصاب غذا خواهم کرد»!!!

خیلی دوست داشتم که با صدای بلند فریاد بزنم که آقای ایکس؛ دیگر کافیست.

درون این گوری که پایش داری حرف از اعتصاب و تحصن و تسامح و قس الی هذا می زنی، والله که مرده ای نیست؛ تمنا می کنیم که حضار را بی خیال شوید، لطفا!!!

البته بگمانم می خواهد بحث هایش را به فرجام برساند ... خدایا صدهزار مرتبه شکر!

«در پایان عرایضم می باید چند نکته را متذکر شوم؛

اولاً از دوستان تقاضا دارم که در هنگام نوشتن نام بنده در برگه های رأی، یادتان نرود که "ایکس" با سین است نه با صاد صابون[!] خدای نکرده یک موقع اشتباه ننویسید که در این صورت جزء آرای باطله محسوب خواهد شد.

ثانیاً؛ هم اکنون همکارانم لیستی از اسامی دیگر همقطاران بنده را در میانتان توزیع می کنند که عجالتاً نوشتن نام این دوستان نیز در ذیل نام بنده فراموش نشود[!].

می بخشید که سرتان را درد آوردم. یکبار دیگر با صدای بلند تکرار می کنم؛ درود بر منتقد و مخالف من[!]. درود بر تمامی شما دوستان؛ دیدار بعدی ما انشاالله در ساختمان بهارستان.»!!!

در آخر مراسم همه دور جناب ایکس حلقه زدند که هرکدام تقاضاهای خاص خود را مطرح می کردند؛

یکی برای درست کردن عضویتش در هیئت علمی دانشگاه؛ دیگری برای معافیت سربازی پسرش؛ آن یکی برای کتاب مانده در ممیزی اش و یکی دیگر برای اتصال راه آهن غرب کشور به روستایشان!

جالب این آخری بود که برای خط آهن غرب کشور به نماینده احتمالی تهران مراجعه کرده بود! و جالب تر نیز اینکه آقای ایکس، قول مساعد داد که جهت برطرف کردن این مشکل، از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد! 

پس از گذشت چند دقیقه، یکی از کارمندان تالار با صدای بلندی گفت: «حضار عزیز؛ بفرمایید برای صرف شام. خواهش می کنم درهنگام ورود به سالن پذیرایی، ژتون های غذا را هم تحویل بدهید.»

در ابتدا فکر کردیم که در این شلوغی کسی پیگیر ژتون و غیره نخواهد شد و بی اعتنا به طرف سالن پذیرایی رفتیم.

اما چشمتان روز بد نبیند؛ وقتی خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم یکی از همین کارمندان تالار مانع ورود ما شد و گفت: «لطفاً ژتون؟»

من به ایشان گفتم که: «ژتون دیگر چه صیغه ایست؟! کسی به ما ژتون نداده؟!»

او نیز درجواب بنده گفت: «مگر در هنگام ورود به شما ژتون نداده اند؟!»

تازه دوزاری مان افتاد که به علت همان یک ساعت تأخیر، به ما ژتون نرسیده است؛ چراکه طبق مکاشفات بعمل آمده، در همان بیست دقیقه ابتدایی مراسم، ژتون های غذا ته کشیده بودند!!!

خلاصه، دست از پا درازتر به سمت درب خروجی تالار راهی شدیم!

درهنگام خروج، به هرکدام از ما یک کارتون بزرگ دادند. ابتداً فکرکردیم که لوازم منزل است؛ نگو پوسترهای جناب ایکس بوده برای چسباندن بر در و دیوار!!!

یکی از رفقا با لحن تندی گفت: «شام ندادند که هیچ، می خواهند برایشان تبلیغ هم بکنیم! خواب دیدی خیره!»

من بلافاصله گفتم: «بچه ها! دست نگه دارید. کاچی بهتر از هیچی هست. بیایید این پوستر ها را با خود ببریم، شاید برای پاک کردن سبزی یا تمیز کردن شیشه ها برای شب عید و یا چرک نویس به درد بخورند!!!»

مخلص کلام اینکه خسته و گشنه از تالار خارج شدیم و کنار خیابان به انتظار تاکسی نشستیم؛ اما دریغ از یک ماشین!

البته نباید توقع داشت که در این منطقه از شهر و در آن ساعت از شب؛ تاکسی هم وجود داشته باشد!

در همین گیر و دار یکی از بچه ها با لحنی مزاح گونه، خطاب به من گفت: «عجب شامی بود! من اینقدر خوردم که اضافاتش دارد از سوراخ گوشم سرریز می کند! دَم باعث و بانی اش گرم و آتشین!!!»

بنده خدا راست می گفت! حرف حق که جوابی ندارد! راستش در همان لحظه دلم برای خودم سوخت.

خیلی دلمان را صابون زده بودیم؛ اما نه تنها شامی ندادند بلکه ما را هم جلوی رفقا ضایع کردند!

در همین افکار و اوهام بودیم و داشتیم از سرما به خود می لرزیدیم که دیدیم از پارکینگ تالار، ماشین های مدل بالا با پلاک سیاسی و گذر موقت، یکی پس از دیگری بیرون می آیند. اتفاقاً همگی آنها هم تک سرنشین بودند اما به ما یک نگاه هم نمی کردند!

ما به یک پراید ساده هم راضی بودیم که لااقل ما را به یک خیابان اصلی برساند؛ اما کسی از ایشان به روی خود هم نمی آوردند!!!

درنهایت و با هزار زحمت، بوسیله یک دربستی، خود را به منزل رسانیده و در طول مسیر نیز دعای خیر خویش را نثار جان آقای ایکس و همقطارانش کردیم!!!

همچنین از صدقه سر جناب ایکس و دوستانشان، آنچنان سرمایی خوردیم که پروردگار نصیب گرگ بادیه و طیر شجره نکند!!!

و این بود ماجرای "میتینگ انتخاباتی جناب ایکس، به صرف شیرینی و شام"!

"...ستنتصر القائم..."


پی نوشت: در مثل جای هیچ مناقشه نیست!

برچسب ها: میتینگ انتخاباتی شام تالار ثروت قدرت
برگزیده ها
«کفایت مذاکرات» از پنجم آذر روی پرده سینماها
کمدی‌ای با دغدغه اجتماعی؛
«کفایت مذاکرات» از پنجم آذر روی پرده سینماها
اسناد شخصی دکتر مصدق به آرشیو ملی ایران منتقل شد
سفر اسناد یک چهره مردمی؛
اسناد شخصی دکتر مصدق به آرشیو ملی ایران منتقل شد
ورزشگاه امام‌خمینی اراک میزبان دربی ۱۰۶ پایتخت شد
دربی حساس لیگ برتر در آذرماه؛
ورزشگاه امام‌خمینی اراک میزبان دربی ۱۰۶ پایتخت شد
برای پرچم کشورمان می‌جنگیم
سرمربی تیم ملی فوتسال ایران:
برای پرچم کشورمان می‌جنگیم
تنابنده و ساداتی در «کندو»؛ بازگشت به روزهای پر التهاب تاریخ
سریال جدید شاه‌حسینی در راه شبکه نمایش خانگی؛
تنابنده و ساداتی در «کندو»؛ بازگشت به روزهای پر التهاب تاریخ
اعتراض استقلال به زمان دیدار با پرسپولیس | امیدوارم کارشان تکرار نشود!
مدیر تیم فوتبال استقلال:
اعتراض استقلال به زمان دیدار با پرسپولیس | امیدوارم کارشان تکرار نشود!
  • پربازدیدها
  • پربحث ها
عکس|تغییر چهره باورنکردنی هومن برق نورد در کافه گردی با امیرحسین رستمی
استوری عجیب مهدی پاشازاده برای پرسپولیس
عباس اسماعیل‌بیگی رسما از پرسپولیس اخراج شد
ادعای ثابتی درباره سفر ۵۰ میلیاردی شینا انصاری به برزیل| مگر می‌خواهید برزیل را بخرید؟
جزئیات عیدی کارگران و کارمندان در سال ۱۴۰۵
آیا عسل طبیعی شکرک می‌زند ؟
رئیس‌جمهور سه‌شنبه به مجلس می‌رود
عراقچی از نمایندگان مجلس تذکر گرفت
«مبینا زارع»، دختر گمشده اسلامشهری به دست نامزد سابق خود در موقعیت نامعلومی به قتل رسیده
کلهر: اوسمار به دلیل شرایط بحرانی تیم حریف موفق شد!
رضا رجبی: با باشگاه پرسپولیس باید برخورد جدی شود
پزشکیان: مصداق ضرب‌المثل «سنگ بزرگ علامت نزدن است» را باور دارم
عکس| نگاهی به جشن فارغ التحصیلی «بهنوش طباطبایی» در دانشگاه
عکس|نگاهی به جواهرات سر سنگین و گران قیمت لیندا کیانی
نرخ تورم سالیانه در آستانه عبور از مرز ۴۰ درصد
عکس روز مشاهده همه تصاویر
تصاویر| جنگل حرا سهیلی؛ شگفتی سبز قشم
تصاویر| جنگل حرا سهیلی؛ شگفتی سبز قشم
تصاویر| اختتامیه همایش «ما و غرب »
تصاویر| اختتامیه همایش «ما و غرب »
تصاویر| جلسه شورای عالی نوجوانان و جوانان با حضور رئیس جمهور
تصاویر| جلسه شورای عالی نوجوانان و جوانان با حضور رئیس جمهور
تصاویر| سوادکوه؛ مقصدی برای تماشای زودترین پاییز شمال
تصاویر| سوادکوه؛ مقصدی برای تماشای زودترین پاییز شمال
ویدئو مشاهده همه ویدئو ها
فیلم| پاسخ جالب لاریجانی به سوال یک خبرنگار: شما طرفدار استقلال هستید؟!
فیلم| پاسخ جالب لاریجانی به سوال یک خبرنگار: شما طرفدار استقلال هستید؟!
فیلم| اگر اسرائیل بمب اتم دارد، چرا ایران نباید داشته باشد؟
فیلم| اگر اسرائیل بمب اتم دارد، چرا ایران نباید داشته باشد؟
فیلم| ماجرای وام صفر درصدی بانک ملت دوبی به برادر حسن روحانی
فیلم| ماجرای وام صفر درصدی بانک ملت دوبی به برادر حسن روحانی
آخرین اخبار
محل استقرار مجسمه«والرین» کجاست؟
ترامپ بی‌بی‌سی را به شکایت یک میلیارد دلاری تهدید کرد
آمادگی بهشت زهرا(س) برای برگزاری نماز باران + عکس
آخرین وضعیت بارندگی در ایران
دستگیری یک نفر به اتهام جاسوسی برای ایران 
فرزین: بانک آینده ادغام نشد، منحل شد
چرا پژمان جمشیدی به ایران برنگشت؟
تصاویر| جنگل حرا سهیلی؛ شگفتی سبز قشم
محمد جواد ظریف: 28 بار به روسیه سفر کردم
برپایی جشن تولد برای ورزشکاران متولد آبان در ریاض+ عکس
۴ درصد ایرانی‌ها دچار این مشکل چشمی هستند
عارف: می‌توان ایران را به مرجعیت علمی دنیا تبدیل کرد
سوزن شهرداری تهران به خودش با پلمب پاساژ شایان!
اگر طلا را تعویض کنیم سود کردیم یا ضرر؟
علت گازگرفتگی دانش‌آموزان مشهد مشخص شد
شبکه های اجتماعی
آمادگی بهشت زهرا(س) برای برگزاری نماز باران + عکس
آمادگی بهشت زهرا(س) برای برگزاری نماز باران + عکس
عکس|گریم متفاوت سینا مهراد در سریال جدیدش
عکس|گریم متفاوت سینا مهراد در سریال جدیدش
عکس| گشت ادایی رابعه اسکویی در کافه رستوران بالاشهری
عکس| گشت ادایی رابعه اسکویی در کافه رستوران بالاشهری
عکس| سلفی خاص شیلا خداداد و نازنین بیاتی در یک مراسم و شیطنت دختر کوچولوش
عکس| سلفی خاص شیلا خداداد و نازنین بیاتی در یک مراسم و شیطنت دختر کوچولوش
نیازمندیها
مجوز خانه بازی
قرص بلغم
دریافت پروانه کسب
آموزش برق صنعتی
دریافت وام
ثبت نام وام ازدواج
تجارتخانه آراد برندینگ
خرید بلیط هواپیما
مطالب جالب و خواندنی
مجوز مشاغل خانگی
ثبت نام وام ازدواج
news7224
هتل های تهران
بخونی
گریس نسوز
مجوز آژانس مسافرتی
تور دبی
ثبت نام وام ازدواج
دانلود اهنگ جدید
کلینیک تهرانی
پست بین المللی
دانلود رمان
پادکست‌های دیجیتال مارکتینگ
مشاورین کسب و کار
خرید نهال گلابی
خرید نهال از رویال نهال
کاشت ابرو دائمی
باتو باما
هدایای تبلیغاتی یلدا
تعمیر لباسشویی اوشن
هتل های مشهد
صباغ زاده
تعمیر لباسشویی اوشن
خرید ارز دیجیتال همتاپی
مجوز موسسه فرهنگی هنری چند منظوره
دانلود آهنگ
پارتیشن شیشه ای
استبيان جاهز
لمینت دندان
شهرک چیتگر
خرید طلا با 50 هزار تومان در سایت طلاسی
رمان
واردات قطعات الکترونیکی از دبی
دانلود انیمیشن
پارتیشن شیشه ای
تدریس خصوصی
نور آسمان
خرید بلیط هواپیما
دانلود فیلم جدید
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • پیوندها
  • آرشیو
  • عضویت در خبرنامه
  • آب و هوا
  • اوقات شرعی
  • نظرسنجی
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صراط نیوز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صراط نیوز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید "ایران سامانه"