۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۳

توئیت ضد موشکی متعلق به هاشمی بود

توئیتر اکانت هاشمی رفسنجانی را تأیید اعتبار و آن را رسمی اعلام کرد. اواخر سال گذشته اکانت رسمی هاشمی از کارشناس فضای مجازی بی‌بی‌سی برای تأیید اعتبار شدن راهنمایی خواست. حال پس از گذشت چند ماه این اتفاق افتاد تا اکبرپور بنویسد: «شواهد و بررسی‌های صورت گرفته ما نشان می‌دهد که اکانت توئیتری هاشمی به طور صد درصد متعلق به خود او یا دفتر اوست».
کد خبر : ۳۰۴۰۴۸
صراط: کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:

گزارش مستند کیهان بازی نفاق جدید را به هم ریخت
گزارش کیهان در افشای پشت پرده بازی محافل رسانه‌ای دولت با حاشیه‌ها و فراموشی وعده‌ها، این محافل را به تب و تاب انداخته است.

کیهان در گزارش «فراموشی وعده‌ها در پیچ و خم حاشیه‌ها» تصریح کرد که ملاقات برادر رئیس جمهور و امثال صفدر حسینی با یک مجرم آزاد شده فتنه 88 یا بزرگ‌نمایی رسانه ای شجریان و اظهار حسرت نسبت به پخش نشدن آواز ربنای شجریان از سوی روزنامه ایران، بازی‌های سرگرم کننده در جهت فراموشی وعده رونق و گشایش اقتصادی به واسطه بستن با کدخدا (آمریکا) است چه اینکه با وجود امتیازهای واگذار شده بی‌شمار در برجام به غرب، کمترین اتفاقی در حوزه اقتصاد و کسب و کار رخ نداده و حالا که مردم در حال مطالبه هستند، افراطیون با امثال شجریان و تاج‌زاده می‌خواهند موضوع و مسئله اصلی را به فراموشی بسپارند. کیهان در عین حال برای بستن راه کلاهبرداری، برخی از تصاویر شجریان با خوانندگان طاغوتی و گردانندگان شبکه‌های مستهجن و نیز فعالان بهایی را منتشر کرد تا در کنار گستاخی‌های وی مبنی بر اینکه «1400 سال است با هنر مخالفت می‌کنند» و «چرا سرود من را با تصاویر آقای خمینی پخش می‌کنند»، معلوم شود چنین عناصر آلوده و مفسدی کمترین غم اسلام و «ربّنا» ندارند و فقط آلت دست شامورتی‌بازان اصلی هستند.

در پی این روشنگری روز گذشته روزنامه زنجیره‌ای شرق تیتر زد «آتش تهیه مخالفان دولت» و نوشت: «کیهان عکس‌های یک خواننده پاپ زن را در صفحه اول خود به انگیزه تخریب دولت چاپ کرد». این روزنامه توضیح نداده که اگر ملاقات برادر رئیس جمهور با یک مجرم سابقه‌دار (تاج‌زاده) و بازی روزنامه دولتی ایران با شجریان و ربّنای او کار خوبی است که انتشار تصاویر آنها با مجرمان و مفسدان نباید آزار دهنده باشد اما اگر کار قبیح و رسواگری است، بنابراین به جای اعتراض به کیهان باید به حسین فریدون و صفدر حسینی و روزنامه ایران یا شجریان اعتراض کنند که چرا آبروی دولت را می‌برند. گفتنی است مطالب مشابه روزنامه شرق در برخی سایت‌های حق‌العمل کار هم تکرار شده که نشان می‌دهد روشنگری مستند کیهان کاملاً به موقع بوده است.

غیرتی شدن(!) جریان نفاق ضد دین برای انتشار عکس‌های علنی شجریان و تاج‌زاده در صفحه اول کیهان، در حالی است که حجاریان خرداد 80 در جمع انجمن اسلامی جامعه پزشکی جبهه اصلاح‌طلبی را از سروش تا گوگوش معرفی کرد. بعد از وی رجب علی مزروعی عضو حزب منحله مشارکت (که اکنون از کشور متواری است) 15 خرداد 84 - در جریان حمایت انتخاباتی از معین- در تالار مهرگان بندرعباس گفت: اصلاح‌طلبان طیفی هستند که از گوگوش تا سروش در آنها وجود دارد. روزنامه کارگزاران هم 11 خرداد 87 نوشت: «طیف گسترده اصلاح‌طلبان همانند خود نیروهای اصلاح‌طلب دارای گوناگونی و تنوع است؛ بهترین مثال را زمانی خود سعید حجاریان بیان کرد آن زمان که یک سر اصلاح‌طلبان را متصل به «سروش» و سر دیگر را متصل به «گوگوش» دانست!»
(یادآور می‌شود سروش در خارج از کشور منکر نبوت پیامبر اکرم(ص) شد).

خواننده مبتذل طاغوتی و مشابه‌های وی در شبکه مبتذل من و تو در بحبوحه فتنه سبز در کنار برخی اصلاح‌طلبان فراری، در تجمعات حمایت از جنبش سبز حضور پیدا کردند و با این اوصاف باید پرسید آیا اصل همکاری با مفسدان فرهنگی و طاغوتی و ضد دین،‌مباح است ولی روشنگری درباره همین همکاری، ضد ارزش است؟ امثال آقای شجریان به عنوان مهره‌های دون‌پایه یا به قرآن و ربناهای آن اعتقاد دارند که نباید با دشمنان قسم خورده دین هم پیالگی کنند و یا اینکه مضمحل در همان جریان ضد دین هستند که با اصل اسلام 1400 سال پیش اظهار عداوت می‌کنند، که در این صورت باید در همان کاباره‌های لس‌آنجلس برای طاغوتی‌های فسیل بخوانند.

در تبارشناسی جریان نفاق متظاهر به مذهب باید به اعتراف مجید محمدی همکار فراری حلقه کیان اشاره کرد که در وبسایت رادیو فردا- پس از جنبش سبز- نوشت: آنها می‌خواهند سینه بزنند و اگر هوس کردند، شراب بنوشند. آنها می‌خواهند با شورت و تاپ بیرون بیایند. ندای الله اکبر سر بدهند و روزه‌خواری در ملأ عام کنند یا در نماز جمعه به صورت مختلط و با کفش بایستند(!)

اما آبان 1388 وقتی طلیعه شکست فتنه سبز آشکار شد، همین فرد در رادیو فردا و در تحلیلی با عنوان «اسلامگرایی» جدی‌ترین مانع جنبش سبز اذعان کرد: «جنبش سبز با مشکلات جدی و بنیادین در جامعه و فضای سیاسی ایران مواجه است اما هیچ یک از این مشکلات، مخاطره‌انگیزتر از اسلامگرایی نیست... ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی اسلامگرایی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند هنوز در جامعه ایران زنده‌اند. آنچه خطر جدی در برابر جنبش سبز است نام جمهوری اسلامی نیست.  خطر جدی پیش روی جنبش سبز، عناوین و چارچوب‌ها نیستند، بلکه اسلامگرایی است... اسلامگرایی در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن اسلامگرایی و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه حکومت را در ایران بر سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن کاری است بس دشوار.»

وی خواستار تفکیک اسلامگرایان از غیر اسلامگرایان در جنبش سبز حمله به «مبانی فکری و عقیدتی نظام به جای اشخاص»، «انتقاد به احکام اسلامی نظیر قصاص، امر به معروف و نهی از منکر» و «حمایت از حقوق همجنس‌گرایان و بهائیان و افراد بی‌دین» شد و نهایتاً نوشت: نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی نه مقام ولی فقیه یا شخص ]آیت‌الله[ خامنه‌ای، بلکه ایدئولوژی اسلامگرایی است. در تشخیص مخالفان جدی حکومت دینی به جای تمرکز بر میزان وحدت و شدت مخالفت با ولایت فقیه باید به میزان وحدت و شدت مخالفت یا عدم مخالفت با مبانی حکومت دینی یعنی ایدئولوژی اسلامگرایی توجه کرد.

غرب کارشکنی می‌کند/امید به گره‌گشایی برجام از بین رفته است

یک اقتصاددان می‌گوید رکود به دشمن خانگی و داخلی اقتصاد تبدیل شده و این در حالی است که به واسطه کارشکنی‌های غرب، امیدها به برجام را کمرنگ کرده است.

محمود جامساز در مصاحبه با روزنامه آرمان با اشاره به آمار 11 درصدی نرخ بیکاری گفت: علت عدم افزایش نرخ بیکاری را باید مرهون گسترش دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی دانست که تعداد کثیری از آحاد جامعه را به خود جذب می‌کند، اما متاسفانه باید در انتظار ورودی‌های این قشر عظیم به بازار کار بود. شاید در حال حاضر و در یکی دو سال آینده اقتصاد ما قدرت جذب تعداد کثیری از نیروی آماده به کار را نداشته باشد. از این رو یکی از دغدغه‌های مهم دولت باید رفع بیکاری و افزایش اشتغال باشد. گرچه متغیرهای دیگری مانند تورم بیشتر مورد توجه دولت بوده و در کاهش آن سعی شده است، اما رکود اقتصادی لانه کرده در اقتصاد را تعمیق بخشیده که متاثر از آن بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی مولد بخش خصوصی از گردونه تولید خارج شده و یا ناگزیر به فعالیت در حد بسیار پایین‌تری از ظرفیت‌ خود شده‌اند که این امر بر وسعت بیکاری نیز می‌افزاید.

رکود اقتصادی، تورم و بیکاری را می‌توان به راستی دشمنان خانگی اقتصاد کشور تلقی کرد. غفلت از هر کدام از این متغیرها، جامعه را از دستیابی به اهداف بزرگی چون رفاه اقتصادی و اجتماعی و بالارفتن سطح زندگی باز می‌دارد.

وی درباره این سؤال که آیا پس از برجام، دستیابی به رشد اقتصادی تسهیل می‌شود؟ گفت: متأسفانه به سبب کارشکنی‌های غربی‌ها و به ويژه کنگره آمریکا اجرای برجام دچار تزلزل شده و امیدهایی که دولت به این توافق بسته بسیار کمرنگ شده است. درچنین شرایطی که انتظار می‌رود بعد از برجام روابط تجاری کشور با جهان بر ریل پیشرفت قرار گیرد و روابط بانک‌های بزرگ بین‌المللی با ایران از سر گرفته شود و سرمایه‌های خارجی به کشور سرازیر شوند، با شرایط غیرقابل انتظاری روبه‌رو شده‌ایم.

جامساز در پاسخ این سؤال که «با این وجود دهها هیئت بازرگانی- سیاسی غربی و شرقی به ایران سفر کرده و تفاهمنامه‌‌هایی با ایران امضا کرده‌اند. این نمی‌تواند نشانه‌ای از رونق اقتصادی ایران در سطح جهانی باشد؟ می‌گوید: هیچ‌کدام از این تفاهمنامه‌ها بار حقوقی و تعهد ایجاد نمی‌کند مگر آنکه به قرارداد رسمی تبدیل شود.

توئیت ضد موشکی متعلق به هاشمی بود

توئیتر اکانت هاشمی رفسنجانی را تأیید اعتبار و آن را رسمی اعلام کرد. اواخر سال گذشته اکانت رسمی هاشمی از کارشناس فضای مجازی بی‌بی‌سی برای تأیید اعتبار شدن راهنمایی خواست. حال پس از گذشت چند ماه این اتفاق افتاد تا اکبرپور بنویسد: «شواهد و بررسی‌های صورت گرفته ما نشان می‌دهد که اکانت توئیتری هاشمی به طور صد درصد متعلق به خود او یا دفتر اوست».

به گزارش «فردا» این همان حساب توئیتری است که روزهای اول فروردین ماه امسال در فضای مجازی و سیاسی جنجال به پا کرد، تا سایت‌های اعتدالی انتساب آن را به دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت تکذیب کنند.

4 فروردین ماه حساب کاربری هاشمی رفسنجانی در توئیتر پس از جنجال‌های رسانه‌های غربی در خصوص رزمایش موشکی ایران نوشت: «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست نه دنیای موشک‌ها...» این سخنان موجب جنجال و اعتراض در فضای مجازی و میان سیاستمداران شد.

رهبر معظم انقلاب 11 فروردین ماه 95 در جمع مداحان به این نوع از اظهارات واکنش نشان داده و اظهار داشتند: «اینکه بعضی‌ها بیایند بگویند «فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست»، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. چطور ]چنین چیزی[ ممکن است؟ اگر چنانچه نظام جمهوری اسلامی دنبال علم برود، دنبال فناوری برود، دنبال مذاکره سیاسی برود، دنبال کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود- که همه اینها لازم است- اما قدرت دفاعی نداشته باشد، توانایی دفاع کردن نداشته باشد، هر بی‌سروپایی و ]هر[ دولت فزرتی کذائی‌ای او را تهدید می‌کند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک می‌زنیم؛ خب اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقب‌نشینی کنید.»
این سخنان باعث شد تا اکانت مذکور توئیت قبلی را اصلاح کند و بنویسد توئیت قبلی سخنان تقطیع شده هاشمی رفسنجانی بود. وی گفته است: دنیای فردا دنیای گفتمان‌هایی نظیر انقلاب اسلامی است نه موشک‌های قاره‌پیما و بمب‌های هسته‌ای...

با این حال سایت خبری انتخاب بلافاصله از قول یک فرد مطلع! از اساس ارتباط حساب توئیتری رئیس مجمع تشخیص مصلحت با ایشان را به کلی منکر شد و آن را بی‌ارتباط با هاشمی و دفترش دانست! و نوشت این حساب توسط یکی از دوستداران ایشان اداره می‌گردد.

تکذیب ارتباط این حساب با هاشمی رفسنجانی در حالی صورت می‌گرفت که سایت رسمی وی این حساب را متعلق به هاشمی رفسنجانی دانسته و به نقل از آن مطلب منتشر می‌کرد.
حال پس از نزدیک به سه ماه، توئیتر اکانت هاشمی رفسنجانی را تأیید اعتبار کرد تا جزو معدود اکانت‌های ایرانی دارای تیک آبی باشد.

توئیتر حساب‌های کاربران را پس از طی فرایندی که مشخص شود متعلق به فرد حقیقی یا حقوقی واقعی است، تأیید اعتبار می‌کند.

بیکاری و رکود اقتصادی مردم را افسرده می‌کند نه لغو کنسرت

افسردگی مردم به خاطر لغو کنسرت‌ها یا بیکاری و رکود؟ وبسایت مشرق یا طرح این پرسش نوشت: مسئولان و برنامه‌ریزان ارشد دولت به جای اصرار بر برگزاری کنسرت‌ها برای رفع افسردگی جامعه، باید به فکر رفع رکود از اقتصاد کشور و اشتغالزایی باشند.

براساس این گزارش، در هفته‌های اخیر جریان اصلاح‌طلب و حامیان دولت، بهانه جدیدی را دستمایه جنجال‌سازی در کشور قرار داده‌اند و می‌خواهند آن را به عنوان مسئله اول کشور مطرح کنند؛ لغو برخی کنسرت‌ها در شهرستان‌ها. در مدت اخیر تعدادی از کنسرت‌های موسیقی در شهرستان‌ها به دلایل مختلف همچون عدم اخذ مجوز از نهادهای قانونی یا مخالفت ائمه جمعه، روحانیون و مردم لغو شده است. همین مسئله با واکنش مسئولان ارشد دولتی مواجه شده است.

به عنوان مثال چندی پیش محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در پاسخ به سوالی در مورد لغو مجوز کنسرت‌ها در شهرهای مختلف، به سخنرانی‌های رئیس‌جمهور و تاکید او بر نارضایتی از چنین رفتارهایی اشاره کرد و گفت: رئیس‌جمهور در برخی سخنرانی‌های خود به صراحت مراتب نارضایتی خود را از لغو مجوزهای قانونی کنسرت‌ها بیان کرده‌اند.

از سوی دیگر علی جنتی وزیر ارشاد نیز درباره علت اصرار دولت بر برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی کشور، مدعی شد: اصرار ما برای برگزاری کنسرت‌ها به دلیل نیاز جامعه به نشاط است، زیرا مردم ما دچار افسردگی هستند و برای رفع این افسردگی باید فکر کرد، برگزاری کنسرت‌ها، هنرهای نمایشی، سینما از اقداماتی است که موجب رفع افسردگی می‌شود.
اما آیا افسردگی مردم به خاطر لغو کنسرت‌ها است یا بیکاری و رکود؟  بیکاری افسردگی مردم را رفع می‌کند یا لغو کنسرت‌ها؟

واقعیت آن است که اگر هم بخشی از مردم دچار افسردگی باشند، دلیل افسردگی آنان برگزار نشدن کنسرت موسیقی نبوده، بلکه ریشه این افسردگی‌ها بیکاری جوانان و کسادی بازار است که در سه  سال اخیر تشدید هم شده است. متاسفانه سیاست غلط دولت در گره زدن تمام امور اقتصادی کشور به مذاکرات هسته‌ای و لغو تحریم‌ها، موجب شد اقتصاد کشور به مدت 3 سال در حالت خوف و رجا باقی بماند. این مسئله سبب کاهش شدید فروش شد و به کاهش سودآوری تولیدکنندگان منجر شد و آنان چاره‌ای جز تعدیل نیرو نداشتند. به همین دلیل بود که رشد اقتصادی کم شد، خالص اشتغال منفی شد و نرخ بیکاری افزایش یافت و اوضاع آمارهای اقتصادی به گونه‌ای شده که دولت چاره را در عدم اعلام برخی از آمارهای اقتصادی مثل رشد اقتصادی دید.