سه‌شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۰

من معلولم يا خيابان هاي تهران؟

«داشتن مدرك كارشناسي ارشد و مدال‌هاي طلايي و نقره‌اي سرم را بخورد وقتي كه يك نفر پيدا نمي‌شود از مادر من و ديگر مادرهاي بچه‌هاي معلول تجليل كند كه ما را به اينجا رسانده اند چه فايده‌اي دارد؟ »
کد خبر : ۱۱۷۳۰۴
صراط:نوشتن از توانمندي‌هاي دختري كه بخش بزرگي از بدنش درگير معلوليتي پيش رونده به نام نوروپاتي شده ساده است اما وقتي مي‌شنويم كه اين دختر با كمترين امكانات و فقط با حركت آرنج تا كتف خود توانسته 80 مدال طلا و نقره كشوري در رشته شنا را به خود اختصاص دهد و متاسفانه هيچ حمايتي از سوي مسوولان دريافت نكرده كمي سخت مي‌شود .

تنها در خواست” طاهره رعدي ” كه فوق ليسانس آموزش مدارك پزشكي دارد نشستن پشت نيمكت‌هاي مقطع دكترا بدون كنكور است خواسته‌اي كه بقول خودش حق اوست چراكه مدال طلاي كشوري دارد و او و اعضاي تيم ملي شناي كشور تقصيري ندارند كه مسوولان كشوري اجازه حضور تيم ملي شنا را در مسابقات بين‌المللي نمي‌دهند؟

«داشتن مدرك كارشناسي ارشد و مدال‌هاي طلايي و نقره‌اي سرم را بخورد وقتي كه يك نفر پيدا نمي‌شود از مادر من و ديگر مادرهاي بچه‌هاي معلول تجليل كند كه ما را به اينجا رسانده اند چه فايده‌اي دارد؟ »

اين جمله‌هاي غمگين طاهره رعدي است و اين دلگيري در تمام جملاتي كه از خودش، معلوليتش تجليل نكردن از مادرهايي كه تمام توان خود براي به ثمر رساندن بچه‌هاي معلول بكار مي‌گيرند جريان دارد.

برداشت اول: سال 64

طاهره روي ويلچر مي‌نشيند؟

از ديوار راست بالا مي‌رفت و هيچ‌كس نمي‌توانست حريف دختري شود كه همه حركاتش پسرانه بود. آن روزها كمتر كسي باور مي‌كرد كه طاهره 16 ساله يك روز تبديل به يك فرد ناتوان شود و روي ويلچر بشود.

از پاهايش شروع شد و پزشكان گفتند كه ازدواج فاميلي پدر و مادر باعث اين نوع معلوليت مي‌شود و طاهره كم‌كم باور كرد كه ديگر نمي‌تواند مانند دوستان ديگرش به راحتي پله‌هاي مدرسه را سه تا يكي كند و عضو تيم واليبال مدرسه باشد .

برداشت دوم: سال 66

مديون مادرم هستم

سال آخر دبيرستان است و مادر مجبور است كه طاهره را روي دوش بگيرد و از پله‌هاي مدرسه بالا و پايين ببرد . گاه مي‌شد كه مادر تا آخر زنگ در مدرسه مي‌ماند و به شيطنت دختران در حياط مدرسه خيره مي‌شد و تا آمدن دختر صلوات مي‌فرستاد كه نكند دل كوچك طاهره با ديدن صحنه‌هاي بازي دوستانش بگيرد و غمگين شود.

برداشت سوم: مامان قبول شدم

قبولي در كنكور براي دختري كه نوروپاتي تمام وجودش را درگير كرده خبر خوبي بود و براي برخي از همسايه‌ها و دوستاني كه به ظاهر از سلامتي كامل برخوردار بودند كمي عجيب اما دختر بازيگوش ديروز توانسته بود پشت غول كنكور را به زمين بمالد و با رتبه خوب در رشته مدارك پزشكي قبول شود .

و باز مسير طولاني دانشكده دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي بود و پاهاي ناتوان طاهره و صداي ناله چرخ‌هاي ويلچر اما آنچه باعث مي‌شد قوي‌تر از قبل باشد انتخاب شدنش در تيم ملي شناي بانوان بود كه آن هم اگر توصيه‌هاي پزشك معالجش نبود محقق نمي‌شد.

طاهره رعدي در اين مورد مي‌گويد: « نوروپاتي از بدترين نوع معلوليت است و به مرور تمام اعضاي بدن را درگير مي‌كند و پزشك معالجم براي پيشگيري از اين پيشروي شنا كردن را توصيه كرد كه در نهايت با علاقه و پشتكار به شركت در مسابقات انجاميد و طولي نكشيد كه قهرمان شناي بانوان در كشور شدم و قصه دريافت مدال‌هاي رنگارنگ شروع شد و هنوز بعد از سال‌ها ادامه دارد.»

برداشت چهارم:
مدال نمي‌خواهم مادرم را دريابيد

هر روز رفتن و برگشتن از دانشگاه علوم پزشكي تا خانه، هر روز تكيه كردن به تن ناتوان و خسته پدر و مادر و شنيدن صداي تق و تق استخوان‌هاي زانو و كمر آنها، هر روز پياده و سوار شدن از ماشين پدر كه از كار و زندگي مي‌افتاد، هر روز تمرين در استخرهايي كه كلي هزينه مالي داشت و هر ماه مسابقه و برنده شدن و آويختن مدال طلاي كشوري مساوي شد با فارغ‌التحصيل شدن طاهره با مدرك كارشناسي ارشد آموزش مدارك پزشكي و قهرمان شناي بانوان كشور اما طاهره اين روزها داشتن 80 مدال طلا، كارشناس نظارت بر درمان دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، بازرس جامعه معلولان و خواننده گروه كر دسيونانس كه در جشنواره موسيقي فجر مقام دوم راكسب كردند و مقام دوم شنا با افراد سالم خوشحالش نمي‌كند او دلش مي‌خواهد به جاي تقدير و تشكر نمادين از معلولان موفق يكي بيايد و از مادران و پدراني كه باعث شدند آنها به اين درجه برسند تقدير كنند و اين امر كمتر محقق مي‌شود .

برداشت پنجم: سال 89
پول سفر به انگلستان و ارائه مقاله‌ام را نداشتم

مقاله طاهره رعدي در مورد آسيب‌هاي اجتماعي و خودكشي در انگلستان پذيرفته شد اما طاهره نمي‌تواند مبلغ مورد نياز براي ارائه مقاله تامين كند.

خود را به آب و آتش مي‌زند بارها و بارها به سازمان بهزيستي و ارگان‌هاي مختلف سر مي‌زند و وضعيت مالي خود را توضيح مي‌دهد.

دوستان و آشناياني كه با مبحث علمي كار آشناترند نظر مي‌دهند كه كمتر كسي بتواند مقاله‌اي مستند با اين محتواي علمي بنويسد و در مجامع علمي پذيرفته شود باز كار ساز نمي‌شود و در نتيجه طاهره نمي‌تواند مبلغ ويزا و سفر به انگلستان را فراهم كند و مقاله در آرشيو كارهايش خاك مي‌خورد.

طاهره در اين مورد مي‌گويد: « دو بار با رياست جمهور ملاقات داشتم و دستور رسيدگي هم دادند اما تا امروز نتيجه‌اي نگرفته‌ام و فكر مي‌كنم وزارت خانه يا سازمان‌هاي مربوطه انجام نداده اند .

برداشت آخر
خيابان‌هاي شهر مناسب سازي نشده

من معلولم يا خيابان‌هاي شهر نمي‌دانم؟ چراكه نمي‌توانم براحتي در شهر راه بروم و از حقوق شهروندي خود استفاده كنم .

او با اشاره به اينكه معلولان امكان استفاده از ناوگان عمومي حمل‌ونقل شهري را ندارند مي‌گويد: « من و دوستاني كه از معلوليت رنج مي‌برند نمي‌توانيم سوار اتوبوس، ميني بوس و حتي مترو شويم . پله‌هاي مترو براي افرادي مانند من مانند غولي است كه هر لحظه سر راهمان سبز مي‌شود و ما جز لبخند زدن به او كار ديگري نمي‌توانيم بكنيم .»

معلول موفق و ورزشكار ملي كشورتاكيد مي‌كند: «باور مي‌كنيد كه تاكسي‌ها و سواري‌ها هم از سوار كردن معلول خودداري مي‌كنند؟ اگر از دور به وضعيت تردد معلولان در شهر دقت كنيد مي‌بينيد كه رانندگان از سوار كردن معلولاني كه با ويلچر يا عصا در كنار خيابان ايستاده اند بي تفاوت مي‌گذرند و اين قشر كه معمولا از طبقه متوسط به پايين جامعه هستند مجبورند براي فعاليت‌هاي اجتماعي خود از آژانس استفاده كنند.»

او به وضعيت نامشخص كارت سوخت معلولان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «روزي كه طرح هدفمند كردن يارانه را مطرح كردند به حقوق معلولان كه بيش از 10‌درصد هر جامعه‌اي را تشكيل مي‌دهند و وضعيت تردد و كارت سوخت آنها اشاره شد و اعلام كردند كه در اين طرح به معلولان هم توجه شده است اما معلولان به دليل به موقع ندادن كارت سوخت نمي‌توانند از آن استفاده كنند و بيشتر مجبورند بنزين آزاد بزنند .»

طاهره رعدي ساكن خيابان سهروردي است و در مورد اين خيابان و خيابان‌هاي ديگر شهر مي‌گويد: «بيش از 30 سال است كه ساكن اين خيابان هستيم اما وضعيت تردد و عبور و مرور را مناسب و مطلوب نمي‌دانم . »

كافي است شما چشمتان را ببنديد و سعي كنيد از كوچه و خيابان‌هاي شلوغ تهران عبور كنيد يا روزي سوار بر ويلچر شويد و سعي كنيد مسيري چند صد متري را برانيد آن روز است كه مي‌توانيد در مورد مشكلات تردد معلولان نظر دهيد . »

شما هم اين ضرب‌المثل را شنيده ايد كه خدا هر كسي را دوست داشته باشد چندين بار امتحانش مي‌كند؟ اگر اين نظريه درست باشد كه هست طاهره در جريان يك آزمايش ديگر قرار گرفته و توانسته با صبر و تحمل از پس اين آزمون بر بيايد .

او در اين مورد مي‌گويد: «اين روزهايم سخت مي‌گذرد مدتي است به سرطان سينه مبتلا شده‌ام و پروسه شيمي درماني و پرتو درماني خيلي آزارم داده و هزينه‌هاي درمان اين بيماري خيلي به من و خانواده‌ام فشار آورده است .»

رعدي با بيان اينكه هزينه‌هاي شيمي درماني براي خانواده‌ها كمرشكن است مي‌گويد: «قيمت داروهاي هر بارشيمي درماني يك و نيم ميليون تومان بود كه بيمه تكميلي حتي يك ريال آن را نپرداخت و از هزينه 5 ميليون توماني پرتو درماني فقط 200 هزار تومان را دريافت كردم .»
رعدي ناكيد مي‌كند: «متاسفانه هيچ ارگان و نهادي از من كه در حوزه ورزش براي كشور افتخار آفرين بودم و با وجود معلوليت شديد توانسته‌ام كارشناسي ارشد بگيرم حمايت نكرد تا لااقل درصدي از هزينه‌هايم را جبران كند .»

طاهره علاوه بر افتخار‌آفريني در رشته شنا توانسته در رشته‌هاي هنري مانند قلاب بافي، مرواريد بافي و كار با سنگ‌هاي تزيني موفق باشد و نمايشگاهي را در چند سال اخير برگزار كند . طاهره‌هاي شهر و كشور ما زياد هستند اما كسي نيست صداي آنها را بشنود و به درخواست‌هاي به حق آنها توجه كند . شما با من موافقيد؟
منبع: تابناک