برچسب ها - شجایی زند
شجاعیزند میگوید: ساعت 10 به هوش آمدم، اطرافم پر از جنازه بود. مرحوم آقاییپور را دیدم که بر روی چند نفر افتاده بود اما نفس میکشید، در آن لحظه آقای رکن آبادی را هم میدیدم که پایش تکان میخورد. ساعت 10:10 مجدداً بیهوش شدم.
کد خبر: ۲۶۸۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۴