چاقو حمل كنيد؛ قوي شويد!
اين جمله‌اي بود كه مدام سردار جعفري رئيس وقت پليس آگاهي كشور بارها آن را برايم تكرار كرده بود و مصداق آن را همين روز گذشته در شعبه 10 پليس آگاهي شاهد بودم.
درون شعبه نوجوان حدودا 16، 17 ساله‌اي را مي‌بينم كه رنگ به چهره ندارد و با دستبندي كه به دستانش قفل شده مدام بي‌تابي مي‌كند.
حضور در اين شعبه تخصصي كه به جرايم قتل رسيدگي مي‌كند، خود گوياي آن است كه نوجوان دستبند به دست احتمالا به اتهام قتل عمدي و با مشاركت در قتل بازداشت شده است.
روي پرونده قرمز رنگي كه مقابل افسر تحقيق گشوده شد، نوشته احسان ... اتهام قتل عمدي
با دقت به چهره‌اش خيره مي‌شوم، شايد هنوز نمي‌داند مرتكب چه جرم سنگيني شده است، قتل يك انسان و ندامتي كه ديگر بي‌فايده است.
وقتي تحقيقات اوليه پايان مي‌گيرد، از او علت جنايت را سوال مي‌كنم. با چشماني كه نگران و مضطرب است نگاهي به من انداخته و مي‌گويد: آقا به خدا نمي‌خواستم حامد را بكشم! همه چيز يك اتفاق بود به جناب سروان هم گفتم، فقط مي‌خواستم او را بترسانم كه چاقو به سينه‌اش فرو رفت و...
با اين چند جمله متوجه شدم كه او شمع زندگي يك نوجوان همسن و سال خود را خاموش كرده و اكنون نيز پشيمان از حادثه‌اي است كه به صرف قدرت‌نمايي با چاقو رقم زده است.
در ادامه معلوم مي‌شود، احسان (متهم) از مدتي پيش و به صرف قدرت‌نمايي براي همسن و سال‌هايش چاقويي خريداري كرده و روز حادثه پس از يك مشاجره لفظي با نوجوان 17 ساله‌اي بدون آن كه به عاقبت كار بينديشد، چاقو را در سينه دوستش فرو كرده و موجب مرگ او شده است. براي دقايقي با احسان به گفتگو نشستم.
چند سال داري؟
ـ هنوز 17 سالم نشده.
درس خواندي؟
ـ بله آقا.
چند خواهر و برادر داري؟
ـ يك خواهر و يك برادر ديگر دارم كه از من كوچكتر هستند.
شغل پدرت چيست؟
ـ در بازار با گاري بار حمل مي‌كند.
چرا چاقو حمل مي‌كردي؟
ـ نمي‌دانم آقا، فكر مي‌كردم هر كي چاقو داشته باشد قوي‌تر است. از وقتي چاقو را خريداري كردم، احساس قدرت بيشتري كردم. الان هم بدبخت شدم.
با حامد (مقتول) دوست بودي؟
ـ آره بچه محل بوديم با هم رفاقت داشتيم.
پس چرا رفيقت را كشتي؟
ـ نمي‌خواستم او را بكشم، مي‌خواستم او را بترسانم.
مي‌داني مجازات قتل چيست؟
ـ نمي‌دانم لابد من هم اعدام مي‌شوم!
بعد از قتل چه كردي؟
ـ بعد از اين كه حامد را با چاقو زدم فرار كردم، بعد متوجه شدم او در بيمارستان فوت كرده است.
درس هم مي‌خواني؟
ـ بله اول دبيرستان هستم.
وقتي شنيدي دوست خود را كشته‌اي چه احساسي داشتي؟
ـ خيلي ترسيدم و فرار كردم تا وقتي دستگير نشده بودم همه‌اش گريه مي‌كردم.
به كجا فرار كردي؟
ـ به خانه يكي از فاميل‌ها در جاده ساوه كه مامورها آمدند و مرا دستگير كردند.
قبلا هم سابقه زندان و كلانتري داشتي؟
ـ نه آقا تا به حال كلانتري هم نرفته‌ام.
والدين حامد را ديده‌اي؟
ـ آره امروز مادرش را از او دور ديدم، خيلي دلم برايش سوخت داشت گريه مي‌كرد و...
افسر پرونده مامور شعبه را صدا مي‌زند و از او مي‌خواهد متهم را به بازداشتگاه منتقل كند، او با نااميدي با مامور پليس همراه مي‌شود. بي‌اختيار ياد گفته‌هاي سردار جعفري مي‌افتم «بازوي توانمند نياز به حمل چاقو ندارد».
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
گرفتاری دزدان باکلاس با تیزهوشی همسر یک پلیس
روز 15 خرداد‌ماه سال‌جاری مردی با مراجعه به کلانتری 126 تهرانپارس پرده از سرقت خانه‌اش برداشت و گفت: دیروز خانه‌ام در فلکه اول تهرانپارس مورد دستبرد قرار گرفته و طلاهایم به ارزش 7 میلیون تومان و پول‌های خارجی‌ام دزدیده شده است.
ردیابی این دزدان با دستور دادیار شعبه یکم دادسرای امور جنایی تهران در اختیار پایگاه 4 پلیس آگاهی قرار گرفت.
بدین‌ترتیب تیم بررسی صحنه به محل دزدی پای گذاشته و به تحقیقات میدانی پرداختند.
تحقيقات تیم بررسی صحنه سرقت نشان داد دزدان با شیوه «بالکن روی» وارد خانه این مرد در طبقه اول مجتمع مسکونی شده‌اند.
کارآگاهان پی‌بردند یکی از همسایگان که در طبقه سوم محل سرقت زندگی می‌کند، شب گذشته به سرنشینان یک سوناتا برابر خانه مشکوک شده و شماره پلاک آن را یادداشت کرده است.
با به دست آمدن این سرنخ، کارآگاهان اقدام به شناسایی صاحب خودرو کردند و شنیدند وی خودرویش را برای فروش در اختیار نمایشگاهی در منطقه نیروی هوایی تهران قرار داده است.
در مراجعه به نمایشگاه خودرو و انجام تحقیقات، مرد نمایشگاه‌دار به کارآگاهان گفت: زن جوانی به همراه شوهرش به نمایشگاه وی آمده و با پرداخت مبلغ 14 میلیون تومان و با شرایط اقساط اقدام به خرید خودرو و تنظیم قولنامه به نام همسر 30 ساله‌اش کرده است.
با به دست آمدن مشخصات مرد تبهكار به نام شهرزاد، کارآگاهان وی را در فهرست مجرمان قدیمی در زمینه سرقت خانه دیدند که نام واقعی‌اش سامان و 34 ساله بود.
تجسس‌ها نشان داد سامان آخرین بار روز سوم اسفند‌ماه سال 89 در حالی‌که سعی داشت بدون توجه به دستور ایست کارآگاهان از دست آنها متواری شود، هدف گلوله قرار گرفته است و حتی در یک گروگانگیری دست داشته که در آبان‌ماه سال 87 در خیابان نبرد دستگیر شده و به زندان افتاده است.
با توجه به شگرد سامان که بالکن یا پنجره‌روی بود، کارآگاهان با بررسی دزدی‌های مشابه موفق به شناسایی گروه دیگری از طعمه‌هایش شدند.
یکی از مالباخته‌ها به کارآگاهان گفت: «چند روز پیش ساعت 8 شب به همراه زن و بچه‌ام و برای گردش به پارک محل رفتیم و بعد از 2 ساعت به خانه برگشتیم و دیدیم همه وسایل خانه و اتاق‌ها بهم ریخته است. پیش از هر اقدامی با 110 تماس گرفتیم و بعد متوجه سرقت یکسری سرویس کامل طلای زنانه و تعدادی طلا و جواهرات دیگر شدیم و ماموران نیز با بررسی صحنه سرقت اعلام کردند دزدان از طریق بالکن و با شکستن پنجره وارد خانه شده‌اند».
کارآگاهان در ادامه بررسی‌ها اطلاع پیدا کردند سامان این‌بار نیز به همراه یکی از مجرمان قدیمی در زمینه سرقت به نام «ایمان» 30 ساله به این سرقت‌ها دست می‌زند.
این شاخه نشان داد ایمان یکی از دوستان سامان است که هر دو به خاطر زندگی در یک منطقه شناخت کاملی از یکدیگر داشته و از سال‌ها پیش با تشکیل گروهی 2 نفره، اقدام به سرقت خانه‌ها به شیوه بالکن و پنجره روی کرده‌اند.
کارآگاهان خیلی زود دریافتند سامان از سوی پلیس امنیت عمومی ساوجبلاغ نیز تحت تعقیب است چراکه روز 14 تیرماه در یک نزاع و درگیری مسلحانه، با تعدادی از فروشندگان مواد مخدر در منطقه ساوجبلاغ درگیر شده و در آن، اقدام به تیراندازی با سلاح جنگی کرده و پس از مجروح کردن 3 تن با گلوله فراری شده است.
با شناسایی مخفیگاه این 2 دزد در منطقه سرآسیاب، کارآگاهان روز 17 مهر‌ماه و با اطمینان از حضور آنان در داخل مخفیگاه، اقدام به اجرای عملیات دستگیری سامان و ایمان کردند.
سامان و ایمان که با دیدن کارآگاهان قصد فرار داشتند، بدون توجه به دستور ایست کارآگاهان به پشت‌بام ساختمان رفته و تلاش کردند بگریزند که با توجه به احتمال مسلح بودن سامان و اقدام به تیراندازی به سمت کارآگاهان و همچنین عدم توجه به دستور ایست و تیراندازی هوایی از سوی کارآگاهان، سرانجام هر دو مورد هدف گلوله قرار گرفتند.
ایمان و سامان هر دو به سرقت‌های زنجیره‌ای در مناطق شرق تهران بویژه در منطقه تهرانپارس اعتراف کردند و گفتند با استفاده از خودروهای مدل بالای خریداری شده به صورت قولنامه‌ای، اقدام به سرقت خانه‌ها کرده و از این خودروها به عنوان پوششی برای انجام سرقت‌های خود استفاده می‌کردند و همسایه‌ها با مشاهده ماشین‌های مدل بالا به هیچ عنوان به آنها مشکوک نشده و تصور نمی‌کردند آنان دزد باشند.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
کلاهبرداری 55 میلیونی از اکبر عبدی
مردی که بدون اجازه شریک خود رستورانشان را در شمال‌غرب تهران به یک بازیگر سینما اجاره داده و میلیون‌ها تومان از وی کلاهبرداری کرده، تحت تعقیب پلیس تهران قرار گرفت. وکیل این بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون با حضور در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه 2 تهران علیه این مرد به اتهام کلاهبرداری میلیونی شکایت کرد.
اکبر عبدی، بازیگر سینما و تلویزیون کسی است که تحت کلاهبرداری قرار گرفته. وی درباره این کلاهبرداری گفت: «من تصمیم به راه‌اندازی کافی‌شاپ گرفتم. وقتی با مالک این مغازه وارد مذاکره شدیم این آقا به من گفت بهتر است آقای مشاور را بی‌خیال شویم تا نخواهیم پول بنگاه بدهیم حتی به من گفت خودش در کار مشاوره املاک بوده و کاغذهای مبایعه‌نامه و... را دارد ولی من گفتم چنین کاری نمی‌کنم و باید این آقای مشاور املاک هم حق و حساب خودش را دریافت کند، وی هم گفت اگر شما می‌خواهید پول به او بدهید، من که نمی‌دهم».
وی ادامه داد: «قرار ابتدایی ما 55 میلیون رهن بود که بعد از پرداخت کامل این مبلغ قرار بود مبلغی هم به عنوان اجاره بهای ماهانه پرداخت شود. از این 55 میلیون تومان 15 میلیون به صورت نقد پرداخت و رسید هم دریافت شد. برای بقیه این مبلغ هم 2 چک 10 و 30 میلیونی ارائه شد؛ بعد از تماس ما، وی دیگر تلفن من را جواب نداد جالب اینکه سر موعد مقرر 2 چک 10 و 30 میلیونی را هم وصول کرده بود».
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
راز 9 ساله میهمانان گریان بر مزار یک کودک
این زن و مرد کسانی نبودند جز قاتل و همسرش که اشکریزان سر خاک گروگان 7 ساله از وی بخشش می‌خواستند.
این پسربچه از سوی 4 تن در ازای 50 میلیون تومان گروگان گرفته شد تا اینکه جسدش پس از 72 ساعت در برابر خانه پدرش پیدا شد.
دادستان عمومی و انقلاب آبادان در این‌باره اظهار کرد: جنایتی در روز اول شهریورماه سال 82 در جریان یک گروگانگیری رخ داد.
پسربچه 7 ساله‌ای در ازای 50 میلیون تومان پول ربوده شد و 3 روز بعد جسدش با وضع بسیار فجیعی در کانال آب نزدیک خانه‌شان پیدا می‌شود. اصغر مهرنیا خاطرنشان کرد: این جنایت در همان زمان در دادگاه عمومی بررسی شد که در جریان آن چند مظنون نیز دستگیر شدند.
وی با بیان اینکه شعبه 103 جزایی دادگاه عهده‌دار رسیدگی به این پرونده بوده است، اضافه کرد: با وجود پیگیری‌های صورت گرفته و تلاش‌های انجام شده اما این پرونده به سرانجام معلومی نمی‌رسد.
دادستان عمومی و انقلاب آبادان بیان کرد: چندی پیش یکی از عاملان جنایت به جرم حمل و نگهداری سلاح دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفت. وی افزود: این قاتل هنگام بازجویی به مشارکت در قتل پسربچه 7 ساله اعتراف و همدستان خود را نیز معرفی کرد، این خود نقطه تازه‌ای برای بازگشایی پرونده نیمه‌بسته قتل 9 سال پیش بود.
مهرنیا عنوان کرد: البته ناگفته نماند همسر این مرد جنایتکار نیز که از ماجرای قتل آگاهی کامل داشته، در جریان دعوای زناشویی، همسرش را تهدید می‌کند با پلیس همکاری کرده و وی را لو می‌دهد.
وی ادامه داد: همکاری همسر این قاتل با پلیس، حضور وی و همسرش بر سر قبر پسربچه و اظهار ندامت آنها، نیروهای اطلاعاتی پلیس را بر آن داشت که وارد عمل شده و این خانواده را زیرنظر بگیرند. دادستان عمومی و انقلاب آبادان گفت: در همین راستا با دستگیری این مرد بی‌رحم به جرم حمل سلاح، دیگر همدستان نیز دستگیر و بازداشت شدند. وی افزود: 4 عامل قتل شناسایی شده‌اند که یکی از آنها به دلیل معاونت در قتل با گذاشتن وثیقه آزاد شده است.
مهرنیا با بیان اینکه در این پرونده نقطه ابهامی وجود دارد، گفت: اعترافات عاملان جنایت مبنی بر این است که پسربچه را خفه کرده و کشته‌اند در صورتی که پزشکی قانونی در پرونده اعلام کرده پسربچه 7 ساله با شکستگی جمجمه همراه با خفگی به قتل رسیده است.
وی با اشاره به اینکه جزئیات پرونده در دست تحقیق بوده و همچنان ادامه دارد، اظهار کرد: تلاش خود را برای روشن شدن کامل این پرونده و رفع ابهامات انجام می‌دهیم.
رئیس پلیس آبادان نیز اظهار کرد: در سال 82 قتلی در آبادان به وقوع پیوست که در آن کودکی 7 ساله ربوده شد و به قتل رسید.
وی با بیان اینکه در جریان این آدم‌ربایی قاتلان در ازای آزادی کودک مبلغ گزافی را از خانواده وی خواسته بودند، افزود: اکنون بعد از گذشت 9 سال از زمان این آدم‌ربایی و قتل کودک، 3 تن در رابطه با این حادثه دستگیر و به مقامات قضایی معرفی شدند. احمد چنداز خاطرنشان کرد: این 3 قاتل بعد از بازسازی صحنه قتل به جرم خود اعتراف کرده‌اند. وی در پایان گفت: ماموران پلیس در شناسایی عاملان قتل این کودک تلاش فراوانی داشته‌اند.
خانواده این پسربچه با وجود اینکه پس از قتل وی آبادان را ترک کرده‌اند حالا پس از 9 سال خود را در برابر عاملان این جنایت دیده‌اند.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
قتل هولناک خواهر به خاطر سوءظن
مرد جوانی که به خاطر سوءظن خواهرش را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود، جزئیات جنایتش را تشریح کرد. یکشنبه هفته گذشته ماموران پلیس شهرستان فسا در جریان قتل دختر جوانی در این شهر قرار گرفتند. تیم جنایی پس از حضور در محل دریافتند «نرگس» به دلیل اصابت ضربه‌های جسم تیز به گردنش جان باخته است.
عامل جنایت قبل از قتل دست و پای قربانی را با طناب بسته بود. سرقت نشدن طلاهای قربانی و وسایل خانه و نبود آثاری از ورود به زور به خانه احتمال قتل از سوی قاتلی آشنا و با انگیزه انتقامجویی را مطرح کرد. ماموران در جریان تحقیقات دریافتند قربانی با یکی از برادرانش به نام «نیما» اختلاف داشته است.
با کشف این سرنخ نیما دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شد که در بازجویی‌های مقدماتی منکر قتل شد. ماموران که متوجه تناقض‌گویی‌های پسر جوان شده بودند به بازجویی‌ها ادامه دادند. تنها مظنون جنایت سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی بود به خواهرم مظنون بودم.
تصور می‌کردم وی ارتباط پنهانی دارد. برای رهایی از این افکار تصمیم به قتل نرگس گرفتم به همین خاطر شب حادثه به خانه رفتم و دست و پای خواهرم را بستم و در حالی که التماس می‌کرد او را کشتم.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
7 جنایت سریالی به‌خاطر دعوای 13 ساله 2 طایفه
کینه 2 طایفه در کمتر از 13 سال جنایت‌های زنجیره‌ای را رقم زد و جان 7 تن را گرفت.
سردار سیروس سجادیان، رئیس پلیس فارس با اشاره به دستگیری عاملان 7 جنایت طایفه‌ای گفت: سال 78 در یکی از روستاهای فارس اختلافی در میان 2 خانواده ایجاد می شود که در آن جنایتی رقم می‌خورد. وی ادامه داد: پس از این حادثه به خاطر عدم رجوع این 2 خانواده به قانون و اقدام به انتقامجویی، این قتل‌ها ادامه پیدا می‌کند به نحوی که در 13 سال 7 تن از این 2 خانواده به قتل می‌رسند.
رئیس پلیس فارس تصریح کرد: سال 78، 83،85 و91 این جنایات انجام شده که شروع همه این قتل‌ها اختلاف کوچک خانوادگی بوده است.
سردار سجادیان در ادامه سخنان خود با بیان اینکه پس از انجام این جنایات عاملان آن از استان فارس متواری شده‌اند، یادآور شد: شرارت‌های دیگری نیز از سوی طرفین انجام شده که تیراندازی و مختل کردن فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی از آن جمله بوده‌اند.
وی در ادامه با اشاره به دستگیر شدن عاملان این جنایت‌ها گفت: با انجام کارهای اطلاعاتی و انجام طراحی‌های مختلف عملیاتی محل‌های فعالیت این گروه شناسایی شد و سپس در یک عملیات 2 تن که برادر هستند از یک خانواده دستگیر شدند.
رئیس پلیس فارس تصریح کرد: با تحقیقات انجام شده 3 تن در این باره دستگیر شدند که 2 تن از آنها در زندان هستند و یک تن با ارائه وثیقه آزاد شده است. سردار سجادیان افزود: 4 قتل به این 2 برادر نسبت داده شده که پس از انجام این قتل‌ها به استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و مازندران پناه برده بودند.
وی با اشاره به اینکه تحقیقات همچنان بشدت ادامه دارد، گفت: این دستگیر شدگان از یک طرف دعوا هستند اما در چند مدت آینده یک تن دیگر نیز دستگیر خواهد شد.
فرمانده انتظامی فارس تاکید کرد: قول می‌دهم در 3 ماه آینده چهارمین قاتل را نیز دستگیر کنیم.
سردار سجادیان افزود: اما به طرفین دعوا تاکید می‌کنیم بهتر است با حضور پلیس این دعوا به سازش ختم شود زیرا دستگیر کردن مجرمان برای پلیس کار مشکلی نيست. رئیس پلیس فارس تصریح کرد: آرام کردن جامعه وظیفه همگان است نه اینکه به جای این مباحث به فکر خبرپراکنی باشیم.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
فوت زائر ايراني ديگر در حين طواف خانه خدا
رئيس بيمارستان مرکز پزشکي حج و زيارت در مکه از فوت سومين زائر ايراني در حين طواف خانه‌خدا خبر داد.
دکتر گنجه در گفت و گو با ايسنا، با اعلام خبر فوت سومين زائر ايراني در عربستان گفت: اين زائر 58 ساله به نام «شيرعلي اعرابي» از اصفهان بر اثر ايست قلبي جان خود را از دست داد. وي افزود: اين فرد در حين طواف‌خانه خدا دچار ايست قلبي شد و جان باخت.
پيش از اين نيز يک زائر 53 ساله در مکه و «علي ابوطالبيان» 85 ساله از اصفهان در مدينه منوره در اثر ايست قلبي تنفسي فوت کرده بودند.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
باند قريچ قريچ متلاشي شد
با هوشياري ماموران کلانتري خلق آباد مشهد باند سرقت موتورسيکلت معروف به باند قريچ قريچ در حاشيه شهر مشهد متلاشي شد.
در پي اعلام چند فقره سرقت موتورسيکلت در حاشيه شمال و شمال شرق مشهد طرح ويژه تشديد مبارزه با سرقت وسايل نقليه در مناطق مذکور به مرحله اجرا گذاشته شد.
افسران آگاهي کلانتري ۴۴مشهد در اين عمليات به اطلاعاتي دست يافتند که به شناسايي دو سارق حرفه اي منجر شد. دو متهم سابقه دار که از اعضاي اصلي باند معروف به قريچ قريچ هستند روز گذشته لحظاتي پس از سرقت يک دستگاه موتورسيکلت دستگير شدند. تحقيقات پرونده از م ۳۰ساله و ج ۲۵ساله در دايره آگاهي کلانتري ۴۴ مشهد آغاز شد .