يكي از شگردهاي نظام سرمايهداري براي كسب سود بيشتر، تبليغات رنگارنگ و جذاب است و زنان در اين قضيه نقش كليدي دارند. جذابيتهاي جنسي، محور اين تبليغات هستند و با آن كه در نظام اخلاقي، ديني و سنتهاي اصيل ما زن از جايگاه ويژهاي برخوردار است و به عنوان مادر و همسر، نقش اصلي را در بقاي خانواده و استحكام آن ايفا ميكند، اما متأسفانه به خاطر انفعال فرهنگي ما در زمينههاي گوناگون، رسانهها و مطبوعات ما هم از زنان چنين سوءاستفادههايي ميكنند و با آنكه اغلب نشريات، نام خانواده را يدك ميكشند، اما برخورد آنان با اين مقوله فرق چنداني با فرهنگ رايج در بخش فاسد نظام سرمايهداري ندارد.
ما درحالي كه در سخنرانيها و مقالههاي خود همواره از شأن زن و تقدس خانواده سخن ميگوييم، در فضاي مطبوعات و حتي رسانه ملي، از زنان تصويري را ارائه ميدهيم كه بيشتر به كار تزئين و جلب مخاطب ميآيد و از شأن و شوكت حقيقي او خبري نيست. اين رسانهها با ارائه الگوهاي غلط، در واقع به تربيت نسلي ميپردازند كه توقعي جز ارضاي خواستههاي خود به هر قيمتي ندارند و بهكلي نقش خود را در تربيت فرزند، همسرداري و مشاركت مفيد اجتماعي از ياد برده و به تعبير خودشان، به كار «تور كردن» مشغول شدهاند. رواج حيرتانگيز جراحي پلاستيك و مصرف لوازم آرايش در بين زنان و دختران ايراني، بهخوبي مؤيد اين قضيه است كه اين قشر تأثيرگذار گويي همه عرصههاي جلوه كردنهاي مثبت و مفيد را رها كرده و يكسره به جاذبههاي ظاهري پناه برده است.
عوامزدگي و سطحينگري در نشريات و سريالهايي كه مخاطبان آنها را غالباً زنان و دختران جوان تشكيل ميدهند، از يك خطر جدي حكايت دارد و آن هم عدمشناخت مسئوليتهاي انسانساز و بسيار تأثيرگذار زنان در خانواده و غفلت از نقش حقيقي يك زن در نظام اجتماعي و روي آوردن به روزمرگي، مصرفزدگي و گرفتاري در استرسها و اضطرابهاي ناشي از اين نحوه زندگي است.
بسياري از دختران جوان اين روزها ذرهاي در پي كسب مهارتهاي كدبانوگري نيستند و خانهداري و همسرداري و بچهداري را كسر شأن خود ميدانند و مشغول شدن به كارهاي پيش پا افتاده و آسيبرسان را به كدبانو بودن ترجيح ميدهند و كسب درآمد هر چند اندك را نشانه تشخّص و شأن اجتماعي ميدانند. اين معضل، دستاورد رويكردهاي غلط فرهنگي ماست كه لاجرم به كاهش ازدواج، افزايش طلاق و از هم پاشيدگي كانون خانوادهها منجر شده و هرم سني كشور را كه روزگاري به جوان بودن آن افتخار ميكرديم- اما در همين حد مانديم و براي ۷۰-۶۰ درصد جوانان خود فكري نكرديم- بهسرعت به سوي ميانسالي و كهنسالي سوق ميدهد.
بسياري از زنان و دختران ما بهجاي الگوبرداري از زنان بزرگ تاريخ، هنر پيشههاي غالباً بيسواد و بيبند و بار را الگوي خود قرار ميدهند و بديهي است كه حاصل كار چه خواهد بود. نگاهي به رسانههاي ظاهراً خانواده محور بهخوبي اين نكته را آشكار ميسازد كه آنها نگاهي شديداً سرمايهسالارانه و به زن دارند و از او به عنوان كالا استفاده ميكنند و ظاهراً كسي هم درصدد پرسش از آنها نيست. رويكرد سطحي و عوامانه با مقوله دين و اخلاق و گرايش شديد به معيارهاي غربي و سرمايهداري، معجون عجيبي را پديد آورده كه مقابله با آن، صد بار دشوارتر از مواجهه با فرهنگ غربي است، زيرا در نظام سرمايهداري غرب، چارچوبها و معيارها مشخصند و ميتوان آنها را صراحتاً نقد كرد، اما در نظام فرهنگي ما كه بهشدت دچار وضعيت شتر ـ گاو ـ پلنگ شده است، با شيوهاي مزورانه، ضدارزشها تبليغ ميشوند و مصرفگرايي لجامگسيختهاي، سرمايههاي مادي و معنوي كشور را به غارت ميبرد و زنان و دختران هم به سپاهيان بيجيره و مواجب چنين فرهنگي تبديل شدهاند. چنين وضعيتي براي كشوري كه سرمايههاي فرهنگي، اخلاقي و ديني بسيار ارزشمندي دارد، اسباب تأسف و تحير است.
شئ انگاري زنان در رسانهها
بسياري از زنان و دختران ما بهجاي الگوبرداري از زنان بزرگ تاريخ، هنر پيشههاي غالباً بيسواد و بيبند و بار را الگوي خود قرار ميدهند
کد خبر : ۸۱۶۳۱
منبع: جوان آنلاین