۱۵ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۹

چرا اسد و حكومتش مي‌مانند

بحران سوريه تبديل به جنگي داخلي شده كه عواقب آن كاملا با عواقب قيام‌هاي مردمي در ساير كشورهاي عربي متفاوت است.
کد خبر : ۷۷۹۲۸

به گزارش صراط، خبرها و تحليل‌هاي متفاوتي از منابع ضد سوري پخش مي‌شود كه در آنها از سقوط حكومت اسد گفته مي‌شودو مخالفان سوريه و منابع غربي و عربي سعي دارند تا به اين ترتيب جنگ رواني گسترده‌اي را در كنار حملات نظامي عليه بشار اسد و دمشق ترتيب دهند. با اين حال مجله آمريكايي تايم در گزارشي پنج دليل كه براساس آنها بشار اسد، رئيس جمهور سوريه و حكومتش مي‌توانند بحران موجود را پشت سر گذاشته و به سلامت اين مرحله از تاريخ را طي كنند، شرح داده است.

تايم مي‌نويسد:

« بشار اسد، رئيس جمهوري سوريه روز چهارشنبه هفته گذشته قول داد مناطق مختلف سوريه را از وجود شورشيان كه حكومت او را به چالش كشيده‌اند پاكسازي كند. اما بعيد به نظر مي‌رسد كه به اين هدف برسد. در حقيقت خود اسد در يك مصاحبه نادر با تلويزيون سوريه تصديق كرد كه پيروزي وعده داده شده او به زودي محقق نخواهد شد. البته دولتش اعلام كرد،"شرايط هم اكنون بهتر شده است" اما بعيد به نظر مي‌رسد كه نيروهاي اسد بتوانند دوباره كنترل مناطقي را كه به دست شورشيان افتاده در دست گيرند و از سوي ديگر اين امكان بسيار كم است كه شورشيان سوريه و حاميان منطقه‌اي و بين‌المللي آنها بتوانند ضربه نهايي را به رژيم اسد وارد كنند.

مخالفان سوريه پيشروي‌هايي داشته‌‌اند اما دولت اسد هنوز هم داراي ظرفيت مبارزه براي خنثي سازي اين پيشروي‌ها هست.

نه تنها جامعه بين المللي بر سر سوريه اختلاف نظر دارد بلكه كشورهاي حامي مخالفان سوريه هنوز به يك استراتژي مشترك دست نيافته‌‌اند و از طرف ديگر ناهماهنگي ميان اپوزيسيون سوريه مساله دخالت نظامي كشورهاي خارجي را در هاله‌اي از ابهام فرو برده است.

دولت اسد با طراحي درست و يا اشتباهات مخالفان توانسته شرايطي ايجاد كند كه در آن براي مدت طولاني ادامه حيات دهد. لبنان، همسايه سوريه اين مساله را يادآوري مي‌كند كه جنگ‌ داخلي مي‌توانند چندين سال به طول انجامد و به ندرت با يك پيروزي قاطع براي يكي از طرف‌ها پايان يابد.

در هر حال پنج دليل روشن و قاطع براي بقاي دولت بشار اسد وجود دارد:

1- در رويارويي نهايي فرقه‌اي، اسد پيروز است

سقوط يك دولت معمولا زماني آغاز مي‌شود كه ابهت و قدرت يك دولت در اعتراضات خياباني فرو ريزد و وفاداران به دولت به رئيسش پشت كنند. اما توانمندي و قدرت دولت اسد با وجود پشت كردن برخي از مقام‌هاي ارشد و فرار تعدادي از سربازان، همچنان دست نخورده باقي مانده‌ و اين دولت همچنان از كارآمدي خوبي برخوردار است.

نيروهاي مبارز وفادار به اسد نسبت به هر زمان ديگري راسخ‌تر هستند. همانطور كه گروه بين‌المللي بحران اخيرا اعلام كرده، ميزان كنترل دولت بر بحران داراي نوسان است اما همچنان داراي ظرفيتي از قواي مبارزه‌اي است و با شاخصه فرقه‌اي جنگ داخلي افزايش مي‌يابد.

نيروهاي مخالف سوريه اكثرا از اهل تسنن هستند و عناصر اسلام گرا، در جنگ سوريه مهمترين نقش را ايفا مي‌كنند. اما دولت اسد از اعضاي اقليت علوي تشكيل شده و به طور سنتي بر روي حمايت ساير اقليت‌ها مانند مسيحيان، كردها، دروزي‌ها و نخبگان نظامي، سياسي و مالي اهل تسنن حساب باز كرده است.

افرادي كه به دولت اسد پشت كردند اكثرا از نخبگان اهل تسنن بودند و نظامياني كه به مخالفان پيوستند نيز سني بودند. اما اسد همچنان از وفاداري قاطع علوي‌ها بهره مي‌برد، اقليتي كه سرنوشت خود را با سرنوشت دولت گره خورده مي‌بيند.

نظامي‌تر شدن بحران سوريه به سخت‌تر شدن قلب همه طرف‌هاي درگير و افزايش سطح شرارت در ميدان نبرد و افزايش حمايت علوي‌ها، مسيحيان، دروزي‌ها و اعضاي ساير اقليت‌ها از دولت منجر مي‌شود. در حالي كه نيروهاي وفادار به اسد متهم به قتل عام روستاهاي سني نشين هستند مخالفان سوريه مسيحيان را از منازلشان از اطراف حمص و نقاط ديگر اخراج كرده‌اند و كشيش‌هاي مسيحي سوري به دنبال پناهندگي در خارج از سوريه هستند و نسبت به افراط‌گرايي از سوي شورشيان هشدار داده‌اند.

مخالفان سوري هنوز نتوانسته‌اند لايه‌هاي سياسي حمايت از اسد را كنار بزنند. اگر مخالفان نتوانند اسد را از پايگاه سنتي حمايت‌هايش محروم كنند بعيد است كه جنگ داخلي سوريه پايان يابد. نبود يك اجماع نظر داخلي در سوريه باعث تقويت بي ميلي قدرت‌هاي غربي به دخالت نظامي در سوريه شده است و آنها را در موضعي قرار داده كه باعث دنباله دار شدن جنگ داخلي در سوريه خواهد شد.

2 - دولت اسد بحران سوريه را صادر كرده است

مرزهايي كه سوريه را از همه همسايگانش جدا مي‌كند مرزهاي دلخواهي هستند كه فرانسه و انگليس پس از پايان جنگ جهاني اول و سقوط امپراطوري عثماني تعيين كردند و ربطي به مرزهاي نژادي و فرقه‌اي در منطقه ندارد. در نتيجه قدرت‌هاي غربي نگران آن هستند كه تشديد جنگ داخلي سوريه به خارج از مرزهاي اين كشور سرايت كند و عواقبي براي كل منطقه داشته باشد. شورشياني كه با دولت اسد در جنوب شرقي سوريه مبارزه مي‌كنند هم اكنون با قبايل سني در غرب عراق مرتبط هستند، قبايلي كه مدت زمان طولاني است با دولت شيعه در بغداد مخالف هستند.

ارتباط بحران سوريه با خارج از مرز در لبنان بيشتر است. كشوري كه در شهر طرابلس و در درگيري‌هاي شديد ميان حاميان و مخالفان اسد شاهد كشته شدن 17 تن و زخمي شدن بيش از 120 تن بوده است. در حالي كه ارتش لبنان در اين شهر يك آتش بس شكننده برقرار كرده بيم آن مي‌رود كه ازسرگيري دوباره اين درگيري‌ها باعث به راه افتادن جنگ داخلي در لبنان شود، جنگي كه در سال 1992 پايان يافت.

ساكنان كرد سوريه در شمال شرقي اين كشور اعلام "خودمختاري دوفاكتو" كرده‌اند امري كه ناراحتي تركيه را به دنبال داشت.

بشار اسد با واگذاري زيركانه كنترل برخي از شهرها در شمال شرقي سوريه به نيروهاي كرد براي تركيه مشكل ساز شد؛ كشوري كه خود درگير يك سيكل خونين با شورشيان كرد است.

شورشيان كرد جدايي طلب پ.ك.ك در تركيه سال‌هاست كه با دولت اين كشور در حال مبارزه هستند. نيروهاي اسد كنترل تعدادي از شهرهاي سوريه را به دست متحدان كرد پ.ك.ك در سوريه دادند و اين هشدار را به آنكارا دادند كه ممكن است به خاك تركيه حمله شود.

تركيه هم اكنون خود را در شرايطي مي‌بيند كه بايد يك واقعيت پيچيده در سوريه را هدايت كند كه مغاير با شرايط سياسي داخلي تركيه است. در حقيقت در كنار مساله كردها، آنكارا دريافته كه حمايت از مخالفان سوريه باعث عصبانيت جامعه علوي تركيه شده، جامعه‌اي كه جمعيت آن حدود نيم ميليون نفر است.

اما مهمترين مشكل براي تركيه ادامه ورود پناهندگان سوريه به مناطق مرزي اين كشور است در طول هفته گذشته روزانه پنج هزار سوري وارد تركيه شده‌اند. تاكنون بيش از 200 هزار سوري به خاطر جنگ در كشورشان پناهنده شده‌اند كه تقريبا نيمي از آنها به تركيه رفته‌اند. بخشي ديگري از آنها به اردن و لبنان و حدود 15 هزار تن به عراق گريخته‌اند.

تركيه و اردن هشدارداده‌اند كه ظرفيت اين كشورها براي پذيرش پناهندگان محدود است و از قدرت‌هاي غربي خواسته‌اند تا كمك‌هاي بشردوستانه بيشتري در اختيار اين پناهندگان قرار دهند و از سوي ديگر تركيه خواستار ايجاد منطقه حائل براي پناهندگان در خاك سوريه شده، منطقه‌اي كه توسط نظاميان غربي محافظت مي‌شود. اما هنوز مقام‌هاي آمريكايي و غربي درباره ايجاد اين منطقه تصميمي نگرفته‌اند.

دولت اسد با منطقه‌اي كردن بحران سوريه فشار را بر همسايگان و قدرت‌هاي خارجي در جهت يافتن يك راه‌حل براي پايان دادن به اين بحران افزايش مي‌دهد در حالي كه به طور همزمان آن‌ها را از دخالت نظامي در اين كشور برحذر مي‌دارد.

3- اپوزيسيون سوريه؛ اختلافات عميق و نبود يك استراتژي مشخص

زماني كه فرانسوا اولاند، رييس‌جمهور فرانسه از مخالفان سوريه خواست تا يك دولت انتقالي در تبعيد تشكيل دهند تا فرانسه و ساير دولت‌هاي غربي آنها را به رسميت بشناسند، وي يكي از قوانين طلايي غذاهاي فرانسه را فراموش كرده بود، قانوني كه مي‌گفت: "شما نمي‌توانيد سوفله را دو بار گرم كنيد." به رسميت شناختن دولت مخالفان در ليبي و انجام عمليات‌هاي نظامي عليه دولت در اين كشور جواب مي‌داد، اما اين گزينه‌ها در مورد سوريه جواب نمي‌دهد.

ايده فرانسوا اولاند از سوي مقام‌هاي آمريكايي مورد پذيرش قرار نگرفت و آن را ايده‌اي "نارس" خواندند. عدم موفقيت گروه‌هاي مخالف سوري، پس از 18 ماه شورش براي ايجاد يك رهبري متحد، نشان‌دهنده نارس بودن اين ايده است.

پاسخ واشنگتن به طور كلي از سوي رهبر شوراي ملي سوريه كه عبدالباسط سيدا نام دارد، مورد انتقاد قرار گرفت. وي آمريكا را به عدم قاطعيت متهم كرد. اما اندكي بعد سخنگوي گروه از شوراي ملي سوريه استعفا كرد و اظهار داشت: اين گروه داراي اعتبار كافي نيست و اعتماد مردم سوريه را جلب نكرده است.

به رغم حمايت فرانسه و تركيه از شوراي ملي سوريه، اين شورا هم‌ اكنون به حاشيه رانده شده و نتوانسته حمايت مخالفان غيرمسلح و گروه‌هاي مسلح مخالف اسد را جلب كند.

مخالفان سوريه كه داراي يك رهبر سياسي واحد نيستند، از ناهماهنگي نظامي نيز رنج مي‌برند و برخي گروه‌هاي مخالف به طور خودسرانه و در سطح منطقه‌اي دست به انجام عمليات مي‌زنند. از سوي ديگر برخي مبارزان افراط‌ي كه اكثرا خارجي هستند، در اكثر عمليات‌ها مشاهده مي‌شوند.

خطر شورش نظامي بدون داشتن يك رهبر سياسي، در شهر حلب خود را نشان داد. جايي كه شورشيان بدون توجه به غيرنظاميان ساكن شهر، دست به انجام حملات نظامي مي‌‌زنند و مردم بي‌گناه كشته مي‌شوند.

4- بن بست در سوريه به دليل رقابت‌هاي استراتژيك بين‌المللي و منطقه‌اي ادامه مي‌يابد

بر كسي پوشيده نيست كه جامعه بين‌المللي هنوز نتوانسته به يك صداي واحد در قبال بحران سوريه برسد زيرا اختلاف‌هاي بنيادين ميان روسيه و چين در يك سو و قدرت‌هاي غربي در سوي ديگر باعث بي‌ثمر بودن نشست‌هاي شوراي امنيت در مورد سوريه شده است. اين اختلافات همچنين باعث شد كه كوفي عنان، فرستاده ويژه سازمان ملل از سمت خود استعفا كند و هشدار دهد كه اختلافات بين‌المللي بر سر سوريه تلاش‌هاي او براي دستيابي به يك راه‌حل سياسي را به هدر داده است. از طرف ديگر تلاش‌هاي دولت باراك اوباما، رييس‌جمهور آمريكا‌ براي تغيير موضع روسيه و چين بي‌ثمر بوده است. سوريه تبديل به يك ميدان نبرد ژئوپلتيك جديد شده كه در آن پكن و مسكو مصمم هستند مانع سقوط يك دولت ديگر در خاورميانه توسط قدرت‌هاي غربي شوند. سوريه همچنين تبديل به محلي براي رقابت عربستان و ايران دو رقيب ديرينه منطقه‌اي شده است. عربستان سعودي نيروهاي مخالف سوريه را حمايت مالي و نظامي مي‌كند و از طرف ديگر ايران حامي دولت سوريه است. روسيه و چين تاكيد دارند كه دستيابي به راه‌حل سياسي براي بحران سوريه با كناره‌گيري اسد مقدور نيست و شركت ايران در هر راه‌حلي براي سوريه ضروري است اما واشنگتن با هرگونه نقش تهران در راه‌حل بحران سوريه مخالفت كرده است.

در حالي كه تلاش‌ها براي دستيابي به يك رويكرد مشترك بين‌المللي در قبال بحران سوريه به سرانجام نرسيده، محمد مرسي، رييس‌جمهور مصر پيشنهاد داده كه مصر، سوريه، تركيه و ايران يك كميته چهارجانبه براي يافتن راه‌حل سياسي براي سوريه تشكيل دهند كه بعيد به نظر مي‌رسد اين پيشنهاد نيز عملي باشد. بازيگران بين‌المللي بحران سوريه به طور فزاينده‌اي در ناهماهنگي با يكديگر هستند. استراتژي قدرت‌هاي غربي، تركيه و كشورهاي عرب در راستاي تقويت شوراي ملي سوريه و انتخاب آن به عنوان يك جانشين براي دولت اسد با شكست مواجه شده و هم اكنون مخالفت‌هاي آشكاري در ميان كشورهاي به اصطلاح "دوست سوريه" بر سر تجهيز مخالفان سوري و يا اعمال "منطقه پرواز ممنوع" بر فراز سوريه بدون اجازه سازمان ملل و يا حتي ايجاد يك منطقه حائل در داخل خاك تركيه براي پناهندگان و يا شورشيان وجود دارد.

هنوز مشخص نيست كه روسيه در آينده چه موضعي را اتخاذ خواهد كرد. آيا ظرفيت دولت اسد براي دفاع از حريم هوايي‌اش را افزايش مي‌دهد؟ و يا اينكه موضع قبلي خود را تغيير مي‌دهد. از طرف ديگر تا قبل از انتخابات رياست جمهوري آمريكا در ماه نوامبر تغييري در بي‌ميلي آمريكا براي حمله نظامي به سوريه ايجاد نخواهد شد.

5- پايان بازي پيچيده‌تر شده است

خطر فزاينده در سوريه اين است كه درگيري‌هاي نظامي به جايي منتهي مي‌شود كه ضربه‌اي مرگبار به چشم‌انداز اتحاد دوباره سوريه در آينده وارد شود و شرايطي مانند شرايط لبنان در دهه 70 ميلادي برقرار شود، شرايطي كه در آن لبنان يك كشور فرو پاشيده و از هم گسيخته شده بود و امكان حكومت يك قدرت مركزي بر آن وجود نداشت. هنوز مشخص نيست كه سوريه به اين نقطه رسيده است يا نه، اما نكته‌اي كه روشن است اين است كه نتايج شورش در سوريه كاملا با آنچه كه در ساير كشورهاي عربي رخ داد متفاوت خواهد بود.»