چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۵

چه چیزی در انتظار مذاکرات آتی میان ایران و آمریکا است

چه چیزی در انتظار مذاکرات آتی میان ایران و آمریکا است
«نشنال اینترست» می نویسد: در منطقه‌ای که به تحولات غیرقابل پیش‌بینی خود معروف است، احتمال از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا، جدیدترین فصل در تاریخچه طولانی‌مدت بین این دو رقیب محسوب می‌شود.
کد خبر : ۷۰۸۰۹۴

به گزارش صراط آیا جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا به میز مذاکره باز می‌گردند؟ این پرسش اساسی‌ترین پرسشی است که پس از تجاوز رژیم اسرائیل با همراهی ایالات متحده به ایران در فضای رسانه‌ای در جریان است و البته به نظر می‌رسد که در سطح سیاسی نیز کشور‌های بسیاری در تلاش برای تحقق این امر هستند. همزمان با گمانه زنی‌های رسانه‌ای مبنی بر احتمال از سرگیری مذاکرات میان ایران و ایالات متحده و یا دور شدن تند گفت‌و‌گو‌ها میان ایران و تروئیکای اروپایی، تحلیل گران بسیاری درباره تشدید تنش در منطقه در صورت عدم توسل به دیپلماسی هشدار می‌دهند.

«نشنال اینترست» در تازه‌ترین گزارش در این باره می‌نویسد: در منطقه‌ای که به تحولات غیرقابل پیش‌بینی خود معروف است، احتمال از سرگیری مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا، جدیدترین فصل در تاریخچه طولانی‌مدت بین این دو رقیب محسوب می‌شود. تنها کمی بیش از دو هفته پیش، این دو کشور در چارچوب جنگ گسترده‌تری میان اسرائیل و ایران، ضربات بی‌سابقه‌ای به یکدیگر وارد کردند؛ جنگی که به مرگ و زخمی شدن هزاران نفر انجامید. چنین تحولات سریعی این پرسش اساسی را پیش می‌کشد: آیا مقامات تهران و واشنگتن خواهان توافق هستند و اصلاً می‌توانند به چنین توافقی دست یابند؟

با توجه به طیف گسترده‌ای از نتایج ممکن، می‌توان در برابر خوش‌بینی یا بدبینی در این‌باره، هر دو را موجه دانست. همان‌طور که انتظار می‌رفت، «جنگ دوازده‌روزه»، موضع مخالفان دیپلماسی در اسرائیل، ایران و آمریکا را تقویت کرد. با وجود درخواست‌های مجدد آمریکا برای آغاز گفتگوها، ایران همچنان با تردید به این مسئله می‌نگرد. اسرائیل جنگ و تغییر نظام سیاسی در ایران را ترجیح می‌دهد. اگرچه هنوز نتیجه نهایی مشخص نیست، اما پایان جنگ اخیر ممکن است تنها یک توقف موقت بوده باشد.

نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می‌کند که ساختار بازدارندگی که تا پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بخش زیادی از نظم منطقه را تعیین می‌کرد، دیگر وجود ندارد؛ و به همراه آن، قواعد آن نیز از میان رفته‌اند. این موضوع خطر محاسبات اشتباه را به‌شدت افزایش می‌دهد.

در همین راستا، تصمیم ایران برای توقف همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) در ۲ ژوئیه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از دیدگاه ایران، همکاری با قواعد بین‌المللی عدم اشاعه، تضمین‌های درخور شأن یک کشور مستقل را برای آن به همراه نداشته است.

نویسنده این گزارش با طرح این ادعا که توقف همکاری ایران با آژانس برای وضعیت پرونده هسته‌ای ایران سودمند نیست به تلاش تروئیکای اروپایی برای فعالسازی مکانیسم بازگشت خودکار تحریم‌های سازمان ملل (Snapback) اشاره کرده و البته یادآوری می‌کند که نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو این اقدام ایران را به بهانه دیگری تبدیل کرده تا بر حجم انتقاد‌ها و فشار بر ایران بیفزاید.

با این حال، گزارش‌ها حاکی از آن است که ترامپ ترجیح می‌دهد با ایران به توافق برسد. نویسنده در این بخش ادعا می‌کند که هرچند حمله به ایران نتیجه هماهنگی امریکا و اسرائیل بود، اما ترامپ و نتانیاهو، دیدگاه متفاوتی نسبت به نتیجه نهایی دارند. ترامپ آماده استفاده از زور برای نشان دادن قدرت در قالب نوعی «توافق اجباری» است؛ او و مقاماتی در دولت که رویکردی محتاطانه دارند، احتمالاً درگیری‌های بیشتر با ایران را پرریسک و بی‌فایده می‌دانند.

این به آن معنا نیست که از زور استفاده نخواهد شد یا نمی‌تواند بشود. احتمالاً طرز فکر دولت آمریکا چنین است: این کشور می‌تواند از وقوع یک جنگ گسترده‌تر جلوگیری کرده و اهداف اسرائیل برای تغییر نظام سیاسی در ایران را نادیده بگیرد، در حالی که از تهدید معتبر به نیروی نظامی به عنوان اهرم فشار استفاده کند، تهدیدی که در نهایت در اختیار خود آمریکا باقی می‌ماند. این همان استراتژی «صلح از طریق قدرت» است که ترامپ و نتانیاهو بار‌ها در سخنرانی‌های عمومی خود به آن اشاره کرده‌اند.

نویسنده این مطلب در ادامه در تحلیل رفتار ایران پس از تجاوز رژیم اسرائیل ادعا می‌کند که ایران سیاست «ابهام هسته‌ای» را در پیش گرفته است. با توقف همکاری با آژانس و در عین حال پیشنهاد ازسرگیری همکاری در شرایط مناسب، ایران مسیری برای بازگشت به مذاکره ایجاد می‌کند. همچنین، با خودداری از خروج فوری از معاهده NPT، تهران پلکانی از تشدید تنش را در پاسخ به هرگونه جنگ جدید ترسیم می‌کند.

نویسنده با استناد به وضعیت ترامپ با طرح این ادعا که تداوم این شرایط برای ایران مطلوب نیست، می‌نویسد: ترامپ بار دیگر نشان داده که توانایی دروغ‌گویی و زیر پا گذاشتن توافق‌ها را در لحظه‌ای کوتاه دارد؛ رفتاری که نسخه‌ای دیگر از «استراتژی مرد دیوانه» است که اسرائیل از ۷ اکتبر به این سو در پیش گرفته است.

بازگشت به مذاکرات با چنین شخصیتی بسیار پرریسک است، چرا که تشخیص تفاوت بین بلوف و تهدید واقعی در چنین شرایطی بسیار دشوار است. بدون شک، تهران دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد، اما همچنان در موقعیت دشواری قرار دارد. با این حال، این شرایط برای ایالات متحده نیز مطلوب نیست. همان‌گونه که تهدید‌های واشنگتن به استفاده از زور نگران‌کننده است، تهدید‌های تهران به یک جهش ناگهانی به‌سوی ساخت سلاح هسته‌ای نیز چنین‌اند. با تردید‌هایی که درباره موفقیت حملات هوایی آمریکا به مواضع هسته‌ای ایران در ماه ژوئن وجود دارد، خطرات ناشی از جنگ بیشتر بسیار زیاد است.

در این میان، حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به ایران در ژوئن باعث افزایش وحدت ملی در ایران شد. در نتیجه، تهران اکنون بیش از گذشته بر پیام‌رسانی عمومی تکیه می‌کند. بسیاری از مردم ایران، حمله به کشورشان را حمله به تمام ایران دانستند و این باعث شده که حملات بیشتر برای اعمال فشار، راهبردی ناکارآمد تلقی شوند.

نویسنده این مطلب در ادامه تبعات شکست هرگونه مذاکره جدید میان ایران و ایالات متحده را برشمرده و ادعا می‌کند که با توجه به اینکه ترامپ تمایلی به توقف حملات غافلگیرانه ندارد و ترجیح می‌دهد از زور به عنوان ابزار دستیابی به توافق استفاده کند، احتمال بروز دوباره درگیری بسیار زیاد خواهد بود. در آن صورت، ایران نیز ممکن است ناچار شود به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت کند. حداقل، ممکن است تهدید‌های خود برای خروج از NPT را عملی کند، شفافیت برنامه هسته‌ای خود را کاهش دهد و حملات شدیدتری به مواضع آمریکایی و اسرائیلی در منطقه انجام دهد.

ساده انگاری است اگر تصور کنیم این حملات مانند ضربات هدفمند ایران به مقر فرماندهی مرکزی آمریکا (CENTCOM) در دوحه در پایان جنگ دوازده‌روزه، از پیش هماهنگ‌شده و محدود خواهند بود. همان‌قدر ساده انگاری است اگر تصور کنیم حملات آمریکا و اسرائیل می‌توانند رفتار ایران را تغییر دهند.

این سناریو تنها یک نام دارد: جنگی بی‌پایان دیگر. هرچند چنین چیزی قطعی نیست، اما خطرات آن چنان بالاست که باید هرگونه فشار برای شروع جنگ جدید را منتفی دانست. تهران و واشنگتن منافع مشترکی در دستیابی به یک توافق دارند و باید با تمایلات متضاد اسرائیل در مسیر تشدید خشونت مقابله کنند.

در نهایت، بهترین راه دستیابی به یک توافق مذاکره‌شده است. اکنون ترامپ در موقعیت تعیین‌کننده قرار دارد و فرصت دارد اعتبار صلح‌طلبی‌ای را که ادعایش را دارد، اثبات کند. در حال حاضر، این ادعا همچنان اثبات‌نشده باقی مانده است.