بلافاصله پس از حمله ایران به پایگاه آمریکایی العدیده قطر، زمزمه هایی مبنی بر آتش بس و صلح در منطقه به گوش رسید. در عین حال گویا برخی واقعیات میدانی حکایت از توقف موقت جنگ میان جمهوری اسلامی ایران با رژیم حرامزاده صهیونی دارد.
به گزارش پایگاه خبری صراط، سخن گفتن از صلح درحالیست که همین چندی پیش بود که مقام معظم رهبری بر غیرقابل پذیرش بودن و رد توامان هر دو گزاره "جنگ تحمیلی" و "صلح تحمیلی" تاکید داشتند. با این وجود، نباید این آتش بس موقت را در حکم صلح جامع تلقی نمود و با خوش بینی به آن نگریست.
این درحالیست که سابقه سراسر لجاجت و کثافت رژیم صهیونی نشان می دهد که هیچگاه به هیچ معاهده صلحی پایبند نبوده و از حربه صلح، تنها برای غافلگیر نمودن طرف مقابلش بهره برده است. نشان به آن نشان که در جریان به شهادت رساندن سید حسن نصرالله، مقامات صهیونی درحال پذیرش صلح با لبنان بودند که این جنایت را رقم زدند. حمله مجدد رژیم کودک کش به شهرهای بابل و بابلسر پس از ورود به بازه آتش بس ادعایی ترامپ قمار باز نیز خود گواهی بر حرامزادگی صهیونیست جماعت و عدم پایبندی به قول و قرارشان است.
لازم است بدانیم از این پس هیچ صلحی با رژیم حرامزاده و حامی گردن کلفتش آمریکا در کار نبوده و نیست چراکه کار جمهوری اسلامی با این کشورهای مستکبر و متکبر، تازه آغاز شده است و حملات ۱۲ روزه ایران به سرزمین های اشغالی حتی جبران یک تار موی سرداران شهید سپاه قهرمان و دانشمندان هسته ای کشورمان را هم نمی کند.
مطمئنا این داغ کماکان برای ایرانیان تازه خواهد بود و تا نقره داغ کردن صهیونیست های خبیث، سرد نخواهد شد. در عین حال باید بدانیم که کوچکترین عقب نشینی از مواضع حقه مان، نه تنها دشمن غدار را آرام نمی کند بلکه او را برای تداوم حملات و تحمیل شهدای بیشتر ترغیب خواهد کرد.
ضروری است تا در این دوره توقف موقت جنگ، با تجدید قوا و ترمیم نقاط ضعف، برای رویارویی ها در آینده ای نه چندان دور مهیا شویم چراکه صلح نهایی و پایدار فقط و فقط با نابودی و محو رژیم اشغالگر قدس از نقشه جغرافیا حاصل خواهد شد وگرنه این غده سرطانی، تمام جهان را دیر یا زود آلوده خواهد کرد.