به گزارش صراط نیوز به نقل از فرهیختگان، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا بعد از دور سوم به مرحله سخت رسیده و در ۲ دور آخر پیچیدهتر شده است. مواضع طرف آمریکا سختتر از قبل شده و ایران نیز اصرار دارد که از خطوط قرمز خود و مشخصا غنیسازی نخواهد گذشت. زمان و مکان دور بعدی گفتوگوها هنوز معلوم نیست، اما برخی امیدوارند که پیشنهاد عمان گره از این کلاف سردرگم باز کند. در این شرایط اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر اینکه مذاکرات پیشرفت خوبی داشته و ممکن است اخبار خوبی در راه باشد، امیدواریهایی ایجاد کرده است.
در ایران، اما برخی همچنان بدبین هستند. مثلا روزنامه اصولگری فرهیختگان با اشاره به مواضع اخیر ترامپ نوشته: «همزمان با اینکه برخی در داخل ایران به دنبال این هستند که در مورد نتایج مذاکرات رؤیا فروشی کرده و در این راستا حتی پرداخت حق عضویت ۵ میلیون یورویی و بازگشت ایران به فائو را نیز پالس مثبت نامگذاری میکنند.»
«فرهیختگان» با تاکید بر اینکه «فضای مذاکرات آنگونه که ترامپ مدعی است و برخی نیز در داخل در مورد آن غلو میکنند، مثبت ارزیابی نمیشود» نوشته: «همچنان حرکت توأم با احتیاط و به دور از خوشبینی اصل اساسی مذاکرات است. به ویژه که ترامپ در همین جملات ضمن ابراز خوشبینی در مورد مذاکرات بازهم زبان تهدید را کنار نگذاشته و با گفتن جمله «دوست ندارم انسانها کشته شوند.» تلویحاً ایران را تهدید کرده است. در چنین شرایطی ارائه یک متن مکتوب برای توافق و پرهیز از مواضع متناقض میتواند به ایجاد فضایی برای مذاکرات سازنده کمک کند چیزی که تاکنون آمریکا از آن اجتناب ورزیده است.»
این روزنامه اصولگرا در گزارش خود با عنوان «آبناتچوبی روی میز است، مروارید غلتان را ندهید» نوشته: «اظهارات ترامپ و اقدامات تیم او نشاندهنده اهداف پنهانی در مذاکرات است. به نظر میرسد آمریکا به دنبال توافقی است که نه تنها برنامه هستهای ایران را محدود کند، بلکه نفوذ منطقهای ایران را نیز کاهش دهد. حتی اگر در میز مذاکره چنین موضوعی طرح نشود در فضای رسانهای این موضوع کاملاً مشهود است. طرح موضوع اخبار مثبت در مورد پرونده ایران و غزه به طور هم زمان از زبان ترامپ در یکشنبه شب گذشته نشاندهنده این است که طرف آمریکایی به دنبال القای این فهم به افکار عمومی است که رئیسجمهور آمریکا توانسته توافقی جامعتر از برجام با ایران امضا کند تا به این ترتیب خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام ناموجه جلوه نکند.»
این روزنامه در ادامه آورده است: «در خصوص سازمانی مانند فائو، موضوع صرفاً به پرداخت یک بدهی ۵.۵ میلیون یورویی از سوی ایران بازمیگردد و بازگشت به این سازمان نیز در سطحی نیست که بتوان ادعا کرد، چون به ایران اجازه بازگشت داده شده و ایران نیز مبلغ مذکور را پرداخت کرده است؛ بنابراین میان دو طرف «پالس مثبت» رد و بدل شده است. این برداشت در نهایت چیزی فراتر از نوعی خوشبینی اغراقآمیز نبوده و از نظر ماهیت، ارزش و اثرگذاری، در حد یک امتیاز نمادین یا به تعبیر کنایهآمیز در حد یک «آبنبات چوبی» قابل ارزیابی است. کنایهای را که پیش از این علی لاریجانی درباره مذاکرات سعدآباد به کار برده بود، اما به نظر میرسد همچنان کارایی دارد. تفسیر این اقدام ساده مالی به عنوان «پالس مثبت» نهتنها اشتباه تحلیلی محسوب میشود، بلکه در میدان عمل نیز به ضرر تیم مذاکرهکننده ایرانی تمام خواهد شد. چراکه طرف مقابل این قبیل واکنشها را نشانهای از نیاز طرف ایرانی برای رسیدن به توافق تلقی میکند. هرگونه روایتسازی بدون استدلال، تنها باعث میشود طرف آمریکایی با دست پرتری در میز مذاکره ظاهر شود و در مقابل، فضای داخلی کشور دچار بیثباتی و نوسان شود.»
«فرهیختگان» در پایان نوشته: «طرف آمریکایی تاکنون هیچگونه پیشنهادی را به صورت مکتوب ارائه نکرده و صرفاً به اظهارنظرهای شفاهی اکتفا کرده است. درست مثل مذاکراتی که در اواخر دولت دهم به صورت پنهانی در عمان برگزار میشد و طرف آمریکایی بدون هیچ متن مکتوبی صرفاً در یک اظهارنظر شفاهی به سلطان عمان اعلام کرد که آمریکا حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناسد و در ادامه نیز این ادعایش را زیر پا گذاشت تا ایران بار دیگر برای گرفتن همین حق در دولت روحانی وارد مذاکرات با آمریکا شود. آمریکا در حالی حاضر به ارائه پیشنهاد مکتوب نیست که حتی به یک توافق مکتوب به نام برجام نیز پایبند نبوده است، بنابراین طبیعتاً ایران نباید صرفاً بر مبنای وعدههای شفاهی به نتایج مذاکرات امیدوار شود.»