"صراط" - تعداد زیادی سلاح در حوزه بود که اگر حوزه سقوط میکرد، آنها به دست منافقان میافتاد و معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار مردم است و قطعاً شاهد آغاز جنگ شهری بودیم.
به گزارش سرویس سیاسی صراط متن زیر مشروح ماجرای حمله فتنه گران به حوزه مقاومت 117 نینوا در 25 خرداد 88 است که آن را فرمانده این حوزه روایت می کند.
ساعت 18:15 تردد مشکوک افراد
حوزه مقاوت بسیج 117 نینوا ضلع شمال شرقی میدان آزادی و ابتدای خیابان محمدعلی جناح کوچه صفار واقع شده است. روز دوشنبه 25 خرداد طبق روال معمول اداری در ناحیه قدس جلسهای برگزار شد و فرمانده رأس ساعت 18 در حوزه حاضر میشود و به دوستان و بسیجیان اعلام میکند به جهت شلوغی میدان آزادی، عوامل اطلاعاتی در موقعیت به طور پراکنده مستقر و وضعیت را لحظه به لحظه گزارش کنند. از آنجا که بنا بود حوزه در معرض دید قرار نگیرد؛ دستور این بود که تجمعات کمتر و درها بسته و رفت و آمدی در حوزه انجام نشود تا ساختمان در معرض دید قرار نگیرد. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه ساعت 18:15 نیروهای اطلاعاتی اعلام کردند افراد مشکوکی در اطراف حوزه با هم صحبت میکنند.
فرمانده ادامه ماجرا را اینگونه نقل میکند: ما با مشاهده این وضعیت، قضیه را به مقام مافوق اعلام کردیم. آنها هم بر دستور قبلی که رفت و آمد کمتر باشد تأکید کردند تا اینکه ساعت 30/18 نیروهای اطلاعاتی اعلام کردند تعداد افرادی که در اطراف حوزه رفت وآمد میکنند بیشتر شده است.
حس ششم ما نسبت به این وضعیت هشدار میداد. تصمیم گرفتیم اوضاع را بیشتر زیر نظر بگیریم. در ساعت 18:45 افراد مشکوکی که دور و بر حوزه بودند و شمارشان به 16-17 نفر میرسید با صدای بلند شروع کردند به فریاد زدن و مردم را به سمت حوزه دعوت کردند. آنها فراید میزند که بسیجیها اینجا جمعند؛ بیایید اینجا را بگیریم.
همچنین برخی میگفتند تعدادی جنازه در اینجا نگهداری میشود. با تحریک این افراد، جمعیت هم با سردادن شعار علیه نظام و بسیج تجمعشان را به مقابل حوزه کشاندند. جمعیت بسیار زیادی که شاید بیش از هزاران نفر میشد،بواسطه تحریک این افراد در مقابل حوزه صفآرایی کردند. این وضعیت حتی تصورش هم برای ما سخت و سنگین بود. ما مدام گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام میکردیم. در این لحظه من با بهدست گرفتن بلندگوی دستی سعی کردم در جهت آرامسازی و پراکندن جمعیت تلاش کنم. لذا با این بلندگو از بالای پشت بام شروع کردم به فریادزدن که اینجا مقر نظامی است و تعرض به آن پیگرد قانونی دارد. از مقابل مقر حوزه پراکنده شوید، سعی کردم تا فضا را آرام کنم.
متأسفانه همان منافقین و لیدرها، مدام جمعیت را به سمت حمله به حوزه تحریک میکردند و دقایقی بعد با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف استارت این حمله را زدند در ادامه ماجرا باز هم تا ساعت 19:40 ما فقط با تذکر، درصدد پراکندن آشوبگران بودیم و حوزه تا این ساعت در شعلههای آتش میسوخت و زیر باران سنگ و هجوم و حمله وحشیانه قرار گرفته بود و نیروهای ما هیچ عکسالعملی را تا این لحظه از خود نشان ندادند.
اولین شلیک فتنهگران
گذشت تا اینکه هنگام تذکر مجدد اینجانب با بلندگو، شلیکی به بلندگوی دستی صورت گرفت که با اصابت تیر، بلندگو از دست اینجانب رها شده و به حیاط حوزه و داخل شعلههای آتش افتاد. وقتی این حمله مسلحانه برای ما محرز شد. با توجه به اینکه ما در حوزه دارای تعداد زیادی سلاح بودیم و اگر خدای نکرده حوزه سقوط میکرد و این سلاحها به دست منافقان و لیدرهای آشوبگران میافتاد، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار مردم بود و قطعاً آغازگر یک جنگ شهری بودیم که کشته شدن افراد بیگناه بسیاری را بهدنبال داشت لذا تصمیم قطعی و حتمیمان حفاظت از حوزه، حتی به قیمت دادن جان بود. در این روز در کل مجموعاً 29 نفر از نیروهای بسیجی حضور داشتند و اینها بیشترشان بچههای کم سن و سال بودند و تعداد کمی هم از نیروهای با تجربه و مسنتر و پخته حضور داشتند.
حمله نهایی به حوزه
پس از این تیراندازی، ما به صورت ریز گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام کردیم. پس از این تیراندازی، حمله و هجوم مسلحانه به حوزه و ورود به این مقر نظامی توسط منافقان و آشوبگران عملیاتی شد، به طوری که کلیه نردههای بالای دیوار حوزه را شکسته و شیشه پنجرههای سمت کوچه را هم خرد کردند. همچنین تابلوهای حوزه خواهران و برادران پایین کشیده شد و تمامی شیشههای حوزه را هم شکستند؛ در حالی که شعلههای آتش زبانه میکشید، با بهکارگیری تمامی کپسولهای اطفای حریق تلاش کردیم آتش را خاموش کنیم بچهها هم با خیس کردن پتو سعی میکردند از سوختن اموال و وسایل حوزه جلوگیری کنند اما نتیجهای نداشت. در این اثنا، تعداد زیادی کوکتل مولوتف به داخل حوزه پرتاب شد و این موضوع نشان می داد که از قبل، حمله به این حوزه برنامه ریزی شده بود.
ما هم به جهت اینکه بتوانیم وضعیت را مهار کنیم با پرتاب نارنجک دودزا و گاز اشکآور سعی در پراکندن آشوبگران و منافقان داشتیم.
اما بازهم مؤثر واقع نشد، مشاهده وضعیت بهخوبی نشان میداد لیدرها اولین هجوم را میآورند تا افراد دیگر را تحریک کنند این وضعیت ادامه پیدا کرد تا به مرز سقوط حوزه رسید. در این موقعیت ما مجبور به شلیک تیرهای مشقی شدیم که این شلیکها بسیار زیاد بود. پس از مدت کوتاهی، وقتی مهاجمان و منافقان متوجه شدند که تیرها مشقی است، روی دیوار حیاط حوزه که فیلمهای آنها هم وجود است، ایستادند و فریاد میزدند ما میدانیم تیرهای مشقی است، جرأت دارید به ما شلیک کنید. در این حمله ناجوانمردانه و وحشیانه، 18 موتور از اموال حوزه و بسیجیان و یک دستگاه ماشین تویوتای سواری در آتش سوخت.
یکی از موضوعات مهم، مسلح بودن مهاجمان است، در این حمله مسلحانه، شلیکهای متعددی با کلت و کلاشینکف به سمت نیروهای حوزه صورت گرفت و سه نفر از نیروهای ما را زخمی کردند که دو نفر به صورت سطحی و یک نفر عمیق بود که امروز (اوایل خرداد 89) بعد از گذشت نزدیک به یک سال تیر از بدن ایشان خارج شد، لذا برخی از این افراد که دارای سلاح بودند با استفاده از شلوغی و ازدحام بعضا مردم را هم مورد اصابت گلوله قرار میدادند تا برای حمله به حوزه تحریک کنند. باید تأکید کنم با رشادت و جاننثاری بچهها، سه ساعت و نیم مقاومت و ایستادگی کردیم و تلاش کردیم تا این مقر نظام سقوط نکند. چرا که دستور داده شد بود که حتی اگر نیروها کشته شدند ولی حوزه نباید سقوط کند.
حوزه را خدا نگاه داشت!
روز بسیار سخت و دلخراشی بود از این جهت که تصمیم گیری در این وضعیت با توجه به اینکه ما تجربه چنین موقعیتهایی را نداشتیم، بسیار سخت و بغرنج بود. بچههای حوزه همگی بر این باورند با این حادثه عظیم و حملههای سهمگین، حوزه 117 را خدا نگه داشت و حفاظت کرد. من یکی اصلاً تجربه چنین موقعیتهایی را نداشتم. اما به فضل الهی و عنایت آقا امام زمان(عج) و نظر شهدا را توانستیم با اتخاذ تدابیر لازم حوزه را حفظ کنیم. اما در ادامه این تهاجم بچهها با نهایت توان سعی کردند با گذاشتن ماشین تویوتا پشت درب در برابر سیل تهاجم مقاومت کنند و با آن همه حملهها و ضربههای شکنندهای که آشوبگران به در وارد میکردند، در حالی که این درها در حالت عادی با یک تلنگر باز میشد اما آن روز باز نشد و آن میله مانع بازشدن در شد.
البته تعدادی از فتنهگران روی دیوارهای حوزه و پس از شکستن نردهها وارد حوزه شدند و تلاش کردند از روی دکل مخابراتی حوزه وارد پشت بام شده و بچهها را خلع سلاح کنند، اما با شلیک تیرهای مشقی متفرق شدند.
16 موتور در آتش سوختند!
ساعت 22:15، شانزده موتور دو ترک یگان ویژه ناجا جهت کمک به محل حوزه آمدند، ولی هر 16 موتور آنها توسط آشوبگران به آتش کشیده شد و مأموران که 32 نفر بودند یا توسط گلوله زخمی و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ما به کمک همسایهها حتی به مأموران ناجا هم کمک کردیم و زخمهای چند نفر را در داخل حوزه پانسمان کردیم.
مقاومت با شعار الله اکبر
در این مقاوت چند ساعته، بچههای حوزه با سردادن شعار اللهاکبر و خواندن زیارت عاشورا و دعای توسل دلگرم میشدند و از ادعیه نیرو میگرفتند. در ساعت 22:30 مجدداً تعدادی از مأموران یگان ویژه و بسیجیان به کمک ما آمدند و بالاخره ما توانستیم از این مهلکه نجات پیدا کنیم. و به تدریج جمعیت پراکنده شد.
شلیک بچهها به سمت مردم دروغ است
باید تأکید کنم شلیک به سمت مردم و کشتن جمعیت دروغ محض است و کشته شدن 7 نفر در درگیریهای آن روز توسط همان آشوبگران و فتنهگران بود که مردم را برای حمله به حوزه تحریک کردند. مطمئن باشید اگر ما به سمت مردم تیراندازی میکردیم نه 7 نفر بلکه با آن موج عظیم جمعیت دهها نفر کشته میشدند.
و باز باید تأکید کنم که به رغم نیروهای کم ما و سیل جمعیت، آشوبگران تنها توانستند به حیاط حوزه وارد شوند و آن هم با رشادت بچهها فرار کردند.
ورود به حوزه همزمان با قطع برق
البته چندین بار این ورود انجام شد. در این حمله ابتدا آشوبگران، برقهای ساختمان ما را قطع کردند. مسلماً این اقدامات کار افراد عادی و مردم عادی نیست. همچنین تلفنهای ما را هم در این بحبوحه قطع کردند و ما تنها از طریق بیسیم بصیر و تلفن همراه با ناحیه بسیج قدس ارتباط داشتیم.
حوزه پس از درگیریها!
فرمانده حوزه 117 در ادامه به وضعیت مجموعه تحت امرش بعد از این حوادث میپردازد و میگوید: بعد از حادثه 25 خرداد، ما دیگر درگیری خاصی نداشتیم. البته مکرر ما را با نامه و تلفن تهدید میکردند تا روحیه بچهها را تخریب کنند اما نیروها با توکل و ایمان به خدا با صلابت و شجاعت در تمامی عرصهها و صحنههای مورد نیاز حضور مییابند.
حوزه 117 در سال 86 به عنوان حوزه نمونه استان تهران انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفته است. حوزه 117 و 10 پایگاه زیر مجموعه، مجموعاً بیش از 450 شهید به نظام اسلامی تقدیم کرده است.
شناسایی عوامل اصلی حمله
تعدادی از افرادی که به حوزه حمله کردند، توسط عوامل اطلاعاتی دستگیر ودر دادگاههای علنی پس از انتخابات محاکمه شدند. برخی از آنها به جرم خودشان و برنامهریزی بودن این تهاجم اعتراف کردهاند و تعدادی هم متواری هستند.
اینها از عوامل منافقین، انجمن پادشاهی، سلطنتطلبها بودند چرا که همزمان منافقین پیام حمله به مقرهای نظامی را صادر کرده بودند.
جرثقیل نیم سوخته هنوز باقی است!
یکی از آثار جرم بزرگ فتنه گران سوزاندن جرثقیل یکی از ساکنان همسایه حوزه 117 است. آنها پس از هدایت جرثقیل در مقابل حوزه سعی کردند از طریق آن وارد مقر شوند که موفق نشدند، لذا آن را به آتش کشیدند و هنوز که هنوز است، مالکش نتوانسته آن را برای بازسازی از داخل این کوچه منتقل کند آیا واقعاً این اقدام ناجوانمردانه برای پس گرفتن رأی یا اثبات تقلب در انتخابات لازم بود!
منبع: ویژهنامه "پتک جمهوریت"
به گزارش سرویس سیاسی صراط متن زیر مشروح ماجرای حمله فتنه گران به حوزه مقاومت 117 نینوا در 25 خرداد 88 است که آن را فرمانده این حوزه روایت می کند.
ساعت 18:15 تردد مشکوک افراد
حوزه مقاوت بسیج 117 نینوا ضلع شمال شرقی میدان آزادی و ابتدای خیابان محمدعلی جناح کوچه صفار واقع شده است. روز دوشنبه 25 خرداد طبق روال معمول اداری در ناحیه قدس جلسهای برگزار شد و فرمانده رأس ساعت 18 در حوزه حاضر میشود و به دوستان و بسیجیان اعلام میکند به جهت شلوغی میدان آزادی، عوامل اطلاعاتی در موقعیت به طور پراکنده مستقر و وضعیت را لحظه به لحظه گزارش کنند. از آنجا که بنا بود حوزه در معرض دید قرار نگیرد؛ دستور این بود که تجمعات کمتر و درها بسته و رفت و آمدی در حوزه انجام نشود تا ساختمان در معرض دید قرار نگیرد. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه ساعت 18:15 نیروهای اطلاعاتی اعلام کردند افراد مشکوکی در اطراف حوزه با هم صحبت میکنند.
فرمانده ادامه ماجرا را اینگونه نقل میکند: ما با مشاهده این وضعیت، قضیه را به مقام مافوق اعلام کردیم. آنها هم بر دستور قبلی که رفت و آمد کمتر باشد تأکید کردند تا اینکه ساعت 30/18 نیروهای اطلاعاتی اعلام کردند تعداد افرادی که در اطراف حوزه رفت وآمد میکنند بیشتر شده است.
حس ششم ما نسبت به این وضعیت هشدار میداد. تصمیم گرفتیم اوضاع را بیشتر زیر نظر بگیریم. در ساعت 18:45 افراد مشکوکی که دور و بر حوزه بودند و شمارشان به 16-17 نفر میرسید با صدای بلند شروع کردند به فریاد زدن و مردم را به سمت حوزه دعوت کردند. آنها فراید میزند که بسیجیها اینجا جمعند؛ بیایید اینجا را بگیریم.
همچنین برخی میگفتند تعدادی جنازه در اینجا نگهداری میشود. با تحریک این افراد، جمعیت هم با سردادن شعار علیه نظام و بسیج تجمعشان را به مقابل حوزه کشاندند. جمعیت بسیار زیادی که شاید بیش از هزاران نفر میشد،بواسطه تحریک این افراد در مقابل حوزه صفآرایی کردند. این وضعیت حتی تصورش هم برای ما سخت و سنگین بود. ما مدام گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام میکردیم. در این لحظه من با بهدست گرفتن بلندگوی دستی سعی کردم در جهت آرامسازی و پراکندن جمعیت تلاش کنم. لذا با این بلندگو از بالای پشت بام شروع کردم به فریادزدن که اینجا مقر نظامی است و تعرض به آن پیگرد قانونی دارد. از مقابل مقر حوزه پراکنده شوید، سعی کردم تا فضا را آرام کنم.
متأسفانه همان منافقین و لیدرها، مدام جمعیت را به سمت حمله به حوزه تحریک میکردند و دقایقی بعد با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف استارت این حمله را زدند در ادامه ماجرا باز هم تا ساعت 19:40 ما فقط با تذکر، درصدد پراکندن آشوبگران بودیم و حوزه تا این ساعت در شعلههای آتش میسوخت و زیر باران سنگ و هجوم و حمله وحشیانه قرار گرفته بود و نیروهای ما هیچ عکسالعملی را تا این لحظه از خود نشان ندادند.
اولین شلیک فتنهگران
گذشت تا اینکه هنگام تذکر مجدد اینجانب با بلندگو، شلیکی به بلندگوی دستی صورت گرفت که با اصابت تیر، بلندگو از دست اینجانب رها شده و به حیاط حوزه و داخل شعلههای آتش افتاد. وقتی این حمله مسلحانه برای ما محرز شد. با توجه به اینکه ما در حوزه دارای تعداد زیادی سلاح بودیم و اگر خدای نکرده حوزه سقوط میکرد و این سلاحها به دست منافقان و لیدرهای آشوبگران میافتاد، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار مردم بود و قطعاً آغازگر یک جنگ شهری بودیم که کشته شدن افراد بیگناه بسیاری را بهدنبال داشت لذا تصمیم قطعی و حتمیمان حفاظت از حوزه، حتی به قیمت دادن جان بود. در این روز در کل مجموعاً 29 نفر از نیروهای بسیجی حضور داشتند و اینها بیشترشان بچههای کم سن و سال بودند و تعداد کمی هم از نیروهای با تجربه و مسنتر و پخته حضور داشتند.
حمله نهایی به حوزه
پس از این تیراندازی، ما به صورت ریز گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام کردیم. پس از این تیراندازی، حمله و هجوم مسلحانه به حوزه و ورود به این مقر نظامی توسط منافقان و آشوبگران عملیاتی شد، به طوری که کلیه نردههای بالای دیوار حوزه را شکسته و شیشه پنجرههای سمت کوچه را هم خرد کردند. همچنین تابلوهای حوزه خواهران و برادران پایین کشیده شد و تمامی شیشههای حوزه را هم شکستند؛ در حالی که شعلههای آتش زبانه میکشید، با بهکارگیری تمامی کپسولهای اطفای حریق تلاش کردیم آتش را خاموش کنیم بچهها هم با خیس کردن پتو سعی میکردند از سوختن اموال و وسایل حوزه جلوگیری کنند اما نتیجهای نداشت. در این اثنا، تعداد زیادی کوکتل مولوتف به داخل حوزه پرتاب شد و این موضوع نشان می داد که از قبل، حمله به این حوزه برنامه ریزی شده بود.
ما هم به جهت اینکه بتوانیم وضعیت را مهار کنیم با پرتاب نارنجک دودزا و گاز اشکآور سعی در پراکندن آشوبگران و منافقان داشتیم.
اما بازهم مؤثر واقع نشد، مشاهده وضعیت بهخوبی نشان میداد لیدرها اولین هجوم را میآورند تا افراد دیگر را تحریک کنند این وضعیت ادامه پیدا کرد تا به مرز سقوط حوزه رسید. در این موقعیت ما مجبور به شلیک تیرهای مشقی شدیم که این شلیکها بسیار زیاد بود. پس از مدت کوتاهی، وقتی مهاجمان و منافقان متوجه شدند که تیرها مشقی است، روی دیوار حیاط حوزه که فیلمهای آنها هم وجود است، ایستادند و فریاد میزدند ما میدانیم تیرهای مشقی است، جرأت دارید به ما شلیک کنید. در این حمله ناجوانمردانه و وحشیانه، 18 موتور از اموال حوزه و بسیجیان و یک دستگاه ماشین تویوتای سواری در آتش سوخت.
یکی از موضوعات مهم، مسلح بودن مهاجمان است، در این حمله مسلحانه، شلیکهای متعددی با کلت و کلاشینکف به سمت نیروهای حوزه صورت گرفت و سه نفر از نیروهای ما را زخمی کردند که دو نفر به صورت سطحی و یک نفر عمیق بود که امروز (اوایل خرداد 89) بعد از گذشت نزدیک به یک سال تیر از بدن ایشان خارج شد، لذا برخی از این افراد که دارای سلاح بودند با استفاده از شلوغی و ازدحام بعضا مردم را هم مورد اصابت گلوله قرار میدادند تا برای حمله به حوزه تحریک کنند. باید تأکید کنم با رشادت و جاننثاری بچهها، سه ساعت و نیم مقاومت و ایستادگی کردیم و تلاش کردیم تا این مقر نظام سقوط نکند. چرا که دستور داده شد بود که حتی اگر نیروها کشته شدند ولی حوزه نباید سقوط کند.
حوزه را خدا نگاه داشت!
روز بسیار سخت و دلخراشی بود از این جهت که تصمیم گیری در این وضعیت با توجه به اینکه ما تجربه چنین موقعیتهایی را نداشتیم، بسیار سخت و بغرنج بود. بچههای حوزه همگی بر این باورند با این حادثه عظیم و حملههای سهمگین، حوزه 117 را خدا نگه داشت و حفاظت کرد. من یکی اصلاً تجربه چنین موقعیتهایی را نداشتم. اما به فضل الهی و عنایت آقا امام زمان(عج) و نظر شهدا را توانستیم با اتخاذ تدابیر لازم حوزه را حفظ کنیم. اما در ادامه این تهاجم بچهها با نهایت توان سعی کردند با گذاشتن ماشین تویوتا پشت درب در برابر سیل تهاجم مقاومت کنند و با آن همه حملهها و ضربههای شکنندهای که آشوبگران به در وارد میکردند، در حالی که این درها در حالت عادی با یک تلنگر باز میشد اما آن روز باز نشد و آن میله مانع بازشدن در شد.
البته تعدادی از فتنهگران روی دیوارهای حوزه و پس از شکستن نردهها وارد حوزه شدند و تلاش کردند از روی دکل مخابراتی حوزه وارد پشت بام شده و بچهها را خلع سلاح کنند، اما با شلیک تیرهای مشقی متفرق شدند.
16 موتور در آتش سوختند!
ساعت 22:15، شانزده موتور دو ترک یگان ویژه ناجا جهت کمک به محل حوزه آمدند، ولی هر 16 موتور آنها توسط آشوبگران به آتش کشیده شد و مأموران که 32 نفر بودند یا توسط گلوله زخمی و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ما به کمک همسایهها حتی به مأموران ناجا هم کمک کردیم و زخمهای چند نفر را در داخل حوزه پانسمان کردیم.
مقاومت با شعار الله اکبر
در این مقاوت چند ساعته، بچههای حوزه با سردادن شعار اللهاکبر و خواندن زیارت عاشورا و دعای توسل دلگرم میشدند و از ادعیه نیرو میگرفتند. در ساعت 22:30 مجدداً تعدادی از مأموران یگان ویژه و بسیجیان به کمک ما آمدند و بالاخره ما توانستیم از این مهلکه نجات پیدا کنیم. و به تدریج جمعیت پراکنده شد.
شلیک بچهها به سمت مردم دروغ است
باید تأکید کنم شلیک به سمت مردم و کشتن جمعیت دروغ محض است و کشته شدن 7 نفر در درگیریهای آن روز توسط همان آشوبگران و فتنهگران بود که مردم را برای حمله به حوزه تحریک کردند. مطمئن باشید اگر ما به سمت مردم تیراندازی میکردیم نه 7 نفر بلکه با آن موج عظیم جمعیت دهها نفر کشته میشدند.
و باز باید تأکید کنم که به رغم نیروهای کم ما و سیل جمعیت، آشوبگران تنها توانستند به حیاط حوزه وارد شوند و آن هم با رشادت بچهها فرار کردند.
ورود به حوزه همزمان با قطع برق
البته چندین بار این ورود انجام شد. در این حمله ابتدا آشوبگران، برقهای ساختمان ما را قطع کردند. مسلماً این اقدامات کار افراد عادی و مردم عادی نیست. همچنین تلفنهای ما را هم در این بحبوحه قطع کردند و ما تنها از طریق بیسیم بصیر و تلفن همراه با ناحیه بسیج قدس ارتباط داشتیم.
حوزه پس از درگیریها!
فرمانده حوزه 117 در ادامه به وضعیت مجموعه تحت امرش بعد از این حوادث میپردازد و میگوید: بعد از حادثه 25 خرداد، ما دیگر درگیری خاصی نداشتیم. البته مکرر ما را با نامه و تلفن تهدید میکردند تا روحیه بچهها را تخریب کنند اما نیروها با توکل و ایمان به خدا با صلابت و شجاعت در تمامی عرصهها و صحنههای مورد نیاز حضور مییابند.
حوزه 117 در سال 86 به عنوان حوزه نمونه استان تهران انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفته است. حوزه 117 و 10 پایگاه زیر مجموعه، مجموعاً بیش از 450 شهید به نظام اسلامی تقدیم کرده است.
شناسایی عوامل اصلی حمله
تعدادی از افرادی که به حوزه حمله کردند، توسط عوامل اطلاعاتی دستگیر ودر دادگاههای علنی پس از انتخابات محاکمه شدند. برخی از آنها به جرم خودشان و برنامهریزی بودن این تهاجم اعتراف کردهاند و تعدادی هم متواری هستند.
اینها از عوامل منافقین، انجمن پادشاهی، سلطنتطلبها بودند چرا که همزمان منافقین پیام حمله به مقرهای نظامی را صادر کرده بودند.
جرثقیل نیم سوخته هنوز باقی است!
یکی از آثار جرم بزرگ فتنه گران سوزاندن جرثقیل یکی از ساکنان همسایه حوزه 117 است. آنها پس از هدایت جرثقیل در مقابل حوزه سعی کردند از طریق آن وارد مقر شوند که موفق نشدند، لذا آن را به آتش کشیدند و هنوز که هنوز است، مالکش نتوانسته آن را برای بازسازی از داخل این کوچه منتقل کند آیا واقعاً این اقدام ناجوانمردانه برای پس گرفتن رأی یا اثبات تقلب در انتخابات لازم بود!
منبع: ویژهنامه "پتک جمهوریت"
ما کربلا رو میزان میدونیم
و امام حسین رو جدا کننده حق از باطل میدونیم
چه سال 61 قمری چه سال 88 شمسی
یادش بخیر روزای خوبی بود...
اينگونه بيان جزئيات يك واقعه ميتواند مفيد باشد اما نه بصورت يك طرفه و نقل قول از يك سوي ماجرا. قطعا نيروي بسيج و نيروهاي امنيتي در حوادث سال 88 اشتباهات و قصوري داشته اند كه قابل كتمان نيست اما متاسفانه تا بحال هيچ نقد و گزارش منصفانه اي منتشر نشده و هر طرف دعوا هميشه در نقل ماجرا و تحليل اتفاقات فقط بر حق بودن خود تاكيد داشته اند
ولی من حواسم نبود اشتباهی مثبت زدم
تو این عصر ارتباطات تاریخ رو همه می تونند بنویسند
خیلی مورد قبول خدا هستی؟
همینه دیگه همتون اینجوری فکر میکنید
چرا نزد خودت یه کم فکر نمیکنی شاید این بنده خدا منظورش ایادی استکبار امریکا و انگلیس بوده
وای به روزی که دست اینها سلاح میرسد
میخواستند با دسترسی به سلاح جنگ خیابانی راه بندازند ولی زهی خیال باطل
و مکروا و مکر الله ولله خیر الماکرین
اقا مجيد اين طور حرف زدن شما مال يك بچه 12 ساله هست كه فكر نكرده يه چيزي ميپرونه .مردم اسلام و دوست دارند ولي موسوي را هم خيلي دوست داشتند .كاش موسوي زير سايه رهبر امروز بود.
خودت 1000 تا علامت تعجب بزار جلوش
خودشون خیلی دیگه بالا بگن میگن 3 میلیون
تازه ما میگیم که بسیار از کسانی که در راهپیمایی 25 خرداد اومدند فقط برای اعتراض اومدند و بسیار محترمند
اعتراض ما به افرادی است که میخواستند از این اب گل الود ماهی مراد خودشونو بگیرند
میخواستند با جنگ خیابانی به اهداف پلید خودشون برسند
تمام حوادث پایگاه بسیج توی ساعات پایانی روز و اوایل شب بود که مردم معترض به خونه هاشون رفته بودند
کی مونده بود ؟
همونی که میخواست ماهی گیری کنه
نبود بشترش کنه
تا 17 میلیون راه دارید
5 میلیون یک
5 میلیون دو
5 میلیون سه
عزیز من مطلب رو بگیر
میگم که از این تعداد 99 درصد خوبند و گل
اون یه درصد کار رو خراب کردند
اتفاقا از 5 میلیون شما فقط همون یه درصد عاشورا 88 رو راه انداختند
من ترسو نبودم و نیستم
من منتظر امر مولا بودم و هستم
این کامنت سومت خیلی خوب بود
حرف حساب زدی
مثل قضیه مسجد لولاگر در تقاطع نواب و آذربایجان ....
بعد از انتخابات دروغ زیاد گفته شده هم توسط منافقین و هم توسط حکومت .
امیدوارم کامل منتشر بشه همینطوری که گزارش ادعایی خودتونو منتشر کردید .
بغض شما نسبت به حكومت باعث شده چشماتونو ببنديد و هر چيزي رو باور كنيد
دوست پسر این شهیده (هاکان )به اسرائیل سفر کرد
چه جنبشیه که شهیده اونها دوست پسر داره
نگفتم که رابطه اونها خیلی هات بوده
شما خودت میگی
....
سوالی که برام همیشه بوده
اگه دفن کشته شده ها مخفیانه بوده
چطور شیخ مهدی میفهمید که ....
اینکه اصولا اعتقادی به حد و حدود اسلام در بحث ارتباطات زن و مرد ندارن ! اسلامشون خیلی به اسراییل نزدیکه ! اما وقتی یه نفر حقیقتو بهشون میگه ، کم میارن و دم از ناموس !!! می زنن ... آخه یکی نیست بگه اگه شمایی که به ضوابط مد نظر اسلام اعتقادی نداری ، نباید دم از ناموس و ناموس پرستی بزنی ، چون حد و حدود و خط قرمزهای اسلام برای حفظ ناموس شما وضع شده ، اما چون با حال و حوول کردنای شما مغایرت داره این محدودیت هارو قبول ندارین ... ضمن اینکه دوس دارین همه جوره حال کنین و ناموس تون هم حفظ بشه !!
جواب نداشتی ها اینو گذاشتی
صراط
من چیزی ننوشتم که شما سانسور کردی
.........؟
خب چرا اصلا گذاشتی؟
اماما و پیغبرا و بهشت و آخرت کمشون بود!!!!
بحث دختر و پسر و نامزدی و دوست پسری چیزی هست که خود اونا گفتن و این مساله در سطح بین المللی ! به اطلاع همگان رسیده نه اینکه مجید موضوع و نکته پنهانی رو فاش کرده باشه !
با تحلیل تو نباید بگیم یزید میمون باز بوده یا سگ باز بوده و زن باز !! و اگه بگیم شیعه واقعی نیستیم ! آخه آدم کم عقل ! چیزی رو که خود این طیف ها در ملاء عام و با گستاخی و جسورانه انجام میدن و افتخار هم میکنن به خودشون رو ما بگیم نه وجود نداره ؟
من خودم دیدم که یه بسیجی رو به صورت ناجوان مردانه کتکش زدن و موتورش رو اتیش زدن و مثل خود شیفته ها برای خودشون سوت و کف زدن
اونا ارامش مملکت رو بهم ریختن اونا باعث شدن چن وقت تهران بشه پادگان
چی میگی توهمینطوری برا خودت
در ضمن نشنیدی که میگن ترو خشک باهم میسوزن وقتی که بلایی نازل بشه
مهم حرکت در صراط مستقیمه که رهبرش هم سید علیه که ما جوونمونم براش میدیم هرچی اقا بگه؛ اقا با این چیزا و این کارا موافق نبود و توو اون نماز جمعه تاریخی هم اینا رو گفتن
داداش باقی باد هواست
خوب انتظار داری نیرو انتظامی وایسه تشویقشون کنه
ارامش و امنیت یه مملکت اهمیتش بیش از اون چیزیه که در مخیله شما فکر نکنم به گنجه عزیز جان
ککتل مولتو داشتن قلوه سنگ داشتن سطلهای محله ها رو اتیش زدن
من چون از نزدیک دیدم تا چن روز حالم بد بود
فقط هم به یه دلیل چون دیدم انقدر اینا گستاخ شدن که به رهبرمون ناسزا میگن این خیلی برام گرون تموم شد
شکا قابلیت این رو داشتین که با بی تدبیری یک اعتراض ساده رو تبدیل به یک جنبش کنین!
...
خانم ویراستار بین اشتباه تایپی و اشتباه املایی تمیز قائل شو
مثل الان که شما اشتباه تایپی داشتی نه املایی
و این نشانه بیسوادی شما نیست
من همیشه این مساله رو لحاظ کردم وچند بار هم درباره ش توضیح دادم!
پس حرفای خودم رو به خودم نزن!!!
امیدوارم منتشر بشه
2.تروریست کسیه که مردم بیگناه رو بکشه!!!
اینا چطور بی گناه هایی بودن که کلی آدم کشتن ؟
این هم از اون ادعا هاست که مرغ بریون توی ماهیتابه رو میبره تو فکر که این ادله واسه کدوم دوره زمین شناسیه
این همه فیلم و کلیپ از شلیک مستقیم شما عزیزان به جمعیت در مقابل این پایگاه هست....
در ضمن شما همون عزیزی نیستی که باز روی دکل با کلاش شلیک مستقیم میکردی؟
. . .
ادب و متانت و اخلاق موج میزنه!
راستی من کامنت شما رو تو یه سایت دیگه هم دیدم که شاکی بودین....
شما راحت باش
اصلا هم نمیخواد منبع فارس رو بزنی!!!!!
همکار گرامی منبع خبر انتهای متن درج شده است.
با تشکر
ضمنا حرفی که ناشناس اول زده یعنی دعا کردن نه تعیین تکلیف کردن و تصمیم گرفتن به جای خدا.
اما جواب ناشناس دوم:زور کل ایران اینقدر کم بود؟!
در ثانس :
جان من شما فیلم رو دیدی که داری اظهار نظر میکنی؟؟؟؟
توی فیلم اون پسری که پس از اصابت گلوله می افته روی زمین رو دیگه چجوری باید نشون بده که شما ببینیش
یا کلا صحنه تیراندازی اول رو دیدی و بعد برخورد تیر رو دیدی و نتیجه گرفتی لابد از همون تفنگ این تیر رفته تو شکم اون پسر
لازم نیست تیر رو ببینن آدمکشیه بعضیا اظهر من الشمسه!!!
افتاد!؟ورش دار!!!
سحالت دارد یا طرف عقب افتاده و احمق می باشد ویا مزدور بامزد ویا افتخا ری با جنایتکاران همکاری می کند ویا اینکه انحرافاتش در اصول بقدری است که مجبور به همکاری با شیطان ها می شود
تا وقتی که برای هدفت جون ندی باید تو سرت بزنند
شما که جنم مبارزه نداری فقط توی اینترنت داستان سرایی میکنی حالا حالا ها باید پس گردنی بخوری
به قول شیخ اجل دوصد گفتار نیم کردار نیست
صداتو به گوش کی برسونی؟
امریکا و انگلیس بیان کمکتون کنند
بابا یکم غیرت
از این که دیگر کشور ها در امور داخلی کشورت دخالت کنند باید ناراحت بشید خوشحال میشید
بنازم به غیرتتون
حیف اسم رسول که روی توست
....
اقایون.جنبش.سبز....شما.سیتا.فدایی.بدید....
سه.تا....یه.دونه.بدید....
دو مدل باتوم دارم
برقی رو بیارم یا معمولی رو
با برو بچ میای یا تکی
بالاخره ما هم بدونیم بچه های پایگاه رو بیارم
بچه جون تو کبریت بی خطری
برو خاله بازیتو بکن
عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما مداری
ماشالله حزب الله
کوروش بزرگ است نه اون اندازه که شما تحویلش میگیرید
حتی اگه پیامبر باشه
هزاران امثال کوروش فدای یک دم محمد ابن عبدلله
هزاران امثال کوروش فدای یکی مثل سلمان (پیامبر در باره سلمان گفت سلمان از ما اهل بیت است)
کوروش در حد خودش بزرگه
یک مردی بوده که بین علما اختلافه که ذوالقرنین باشه یا نه بر فرض بودنش چیزی تغییر نمیکنه مقام سلمان که از اهل بیت بود بسیار بالاتر از کوروشه
الانه که ما سواره و شما پیاده ای
علی الحساب این پس گردنی ها رو بخور تا 15 سال کی مرده کی زنده
وعده نسیه به من نده
برو خاله بازیتو بکن
افرین پسر خوب
2.اگه کوروش کبیر نبود ایرانی بنا گذاشته نمیشد که بعدش بعضیا بیان توش جولان بدن!!!!
3.آی نفسکش!کسی به رسول وامیر چپ نگاه کنه با من طرفه!
قرار دادن وجود نازنین پیامبر و سران اسلام در برابر کوروش و امثال اون و قیاس این بزرگان با هم اشتباهی بس نابخشودنیه
به خاطر بیار میرحسین چی گفت :
اسلام و ایران در برابر یکدیگر قرار ندارند.....مبادا آن ها را در برابر یکدیگر قرار دهید.....
آنچه مادر آینه میبینیم یار در خشت خام میدید
جواب اگر بدهی بی فرهنگی.....
سوال اگر بکنند ازاد اندیشند
سوال اگر بکنی تفتیش عقاید است
مسخره ات بکنند انتقاد است
جواب بدهی بی جنبه ای....
تهدیدت اگر بکنند دفاع کرده اند
تهدید اگر بکنی خشونت طلبی
همزمان که داشتم صراط رو میخوندم داشتم رسانه های فتنه(!) رو هم رصد میکردم
حالا این چه عیبی داره؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمیدونم این همه هجمه علیه روحانیت برای چیه؟؟؟؟؟
تکیه بر نژاد جدا از مذهب تکیه بر باده
ما باید یک شیعه ایرانی باشیم تا ایرانی شیعه
به قول حضرت علامه جوادی املی
در جنگ ای ایران نبود که دشمن رو عقب میروند یا حسین بود که دشمن رو عقب میروند
هزاران امثال کوروش و داریوش و تمام قدیسان پارسی فدای یک شمشیر زدن از راه خدای قهرمان خیبر
اگه میخواید بگید من ایرانی نیستم
همین الان جلوی تهمت زدنتون رو بگیرم
من یک شیعه هستم در درجه اول بعد یک پارسی
كمپينگ ايرانيان تشنه حقيقت اين حقيقت الان آقا مهدي و نايب برحقش سيد علي هستن خدايا دشمناشونو نابود فرما آمينننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
با این جزر و رادیکال و عددت حال کردم
با حال بود
ببین چقده به من توهین کردی ببین
اونوقت میگید چرا توهین میکنی
دهن ادمو وا میکنید
شما بگو حاضر بودی ایرانی بودی و یه مذهب دیگه داشتی یا حاضر بودی ایرانی نبودی ولی حب علی(علیه و اله الاف التهیه وثنا) و فرزندانش رو داشتی؟
من ایران رو دوست دارم ولی بین باستان پرستی و ایران دوستی فقط قائل هستم
مقبره کوروش سنگه خاک نداره تازه هیچ جسدی هم توی پاسارگاد پیدا نکردند
ولی یه وجب از خاک مقبره سلمان پارسی میارزه به وجود تو و تمام باستان پرستها
تو و امثال تو باید از خودتون بپرسین واقعا چه کسانی سزاوار بودند پوتین گرگهای بعثی بستر ناموسشون رو نوازش کنه ؟ چرا اگر پیکرهای نحیف بچه بسیجی های 14 , 15 ساله در برابر شنی تانکهای تی 72 حزب بعث سد نمیشد اونوقت نوادگان امروزین معاویه و آل آپ تو دیت شده اباسفیان در اصل و نسبشان از (( تکریتیان)) هم ..... !
لعنت خانواده شهدا بر موسوی
لعنت خانواده شهدا بر کروبی
لعنت خانواده شهدا بر خاتمی
لعنت خانواده شهدا بر هواداران جنبش سطل آشغال
درود و آرزوی سلامتی خانواده شهدا برای میراث راستین ولایت , جانشین به حق خمینی کبیر , فرماندهی معظم کل قوا ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(جانها فدایش)
امیر ه منو تهدید کن و نترسون / من بسیجیم و با دل و جرات
دیگه هم جواب اراجیفتو نمیدم جلبک
یه موضوع اذیتم میکنه
اسمت از دست اسمهای سعیده و حمیده و ...
است نکنه دختری
راستی تو خاله بازی میزبانی یا مهمان
اگه میزبانی سرویست کامله مثل سماور و استکان پلاستیکی
من از امثال تو و همفکرات ایرانی ترم
وقتی در سال88 کشور خارجی در امور داخلی ایران دخالت میکرد امثال شما به جای این که رگ غیرتتون به جوش بیاد و اعتراض کنید و بگید که مسائل داخلی ما به شما مربوط نیست قند تو دلتون اب میشد
ایا شما اون موقع نسبت به ایران احساس غیرت میکردید؟
من که شک دارم
اي مگس عرصه سيمرغ نه جولان گه توست
عرض خود ميبريو زحمت ما ميداري
آخه به قول مجيد برو اون پسوند تانيث رو از پشت اسمت بر دار بعد بيا با مردا دهن به دهن شو .برو از كروبي بپرس اون ميدونه ما با گردن كلفتا چي كار ميكنيم
بعدشم به حاضر بودن و نبودن من نیس...حرف منو جواب بده.تو اگه اسراییل به دنیا میومدی یا امریکا چن درصد احتمالش بود حب علی دلت باشه؟1 درصد.پس برو اول به ایرونی بودنت افتخار کن ک باعث شد تو با احتمال 99 درصد شیعه بشی.بعدشم تو چرا منو هی جمع میبندی؟داداش تو با یقین 100 درصد میتونی بگی من سال 88 موضعم چی بود؟مگه تو خدایی؟همفکر کیه ؟هی بحثو نپیچون عمو جون.به مولا حاضرم دوستانه تو همین دفتر صراط قرار بزاریم ببای ببینی مطمئن شی ما صهیونیست نیسیم از هرچی وهابی صهونیست بی شرفم بدمون میاد.تو داری میگی تمام اسطوره های ایران زمین فدای خار پای سلمان فارسی این درسته؟خداییش این چه حرفیه چرا همه چیو قاطی میکنی شما؟هرکی جای خود.دین جای خود تاریخ مملکت جای خود هردوشونم رو تخم چشام.ولی اینو بدون دینو میشه عوض کرد به هزار دلیل ولی تو ایرونی دنیا میای ایرونی میمیری و ایرونی بر انگیخته خواهی شد.داداش ما با کسی سر جنگ نداریم تا دلتم بخواد رفیق بسیجی و بچه حزب اللهی دارم رفیق سوسول هم دارم فقط خوش ندارم ببینم این سایت رسمی مملکت کسی رجز بخونه واسه هموطناش.این کوروش اگه مرد بود میرف این رجزا رو واسه اسراییلیا و امریکاییا جلو خودشون میخوند.این یارو از هموناس که یه سرباز آمریکایی ببینه هف تا سوراخی قایم میشه.
شما میگی که میشه دین رو عوض کرد ولی نژاد رو خیر
شاهد زنده برای رد حرف شما
معاون نخست وزیر اسرائیل یه ایرانی بود که ملیت خودش رو عوض کرد و دیگه ایرانی نیست
نکته این جاست که برای موضوع مهمی به اسم اعتقاد و دین پا رو ملیت گذاشت
همین فرد که فکر کنم اسمش شاول موفاز است مثال خوبیه
اگه همچین فردی بخواد از ما طلب کمک کنه باید بهش توجه کنیم فقط به خاطر ایرانی بودنش
ایا شیعیان بحرین یا پاکستان یا عربستان از ما کمک بخوان کمک نکنیم چون ایرانی نیستند
من به کوروش افتخار میکنم
به برزجمهر هم همینطور
حافظ و فردوسی و مولوی و خیام رو دوست دارم
واله سعیدیم
به امیر کبیر عشق میوزرم
همون طور که گفتی هر کی جای خودش
خدا در قران میفرماید
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ
خدا نگفته که ما با متر خدا برای اشنا بشیم
گفته که متر ما هم برای حب یا بغض افراد تقوا باشه
حضرت رسول در باره سلمان میفرماید
سلمان از ما اهل بیت است
چرا در باره دیگر یاران همچین عبارتی نیست
شاید چون تقوا سلمان بالاتر بوده
بر طبق این مقدار افتخار و غروری که به من از هم موطن بودن با سلمان دست میده هزاران بار بیشتر از هموطن بودن با کوروش و امیرکبیر و سعدی و بقیه است
بسیاری از دوستان من هم با من همفکر نیستند چه وقتی که دانشگاه بودم چه الان در محیط کار
ما دوستی رو با ارزش تر از این مسائل میدونیم و هیچ گاه به خط قرمز های هم توهین نمیکنیم
شما هم صهیونیست نیستی ولی رای ندادنت رو نمیپسندم
رای ما کمترین کار برای قدردانی از جان گذشتن شهیدان است
اي مگس عرصه سيمرغ نه جولان گه توست اينو هميشه يادت باشه.منم حرفاي كه سلامي تو كامنت آخرش برات گذاشت .با شماها نبايد دهن به دهن شد
اما
من ميگم شرافت ايراني به حق طلبيشه اين حقيقت يه زماني زرتشت بود كه وقتي به فساد كشيده شد ايراني فهيم اسلام ناب رو گرفت .ما حق رو ميگيرم حتي از دشت دشمنترين دشمنامون الان حق و حقيقت آقا امام زمان و نايب برحقش سيد علي هستش.ايراني ايراني نيست اگه دنبال اين حقيقت نباشه. ايراني اي باستان زناشون حجاب داشتن كجاست حجاب زناي شما آقايون مدعي ايرانيا زمان باستان برا ريش حرمت قائل بودن كجاس ريشات پسر جون ريشات كه ريشه ابروتم برداشتي كوروش وقتي صداي كمك خواهي اهل بابل رو شنيد رفت كمكشون چرا به داد فلسطينيا نميرسيد آهاي طرفداراي كوروش .شما ايران باستانم قبول نداريد قانون شما فقط دلتونه هر چي دلتون بخواد اگه يه زماني حمايت از كوروشم براتون منافي خواسته هاي كوچيكتون باشه اونم ميزاريد زير پا
درود بر ایرانم!
درود بر تمدن غنی و کهنم!
زنده باد مردمان روشن بین و پاک سرشت آریایی!
توی کامنت های پایین گذاشته
ایا این فرهنگ کهن نباید یه ارسطو افلاطون یونانی یا یه کنفوسیوس چینی تحویل میداد
به لحاظ کشور گشایی هم که اسکندر فتوحات بیشتری داشت
به لحاظ ساختمان سازی اهرام ثلاثه دارند با ادم حرف میزنند
اون موقع که فقط اشرافزادگان ایرانی حق یاد گیری خواندن و نوشتن رو داشتند در روم سنا بر روم حکومت میکرد
ننگ بر کسی که باستان پرستی بکنه
باستان پرستی با علاقه به تاریخ وطن تفاوت داره
ایران باستان [ویرایش]در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی «زنیِ پادِخشای» خوانده میشد که در واقع انتقال قیمومیت دختر از پدر به شوهر بود.[۱۰۱] انواع دیگری هم از ازدواج بود از جمله «چَگَر» که هنگامی بود که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت و زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان میداد تا فرزند آورد. چگر را به صورت چَکَر هم نوشتهاند.[۱۰۱] نوع دیگر که باعث بحث و جدلهای زیادی میان امروزیان شدهاست خویدوده بود که ازدواج با محارم است
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC
اينم لينكش و البته ادله مورد نظر شما
بريم سره قضيه خريد و فروش كنيز.
خريد و فروش كنيز مربوط به اسلام نيست خودتون خوب ميدونيد اين موضوع قبل از اسلام هم رواج زيادي داشت كه اونو بيشتر به نام برده داري ميشناسيم و زن و مرد هم نداره هر دو جنس رو شامل ميشه حالا ميريم سره اين موضوع اين برده ها چه كساني بودند عده ي شون از كشورهاي ديگه به حجار آورده شده بودن براي فروش مثلا از آفريقا مصر عده زنان يا مردان قبايل عرب بودن كه تو جنگ اسير ميشدن .وقتي حضرت محمد به پيامبري مبعوث شد برده داري به شدت در جامعه اون روز عربستان و البته در كل دنيا رواج داشت در ايران در روم و تقريبا همه دنيا برده هاي كه در كلوزيوم در رم گلادياتور بودن وغيره حالا پيامبر با يه جامعه رو بروست كه عده زياديشون بردن .يه سوال اگه پيامبر برده داري رو ممنوع ميكرد چه اتفاقي ميوفتاد يه عده زن و مرد كه از يه كشور ديگه به حجاز اومدن كارشون كه خدمت كردن به يه اربابي از دست دادن پولي ندارن كه به كشور خودشون بر گردن .البته اگه تو كشور خودشون ديگه سرپناهي براي برگشتن داشته باشن.عدهيشون فرزندان برده هاي هستن كه در خوده حجاز متولد شدن در اصل پيوندشون با سرزمين مادريشون كاملا قطعه .حالا پيغمبر بگه اي مردم ديگه كسي حق نداره برده داشته باشه اين برده هاي بي پول چي كار كنن نونشوننو از كجا در بيارن كه زنده بمونن سر پناهشون چي به نظر تو وقتي اربابي نتونه از يه برده بيگاري بكشه ديگه حاضره به اون پول بده مطمعنا نه اونو از خونه بيرون ميكنه .به نظر من پيامبر خيلي باهوش عمل كرد بجاي اينكه صورت مسئله رو پاك كنه اومد حلش كرد در مرحله اول براي برده داري قانون وضع كرد تا در حق برده ها ظلمي كه در قبل از اسلام ميرفت ديگه جلوش گرفته بشه .مثلا قوانيني كه در مورد خريد و فروش كنيزان برقرار كرد اينا بود
۱. مالك، كنيزش را به ازدواج شخص ديگر درنياورده باشد.
۲. مالك، كنيز را به ديگرى نبخشيده باشد.
۳.اگر كنيز با شخصِ ديگرى ازدواج كرده باشد يا او را به ديگرى بخشيده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عدهى طلاق با شوهرش يا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً كنيز بر مالكش حلال مىشود.
۴. كنيز در حالِ گذراندن ايّام عدّه (عدّهى طلاق از شوهر قبلىاش) يا ايام استبراء (در آنجا كه محلّل واقع شده)، نباشد.
۵. قبلًا پدر مالك كنيز با كنيز، نزديكى نكرده باشد.
۶. كنيز، بين چند صاحب مشترك نباشد.
۷. قبلًا فرزند مالك كنيز با او نزديكى نكرده باشد.
۸. كنيز با مولايش قرارداد نبسته باشد كه پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُكاتَب نباشد).
۹. كنيز، كاملًا تحت تصرّف مالك باشد.
با وضع اين قوانين موضوع حل نميشه ولي جلوي بسياري از ظلمهاي كه كنيزان ميشد گرفته ميشه در ادامه برده داري را از بدترين شغلها دونست تا جاي كه تونست اونو در نظر مردم بد جلوه داد در اين مورد احدايث زيادي هست خوده پيامبر و ائمه برده هاي رو ميخريدن و بعد از آموزش هاي متعدد چه از نظر مذهبي چه از نظر فني جوري كه بتونن روي پاي خودشون به ايستن اونها رو آزاد ميكردن و مردم رو تشويق به اين كار ميكردن.و به اين روشها اين مسئله رو به مرور زمان از شدتش كم كردن مطمعنا اگه قدرت از دست خاندان پيامبر خارج نميشد با درايت اونها اين موضوع در حجاز كاملا حل ميشد ولي نذاشتن كساني كه خوب ميدوني كيا هستن
خوب کاری کردی مشکلش چیه ؟
چطور باید اراذل و اوباشی که به ماشین مردم حمله میکنند رو گرفت و باهاشون برخورد کرد ولی با کسایی که به یه محل نظامی حمله میکنن کاری نداشت
داداش من اگر تیراندازی نمیکیدی که میومدن تو و چپقتون رو چاق میکردن ...
حمله به یه مرکز نظامی همیشه با واکنش نظامی مواجه میشه البته یه یستگی داره اون هم اینکه که کی فرمانده مرکز تهدید رو متوجه کل موجودیت مرکز بدونه و احساس کنه دیگه باید مرکز رو تسلیم کنه
چه تخیلی!!!!!!!!!!!!
فقط دنبال کورکردن چشم با دود زباله و آب ریختن رو جاهایی که میسوزه و...
با آتیش زیاد سروکار داریا! نسوزی یه وفت
اینا اوج نقشه اشون زباله آتیش زدنه، کار شرکت حمل و نقل زباله و بازیافت رو سبک میکنن
هر لاشخوری اومده بود سهم خودش رو ببره
من که باورم نمی شد ، وقتی میرحسین و کروبی اونطور مقاومت می کردند ، خاتمی ناگهان ، پشت اصلاح طلبان را خالی کرد.
هرچی خاتمی بگه درسته!
تدبیر آقای خاتمی مثال زدنیه....
بعید میدونم خود آقایان موسوی و کروبی هم همانند برخی از شما دوستان نظرات تندی راجع به جناب خاتمی داشته باشند
عاشورا رو با سکوتتون اونجوری بار اوردید
در کامنتهای بالا هم گفتم امام حسین جدا کنند حق از باطل بود چه 61 قمری چه 88 شمسی
فقط نگین کار رژیم بود که ناراحت میشم
داماد لرستان گفت که مردان خدا جو بودند
بالاخره عمال رژیم یا مردان خدا جو؟
از اون فاجعه تر اینه که گفت اگر هم اتفاقی افتاده ما تایید نمکنیم
ایشون محکوم نکرد گفت تایید نمیکنیم
بالاخره(بلاخره)توی دنیای سیاست هر حرفی بار خودشو داره
محکوم کردن یه بار داره تایید نکردن یه بار و معنی داره
و امام حسین زد کمرشون بعد از عاشورا بود که دیگه خبری از اون اعتراضهای خیابانی نبود تا این که اون دو نفر رو فرستادند حبس خانگی
میدونی این توی سیاست یعنی چی؟
ما منتظر حوادث میمانیم ولی میدونیم
وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ القصص 20
إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ اعراف 128
وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى طه 132
البته که من خودم رو شامل این ایه ها نمیدونم
ولی میدونم که خدا حرف اول و اخر رو میزنه
خوب مرده است که اینهمه بیادش هستید
اگه دعا می خوندن کی تیر مشقی شلیک می کرد!!!!!!
نکنه انتظار داشتی به یه مشت ادم از خدا بی خبر که اختیار از دست داده بودن تعارف کنن بیان با اسلحه حوزه بسیج برن چه غلطی بکنن
از کامنتت معلومه چقدر بیطرفی
افتخار ايراني به داشتن ساختموناي باستاني نيست كه هرچيم بلند باشه از اهرام بلندتر نميشه.افتخار ايراني به قدرتش در دروه باستان نيست كه هر چي قوي باشه 50 هزار عرب از هم پاشوندنمون .افتخار ايراني به فتوحات زمان باستان نيست كه اگه باشه بيشتر از فتوحات اسكندر نبود .ميدوني افتخار ايراني به چيه
افتخار ايراني به حق طلبيشه ما افتخار ميكنيم كه حق رو ميپذيرم حتي اگه از دهان دشمنمون خارج بشه.
يه زماني اين حقيقت زرتشت بود وقتي زرتشتي گري به فساد كشيده شد ايراني اسلام رو بپذيرفت كه حييقت ناب بود .
ايراني محمد رو پذيرفت كه پاكترين بود
ايراني علي رو پذيرفت كه نازترين بود.الانم ايراني اگه ايراني باشه و پيرو مرام پدرانش بايد پشت سره سيد علي باشه و منتظر آقاش مهدي .
سيد علي خامنه ي دلبر دلم .
ايران كه كوفه نيست مگر مرده ايم ما.آهاي اجنبي ها ايراني هنوز زندس و پشت حقيقت
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب - گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز!
گرچه نیكان همگی بار سفر بر بستد- شیرمردی چو علی خامنه ای هست هنوز!
گر امام شهدا نیست كنون در برمان- خلف صالح و مظلوم، علی خامنه ای هست هنوز!
مجيد جون چاكريم رفيق
شما بیداری و دیگران خفته اند
یاد جمله محمد رضا در پاسارگاد افتادم
بسیار عالی بود
خدایت اجر دهد
همون کم مانده که شما و حامد درس ادب به مردم بدهید.
حالا 1 دفعه اینها به شما حمله کردند دیگه 1 دفعه بوده انصاف داشته باشید
مگه فیلم هالیوود بوده؟
با هر کس بحث میکردم میگفتم این طور که تو میگی تایید نشده میگفت من خودم اونجا بودم
این رو میگفت که طرف رو ببره گوشه رینگ
حتی وقتی کروبی اون ادعا رو کرد یکی از دوستانم (روش نشد خودشو شاهد زنده مثال بزنه)گفت که یکی از دوستام رو دستگیر کرده بودند واقعا ......
من هم ادعا میکنم از دروغ وای شما اونجا نبودی من بودم داشتن به امام حسین جسارت میکردند
کاش بودی و میدیدی
وای من خودم اونجا بودم بعضی از معترضین تو جیباشون چاقو داشتن میخواستن بسیجی ها رو بزنند
کاش بودی و میدیدی
شما حالا برو ثابت کن من دروغ میگم
به همین اسونیه
صرف ادعا برای من مدرک نیست
فرض صحت گفتار شما
وقتی در یک تجمع غیر قانونی شرکت میکنند قرار نیست حلوا حلوا بشن
الان میگید اصل 27 قانون اساسی
باز هم اصل 27
اصل 27 رو تو اینترنت سرچ کن
(تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح به شرط
آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است)
حد اقل قانون رو میگی کامل بگو تحریف نشه
بر این اساس اجتماع و راهپیمایی بدون سلاحی قانونی است که این شرط رو داشته باشه
(به شرط
آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است)
وقتی شرط گذاشته یعنی هر راهپیمایی بدون سلاحی ازاد نیست
قانون مبهم نیست
مطمئنا جایی رو در نظر گرفته که این شرط رو بررسی بکنه
جایی که بررسی میکنه که یک راهپیمایی بدون سلاح مخل مبانی اسلام نیست وزارت کشور است
و اما در کشورهای دیگه
مردم اول میرن مجوز میگیرند دقت کن مجوز میگیرند مسیر راهپیمایی و هدف از راهپیمایی رو مشخص میکنند پلیس مهربون هم امنیت راهپیمایی رو تامین میکنه
اما اگه بخوان به اماکن عمومی و خصوصی اسیب بزنند و یا از مسیر پیش بینی شده خارج بشن همون پلیس مهربون سر ودست واسه جماعت یاغی نمیزاره(مطمئنا تو تلوزیون یا ماهواره دیدی)
خدا شما و من رو هدایت کنه
کی دیگه به اون اهمیت میده
الان بحث اس......... مهم تر ازداماد لرستانه
هرگز بهش رای نمی دادم.
ولی متاسفانه هواداران موسوی به من دروغ گفتن و از او پیامبری معصوم در ذهن من ساده لوح ساختن
و من هم بدون مطالعه اندیشه ها و تاریخ مدیریتی موسوی ، در فضای دو قطبی ساخته شده در آن ایام ،
فریب خوردم و به موسوی رای دادم.
آقا همه ساکت تو رو به ناموستون ...
چن نفرتون توی درگیریا بودید ؟ ...
چن نفرتون با بلوک سیمانی زدن تو سرتون ؟ ...
چن نفرتون فش خوردید ؟ ...
یه با غیرت به من بگه :
کی ریفیق با خداش رو توی این فتنه از دست داده ؟ ...
جون مادرتون ناموساً اگه از نزدیک ندیدید ...
لمس نکردید قضایا رو نظر ندید ...
من خوب می شناسم این فتنه گرای سبز رو ...
بله بعضیا برا مشکلشون اومده بودن ...
فک میکردن واقعا تقلب شده گرفتن اصل قضیه رو رفتن ...
بله بعضیا به کمبودا اعتراض داشتن ...
اومدن و اصل قضیه رو دیدن رفتن ...
ولی اونایی که تا آخر کف خیابون موندن ...
صدی نود و نه تاشون ...
اونا رو باس میدیدی که کیا بودن ...
یک کلام مشکل احمدی نژاد و تقلب ووو دیگه نبود ...
مشکلشون فقط ولایت فقیه بود و بعد اسلام ...
تمام
ان شاءالله خوشبخت و عاقبت به خیر بشین
و صد البته امیدوارم از این ادمهایی نباشی که هزار جور وعده وعید میدن ولی به سر منزل مقصود که میرسن همه چی یادشون میره
]
ما ... ها یک شعاری داریم در موقعی که درگیر جنگ هستیم..حالا چه جنگ بادشمن خارجی چه جنگ برای دفاع از یک سوراخ موش که وظیفه حفاظت از اون را به ما سپردن..شعارمون اینه:
(( بکش..اگه نکشی کشته میشی))
حالا........
کاری ندارم کی راست میگه کی دروغ..حق با کیه وبا کی نیست..فقط
به یک مقر نظامی " حمله " شده..وظیفه نفرات درچنین وضعی دفاع از اون حوزه استحفاظی بوده.حتی اگه مستقیما هم تیراندازی باگلوله جنگی میکردن به طرف مردم وظیفه شون راانجام دادن حالا شما میگین غیرنظامی بودن و....هیچ فرقی نمیکنه عزیزان برادر و خواهر..باید ..باید تیراندازی میکردن و هرکی ازدیوار بالا اومد را میزدن..اول از کمر به پائین!!! واگه از رو نمیرفتن صاف توی قلب یا وسط پیشونی..پس حواستون را جمع کنید با کسانی که درهرجائی سرپست هستن شوخی نکنید وبهشون تعرض نکنید چون ممکنه جونتون راسر این کاربگذارید..
به هرحال..من بیطرفم ..اما بازم میگم دم اون فرمانده پایگاه گرم که خویشتن داری کرده..اگه من بودم که شک نکنید سیلاب خون راه مینداختم اونجا...اینو بفهمید عزیزان...بحث عقده وانتقام واین چیزا نیست..بحث انجام وظیفه است به عنوان یک نظامی..
من که اگه تو حوزه بودم تمام اغتشاشگرها رو به رگبار می بستم
قربتا الی الله
آره اخوی
بابا جان عربده درسته نه اربده!!!!!!!
خیلی لذت بردم تا حالا تو عمرم فیلنامه به این شسته رفته ای ندیده بودم . تو این فیلمنامه واقاا نویسنده خوب تونسته بود از پس دیالوگهای حاجی که فرمانده پایگاه بود بر بیاد یه ژانر بی نقص حماسی . (مقاومت بدون سلاح در برابر شورشیان تا بن دندان مسلح )اونم با یه سری نوجوان و دوسه تا آدم پخته .من که لذت بردم ولی ای کاش یه کم نویسنده استفاده شورشیان از موشکهای بالستیک رو هم می آورد تو سناریو ش یه کم فیلنامه هیجانی تر می شد . باز هم از نویسنده ممنونم فیلنامه خوبی بود