مجموعه ستايش به پايان رسيد البته با وعده شروع سري جديد آن، سريالي كه آنقدر در بين مسئولان شبكه سوم سيما محبوبيت داشت كه حتي براي نمايش آن قيد پخش مستقيم بازي تيم ملي فوتبال را زدند؛ سريالي كه قصد داشت زندگي دختري را در دهه ۶۰ و شايد اوايل دهه ۷۰ به نمايش بگذارد اما تنها چيزي كه نشانه دهه ۶۰ را داشت، همان چند قسمت اول و داستان فرار برادر دختر از جبهه بود.
البته اين سريال توانست با داستاني كه در دست دارد و كش و قوسهاي آن، بينندگان خاص خود را پيدا كند كه جمعه شبها پاي تلويزيون نشسته و منتظر آن باشند.
به گزارش صراط، امير قادري منتقد سينما و تلويزيون در گفتوگو با جوان علت استقبالي را كه از سريالهاي اين چنين ميشود، اين گونه بيان كرد: « نفوذ و تأثير سريالهاي داستاني مانند ستايش همراه با شخصيتپردازي و قصهگويي نشان ميدهد كه هنوز مردم به اين شكل از روايت و قصه علاقه دارند و سليقهشان نسبت به چند قرن پيش كه دوست داشتند داستان بشنوند تغييري نكرده است.»
اما چيزي كه مهمتر از خود داستانگويي فيلم است، پيامي خواهد بود كه توسط هر فيلم و سريالي به مخاطبين ارائه و القا ميشود.
سريالي كه ميخواست خانوادگي باشد در اصل يكي از ستونهاي قوام خانواده را هدف گرفته است؛ بحث حضانت فرزندان كه تقريباً از ميانههاي فيلم و با كشته شدن شوهر ستايش و تلاش پدر بزرگ بچهها براي به دست آوردن نوههايش آغاز ميشود. تم فيلم به شدت دهه هشتادي است با اينكه داستان در دهه ۶۰ ميگذرد. اين نشانههاي دهه هشتادي بودن فيلم حتي در آرايش و لباس «ستايش» نمود دارد. يكي از مواردي كه در سالهاي اخير و بر خلاف دهه ۶۰ با آن روبهرو هستيم، مسئله از هم پاشيدن خانواده در اثر طلاق يا ساير عوامل مانند فوت يكي از والدين است كه مسائلي مانند ارث و حضانت فرزندان را در پي خواهد داشت. حضانت از جمله قوانيني است كه باعث ميشود در صورت جدايي والدين يا يتيم شدن فرزندان، كودك بدون سرپرست نمانده و كسي باشد كه از وي مراقبت كند.
ما در اين فيلم با مفاهيم حقوقي حضانت روبهرو ميشويم و داستان به نحو زيركانهاي احساسات مادري را در مقابل قانون قرار ميدهد و با مظلومنمايي «ستايش» كه هميشه گويا بغضي در گلو دارد، ميخواهد به نحوي القا كند كه قانون در اينجا ظالم است چون ميخواهد فرزندي را از مادرش جدا كند و به دست پدر بزرگش بسپارد.
تمام سعي نويسنده و كارگردان فيلم در ساختن فرشتهاي از ستايش و غول بيشاخ دمي از پدر شوهرش است. حتي اگر بخواهيم از ميان همه داستانهاي ناتمامي كه در طول داستان با آن روبهرو ميشويم به راحتي عبور كنيم و اصلاً نپرسيم كه قضيه جاري بزرگتر ستايش كه در طول چند قسمت سريال نقش محوري بر عهده داشت، چه شد؟ آن معتادي كه براي شوهر ستايش پاپوش ساخت و ميخواست مقدمات اعدام وي را ايجاد كند، چه سرنوشتي پيدا كرد ؟ آن هنداونه فروشي كه تحت تأثير حرفهاي ستايش به آنها در فرار كمك كرد و جلوي پدر شوهر ستايش ايستاد چه شد؟ زن و شوهر پيري كه ستايش و پدرش را براي كار به مجتمع كشت و صنعت معرفي كردند عاقبتشان چه شد؟ مهندسي كه مسئوليت كشت و صنعت را بر عهده داشت و به ستايش دلبسته شد چرا ناگهان از داستان حذف شد؟ داستان پدر و پدر بزرگ ستايش و دعواي ديرينه دو روستا از كجا آمد؟ بايد حداقل به يك سؤال جواب داده شود؛ بر اساس كدام منطق عقلي يك زن تنها با پدري كه دچار اختلال حواس است بايد تمامي امكانات مادي را كه در خانه پدر بزرگ بچهها است، رد كرده و در نقش يك فراري از قانون بخواهد قهرمان بازي در آورد. مثلاً با اين انگيزه كه بچهها خوي پدربزرگ مال پرستشان را نگيرند، آيا اين گونه منكر واقعيت ديگري كه سرنوشت انسان را به هدايتهاي ديگري نسبت ميدهد، نشدهايم؟
عبدالامير نعيمي، كارشناس حقوقي در گفتوگو با «جوان» در خصوص قوانين حضانت و اينكه آيا شخصيتي مانند ستايش ميتواند در اين جريان محق باشد، گفت: « طبق ماده ۱۱۶۹ قانون مدني در صورت جدايي يا مرگ يكي از ابوين حضانت فرزندان تا دو سالگي با مادر و تا هفت سالگي نيز اولويت حضانت با مادر است كه اين اولويت بر اساس داشتن صلاحيت خواهد بود كه توسط دادگاه تشخيص داده ميشود. ماده ۱۱۷۱ نيز ميگويد در صورت فوت يكي از ابوين حضانت طفل با آن كه زنده است خواهد بود هرچند متوفي پدر طفل باشد و براي او قيم معرفي كرده باشد. در ماده ۱۱۸۱ نيز آمده است هر يك از پدر و جد پدري، نسبت به اولاد خود ولايت دارند. طبق اين مواد قانوني مادر ميتوانست تا سن هفت سالگي حضانت را بر عهده بگيرد اما صلاحيت وي به دلايلي رد ميشود، از جمله ناتواني از نظر تربيت بچهها، نداشتن قدرت مالي براي نگهداري از كودكان، در خطر بودن جان كودكان به دليل اينكه مادر براي تأمين مالي مجبور به كار در خارج از خانه بود و فرزندان را به پدري كه داراي اختلال حواس بود و امكان داشت براي بچهها خطر داشته باشد، ميسپرد.»
به هر حال سازندگان سريال «ستايش» بهتر است در ساخت سري دوم اين مجموعه به اين نكات توجه داشته باشند.
محمد صادق عابديني
«ستايش» آيا سر عقل خواهد آمد؟!
کد خبر : ۴۱۰۰۳
یا اینکه پدرشوهر هیولا ساخته شده درست اما حالا که همچین هیولایی خلق شده! کاملاً منطقیه که هیچ مادر دلسوزی نخواد بچه هاش مخصوصاً اگر دختر داشته باشه توی اون خونه بزرگ بشوند اگر راضی بشه که باید به عقلش شک کرد.
به هرحال سریال مزخرفی بود ولی نقدهای شما هم دست کمی نداره
ستايش يكم بغض كن دور هم بخنديممممممممممممم !!!!!!!!ا