۱۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۴

غیبت برخی فیلم‌ها در بخش ملی و حضورشان در بخش بین‌الملل !

غیبت برخی فیلم‌ها در بخش ملی و حضورشان در بخش بین‌الملل !
فیملسازانی که حاضر نبودند فیلم‌شان را به جشنواره ملی فجر بدهند، برای حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر در صف ایستاده‌اند.
کد خبر : ۴۰۵۹۳۱

صراط: فیملسازانی که حاضر نبودند فیلم‌شان را به جشنواره ملی فجر بدهند، برای حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر در صف ایستاده‌اند. 

در حالی که برخی از منتقدان و سینماگران دلسوز سینمای ایران قبل از آغاز سی و ششمین جشنواره فیلم فجر بر تلاش جریانی بر تضعیف جشنواره ملی با موضوع انقلاب تأکید داشتند و هشدار داده بودند و همچنین خبرنگار روزنامه «جوان» در نشست خبری جشنواره فیلم فجر در این مورد از دبیر جشنواره سؤال پرسیده بود، ظاهراً تصمیمات تازه سازمان سینمایی مهر تأییدی بر سخن دلسوزان سینمای ایران و انقلاب است. 

هزارپا و خوک درخواست جهانی دارند 

«سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند» این بخشی از اظهار نظر ابوالحسن داوودی کارگردان فیلم سینمایی «هزار پا» در توجیه شرکت نکردن فیلمش در جشنواره ملی فیلم فجر امسال بود، البته این تصمیم و عدم شرکت در جشنواره ملی فیلم فجر مختص شخص «ابوالحسن داوودی» نیست و فیلمسازان دیگری چون «تینا پاکروان» و «مانی حقیقی» هم هر کدام به دلایلی ترجیح دادند فیلم هایشان را در این رویداد ملی شرکت ندهند، البته هر فیلمساز یا صاحب فیلمی اختیاردار فیلمش است و شرکت دادن یا ندادن آن در جشنواره تصمیمی شخصی است؛ اقدامی که خیلی جای ایراد و خرده به آن نیست. هرچند با توجه به مناسبات سینمای ایران می‌شود تا حد زیادی حدس زد که علت این تصمیم از سوی این فیلمسازان چیست و چه علت‌ها و چه سیاست‌هایی دارد. 

اما نکته جالب و عجیب قضیه اینجاست که در کمتر از یک ماه بعد از جشنواره ملی فیلم فجر و در چرخشی 180 درجه‌ای خبر می‌آید فیلم‌های کارگردانانی چون «ابوالحسن داودی»، «اصغر فرهادی»، «مجید مجیدی»، «مانی حقیقی» و فیلم تازه «کمال تبریزی» به اسم «مارموز» قرار است در جشنواره جهانی فیلم فجر که مدیریت آن بر عهده رضا میرکریمی است شرکت داده شوند و به نمایش عموم دربیایند. حال سؤال اینجاست که چه فرقی بین این دو جشنواره وجود دارد که این جماعت شرکت در اولی را به مثابه «سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند»می‌بینند و به هر بهانه‌ای به آن حمله می‌کنند و به طرق مختلف سعی در تضعیف و کم اهمیت نشان دادن آن دارند ولی در آن سو و طی سیاست نانوشته‌ای، برای شرکت در بخش جهانی دست و دل باز می‌شوند و بدون هیچ چک و چانه‌ای فیلم شان را در اختیار مدیران این جشنواره می‌گذارند؟ پاسخ این سؤال را حتماً می‌شود در مناسبات بین مدیران و عده‌ای از سینماگران سینمای ایران جست‌وجو و پیدا کرد. شرکت نکردن برخی از آثار در بخش ملی فجر توانست این شائبه را تقویت کند که تضعیف جشنواره فجر در دستور کار برخی از روشنفکران و حتی مسئولان بی‌تدبیر به صورت جدی قرار گرفته است اما همان گونه که عنوان شد در این بین شاهد حضور برخی از آثار در جشنواره جهانی فجر هستیم که به دلایل مختلف و با بهانه‌های عجیب از حضور در بخش ملی جشنواره فجر سر باز زدند. حال باید دید آیا سازمان سینمایی در عدم حضور برخی از آثار نقش داشته یا لابی میرکریمی منجر به این اتفاق خطرناک شده است چراکه میرکریمی در اولین دوره جشنواره جهانی فجر نیز به کمک رئیس معزول سازمان سینمایی قصد تغییر نام جشنواره از فجر که سمبل انقلاب اسلامی است به «ایران» را داشت؟

فجر ما، فجر آنها

حذف نام «فجر» از جشنواره فیلم فجر در ادامه پروژه بلند‌مدتی است که از دو سال قبل و با دستور ایوبی و با سیاستگذاری حلقه معروف به تیم فرانسوی آغاز شده بود که وقتی با واکنش سینماگران و رسانه‌های دلسوز مواجه شده‌اند دست از این تصمیم کشیده‌اند و به احتمال زیاد از این به بعد تکمیل آن را باید در بخش محتوایی جست‌وجو کنیم؛ جایی که جشنواره فجر که در آن آثار سینمای انقلاب کم و بیش حضور دارند و رسانه‌ها نسبت به آثار شائبه‌دار و ضدباورهای فرهنگی نظام موضع می‌گیرند، از سوی کارگردانان به ظاهر روشنفکر بایکوت می‌شود و در مقابل جشنواره‌ای که به سبک غربی‌تر فستیوال‌های فیلم برگزار می‌شود، جشنواره‌ای می‌شود که برای آنها جشنواره خودی به شمار می‌رود و در آن برای حضور نه تنها هیچ ابایی ندارند بلکه اصولاً حضور در این جشنواره را راهی برای مخالفت با جشنواره ملی می‌دانند. 

جشنواره جهانی یا قهرمان پوشالی 

بروس لی بازیگر افسانه‌ای فیلم‌های رزمی، فیلمی میهن پرستانه دارد که در ایران با نام «خشم اژدها» شناخته می‌شود. این فیلم داستان مبارزه رزمی‌کاران چینی تبار با متجاوزان ژاپنی است. در بخشی از این فیلم ژاپنی‌ها برای تمسخر چینی‌ها از آنها می‌خواهند تابلوی «قهرمان پوشالی» را بر سردر باشگاه ورزشی شان بزنند؛ اقدامی که خشم بروس لی را به همراه دارد و انتقام خونینی را در پی دارد. قهرمان پوشالی عنوانی است که این روزها برازنده جشنواره جهانی فیلم فجر است اما نه ژاپنی‌ها بلکه عملکرد ضعیف مدیریت جشنواره طی دوره‌های گذشته نشان داده که این پهلوان پنبه حتی قادر نیست در حد جشنواره‌های فانتزی حاشیه خلیج فارس مؤثر باشد. هر سال می‌گذرد و هیچ خبری از ظهور یک فستیوال فیلم با ساختارهای بین‌المللی نمی‌شود، حتی انتظار رسانه‌های منتقد برای اینکه یک قهرمان واقعی ظهور کند و با گرد و خاکش در جشنواره جهانی فجر دهان منتقدان را بسته و تابلوی «قهرمان پوشالی» را بشکند نیز بی‌نتیجه مانده است اما در مقابل هر سال سازمان سینمایی تلاش می‌کند با رنگ و لعاب بیشتری این تابلو را بالا ببرد و به نمایش خاص و عام بگذارد. متأسفانه باید گفت که سرشناس‌ترین فیلمسازان حاضر در بخش جهانی فیلم فجر، همان فیلمسازان ایرانی هستند که از دیده شدن فیلمشان در جشنواره ملی فجر ابا داشتند!

با این وصف جشنواره جهانی فیلم فجر می‌شود محلی برای گعده‌های کسانی که شأنیت خود را بیشتر از حضور در جشنواره ملی فجر می‌دانند و از طرف دیگر غیر از همین جشنواره جهانی فیلم فجر، جایی برایشان در جشنواره‌های جهانی وجود ندارد.

منبع: روزنامه جوان