۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۲

جنجال‌ها در آرژانتین مانوری علیه ایران

رهبر حزب «کبراچو» آرژانتین جنجال‌های فعلی در این کشور بر سر موضوع «آمیا» را مانوری برنامه‌ریزی شده توسط بخشی از قدرت‌های بین‌المللی با فرماندهی صهیونیسم بین‌الملل و با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی متعدد وابسته به کشورهای استکبار جهانی دانست.
کد خبر : ۲۳۱۵۶۹
صراط: «فرناندو استچه» رهبر حزب «کبراچو» به بیان جزئیاتی از اتفاقات سیاسی و اقتصادی در این کشور آمریکای لاتینی پرداخت.
 
وی در ابتدای این گفت‌وگو به جنجال‌های ایجاد شده در پی پرونده شکایت «آلبرتو نیسمن» دادستان ویژه آمیا از رئیس جمهور آرژانتین پرداخت و این جنجال‌ها را مانوری برنامه‌ریزی شده توسط بخشی از قدرت‌های بین‌المللی با فرماندهی صهیونیسم بین‌الملل و با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی متعدد وابسته به کشورهای استکبار جهانی دانست.
 
به گفته رهبر حزب «کبراچو» بخش‌های اطلاعاتی که بر مبنای منافع ژئوپلتیکی اسرائیل کار می‌کنند، درصدد هستند آرژانتین را به کشوری وابسته تبدیل کنند و از طرف دیگر آن‌ها سعی می‌کنند تا جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی آرژانتین به عنوان یک دولت حامی تروریسم جلوه دهند، چیزی که کاملا با سیاست و فلسفه ایران در تضاد بوده است.
 
استچه ضمن اشاره به سخنرانی رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل و سپس در شورای امنیت این سازمان گفت: سخنرانی کم سابقه و قاطعی را از فرناندز شاهد بودیم، وی در سخنرانی خود حزب‌الله لبنان را یک سازمان سیاسی و تاثیر گذار در لبنان دانست و تروریستی بودن آن را رد کرد و همچنین بر ضرورت برقراری روابط با ایران بر مبنای توافقنامه «آمیا» تاکید داشت که تمامی این سخنان حاکی از استقلال سیاسی در آرژانتین است.
 
وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو می‌گوید که آمریکا و اسرائیل خصوصاً در بحث‌های مالی و با استفاده از اهرم شرکت‌های بزرگ سعی دارند که دولت «کریستینا فرناندز» را تضعیف کنند و نفع آن‌ها بیشتر در این است که فرناندز بماند؛ اما در موضعی کاملا تضعیف شده.
 
استچه معتقد است که در آرژانتین میان سیاستمداران اختلاف وجود دارد به طوری که گروهی مهم که البته اکثریت نیستند دوست دارند که آرژانتین در جهت منافع و سیاست‌های سازمان سیا، وزارت خارجه آمریکا و مسلما اسرائیل قرار بگیرد و گروهی دیگر کاملا با این موضوع مخالفند.
 
حمله قدرت‌های سیاه به دولت‌های مختلف در آمریکای لاتین
 
رهبر حزب کبراچو با اشاره به حمله قدرت‌های سیاه به دولت‌های مختلف در آمریکای لاتین گفت که آن‌ها در ونزوئلا این کار را با استفاده از معادلات نظامی انجام می‌دهند، در بولیوی از طریق خرابکاری و بایکوت و در مورد برزیل بوسیله فشار‌های بورژوا به «دیلما روسف» رئیس جمهور این کشور، در آرژانتین هم جبهه‌های مختلف نبرد وجود دارد.
 
وی همچنین در بخش دیگری از این گفت‌وگو اظهار داشت: بدون شک صهیونیسم با همراهی جریان‌های سیاه قدرت در آمریکا وابسته به نهادهای نظامی و صنعتی که از وجود جنگ در جهان سود می‌برند و این جنگ‌ها هیچ وقت هیچ پیروزی ندارد، در تلاش هستند تا جای پای خود را مجددا در آمریکای لاتین باز کنند؛ این منطقه سابقاً در کنترل آن‌ها بود اما در عصر حاضر و با ظهور اتحادیه‌هایی مانند سلاک، اوناسور و آلبا دیگر جایی در آن ندارند.
 
به گفته این رهبر سیاسی دلیل نوشتن نامه «هکتور تیمرمن» وزیر خارجه آرژانتین به آمریکا و اسرائیل نوعی کسب اجازه یا گزارش دهی به آمریکا و اسرائیل در خصوص مواضع دولت آرژانتین بوده و تیمرمن با این کار می‌خواهد پرونده آمیا را بین‌المللی کند زیرا آن‌ها به دنبال مشروعیت برای ادامه روند قضایی پرونده هستند.
 
استچه در نهایت معتقد است نامه وزیر امور خارجه را باید با توجه به تاریخچه سیاست خارجی آرژانتین بررسی کرد؛ این اتفاق مبارکی بوده که آرژانتین روند را تغییر داده تا حقیقت برای آرژانتینی‌ها مشخص شود و امیدوارم که بتوانیم روابط را بین ملت‌ها و دولت‌ها مجددا برقرار کنیم.
 
****متن کامل این گفت‌وگو با شرح ذیل است:****
 
آیا طراح اصلی فشار‌های سیاسی و اقتصادی که امروز در آرژانتین علیه «کریستینا فرناندز» رئیس جمهور این کشور در حال اجرا می‌باشد صهیونیسم بین الملل می‌باشد؟ و هدف صهیونیست‌ها از بی ثباتی در آرژانتین چیست و آیا این اقدامات باعث کاهش محبوبیت فرناندز در آرژانتین شده است؟
 
استچه: این اتفاق بیش از این که نقشه‌ای برای کاهش محبوبیت رئیس جمهور باشد، مانوری طرح ریزی شده توسط بخشی از قدرت‌های بین‌المللی با فرماندهی صهیونیسم بین‌الملل و با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی متعدد وابسته به کشورهای استکباری جهان است. به نظر ما هدفی که از این نقشه دنبال می‌کنند دخالت در اوضاع سیاسی آرژانتین است.
 
بیش از بحث‌های داخلی که در آرژانتین فقط در این باره صحبت می‌شود و می‌گویند این طرحی برای تغییر بازی در رقابت‌های انتخاباتی بوده است، ما معتقدیم که بحث بسیار فراتر از اینها بوده و صحبت از یک مانور راهبردی با برد بالاست که هدف آن اعمال فشار و محدود کردن تصمیم گیری کشور برای تعیین سیاست خارجی مبتنی بر همکاری‌های جنوب-جنوب و تحت فشار قرار دادن تصمیم دولت آرژانتین برای کنار زدن اسناد جعلی ارائه شده توسط صهیونیست‌ها به قوه قضائیه آرژانتین و شروع روند حقیقت‌یابی (در پرونده آمیا) می‌باشد.
 
این یک مانور مافیایی با خصوصات راهبردی و با برد وسیع بوده که اگر از ما بپرسند که بازیگران آن چه کسانی هستند، میگوییم بخش‌های نیروهای نظامی بین‌المللی، بخش‌های اطلاعاتی که بر مبنای منافع ژئوپلتیکی اسرائیل کار می‌کنند و در صدد هستند آرژانتین را تبدیل به کشوری وابسته کنند و از طرف دیگر آن‌ها سعی می‌کنند تا جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی آرژانتین به عنوان یک دولت حامی تروریسم جلوه دهند، چیزی که کاملا با سیاست و فلسفه ایران در تضاد است.
 
آن‌ها سعی می‌کنند ایران را مانند داعش نشان دهند و یا با تروریست‌هایی که با پرچم اسلام و پشتیبانی شده توسط نظام سلطه مرتکب اعمال وحشیانه و عملیات تروریستی می‌شوند مقایسه کنند. به نظر من این یک مانور چند بعدی بوده که کاربردهای مختلفی در موضوعات مختلف دارد و افرادی مثل ما که در جریان هستیم باید به روشن شدن حقیقت کمک کنیم.
 
به نظر شما آیا سخنرانی اخیر رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند دلیل فشارهای مخالفان مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی بر رئیس جمهور و جبهه حامیان دولت آرژانتین باشد؟
 
استچه: بله، به نظر ما آمریکا و رژیم اسرائیل به تنهایی در این جریا‌نها دخالت ندارد، به نظر ما جریان‌های غالب در بدنه رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا در حال طرح‌ریزی این اقدامات هستند.
 
بخش اصلی دولت آمریکا در حال حاضر به این نتیجه رسیده که باید با ایران گفت‌وگو کند و به ضرورت گفت‌وگو پی برده است؛ آن‌ها به شکست سیاست‌های تحریم و یکجانبه‌گرایی در قبال ایران پی‌برده‌اند و در حال حاضر «اوباما» رئیس جمهور آمریکا علی‌رغم تناقض‌های شدید در کشور خود، پرچمدار برقراری روابط دیپلماتیک با ایران شده است.
 
این موضوع باعث ضربات داخلی در آمریکا شده و بخش‌های تندرو و افراطی که در پی جنگ افروزی و رویارویی با جهان اسلام به عنوان دشمن و ایران به عنوان شیطان هستند را تحریک کرده است.
 
درباره سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل باید بگوییم که این یک سخنرانی کم سابقه از نظر قاطعیت سیاسی بود. سخنرانی رئیس جمهور آرژانتین که در سال‌های قبل به طور سنتی به محل اتهام زنی به ایران، دروغگویی و کتمان حقیقت در خصوص وقایع آمیا تبدیل شده بود، کاملا تغییر کرد و کار به جایی رسید که رئیس جمهور گفت که اگر اتفاقی برای او بیافتند باید دلیل آن را در آمریکا جست‌وجو کرد.
 
در حال حاضر می‌بینیم که آن اتفاقات دارد برای او (فرناندز) رخ می‌دهد و وی مورد اتهاماتی قرار گرفته که طرح‌ریزی آن از سوی آمریکا سرچشمه می‌گیرد.
 
همچنین باید به سخنرانی رئیس جمهور در شورای امنیت سازمان ملل اشاره کرد که در آن‌جا گفت که حزب الله یک سازمان سیاسی بوده و در صحنه سیاسی لبنان نقش آفرینی می‌کند و تروریست بودن حزب الله لبنان را رد کرد.
 
فرناندز در این سخنرانی بر ضرورت برقراری روابط با ایران بر مبنای توافقنامه «آمیا» تاکید کرد و مدارک جعلی که سعی دارند به خورد آرژانتین بدهند را زیر سوال برد که این صحبت نشان دهنده استقلال بیشتر آرژانتین در سیاست خارجی است.
 
 آیا مخالفان داخلی و خارجی توانسته‌اند چهره دولت را در افکار عمومی آرژانتین تخریب کنند؟
 
استچه: خیر، به نظر من در حال حاضر قدرت‌های استکباری سیاه دولت‌های مختلف را در سراسر آمریکای لاتین مورد حمله قرار دارند.
 
در مورد ونزوئلا این کار را با استفاده از معادلات نظامی انجام می‌دهند، در بولیوی از طریق خرابکاری و بایکوت و در مورد برزیل بوسیله فشار‌های بورژوا به «دیلما روسف» رئیس جمهور این کشور، در آرژانتین هم جبهه‌های مختلف نبرد وجود دارد.
 
ما در آرژانتین شاهد پرونده صندوق‌های کرکس و تلاش‌ها برای ورشکستگی مالی کشورمان هستیم، هدفی که آن‌ها چه از نظر مالی، چه از نظر حقوقی و چه در عرصه دیپلماسی بین‌المللی نتوانستند به آن دست یابند. نتیجه‌ای که این موضوع برای کشور ما داشت کسب حمایت بین‌المللی بود و اقدام به محدود کردن توسعه ملت‌ها از طریق فشارهای سرمایه بین‌المللی در عرصه جهانی محکوم شد.
 
به نظر ما آن‌ها خوب بازی نکردند و پیش‌بینی‌هایشان غلط از آب درآمد؛ البته تاثیراتی بر زندگی اقتصادی روزمره هموطنان ما گذاشتند، اما ملت ما در مقابل حملات، تهدیدها، تحریک‌ها و فشار‌های قدرت‌های استکباری به زانو در نمی‌آید و به خوبی درک می‌کند که این یک حمله علیه همه آرژانتینی‌ها بوده است.
 
همچنین شاهد درگیری تاجران و صادرکنندگان بزرگ محصولات کشاورزی با دولت در خصوص مالیات صادرات هستیم؛ در خصوص اتفاقات اخیر، قضیه پیچیده تر است و ما آن را یک جنگ نسل چهارم می‌دانیم که در آن درگیری در مورد احساسات و حقایق است که در آن دروغ‌های مختلف را به عنوان حقیقت معرفی می‌کنند.
 
چیزی که مشخص بوده این که در حال حاضر در آرژانتین اختلاف وجود دارد. به گفته تعدادی از سیاستمداران در آرژانتین یک گروه مهم که البته اکثریت نیستند، دوست دارند که آرژانتین در جهت منافع و سیاست‌های سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا و مسلما اسرائیل قرار بگیرد و گروه‌های دیگری هم وجود دارند که با این موضوع کاملا مخالفند؛ این عملیات فراتر از اهدافی که دارد و تلاش‌های مختلف که تا به حال برای کودتا در آرژانتین داشت است، این حقیقت را مشخص می‌کند که در آرژانتین دو دستگی وجود دارد و گروه‌هایی هوادار امپریالیسم و گروهایی نیز ملی‌گرا هستند.  
 
به نظر شما کدام حزب رقیب حامیان دولت خواهد بود؟ و آیا حامیان دولت خواهند توانست پیروز انتخابات شوند؟
 
استچه: به نظر من از مدتی قبل رسانه‌ها سعی کرده‌اند «سرخیو ماسا» را به عنوان محور نامزدهای مخالف معرفی کنند، شخصی که سابقه حضور در این دولت را هم داشته و مستقیما با قاچاقچیان مواد مخدر و گروه‌های سیاه وابسته به نظام سلطه و صهیونیسم در ارتباط است.
 
«مائوریسیو ماکری» شهردار فعلی بوینوس آیرس هم یک نامزد مستقل از «ماسا» است؛ او صاحب یک شرکت بوده که خانواده وی دارای پیوندهای سیاه با دیکتاتورهای مختلف و علی الخصوص آخرین دیکتاتور آرژانتین بوده است.
 
ما اعتقاد داریم که مخالفان حول حزب‌های مخالف سنتی سوسیال دموکرات مانند اتحادیه شهروندی رادیکال متحد می‌شوند و «مائوریسیو ماکری» را انتخاب خواهند کرد و جریا‌هایی از پرونیست‌های غیر کریشنریست هم به آن‌ها خواهند پیوست.
 
در خصوص حامیان دولت نیز در حال حاضر نامزدهای مختلفی وجود دارد و هنوز به نتیجه روی یک نفر دست نیافته‌اند. به نظر ما احتمال زیادی وجود دارد که فرماندار فعلی «بوینوس آیرس» برنده انتخابات داخلی شود. به نظر ما، به دلیل روابطی که او با بخش‌های قدرت در آرژانتین از جمله گروه‌های رسانه‌ای و اتحادیه‌های کارگری دارد، می‌تواند به پیروزی در انتخابات دست یابد؛ اما بحث‌ها در این خصوص همچنان ادامه دارد.
 
 آیا در صورت پیروزی حامیان دولت در انتخابات درگیری ها در کشور ادامه خواهند داشت؟
 
استچه: کشور ما دارای برخی مشکلات ساختاری بوده که این مشکلات ناشی از بیکاری است که دلیل بروز چنین مشکلاتی نظام سرمایه‌داری جهانی بوده که باعث سطح بالای فقر شده است.
 
کشور ما در گذشته با این مشکل هم دست به گریبان بوده، در سال 2001، 51 درصد جمعیت آرژانتین زیر خط فقر بودند ولی در حال حاضر نرخ فقر به طور چشمگیری کاهش پیدا کرده و این آمارها متغییر است.
 
دولت آرژانتین در آمارهای خود اعلام می‌کند که 7 درصد جمعیت آرژانتینی‌ها زیر خط فقر هستند و آمارهای موسسات خصوصی این مقدار را 20 درصد نشان می‌دهد، به هر حال آمار و ارقام فقر و بیکاری در کشور بالاست.
 
مشکلات اجتماعی ساختاری وجود دارد که باعث درگیری داخلی در آرژانتین می‌شود و پرونده «آلبرتو نیسمن» دادستان ویژه آمیا هم یکی از نتایج نارضایتی اجتماعی و تحت فشار قراردادن سیاست‌های عمومی و اجتماعی دولت است.
 
دولت فعلی می‌تواند با اجرای سیاست‌های اجتماعی خود به محبوبیت بسیار بالاتر از یک دولت لیبرال دست یابد؛ به نظر ما (در صورت پیروزی دولت) شاهد درگیری‌های فوری نخواهیم بود، هر دولتی که برنده شود در چند ماهه اول دارای یک چک سفید (از طرف مردم) خواهد بود و فرصت خواهد داشت تا حاکمیت خود را تثبیت کند.
 
ما با کاندیدا شدن «دانیل سیولی» فرماندار بوینوس آیرس کاملا همسو نیستیم اما ظاهرا او کسی است که روند فعلی دولت را ادامه خواهد داد، شرایط مطابق با شرایط فعلی نخواهد بود و او تلاش خواهد کرد نوع جدید حاکمیتی را پدید آورد و وی سعی خواهد کرد تنش‌های اجتماعی را تعدیل کند.
 
همانطور که در پاسخ سوال قبلی هم گفتم، اندیشمندان زیادی در جهان درباره پایان دوره پست نئولیبرالیسم در آمریکای لاتین صحبت می‌کنند؛ ما می‌گوییم چیزی که به عنوان پست نئولیبرالیسم در آمریکای لاتین روی داده و بعضی‌ها آن را حکومت‌های پولولیستی می‌خوانند، مانند دولت «چاوز» (رئیس جمهور فقید ونزوئلا)، کوره‌آ (رئیس جمهور اکوادور)، فرناندز (رئیس جمهور آرژانتین) و مورالس (رئیس جمهور بولیوی) زمانی که با مشکلات بسیار جدی مواجه می‌شوند تصمیم میگیرند که تا جایی که می‌توانند پیش بروند و وارد یک دوره جدید می‌شوند.
 
طبیعت این حرکت‌ها تغییر نمی‌کند و اهداف مردمی باقی می‌ماند اما بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند و این بستگی به توانایی ملت‌ها دارد؛ به نظر من مشکل درگیری‌ها در آرژانتین حل نمی‌شود چون یک مشکل ماهیتی و مربوط به کل دولت آرژانتین و قدرت سیاسی در آرژانتین است؛ درگیری‌ها مادامی که مشکلاتی مانند فقر و بیکاری وجود داشته باشد ادامه خواهد داشت و حجم و اندازه آن بسته به سیاست‌هایی بوده که دولت اجرا می‌کند.
 
آیا به نظر شما مطرح شدن همزمان جنجال آمیا و اتهام دیگری در خصوص طرح ریزی حمله به سفارت ایران در مونته ویدئو (پایتخت اوروگوئه) نقشه دیگری از سوی صهیونیسم برای ساخت پرونده دیگری مانند آمیا در سایر کشورهای منطقه آمریکای لاتین نیست؟
 
استچه: بدون شک صهیونیسم با همراهی جریان‌های سیاه قدرت در آمریکا وابسته به نهادهای نظامی و صنعتی که از وجود جنگ در جهان سود می‌برند، و این جنگ‌ها هیچ وقت هیچ پیروزی ندارد، در تلاش هستند تا جای پای خود را مجددا در آمریکای لاتین باز کنند؛ این منطقه سابقا در کنترل آن‌ها بود اما در عصر حاضر و با ظهور اتحادیه‌هایی مانند سلاک، اوناسور و آلبا دیگر جایی در آن ندارند.
 
همانطوری که می‌دانید در این‌جا (آرژانتین) یک شکایت بی‌پایه و اساس علیه رئیس جمهور و رهبران مردمی انجام می‌شود و سپس کسی که شکایت را مطرح کرده کشته می‌شود.
 
برای مسموم کردن جو، از «نیسمن» دادستان ویژه پرونده آمیا بهره‌‌برداری کردند و او را بعد از شکایت کشتند.
 
اتفاقات اروگوئه هم از همین منطق برخوردار هستند. از طرفی جناح اصلی در آمریکا در تلاش بوده تا روابط دیپلماتیک را با ایران برقرار کند و در عین حال یک گروه مهم دیگر در آمریکا وجود دارد که این سیاست را رد می‌کند و در پی ویرانی آن است. این کار را اسرائیل و آمریکا به خوبی بلد هستند؛ ابتدا قرارداد صلح امضا می‌کنند و سپس آن را ویران میکنند. اتفاقی که در حال رخ دادن بوده همین است. از طرفی در حال تلاش هستند تا ایران به  یک بازیگر اصلی تبدیل نشود، هر چند که ایران یک بازیگر اصلی شده، آن‌ها می‌خواهند نقش آفرینی ایران در جنگ‌ها و مخمصه‌های ایجاد شده توسط دولت آمریکا در عراق، افغانستان و سوریه و بحران داعش مشروعیت نداشته باشد.
 
به نظر من ما باید یاد بگیریم با دیدی فراتر از دید داخلی به این مسائل نگاه کنیم و فکر نکنیم که کار یک بازیگر داخلی است. بازگیر داخلی فقط یک مهره اجرایی بوده و خط دهی و تفکر راهبردی در پس وقایع از جای دیگر است.
 
آن‌ها به این اندیشیده‌اند که چگونه یک دولت مردمی را تحت فشار قرار دهند و بی‌ثبات کنند و چگونه ایران را شیطانی جلوه دهند و برای مثال آن را به عنوان یک کشور که با کارهای داعش همراهی می‌کند نشان دهند.
 
سوال بعدی در خصوص نامه وزیر خارجه آرژانتین به رژیم صهیونیستی و آمریکا و درخواست برای وارد کردن موضوع آمیا به موارد مذاکره بین ایران وگروه 1+5 است. به نظر شما هدف آرژانتین از مطرح کردن این موضوع چیست؟
 
استچه: برای پاسخ به این سوال باید به تاریخچه سیاست خارجی دولت کریشنرها  رجوع کنیم؛ سیاست خارجی آن‌ها دارای دو بعد است.
 
از طرفی تمایل داشتند تا استقلال آمریکای لاتین حفظ و تقویت بشود که نمود آن را در روابط با چاوز، مورالس و کوره‌آ می‌بینید، اما در کلیات سیاست خارجی، بهترین شاگردهای آمریکا بودند.
 
فکر می‌کنم دولت آرژانتین طی 5 یا 6 سال با طرح کردن اتهامات علیه ایران در سازمان ملل با سازمان‌های صهیونیستی آمریکا و آرژانتین همراهی می‌کرد و امروز مشخص شده است که این اتفاق یک مخفی کاری بوده است.
 
چرایی تغییر سیاست خارجی آرژانتین را تنها نباید در بحث تاریخی جست‌‌وجو کرد؛ دلیل این تغییر، تغییر رسمی در سیاست خارجی خود آمریکاست، توافق (موقت) با ایران یک ماه قبل از شروع بحث‌ها در مورد لغو تحریم‌ها علیه ایران امضا شد. با تحلیل تاریخی سیاست خارجی آرژانتین می‌توان فهمید که چرا وزیر امور خارجه فعلی که مدتی هم در نیویورک کنسول بوده و مورد تائید شورای جهانی یهودیان بوده این نامه را فرستاده است.
 
این اقدام وی، به کار «تایانا» و «ویلسا» وزاری خارجه قبلی عمق می‌بخشد زیرا آن‌ها نیز در خصوص تخریب ایران کاملا پیرو آمریکا بوده‌اند؛ این کار را خود رئیس جمهور هم در آخرین صحبت خود در تلویزیون دولتی در خصوص پرونده «نیسمن» انجام داد.
 
او گفت که تنها آمریکا، اسرائیل و آرژانتین بودند که ایران را یک دولت تروریست می‌دانستند، او این مطلب را برای دفاع از عملکرد خود در جست‌وجوی حقیقت پرونده آمیا بیان کرد. آن‌ها (دولت آرژانتین) دانسته یا ندانسته گرفتار یک عملیات دروغ‌سازی راهبردی آمریکایی-صهیونیستی شده‌اند.
 
ما میتوانیم دلیل نوشتن این نامه توسط «تیمرمن» را نوعی کسب اجازه یا گزارش دهی به آمریکا و اسرائیل در خصوص مواضع دولت آرژانتین دانست. تیمرمن با این کار می‌خواهد پرونده آمیا را بین المللی کند زیرا آن ها به دنبال مشروعیت برای ادامه روند قضایی پرونده هستند.
 
آرژانتینی‌ها کماکان به  دنبال عدالت در این پرونده هستند و نیاز است که تحقیقات ادامه پیدا کند؛ باید حقیقت مشخص شود و یکی از حقایقی که مسلم این بوده که قضات، دادستان‌ها، شخص «نیسمن»، پلیس، سرویس‌های اطلاعاتی و تمام نظام سیاسی آرژانتین در  این مخفی کاری‌ها شرکت داشته و این قضیه برای آرژانتین سنگین است.
 
آن‌ها می‌خواهند چه چیزی را مخفی کنند؟ مسلما یک حقیقت دردناک و یا رسوا کننده که قطعا مشخص می‌کند که (انفجار آمیا) ربطی به 4-5 ایرانی که کیلومتر‌ها آن طرف تر زندگی می‌کنند و اکثریت آرژانتینی‌ها آن‌ها را می‌شناسند ندارد.
 
مورد وزیر امور خارجه را باید با توجه به این تاریخچه سیاست خارجی آرژانتین بررسی کرد، این اتفاق مبارکی بوده که آرژانتین روند را تغییر داده تا حقیقت برای آرژانتینی‌ها مشخص شود و امیدوارم که بتوانیم روابط را بین ملت‌ها و دولت‌ها مجددا برقرار کنیم.

منبع: فارس
برچسب ها: آرژانتین ایران