صراط - گروهی از هواداران رییس دفتر رییس جمهور با برگزاری یک نظر سنجی اینترنتی جالب مخالفان وی را حسود؛ جاهل؛ مغرض و موج سوار نامیدند!
به گزارش صراط نیوز در این نظر سنجی که در یکی از سایتهای بدون بیننده (!) طرفدار مشایی در حال انجام است از کاربران نداشته اش! خواسته شده تا درباره علت "حمله" به رییس دفتر رییس جمهور نظر دهند. نکته ظریف و قابل تامل موجود درطراحی این سوال, تلاش برای تنزل سطح انتقادات مستدل ,منطقی و متعدد وارد بر رییس دفتر رییس جمهور و جریان فکری منحرف او, به کینه توزی منتقدان با استفاده از کلمه "حمله" که دارای بار معنایی منفی است ؛می باشد.
بر اساس این گزارش گزینه های طرح شده در این نظر سنجی نیز از موارد قابل تامل آن می باشد.براین اساس گزینه اول ,علت "حمله" یا به تعبیر صحیحتر انتقادات بجا و وارد به مشایی را "مخالفت با دولت" دانسته است و تلویحا در صدد القاء غرض ورزی منتقدان مشایی است.
گزینه دوم این نظر سنجی نیز صراحتا علت مخالفت با مشایی را "حسادت" منقدان دانسته است.
همچنین گزینه سوم این نظر سنجی "جریان سازی سیاسی" است و به طور غیر مستقیم به کاربران القا می شود که منتقدان با براه انداختن موج انتقاد و مخالفت علیه مشایی قصد سوء استفاده از امواج حاصله را دارند.
گزینه پایانی نیز "عدم آگاهی" یا به تعبیر دیگر جهالت را عامل "حمله" به مشایی بر شمرده است و درواقع جای گزینه ایی که به "انحرافات فکری" رییس دفتر رییس جمهور اشاره کند در این نظر سنجی خالی است!
شایان ذکر است یکی از روشهای مورد استفاده جریان منحرف فکری شکل گرفته حول رییس دفتر رییس جمهور برای تبرئه این جریان و انحراف افکار عمومی از اعوجاجات فکری و انحرافات خطرناک آن؛ تحریف واقعیتهای موجود و انکار آنها می باشد که حمله به منتقدان مشایی به نحوی که آنها را حسود ؛جاهل ؛ مغرض و موج سوار معرفی شوند ومواردی از این دست در راستای همین تاکتیک قابل ارزیابی می باشد.
به گزارش صراط نیوز در این نظر سنجی که در یکی از سایتهای بدون بیننده (!) طرفدار مشایی در حال انجام است از کاربران نداشته اش! خواسته شده تا درباره علت "حمله" به رییس دفتر رییس جمهور نظر دهند. نکته ظریف و قابل تامل موجود درطراحی این سوال, تلاش برای تنزل سطح انتقادات مستدل ,منطقی و متعدد وارد بر رییس دفتر رییس جمهور و جریان فکری منحرف او, به کینه توزی منتقدان با استفاده از کلمه "حمله" که دارای بار معنایی منفی است ؛می باشد.
بر اساس این گزارش گزینه های طرح شده در این نظر سنجی نیز از موارد قابل تامل آن می باشد.براین اساس گزینه اول ,علت "حمله" یا به تعبیر صحیحتر انتقادات بجا و وارد به مشایی را "مخالفت با دولت" دانسته است و تلویحا در صدد القاء غرض ورزی منتقدان مشایی است.
گزینه دوم این نظر سنجی نیز صراحتا علت مخالفت با مشایی را "حسادت" منقدان دانسته است.
همچنین گزینه سوم این نظر سنجی "جریان سازی سیاسی" است و به طور غیر مستقیم به کاربران القا می شود که منتقدان با براه انداختن موج انتقاد و مخالفت علیه مشایی قصد سوء استفاده از امواج حاصله را دارند.
گزینه پایانی نیز "عدم آگاهی" یا به تعبیر دیگر جهالت را عامل "حمله" به مشایی بر شمرده است و درواقع جای گزینه ایی که به "انحرافات فکری" رییس دفتر رییس جمهور اشاره کند در این نظر سنجی خالی است!
شایان ذکر است یکی از روشهای مورد استفاده جریان منحرف فکری شکل گرفته حول رییس دفتر رییس جمهور برای تبرئه این جریان و انحراف افکار عمومی از اعوجاجات فکری و انحرافات خطرناک آن؛ تحریف واقعیتهای موجود و انکار آنها می باشد که حمله به منتقدان مشایی به نحوی که آنها را حسود ؛جاهل ؛ مغرض و موج سوار معرفی شوند ومواردی از این دست در راستای همین تاکتیک قابل ارزیابی می باشد.
بر این اساس معلوم نیست از نظر طراحان هتاک این نظر سنجی، افرادی مانند اکثریت مراجع عظام؛علمای برجسته حوزه مانند حضرات آیات مصباح یزدی و جنتی و یزدی و خاتمی و ...، اکثریت ائمه جمعه و جماعات سراسر کشور , سرداران دفاع مقدس مانند سرلشگر فیروز آبادی ,بسیاری از نمایندگان مجلس و خیل کثیری از مردمی که با خلوص نیت به آقای احمدی نژاد رای داده و در واقع طرفداران واقعی این دولت هستند و هم اکنون به منتقدان سرسخت مشایی و حمایتهای بی شایبه رییس جمهور از او تبدیل شده اند درکجای این نظر سازی های کودکانه جای می گیرند.
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در فرمان مکتوب عزل مشایی از معاونت اولی در تیرماه سال گذشته با بینش الهی خود پیامد حضور این فرد در معاونت رئیس جمهور را سرخوردگی هواداران دولت و ایجاد اختلاف بین آنها دانسته بودند و حضور وی را خلاف مصلحت دولت و شخص رییس جمهور تشخیص دادند؛ هرچند که این دستور یک هفته اجرا نشد و بعد از آن هم با دادن سمتهای مختلف به رییس دفتر رییس جمهور جایگاه او از معاون اولی نیز برجسته تر گردید!
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در فرمان مکتوب عزل مشایی از معاونت اولی در تیرماه سال گذشته با بینش الهی خود پیامد حضور این فرد در معاونت رئیس جمهور را سرخوردگی هواداران دولت و ایجاد اختلاف بین آنها دانسته بودند و حضور وی را خلاف مصلحت دولت و شخص رییس جمهور تشخیص دادند؛ هرچند که این دستور یک هفته اجرا نشد و بعد از آن هم با دادن سمتهای مختلف به رییس دفتر رییس جمهور جایگاه او از معاون اولی نیز برجسته تر گردید!
اتفاقا در همین خبر نیز اشاره ای به ادب هواداران آقای مشایی در مواجهه با منتقدان شده بود. ظاهرا شاهد از غیب رسید.
به هرحال از اینکه نظر دادید متشکریم
ایران سرزمین اتفاقهای غیر منتظره است و ممکن است از این اتفاقات باز هم بیفتد.اگر افتاد زیاد تعجب نکنید.جالب بود نه؟؟!!
پس تا بعد!!
خدا کنه با مشایی محشور بشی
آقاجان یه نفر توی سایت حامی یه نفر دیگه یه نظر سنجی کرده ، این همه آسمون و ریسمون براچیه؟؟؟؟؟ آقا ..... اصلی و فرعی تموم شد؟؟؟؟؟؟ - فاتحه ؟؟؟؟؟؟
به این هم می شه گفت نظر سنجی
همه ی جواباش که تقریبا یکیه
فکر کردید امتحان کلاس اول ابتداییه
مشکل طرفدارای این آقا همینه که مرد رو خل فرض کردن
نه آقا مردم می فهمن
حالا منم یه نظر سنجی می زارم شبیه بالایی
به نظر شما آقا مهران آزاد پی طرفدار کیست؟
1) رحیم مشایی
2) رئیس سابق بقایی
3) رئیس دفتر رئیس جمهور
4) اولین نفری که مقام معظم رهبری برای عزلش نامه نوشتن
در مورد قسمت اول نظر شما چون مخاطبتان مسولین سایت صراط است خود آنها باید پاسخ شما را بدهند.
و اما در مورد بخش پایانی کامنت جنابعالی:
یک نفر دیگری که یکی از سایتهای اصلی طرفدار او در مورد وی نظر سنجی کرده است ؛بسیار با کسان دیگری که ازانها یاد کرده اید و مدعی شده اید سایت صراط در مورد انها مطلب نوشته است؛ متفاوت است.
1.این یک نفر دیگر فعلا رییس دفتر رییس جمهور است و علاوه بر ان متصدی سمتهای متعدد دیگری که احصا ان از حوصله این کامنت خارج است می باشد؛ لذا چون چنین جایگاهی دارد و بر تصمیمات رییس جمهور نیز موثر است و به اعتراف خود رییس جمهور سخن او سخن دولت است ؛لذا حرف و سخن او و رفتار او و طرفدارانش باید مورد بررسی مداوم قرار بگیرد تا مبادا با خط اصلی انقلاب دچار زاویه شوند.
و این بررسی ضرورت بیشتری می یابدو قتی می بینیم کسانی که در دلسوزی انها برای انقلاب و نظام شکی نیست؛ دائما از اعمال وی ابراز ناراحتی می کنند.بنابراین قیاس صورت گرفته بین وی و افرادی دیگری که از انهایاد کرده اید از مصادیق قیاس مع الفارق است.
2.این یک نفر در مسایل تخصصی حوزه دینی که به وی ربطی ندارد دخالت اشکار کرده و در اخرین کلام منحرفانه اش دم از نفهمیدن مسئله موسیقی توسط مراجعی که در مورد ان حکم حرمت صادر کرده اند زد که در واقع روی دیگر کلام منحرفانه هاشم اغاجری است که گفت مگر مردم میمون هستند که تقلید کنند. در حالیکه کسان دیگری که مدعی پرداختن بیش از حد صراط به انها شده اید در مقام دفاع از انقلاب و مقابله با فتنه سبزسخن گفته و مطلب نوشته اند و مطالب انها از نوع انحرافات این یک نفر دیگر نیست.
3.نظر سنجی صورت گرفته در سایت حامی وی هرچند به خودی خود فاقد ارزش است اما از انجایی که دیدگاه حاکم بر این جریان را نشان می دهد و برای شفاف کردن نظرات و تفکرات حاکم بر این جریان قابل استفاده است لذا پرداختن به ان و نشان دادن انحراف موجود در ان؛ اتفاقا کار بسیار لازم و ضروری است و نگاه هتاکانه این جریان را نسبت به مراجع و علما و دلسوزان نشان میدهد و دلیلی است برای اثبات مطالب موجود حول این فرد و جریان انحرافی او.
4.خوب بود مواردی که معتقدید اسمان و ریسمان شده را به طور واضح و شفاف بیان می کردید تا امکان بررسی نظر شما فراهم گردد نه اینکه مانند همان یک نفر در مقابل منتقدان به کلی گویی بپردازید.
5.پرسیده اید اینهمه اسمان و ریسمان برای چیست؟جواب واضح است برای اینکه از رصد نظرات هواداران و دیدگاه انها می توان تفکرات خود سر حلقه را نیز ارزیابی کرد.بنا براین اتفاقا صراط به خوبی اسمان و ریسمان کرده و این اسمان ریسمان کردن و دقت نظر صراط جای تقدیر دارد.
6.سخن اخر شما که فرعی و اصلی تمام شد اگر بدین معنا باشد که این فرد ارزش ندارد که انسان وقت خود را برای پرداختن به نظراتش تلف کند کلام درستی است زیرا واقعا این فرد و نظراتش ارزش پرداختن نداشته و واقعا وقتی را که انسان صرف وی کند می تواند در جای دیگری بصورت مفیدتر مورداستفاده قرار دهد.اما بنا به دلیلی که در نکته 1 خدمت شما عرض شد و ان دلیل جایگاه حقوقی غصب شده توسط وی در نظام جمهوری اسلامی است و تاثیر گذاری او بر شخص اول اجرایی مملکت ؛بنا بر این با اینکه اتلاف وقت است ولی باید عده ایی زحمت این اتلاف وقت را به دوش بکشند و مانع ایجاد انحراف توسط وی در انقلاب و ارمانهای امام و مکتب اصیل اسلام شوند و تلاشهای خطرناک انها را در معرض دیدی عموم قرار دهند.
بنابراین در مجموع بخش پایانی نظر شما وارد نیست و از استدلال منطقی بی بهره بوده و قیاس صورت گرفته نیز قیاس مع الفارق است.ضمن اینکه باید از دست اندر کاران سایت صراط بابت این دقت نظر تشکر کرد.
کلی گوئی من رو صراط به خوبی درک میکنه و اهل قلمی چون شما هم این مفهوم رو به خوبی ادراک خواهد کرد .
و اما .....
امروز روزگار جدل و بحث و تخریب این و آن نیست . آنچه که گفتم فرعی و اصلی ، دعوت صراط به همدلی بود - نه قابل بودن یا قابل نبودن - که البته مدتهاست داعیه این دعوت را در کامنت هایم دارم و القصه .... باز هم خسته نمی شوم . ( بخوانید جذب حد اکثری )
در روزگار تفکر و تعقل و تدبر ، زمانی که چراغ راهی به روشنی آفتاب رهبری داریم و با مراجعه به نظریات گهربار حضرتش در خصوص موسیقی ، بیش از این گفتن گزافه است ، چه از سوی من یا از سوی مخاطب من .
اگر چه موسیقی غنائی ارزش موسیقی و مقام موسیقی را بحدی سخیف نموده ، که از حلال و حرام و به گناه افتادن از این طریق سخن به میان می آید و البته حق است و به جا ، اما در مورد موسیقی کافی است این جمله را ، با هر موتور جستجوئی سرچ بفرمائید ( اظهارات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای درباره موسیقی ) و بعد از آن به ارزش نوعی از موسیقی پی خواهید برد که با کلمه عام و کلی موسیقی متفاوت است .
علی الخصوص که امروز از علم موسیقی بعنوان وسیله ای برای هدایت اقوام استفاده می شود . - در جنگ ها مارش نظامی مایه تهییج سربازان است - و در کشور چین برای بهره وری از مغز و به اصطلاح ( استفاده از طرف راست مغز ) پروژه ای بر روی حدود یک میلیون کودک چینی در حال شکل گیری است که از طریق موسیقی این هدایت شکل می گیرد .
و البته (( من )) میتوانم فقط بگویم که موسیقی حرام است .
در خصوص اظهار نظر در مورد افراد هم بهتر است از مقتدای خود و رهبر عظیم الشان سبقت نگیریم . شرط اول ولایتمداری اقتداست !!!!!!! آیا به اقتدا قائلید یا اینکه خود را فاتح سنگر ولایت می دانید ؟؟؟؟؟
رهبر معظم از هیچ خطای فاحشی صرف نظر نمی فرمایند ، اگر قابل تذکر باشد می فرمایند و اطاعت می شود و در غیر اینصورت ....... ایشان بر سر اصول با هیچ احدی سر سازش ندارند . این همه نگرانی شما از بابت چیست؟؟؟؟؟؟
در تمام اخبار صراط ، مخالفین آقای رحیم مشایی همان تعداد اندک و انگشت شماری هستند که همیشه با ایشان مخالف بوده اند و از ایشان نام برده می شود و من نمی دانم چرا ؟؟؟؟ و فکر می کنم درخواست تلویحی نوعی مناظره ، که از سوی جناب آقای مشایی عنوان می شود ، روش بسیار عادلانه ای باشد . البته اگر دعوت شدگان قابل بدانند !!!!!!!!!!
علاوه بر این حمایت از مشایی حمایت از یک نوع اندیشه و نگرش است که هم لایق دشمن است و هم لایق دوست و به آن افتخار می کنم . به حقانیت تمام آنچه که شما و من می پرستیم ، من حتی ایشان را از نزدیک ندیده ام - اما مثل این است که ایشان حرفهائی برای گفتن داشته باشند و عجب که این حرفها شنیدنی است .
واما مهمتر از همه اینکه ما همه منتظریم - در فلسفه انتظار ، افراط و تفریط محکوم به شکست است - اول خوب گوش کنیم و بعد قضاوت کنیم . از صراط محترم با توجه به رسالت روشنگری که خصیصه خبرنگاریست ، خواهشمندم ، نسبت به انعکاس این کامنت بذل عنایت بفرمایند .
در مورد نظر جدید شما؛ نکات زیر به ذهن حقیر می رسد که با شما در میان می گذارم.
1.بنده افتخار آشنایی با شخصی که از او نام برده ا ید را ندارم و ایشان را نمی شناسم و در واقع این ترکیب نام و نام خانوادگی را برای اولین بار است که می شنوم.
2.در نظر شما در مورد اکثر نکاتی که در نظر قبلی ارائه کرده بودم به غیر از مسئله موسیقی و اشاره ایی گذرا به مسئله اصلی و فرعی ؛پاسخی ندیدم.
مثلا پاسخ نداده اید که آیا قبول دارید قیاسی که بین این "یک نفر دیگه" و افرادی که صراط نیوز اخبار آنها را پوشش می دهد کرده اید؛قیاس مع الفارق است یا خیر؟
آیا قبول دارید که دادن سمتهای متعدد به "یک نفر دیگه" بعد از دستور مکتوب رهبری مبنی بر لزوم عزل او از معاونت اولی؛به نحویکه هم اکنون جایگاه او به مراتب از معاونت اولی برجسته تر گردیده است و شما هم حتما به این نکته واقف هستید؛حرکت در جهت خلاف فرامین رهبری بوده است یا خیر؟ایا موافقیدکه جایگاه حقوقی کسب شده توسط "یک نفر دیگه" در دولت جمهوری اسلامی را با توجه به فرمان مکتوب رهبری و استدلال ایشان برای دستور خود(سرخوردگی هواداران؛ایجاد اختلاف بین انها؛عدم تامین مصلحت دولت و رییس جمهور) غصبی بدانیم یا نه؟آیا فکر نمی کنید بر خلاف تصور عمومی که می گویند فرمان رهبری یک هفته معطل ماند واجرا نشد؛ بگوییم فرمان رهبری 20 ماه است که اجرا نشده است یانه؟
آیا بعد از توضیحات ارائه شده باز هم معتقدید صراط بی جهت آسمان ریسمان کرده یا اینکه این آسمان ریسمان کردن را لازم می دانید؟
آیا فکر نمی کنید به دلیل جایگاه حقوقی و نه حقیقی "یک نفر دیگه" لازم است اعمال و رفتار او و هوادارانش مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد یاخیر؟
آیا به این نکته معتقدید که از مطالعه رفتار هواداران و نوع نگاه و برخورد آنها و رفتار شناسی آنها می توان به ارزیابی در مورد تفکرات و دیدگاه فرد اصلی پی برد یا نه؟
آیا قبول دارید بسیاری از نخبگان مذهبی سیاسی جامعه که در دلسوزی درایت و فهم انها شکی نیست از اعمال رفتار و گفتار این"یک نفر دیگه" با دلیل و استدلال ابراز ناراحتی میکنند؟
واما در مورد نظراتی که ارائه کرده اید نیز نکات زیر را به عرض جنابعالی می رسانم:
1.اینکه گفته اید امروز روزگار تخریب نیست؛ من با شما موافقم و اضافه می کنم که نه امروز؛ هیچ روزی؛ روز تخریب نیست و دین ما به ما چنین اجازه ایی نمی دهد ؛حتی اگر بخواهیم در مورد کسی بحث کنیم نباید ازعدالت خارج شویم که قران می فرماید:
ولا یجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی:دشمنی شما با گروهی شما را واندارد که از عدالت خارج شوید؛ عدالت ورزید که ان به تقوی نزدیکتر است.
اما روزگار بحث هست و همیشه باید با بحث منطقی و داشتن موضع بدنبال کشف حقیقت و تشخیص سره از ناسره بود و معنای کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا همین است.در هر زمان و مکانی تفکر حسینی و تفکر یزیدی در مقابل هم صف ارایی دارند و هرکس باید جایگاه خود را مشخص کند.
2.دعوت به همدلی بسیار خوب است و جذب حداکثری نیز مسئله ایی منطقی و عقلایی است که رهبری نیز ان را مورد تاکید قرار دادند.اما تصدیق می فرمایید که جذب در مسایل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بر خلاف جذب اهن ربایی و مغناطیسی که دو قطب مخالف هم را جذب می کنند؛ وقتی معنا پیدا می کند که کسی که قرار است او را جذب کنیم در اصول با او مشترک باشیم و اختلاف مبنایی با هم نداشته باشیم.قطعا در دایره جذب حداکثری "ملت اسراییل"؛ ملک عبدالله اردنی؛ضد انقلاب خارج نشین و جاسوسان سیا و .... قرار نمی گیرند.
3.در مورد موسیقی:شما می توانید در مورد هر حکم شرعی که توسط مرجع تقلید بیان شده است؛ نظری داشته باشید یا در ذهنتان دچار شبهه باشید و بدنبال پاسخ بگردید که همین الان من خودم سوالات و شبهات متعددی در مورد احکام شرعی دارم ؛ولی هیچگاه بدنبال طرح ان در فضای رسانه و دامن زدن به ان نیستم بلکه سعی میکنم سوالم را از متخصص این رشته بپرسم.اکنون هم که امکان ارتباط با دفتر همه مراجع از طریق اینترنت به سهولت فراهم است و خودم تا کنون بارها پاسخ گرفته ام.
اما اولا جایگاه من و شما و" یک نفر دیگه" این نیست که مراجع را به چالش بکشیم و از موضعی که گویا خود را مرجع بدانیم وارد بحث شویم.این جایگاه جایگاه خود مراجع است و کلام رهبری نیز با توجه به اینکه ایشان خود مرجع تقلید بوده و فقیه هستند قابل فهم است و انچنانکه بنده می دانم علما و مراجع در بحثهایی طلبگی خود؛ در مورد اصلی ترین مباحث هستی با هم بحثهای سنگین علمی انجام می دهند اما در فضای عمومی جامعه هیچگاه شبهه پراکنی نمی کنند.
ثانیا طرح شبهه در فضای رسانه ایی و دامن زدن به آن و نقل اینجا و انجای ان؛ کاری است که در خوشبینانه ترین حالت باید ان را علامت نادانی گوینده بدانیم و اگر کمی خوشبینی را کنار بگذاریم و به ادعاهای "یک نفر دیگه"و هوادرانش که او را عالم و زیرک و با هوش می دانند توجه کنیم؛ دیگر نمی توانیم اینگونه خوشبینانه در مورد ان به قضاوت بنشینیم.شما تصور کنید اگر این موضوع باب بشود که هرکس هر شبهه ایی در مورد یک حکم شرعی به ذهنش رسید با استفاده از امکانات رسانه ایی به طرح آن و دامن زدن به ان بپردازد؛ ایا اینکار زدن ریشه مرجعیت؛ تقلید و شریعت نیست.فردا ممکن است کسی با طرح شبهه ایی بگوید اصلا ربا حرام نیست ؛یکی دیگر بگوید دست دادن با نامحرم حرام نیست و الی ماشاالله.و این کار دقیقا سست کردن پایه مرجعیت است و پیام اینکار این است که آی مردم هر کس به فهم خود عمل کند.بنابراین با قاطعیت تکرار و تاکید میکنم که حرف"یک نفر دیگه" در مورد موسقی ترجمان حرف هاشم اغاجری است که گفت مگر مردم میمون هستند که تقلید کنند.منتهی فرق بین این دو حرف از نوع فرق بین بشین و بتمرگ است.
4.گفته اید رهبری از هیچ خطای فاحشی نمی گذرند.من هم موافقم و همین رفتار رهبری سبب شده این دولت رکورددار دریافت تذکر علنی از رهبری باشد که در نوع خود بیسابقه است.ضمن اینکه عدم تذکر علنی رهبری به معنای عدم تذکرغیرعلنی ایشان نیست به قول منطقیها اثبات شیء؛ نافی ماعدا نیست. ضمن اینکه قرار هم نیست رهبری در هر مسئله ایی ورود کنند و بعید می دانم شما این توقع را داشته باشید که رهبری در هر مسئله کلی و جزیی و فرعی و اصلی هر روز نظر خود را اعلام کنند که در انصورت ایشان از صبح تا شب باید دائم در حال اظهار نظر باشند؛ بلکه با مشخص کردن خطوط کلی و ریل گذاری خط انقلاب؛ مسیر را مشخص می کنند و درجایی که احساس کنند قطار انقلاب در حال خروج از ریل است؛ یا ریلها دچار جابجایی شده اند یا به تعبیر شما خطای فاحشی ببینند به تذکر و اظهار نظر می پردازند.
5.گفته اید در اخبار صراط مخالفین "یک نفر دیگه" تعداد انگشت شماری هستند که همیشه با ایشان مخالفت می کنند؛ فرض می کنیم حرف شما صحیح است؛ خوب نتیجه چیست؟ایا مگر مخالفین "یک نفر دیگه" فقط در صراط هستند؛ مگر شما مدیر سایت صراطی که تعداد مخالفین را می دانی.بگذریم.
6.بله "یک نفردیگه" حرفهایی برای گفتن دارد و اتفاقا چون جایگاه حقوقی برجسته ایی دارد که گفتم به نظر من غصبی است و بدنبال خرق عادت هم هست؛ حرفهایش غالبا جلب توجه می کند و به تعبیر شما شنیدنی است ولی متاسفانه غالب حرفهایش از نظر متخصصین فن رد می شود و در انها انواع انحرافات پیدا می شود.
در پایان از اینکه سایت صراط با فراهم کردن امکان بحث منطقی در فضای سایبری قدمی در جهت شفاف سازی و بصیرت افزایی فراهم کرده است و به موافق و مخالف امکان بحث می دهد تشکر می کنم.
1.از اينكه اين حقير را قابل دانسته و به يكي از بيش از ده سوال و نكته مطرح شده در كامنت قبلي پاسخ داديد؛متشكرم.در عين حال نهايتا منظور جنابعالي از "حسين آقايي" يا به تعبير خودتات"حسين آقا" را متوجه نشدم.
2.گمان نمي كنم گفتگوي بنده و شما ذيل خبر فوق ؛ارتباطي به حوصله كاربران داشته باشد.زيرا اين گفتگو؛مباحثه اي است بين ما دو نفر با استفاده از امكاني كه سايت صراط فراهم كرده است؛چه كاربران به آن توجه بكنند؛ يا توجه نكنند.فقط فايده مباحثه در قسمت كامنتهاي يك خبر اينست كه ساير كاربران اگر حوصله داشتند و خواستند؛مي توانند از استدلالهاي طرفين اطلاع يابند و هر كس هم كه حوصله نداشت و نخواست كسي او را به خواندن اين نظرات مجبور نمي كند كه اين امكان يعني اطلاع اختياري ديگران از روند مباحثه در فضاي ايميل فراهم نيست.
3.بنده هم مانند شما يكي از كاربران تقريبا ثابت سايت صراط هستم و غالبا نظرات شما را در ذيل اخبار مختلف مي بينم.نكته ايي كه در مورد نظرات شما به ذهن حقير مي رسد؛ اينستكه غالبا نظراتتان از استدلالهاي محكم و قابل قبول بهره كمي مي برد؛البته اين اظهار نظر را حمل بر جسارت نكنيد فقط خواستم برادرانه از شما تقاضا كنم در موقع نظر دادن آن را با دقت بيشتري بررسي فرماييد.
در پايان مجددا از مسولين سايت صراط براي فراهم كردن فضاي تضارب ارا در اين سايت كه نهايتا باعث افزايش بصيرت و اگاهي و شفاف شدن فضا خواهد شد تشكر مي
قصدم دفاع از کسی نیست ولی بازار دین فروشی خیلی داغ شده!
تو خبرهاشون كامنت هم ميزارم. ولي با اينكه هيچ نوع الفاظ بدي بكار نميبرم و فقط نقدشون ميكنم. ولي چون مخالف نظراتشون هست هيچ كدومشو درج نميكنن.
از اين نظرسنجيشون هم مشخصه كه به نظر مخالفان و منتقداشون چقدر احترام ميذارند.
چهار گزينه مشابه هم در طرفداري از مشايي. حداقل يكي از گزينه ها بايد اين ميبود: عملكرد بد مشايي يا عقايد و اظهار نظرهاي عجيب و غريب مشايي در تمام حوزه هاي غيرتخصصيش.