در گذشته مذاکرات هستهای به این شکل بود که دو نفر حرفهای خودشان را میزدند و برمیگشتند.در بعد محتوایی هم این گونه بود که ایران خطوط مشخصی را مطرح میکرد، طرف اروپایی هم خطوط مشخص خود را بیان میکرد بدون اینکه طرفین به سمت هم حرکت کنند.اما اکنون و با توجه به رویکردی که وزیر خارجه کشورمان در پیش گرفته و بر اساس آن موارد خوبی مطرح شده، به نظر میرسد راحتتر بتوانیم به روند مذاکره برای مذاکره پایاندهیم.یکی از این موارد تعیین عامل زمان برای مذاکره است دراین طرح قرار نیست مذاکرات الی الابد ادامه پیدا کند و باید به این گونه باشد که مذاکره به نتیجه روشنی برسد.ضمن اینکه برای رسیدن به این هدف دو طرف باید براساس منافع مشترک حرکت کنند تا بتوانند برای این مسئله راهحل مشترکی پیدا کنند.
در واقع با این روش که آنها بخواهند بر مواضع خود پافشاری کنند و ما هم بر مواضع واصول خودمان پافشاری کنیم به نتیجه نخواهیم رسید.در واقع همانگونه که رئیسجمهور در صحبتهای خود گفتهاند باید حل این مسئله بر اساس قاعده برد- برد باشد.ضمن اینکه در این روند بده بستان وجود داشته باشد.برای رسیدن به چنین مرحلهای باید دو طرف به شناختی که در این مدت نسبت به خطوط قرمز هم پیدا کردهاند توجه لازم را داشته باشند. باید دید در دیدار روز گذشته وزیر امورخارجه کشورمان دو طرف درباره چه مواردی صحبت کردهاند و آیا بر سر این موضوع به تفاهم رسیدهاند یا نه؟
نکته دیگری که میتواند پایاندهنده مذاکره برای مذاکره باشد تغییر تیم مذاکرهکننده کشورمان است. در واقع حرفهایتر شدن این تیم میتواند تسهیلکننده روند مذاکرات باشد. به نظر میرسد طرف مذاکرهکننده نیز در این زمینه گامهایی برداشته در واقع هرچند رویکرد آنها تغییر نکرده است اما زبان خود را تغییر دادهاند و از زبان تهدید و زورگویی استفاده نکردهاند.در واقع با توجه به اینکه بین سیاست و رویکرد تفاوت وجود دارد دو طرف سعی میکنند ضمن حفظ سیاست خود با تغییر رویکرد به نتیجه برسند و مذاکرهکنندگان ما باید بدانند چگونه به این توان برسند که بتوانند با قانع کردن طرف مقابل و در یک رویکرد جدید به مطالبات خود در زمینه حق غنیسازی اورانیوم و لغو تحریمها برسند.