صراط: حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان "خاکسپاری جنازه فتنه!" در روزنامه کیهان نوشت:
در پایان روز پنجشنبه 24 مردادماه جاری، در پی 4 روز پرکار که از دوشنبه تا پنجشنبه هفته گذشته در صحن علنی مجلس شورای اسلامی ادامه داشت و با بحثهای داغ و پردامنه نمایندگان موافق و مخالف درباره صلاحیت وزرای پیشنهادی رئیس جمهور محترم همراه بود، رأی مثبت و منفی نمایندگان به صندوقها ریخته شد و نهایتا 15 تن از 18 وزیر پیشنهادی رئیس جمهور محترم از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفتند و 3 وزیر آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فنآوری و ورزش و جوانان از حضور در کابینه آقای دکتر روحانی بازماندند. درباره آنچه طی این 4 روز و در جریان رسیدگی به صلاحیت وزرای پیشنهادی مطرح شده بود و نتیجه نهایی آن، گفتنیهایی هست که به برخی از با اهمیتترین آنها اشاره میکنیم؛
1- تمامی چند وزیر پیشنهادی که متهم به حضور و حمایت از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بودند بدون استثناء -تأکید میشود که بدون استثناء- ضمن انکار حضور و حمایت خود، از فتنه آمریکایی- اسرائیلی یاد شده اعلام دوری و انزجار کردند و با قاطعیت -بعضاً همراه با سوگند- آن ماجرای پلشت را بیرون از دایره اسلام و انقلاب و نظام دانسته و بر وفاداری خود به امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و پیروی از خط ترسیم شده از سوی ایشان تأکید ورزیدند. این تأکید و اصرار اکید که گاه با اشاره به مستنداتی نیز همراه بود، صرفنظر از میزان انطباق آن با واقعیت، نشانه و گواه آن است که فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 در سیاهترین و بدنامترین نقطه تاریخ این مرز و بوم دفن شده تا آنجا که کمترین نشانه از پیوند و رابطه با سران و اصحاب فتنه میتواند نفرت و انزجار مردم را در پی داشته باشد و معدود افرادی که به همراهی با آنان متهم شده بودند نیز، خوشنامی خود را در اعلام برائت از سران رسوا و اصحاب بدنام آن فتنه آمریکایی- اسرائیلی میدانند.
برائت از فتنه 88 که میتوان از آن با عنوان پوزش صریح و یا تلویحی متهمان به حضور در فتنه یاد کرد، یکی از برجستهترین موضوعاتی بود که در طول 4 روز بحث و بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی سایه پررنگ آن بر تمامی اظهارات نمایندگان موافق و مخالف و گزینههای معرفی شده به وضوح احساس میشد. این سایه به اندازهای پررنگ بود که اعتراض گسترده و توأم با عصبانیت اپوزیسیون خارج کشور و مدعیان فراری اصلاحات را در پی داشت.
جریانات و گروههای یاد شده، از اعلام برائت گزینههای پیشنهادی آقای روحانی نسبت به فتنه 88 با عنوان «پشت پا زدن همزمان» آنها به جنبش سبز(!) و موسوی و خاتمی و کروبی یاد کرده و با ادبیات شناختهشده و بیادبانه خود آنان را نواخته بودند!
فضای ضد فتنه حاکم بر جلسات 4 روزه رسیدگی به صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی به همان اندازه که دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها را به خشم آورده است برای مردمی که در اعتراض به فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، حماسه پرشور و بینظیر 9 دی را آفریده و از آن پس نیز بر خیانت فتنهگران و اعلام نفرت از آنان تأکید ورزیده بودند، امیدآفرین بود و به وضوح حکایت از آن داشت که آثار و ثمرات جهاد مقدس آنان با سران و اصحاب داخلی و خارجی فتنه 88 نه فقط کمرنگ نشده بلکه دامنه و ضریب تأثیر آن نیز گستردهتر شده و فزونی یافته است.
2- اگرچه شرکت و حضور برخی از سران و عوامل دستاندرکار فتنه 88 در انتخابات، اعتراف صریح آنان به دروغ بودن ادعای تقلب و خیانت بزرگی بود که در جریان فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 مرتکب شده بودند ولی علیرغم این اعتراف عملی، از اعتراف رسمی و شفاهی یا مکتوب به آن خیانت آمیخته به دروغ خودداری میکردند و در حالی که به گواهی اسناد و گزارشهای موثق در جلسات خصوصی به دروغ بودن ادعای تقلب اعتراف داشتند، مصلحت خویش- بخوانید مصلحت مدیران بیرونی فتنه- را در اعتراف صریح و علنی نمیدانستند! اما، در جریان رسیدگی به صلاحیت وزیران پیشنهادی آقای دکتر روحانی، برخی از وزرا که متهم به همراهی با فتنه بودند ضمن انکار این همراهی و اعلام برائت از فتنه- که در جای خود قابل تقدیر است- بر ادعای تقلب نیز خط بطلان کشیدند. تا آنجا که در دفاع پایانی آقای دکتر روحانی از وزرای پیشنهادی وقتی نوبت به دفاع از آقای عباس آخوندی نامزد وزارت مسکن، راه و شهرسازی رسید، گفت «ایشان -آقای آخوندی- این شهامت را داشت که در آن سالهای حساس در حضور مقام معظم رهبری بگوید که در انتخابات تقلب نشده است، نه تنها تقلب نشده است، بلکه در انتخابات ایران امکان تقلب نیز وجود ندارد.».
آقای آخوندی در انتخابات سال 88 از اعضای اصلی ستاد میرحسین موسوی بود و با همین عنوان نیز همراه چند تن دیگر از اعضای آن ستاد و اعضای ستاد سایر نامزدها به محضر رهبرمعظم انقلاب رفته و در آنجا با صراحت امکان هرگونه تقلب در انتخابات را که کلید واژه فتنه بود، نفی کرده بود ولی اعتراف ایشان در فضای عمومی کشور انعکاس نیافته بود و آقای دکتر روحانی با توجه به فضای حاکم بر نگاه نمایندگان مردم میدانست که احتمال ادعای تقلب از سوی آقای آخوندی میتواند موثرترین عامل در رویکرد منفی نمایندگان به ایشان باشد، از این روی با هوشمندی به نفی تقلب از سوی آخوندی در محضر حضرت آقا اشاره کرد که رأی اعتماد نمایندگان مردم به ایشان را در پی داشت.
نفی صریح ادعای تقلب از سوی برخی وزرای پیشنهادی که به همراهی با فتنه متهم بودند و اظهارات آقای دکتر روحانی در دفاع از وزیرمسکن، راه و شهرسازی میخ دیگری بود که در یک جلسه رسمی و با حضور نمایندگان مردم بر تابوت فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 کوبیده میشد و از بیاعتباری و سقوط سران و عوامل فتنه 88 حکایت میکرد. این نکته نیز با اعتراض شدید و گسترده جریانات ضدانقلاب بیرونی و رسانههای بیگانه که «تقلب در انتخابات»! کلید واژه کودتای مخملی مورد حمایت آنها بود، روبرو شد و برخی وزرای پیشنهادی را به باد اعتراض و انتقاد گرفتند که چرا تقلب در انتخابات ریاستجمهوری 88 را نفی کردهاند!
3- یکی از نکات برجسته دیگر که در جریان بحثهای داغ 4 روزه برای رسیدگی به صلاحیت وزرای پیشنهادی به وضوح قابل دیدن بود آن که برخلاف ادعاهای پرسرو صدای مدعیان اصلاحات که اصرار داشتند خود را پیروز انتخابات اخیر نشان بدهند، وابستگی وزرای پیشنهادی به «جبهه اصلاحات» یک «امتیاز منفی» تلقی میشد و نه فقط وزیران پیشنهادی، بلکه اعضای فراکسیون اقلیت نمایندگان مدعی اصلاحات نیز به گونهای کاملا محسوس اصرار داشتند که هیچیک از وزرای پیشنهادی را در پیوند با جبهه اصلاحات معرفی نکنند. این نکته به وضوح از اعتراف مدعیان اصلاحات به فقدان پایگاه مردمی این جبهه حکایت میکرد و حاکی از آن که میدانستند اشاره به هرگونه رابطه و پیوند برخی وزرای پیشنهادی به جبهه اصلاحات میتواند به عنوان یک مانع جدی، از رأی اعتماد نمایندگان مردم به آنها جلوگیری کند. خودداری از اشاره به رابطه وزیران پیشنهادی با جبهه اصلاحات به اندازهای محسوس بود که برآشفتگی و عصبانیت شدید رسانههای بیگانه و سایتهای وابسته به اپوزیسیون را در پی داشت و از جمله، سایت صهیونیستی «بالاترین» که تحت مدیریت مستقیم منوشهامیر اداره میشود با دلخوری و به ملامت نوشت «نه حسن روحانی و نه هیچیک از وزیران پیشنهادی حرفی از اصلاحات به میان نیاوردند و درباره عضویت چند تن از گزینههای روحانی در جبهه اصلاحات سخن نگفتند»! همین سایت در گزارش دیگری نوشت «دفاعیات وزرای روحانی به سرمقاله کیهان شبیه بود(!) همه آنها خود را سرباز رهبر ایران معرفی کردند. و روحانی گفت در انتخاب اعضای کابینهاش، هماهنگی با نظرات [آیتالله] خامنهای را در نظر داشته است و...»
گفتنی است فقط در یک مورد آقای دکتر روحانی به هنگام دفاع از وزرای پیشنهادی یکی از آنها را با عنوان «اصلاحطلب» معرفی کرد و نتیجه آن که این وزیر پیشنهادی نه فقط از رأی اعتماد مجلس برخوردار نشد بلکه در میان 3 وزیری که با رأی عدم اعتماد نمایندگان مردم روبرو شدند، کمترین رأی مثبت را کسب کرد.
با توجه به نکات فوقالذکر که برگرفته از جلسات علنی و 4 روزه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی است به جرأت میتوان نتیجه گرفت که مجموعه اظهارات نمایندگان موافق و مخالف و نظرات اعلام شده وزرای پیشنهادی در برائت از فتنه 88، اعتراف به دروغ بودن تقلب، پشت کردن آشکار به جبهه اصلاحات، استفاده از گفتمان اصولگرایانه و تاکید بر آموزههای اصیل اسلام و انقلاب و نظام، پیروزی بزرگ دیگری برای گفتمان اصولگرایی است و این نظر پیش گفته را تائید میکند که در انتخابات خرداد 92 اگرچه نامزدهای جبهه اصولگرا- به مفهوم سیاسی و تشکیلاتی آن- پیروز نبودهاند ولی «گفتمان اصولگرایی» پیروز قطعی انتخابات بوده است. و دراینباره، باز هم گفتنیهایی هست.
در پایان روز پنجشنبه 24 مردادماه جاری، در پی 4 روز پرکار که از دوشنبه تا پنجشنبه هفته گذشته در صحن علنی مجلس شورای اسلامی ادامه داشت و با بحثهای داغ و پردامنه نمایندگان موافق و مخالف درباره صلاحیت وزرای پیشنهادی رئیس جمهور محترم همراه بود، رأی مثبت و منفی نمایندگان به صندوقها ریخته شد و نهایتا 15 تن از 18 وزیر پیشنهادی رئیس جمهور محترم از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفتند و 3 وزیر آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فنآوری و ورزش و جوانان از حضور در کابینه آقای دکتر روحانی بازماندند. درباره آنچه طی این 4 روز و در جریان رسیدگی به صلاحیت وزرای پیشنهادی مطرح شده بود و نتیجه نهایی آن، گفتنیهایی هست که به برخی از با اهمیتترین آنها اشاره میکنیم؛
1- تمامی چند وزیر پیشنهادی که متهم به حضور و حمایت از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بودند بدون استثناء -تأکید میشود که بدون استثناء- ضمن انکار حضور و حمایت خود، از فتنه آمریکایی- اسرائیلی یاد شده اعلام دوری و انزجار کردند و با قاطعیت -بعضاً همراه با سوگند- آن ماجرای پلشت را بیرون از دایره اسلام و انقلاب و نظام دانسته و بر وفاداری خود به امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و پیروی از خط ترسیم شده از سوی ایشان تأکید ورزیدند. این تأکید و اصرار اکید که گاه با اشاره به مستنداتی نیز همراه بود، صرفنظر از میزان انطباق آن با واقعیت، نشانه و گواه آن است که فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 در سیاهترین و بدنامترین نقطه تاریخ این مرز و بوم دفن شده تا آنجا که کمترین نشانه از پیوند و رابطه با سران و اصحاب فتنه میتواند نفرت و انزجار مردم را در پی داشته باشد و معدود افرادی که به همراهی با آنان متهم شده بودند نیز، خوشنامی خود را در اعلام برائت از سران رسوا و اصحاب بدنام آن فتنه آمریکایی- اسرائیلی میدانند.
برائت از فتنه 88 که میتوان از آن با عنوان پوزش صریح و یا تلویحی متهمان به حضور در فتنه یاد کرد، یکی از برجستهترین موضوعاتی بود که در طول 4 روز بحث و بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی سایه پررنگ آن بر تمامی اظهارات نمایندگان موافق و مخالف و گزینههای معرفی شده به وضوح احساس میشد. این سایه به اندازهای پررنگ بود که اعتراض گسترده و توأم با عصبانیت اپوزیسیون خارج کشور و مدعیان فراری اصلاحات را در پی داشت.
جریانات و گروههای یاد شده، از اعلام برائت گزینههای پیشنهادی آقای روحانی نسبت به فتنه 88 با عنوان «پشت پا زدن همزمان» آنها به جنبش سبز(!) و موسوی و خاتمی و کروبی یاد کرده و با ادبیات شناختهشده و بیادبانه خود آنان را نواخته بودند!
فضای ضد فتنه حاکم بر جلسات 4 روزه رسیدگی به صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی به همان اندازه که دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها را به خشم آورده است برای مردمی که در اعتراض به فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، حماسه پرشور و بینظیر 9 دی را آفریده و از آن پس نیز بر خیانت فتنهگران و اعلام نفرت از آنان تأکید ورزیده بودند، امیدآفرین بود و به وضوح حکایت از آن داشت که آثار و ثمرات جهاد مقدس آنان با سران و اصحاب داخلی و خارجی فتنه 88 نه فقط کمرنگ نشده بلکه دامنه و ضریب تأثیر آن نیز گستردهتر شده و فزونی یافته است.
2- اگرچه شرکت و حضور برخی از سران و عوامل دستاندرکار فتنه 88 در انتخابات، اعتراف صریح آنان به دروغ بودن ادعای تقلب و خیانت بزرگی بود که در جریان فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 مرتکب شده بودند ولی علیرغم این اعتراف عملی، از اعتراف رسمی و شفاهی یا مکتوب به آن خیانت آمیخته به دروغ خودداری میکردند و در حالی که به گواهی اسناد و گزارشهای موثق در جلسات خصوصی به دروغ بودن ادعای تقلب اعتراف داشتند، مصلحت خویش- بخوانید مصلحت مدیران بیرونی فتنه- را در اعتراف صریح و علنی نمیدانستند! اما، در جریان رسیدگی به صلاحیت وزیران پیشنهادی آقای دکتر روحانی، برخی از وزرا که متهم به همراهی با فتنه بودند ضمن انکار این همراهی و اعلام برائت از فتنه- که در جای خود قابل تقدیر است- بر ادعای تقلب نیز خط بطلان کشیدند. تا آنجا که در دفاع پایانی آقای دکتر روحانی از وزرای پیشنهادی وقتی نوبت به دفاع از آقای عباس آخوندی نامزد وزارت مسکن، راه و شهرسازی رسید، گفت «ایشان -آقای آخوندی- این شهامت را داشت که در آن سالهای حساس در حضور مقام معظم رهبری بگوید که در انتخابات تقلب نشده است، نه تنها تقلب نشده است، بلکه در انتخابات ایران امکان تقلب نیز وجود ندارد.».
آقای آخوندی در انتخابات سال 88 از اعضای اصلی ستاد میرحسین موسوی بود و با همین عنوان نیز همراه چند تن دیگر از اعضای آن ستاد و اعضای ستاد سایر نامزدها به محضر رهبرمعظم انقلاب رفته و در آنجا با صراحت امکان هرگونه تقلب در انتخابات را که کلید واژه فتنه بود، نفی کرده بود ولی اعتراف ایشان در فضای عمومی کشور انعکاس نیافته بود و آقای دکتر روحانی با توجه به فضای حاکم بر نگاه نمایندگان مردم میدانست که احتمال ادعای تقلب از سوی آقای آخوندی میتواند موثرترین عامل در رویکرد منفی نمایندگان به ایشان باشد، از این روی با هوشمندی به نفی تقلب از سوی آخوندی در محضر حضرت آقا اشاره کرد که رأی اعتماد نمایندگان مردم به ایشان را در پی داشت.
نفی صریح ادعای تقلب از سوی برخی وزرای پیشنهادی که به همراهی با فتنه متهم بودند و اظهارات آقای دکتر روحانی در دفاع از وزیرمسکن، راه و شهرسازی میخ دیگری بود که در یک جلسه رسمی و با حضور نمایندگان مردم بر تابوت فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 کوبیده میشد و از بیاعتباری و سقوط سران و عوامل فتنه 88 حکایت میکرد. این نکته نیز با اعتراض شدید و گسترده جریانات ضدانقلاب بیرونی و رسانههای بیگانه که «تقلب در انتخابات»! کلید واژه کودتای مخملی مورد حمایت آنها بود، روبرو شد و برخی وزرای پیشنهادی را به باد اعتراض و انتقاد گرفتند که چرا تقلب در انتخابات ریاستجمهوری 88 را نفی کردهاند!
3- یکی از نکات برجسته دیگر که در جریان بحثهای داغ 4 روزه برای رسیدگی به صلاحیت وزرای پیشنهادی به وضوح قابل دیدن بود آن که برخلاف ادعاهای پرسرو صدای مدعیان اصلاحات که اصرار داشتند خود را پیروز انتخابات اخیر نشان بدهند، وابستگی وزرای پیشنهادی به «جبهه اصلاحات» یک «امتیاز منفی» تلقی میشد و نه فقط وزیران پیشنهادی، بلکه اعضای فراکسیون اقلیت نمایندگان مدعی اصلاحات نیز به گونهای کاملا محسوس اصرار داشتند که هیچیک از وزرای پیشنهادی را در پیوند با جبهه اصلاحات معرفی نکنند. این نکته به وضوح از اعتراف مدعیان اصلاحات به فقدان پایگاه مردمی این جبهه حکایت میکرد و حاکی از آن که میدانستند اشاره به هرگونه رابطه و پیوند برخی وزرای پیشنهادی به جبهه اصلاحات میتواند به عنوان یک مانع جدی، از رأی اعتماد نمایندگان مردم به آنها جلوگیری کند. خودداری از اشاره به رابطه وزیران پیشنهادی با جبهه اصلاحات به اندازهای محسوس بود که برآشفتگی و عصبانیت شدید رسانههای بیگانه و سایتهای وابسته به اپوزیسیون را در پی داشت و از جمله، سایت صهیونیستی «بالاترین» که تحت مدیریت مستقیم منوشهامیر اداره میشود با دلخوری و به ملامت نوشت «نه حسن روحانی و نه هیچیک از وزیران پیشنهادی حرفی از اصلاحات به میان نیاوردند و درباره عضویت چند تن از گزینههای روحانی در جبهه اصلاحات سخن نگفتند»! همین سایت در گزارش دیگری نوشت «دفاعیات وزرای روحانی به سرمقاله کیهان شبیه بود(!) همه آنها خود را سرباز رهبر ایران معرفی کردند. و روحانی گفت در انتخاب اعضای کابینهاش، هماهنگی با نظرات [آیتالله] خامنهای را در نظر داشته است و...»
گفتنی است فقط در یک مورد آقای دکتر روحانی به هنگام دفاع از وزرای پیشنهادی یکی از آنها را با عنوان «اصلاحطلب» معرفی کرد و نتیجه آن که این وزیر پیشنهادی نه فقط از رأی اعتماد مجلس برخوردار نشد بلکه در میان 3 وزیری که با رأی عدم اعتماد نمایندگان مردم روبرو شدند، کمترین رأی مثبت را کسب کرد.
با توجه به نکات فوقالذکر که برگرفته از جلسات علنی و 4 روزه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی است به جرأت میتوان نتیجه گرفت که مجموعه اظهارات نمایندگان موافق و مخالف و نظرات اعلام شده وزرای پیشنهادی در برائت از فتنه 88، اعتراف به دروغ بودن تقلب، پشت کردن آشکار به جبهه اصلاحات، استفاده از گفتمان اصولگرایانه و تاکید بر آموزههای اصیل اسلام و انقلاب و نظام، پیروزی بزرگ دیگری برای گفتمان اصولگرایی است و این نظر پیش گفته را تائید میکند که در انتخابات خرداد 92 اگرچه نامزدهای جبهه اصولگرا- به مفهوم سیاسی و تشکیلاتی آن- پیروز نبودهاند ولی «گفتمان اصولگرایی» پیروز قطعی انتخابات بوده است. و دراینباره، باز هم گفتنیهایی هست.
منظورم حق الناس که به گردنتون میاد
شما موقع بحث خوش اخلاقید ولی خلق و خوی بکش بکش دارید و اینجاست که میگه خدا رو شکر که به .... شاخ نداده
دست قلمت خوبه عزیزم
ادامه بده
ما هستیم
فقط از مشایی حمایت کن چهرسال دیگه به کار میات
مگه 9 دی چشم فتنه را درنیاوردین!!!
این حرفها از سر ترس و استیصاله، به کوری چشم اقتدارگرایان جنبش زنده و پویاست و خاری در چشم شماها.
1- اینجانب چهار پیش به آقای موسوی رای دادم و هنوز از رای خودم دفاع میکنم اما از عملکرد ایشان بعد از اعلام نتایج و اعلام نظر رهبری خیر.
2- اینجانب به عنوان یک ایرانی که ارزویش سرافرازی و سربلندی ایران و اسلام است به به نوبه خود ابتدا از ملت بزرگ ایران که در انتخاب 24 خرداد شرکت و با شرکت خودشان باعث ناامیدی همه انانی شدند که ایران سربلند را نمیخواهند و به دولت منتخب و به آقای روحانی رییس جمهور محترم از انتخاب وزیران معتدل متخصص و متعهد در این شرایط حساس و از مجلس محترم که نهایت همکاری را در رای اعتماد به وزرای پیشنهاد داشت از همه ممنون و متشکرم و آرزوی روزهایی بهتر و بهتر برای ایرانی اباد و شاد و سربلند را دارم
3- از اقای شریعتمداری هم متشکریم که بالاخره رضایت دادند که که لاشه فتنه را به خاک بسپاریم. اما یادمان باشد تب کردن برای بدن بد نیست که هیچ بلکه برای انسانهای عاقل نشانه وجود بیماری در بدن است که باید هرچه سریعتر به دنبال بهبود و تقویت بدن بود ..
4- و شما دوست عزیز که ارزوی مرگ یک ایرانی مسلمان و معتقد را کرده اید. اینرا بدانید شریعتمداری و شریعتمداری ها تندرو هستند اما نه وطن فروشند و نه انقدر از انسانیت بدورند که ارزوی مرگ یک هموطنشان ولو مخالف باشد را داشته باشند. یادتان باشد به قول مرحوم شریعتی همیشه پای اسناد خیانت به این مرز و بوم ملک و ملت را روشنفکران امضا کردنه اند و نه روحانیان و آخوندها...
جناب سرمقاله نویس ولایتمدار فعلا به این خیال باش ولی این نکته رابدون که باز ورق برمیگرده!!
دکتر روحانی از آقایان میلی منفرد و نجفی در معاونت وزارت آموزش و پرورش و علوم استفاده خواهد کرد و هر وزیری که معرفی کنه دقیقا برنامه این آقایان را اجرا میکنه و به قولی وزیر در سایه هستند!
دست آخر هم اگر لازم باشه روحانی ،دکتر عارف را به عنوان وزیر علوم به مجلس معرفی میکند تا حال این مقدس نمایان تازه به دوران رسیده و کاسبان فتنه بیشتر جا بیاد.
صراط ممنونم نظرم را منتشر کنی !
حالا فهمیدم کیهان جز کاسبی فتنه چیزی در چنته نداره بگه متاسفم برای این روزنامه عبوس!!
به این گروه می گوییم:شورای نگهبان این اشخاص را تایید صلاحیت کرده است و فعالیت در ستادها ایراد ومانعی ندارد
لکن این گروه بر افراط خود پافشاری می کند و این پاسخ را قبول نمی کند
حتی اگر شخصی بخواهد در مورد فتنه۸۸ فکر کند به آن شخص را سریعاً برچسب فتنه گر را می زنند و فتنه را چماقی کرده اند که هرکس مخالف آنها بود فتنه گر بنامنند
امام على علیه السلام : بزودى درباره من دو گروه هلاک شوند: دوستدار افراطى که دوستى ، او را به ناحق کشاند و دشمن افراطى که دشمنى ، او را به ناحق بَرَد. و بهترین حالت مردم درباره من راه میانه است. پس این راه را در پیش گیرید.(میزان الحکمه
در مقابل این حربه، ناظران بابصیرت و عمارهای واقعی باید روشنگری می کردند و صف «فتنه گران» را از «معترضان» جدا می ساختند. به اعتراض و مطالبه معترضان گوش می دادند و به سوالات و اعتراضات آنها پاسخ قانع کننده می دادند و حتی بر اساس موارد نقدها و اعتراضهای صحیح و منطقی، تلاش می کردند رفتار حکومت اصلاح و اشتباهات جبران شود.
این همان راهبرد «دفع حداقلی و جذب حداکثری» و «بصیرت افزایی» است که رهبری بارها و بارها در آن زمان مطرح کردند. اما بسیاری از مدعیان مبارزه با فتنه و قریب به اتفاق کسانی که امروز رقبای سیاسی و مخالفین خود را به فتنه گری و سکوت در برابر فتنه متهم می کنند، نه تنها در کوران فتنه تلاشی برای روشنگری فضا و توجیه و اقناع و جذب معترضان نکردند، بلکه اغلب، عکس استراتژی رهبری عمل کردند. یعنی «دفع حداکثری و جذب حداقلی»
برای نمونه، سایت ارگان گروه پایداری که همیشه خود را مدعی مبارزه با فتنه و منتقدان دولت سابق را فتنه گر یا ساکت فتنه می خواند، در طول سال ۸۸ مرور کنید. پراست از اهانت به معترضین به نتیجه انتخابات و خواسته هایشان. این برادران تصور می کردند و هنوز هم تصور می کنند که بصیرت افزایی و عمارگری یعنی فحش دادن به موسوی و کروبی و مونتاژ عکس این دو با عکس رجوی! در حالی که این کار دقیقاً در راستای خواست فتنه گران بود چرا که «معترضان» را عصبانی می کرد و بسوی «فتنه گران» هل می داد. در آن مقطع حساس، وظیفه وفاداران به نظام و عمارهای واقعی این بود که صف معترضان را از فتنه گران جدا کنند، اما این خودعمارپندارهای بي تدبیر، با رفتارشان دقیقا معکوس عمل می کردند.
برادران جبهه پایدار که از فتنه برای عملیات پارلمانی و سیاسی خود چماقی ساخته اند، بفرمایند و نشان دهند در کوران فتنه کجا بصیرت افزایی کردند؟ کجا حرف معترضان را استماع کردند؟ کجا یک نفر از معترضان را اقناع کردند و به قطار انقلاب برگرداندند؟ آیا اصولا جز لگد زدن به شکاکان و بیرون کردن غیرخودی ها از قطار انقلاب هنر دیگری هم دارند؟!
حقیقت تلخ این است که این آقایان نه بلدند با بخش خاکستری و شبه دار جامعه ارتباط برقرار کنند و نه ظاهراً ضرورتی برای این کار احساس می کنند. از نظر آنها، همه باید سفید باشند آن هم سفید مطابق سلیقه آنها و گرنه، سیاه هستند. خاکستری هم چون سفید نیست پس سیاه است و اگر خواست فعالیت اجتماعی- سیاسی کند باید با چماق فتنه چنان به سرش کوفت تا دیگر از این غلطها نکند.
بهرحال نوچه های هاشمی دستشون یه جا بند شد!!
سران فتنه
کودتای مخملی
فتنه گران
حال آدم از این کلمات به هم میخوره
چرا تمومش نمیکنید. چی بوده این سال 88 که هنوز دل افراطی ها خنک نشده . اگه واقعا فتنه شده چرا تکلیف سرانش رو مشخص نمیکنید ؟ چرا دادگاهیشون نمیکنید؟ بذارید برا همه معلوم شه اتهامشون چیه .