صراط: هر سال در ماه مبارك رمضان، عمده ادارات و مراكز دولتي، سفرههاي رنگين و
پرخرج افطار پهن ميكنند. از مدتها قبل با سالنها و رستورانهاي
گرانقيمت قرارداد بسته و هيچكس هم نميداند ثمره اين هزينههاي بيدر و
پيكر چيست. شك نيست كه در ديانت ما به اطعام روزهداران سفارش فراوان شده
است اما نه با پول مردم. اغلب هم اين محافل به يك شب و دو شب ختم نميشود.
در نوبتهاي متوالي افراد و چهرههاي متفاوتي دعوت ميشوند. در این مراسم
بسیار پولها خرج میشود و بسیار صورتحسابها از جیب بیتالمال پرداخت
میگردد.
مهمترين ايراد اين محافل چنانكه آمد، تزئيني بودن آن است. عدهاي شناخته و ناشناخته، از دور و نزديك به مهماني ادارهاي دعوت ميشوند، ميآيند پشت ميزهاي رنگارنگ و لبريز از اطعمه و اشربه! مينشينند، غذاي مفصلي با بودجه آن اداره نوش جان ميكنند و ميروند پي كارشان. نتيجه؟! شايد برخي دوستان يكديگر را ببينند و برخي ديدارها تازه شود. حداکثر گعدهای زده و هر کس به راه خود میرود.
به راستي اگر مديراني كه دستور انجام اين محافل را ميدهند، در ثواب و خيرات و مبرات آن ميانديشند، لطف كنند از جيب مبارك هزينههاي آن را بپردازند تا اين خير تام و تمام نصيب شخص خودشان شود. همه ساله در اين ايام خيليها در اين باره مينويسند و تذكر ميدهند و با كمال تاسف باز در بر همان پاشنه ميچرخد. نگارنده همين سطور كه دستش به هيچ كجاي قدرت در اين سرزمين بند نيست، هنوز به رمضان نرسيده، براي چندين شب آن دعوت به افطاري شده و ... تو خود اوضاع مديران ارشد را قياس كن! يك نكته ديگر نيز علاوه بر آنچه آمد همين است كه نيروهاي پايين دست كمتر در چنين مهمانيهايي جاي دارند.
رفته رفته اين كار به نوعي فخرفروشي و نمايش حوزه قدرت بدل شده چه آنكه نيتش صاف است، راههاي بهتري براي هزينه كرد پول مردم در حوزه مديريتياش مييابد.
آنچه آمد بدان معنا نيست كه نگاه همه مديران به جلسات افطاري مجموعههايشان از سرخودنمايي و امثالهم است. بسياري هم شايد بهراستي نيت خير داشته باشند اما علت رفتن بهسوي اين خير و تكرار سالانه آن، عادت شدن اين رويه در مملكت است. اين است كه مشكل دارد، يعني شيوع عادتي كه نميدانيم چه كساني و به چه دليلي به آن دامن زده و از كيسه مردم خرج آن كردهاند و حالا نيز حتي بهقصد خير تكرارش ميكنيم در حالي كه مفاد و ضرارش را نميسنجيم. در حالي كه از خود نميپرسيم بهعنو ان مدير اين اداره، آيا شرعا اجازه خرج بودجهاي كه در ضروريترين طرحها به آن نيازمنديم و دست بر قضا اين روزها خيلي هم كم داريم را در سفرههاي رنگارنگ افطاري و براي مهمانانمان داريم يا خير؟
مهمترين ايراد اين محافل چنانكه آمد، تزئيني بودن آن است. عدهاي شناخته و ناشناخته، از دور و نزديك به مهماني ادارهاي دعوت ميشوند، ميآيند پشت ميزهاي رنگارنگ و لبريز از اطعمه و اشربه! مينشينند، غذاي مفصلي با بودجه آن اداره نوش جان ميكنند و ميروند پي كارشان. نتيجه؟! شايد برخي دوستان يكديگر را ببينند و برخي ديدارها تازه شود. حداکثر گعدهای زده و هر کس به راه خود میرود.
به راستي اگر مديراني كه دستور انجام اين محافل را ميدهند، در ثواب و خيرات و مبرات آن ميانديشند، لطف كنند از جيب مبارك هزينههاي آن را بپردازند تا اين خير تام و تمام نصيب شخص خودشان شود. همه ساله در اين ايام خيليها در اين باره مينويسند و تذكر ميدهند و با كمال تاسف باز در بر همان پاشنه ميچرخد. نگارنده همين سطور كه دستش به هيچ كجاي قدرت در اين سرزمين بند نيست، هنوز به رمضان نرسيده، براي چندين شب آن دعوت به افطاري شده و ... تو خود اوضاع مديران ارشد را قياس كن! يك نكته ديگر نيز علاوه بر آنچه آمد همين است كه نيروهاي پايين دست كمتر در چنين مهمانيهايي جاي دارند.
رفته رفته اين كار به نوعي فخرفروشي و نمايش حوزه قدرت بدل شده چه آنكه نيتش صاف است، راههاي بهتري براي هزينه كرد پول مردم در حوزه مديريتياش مييابد.
آنچه آمد بدان معنا نيست كه نگاه همه مديران به جلسات افطاري مجموعههايشان از سرخودنمايي و امثالهم است. بسياري هم شايد بهراستي نيت خير داشته باشند اما علت رفتن بهسوي اين خير و تكرار سالانه آن، عادت شدن اين رويه در مملكت است. اين است كه مشكل دارد، يعني شيوع عادتي كه نميدانيم چه كساني و به چه دليلي به آن دامن زده و از كيسه مردم خرج آن كردهاند و حالا نيز حتي بهقصد خير تكرارش ميكنيم در حالي كه مفاد و ضرارش را نميسنجيم. در حالي كه از خود نميپرسيم بهعنو ان مدير اين اداره، آيا شرعا اجازه خرج بودجهاي كه در ضروريترين طرحها به آن نيازمنديم و دست بر قضا اين روزها خيلي هم كم داريم را در سفرههاي رنگارنگ افطاري و براي مهمانانمان داريم يا خير؟