«خدا رحم كرد اينجا ورزش است»!
چه كسي گفته كه حتماً بايد نوشته مقدمه، مطلب و موخره و نتيجهگيري داشته باشد؟ يك نوشته ميتواند همه اينها را داشته باشد اما در عين حال از درون آن چيزي بيرون نيايد. بالعكس نوشتهاي هم ميتواند هيچكدام از اينها را نداشته و بلكه فقط يك خط باشد اما يك خطي كه دريايي از معاني درون آن نهفته است. كلمات بزرگان از اين جنس است و ميتوان دريايي را در قطرهاي ديد.
کد خبر : ۹۱۳۰۵
به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ غلامحسین شعبانی در اين مجال قصد دارد فقط چند نكته را طرح و نتيجهگيري را برعهده خود شما واگذارد تا هرگونه كه ميخواهيد قضاوت كنيد فقط به اين نكته اكتفا ميكند كه واقعاً وقتي در ورزش اوضاع اينچنين است در ديگر حوزهها چه خبر است؟ و تصديق كنيد كه خدا رحم كرد اينجا ورزش است.
1ـ در اخبار آمده بود كه كار رئيس فدراسيون فوتبال به اوين و بازجويي و قرار صادر كردن كشيده شده است. حالا اينكه دليل چيست و چه مسائلي پس پرده است بر صاحب اين قلم پوشيده است. اما همين چند روز قبل خبر آمد كه مشاور جوان فدراسيون فوتبال كه زماني هم مشاور فدراسيون كشتي بوده بازداشت شده است. در كنار اينها باز هم خبر آمد كه رئيس يكي ديگر از فدراسيونها بازداشت شد. حالا اينها را بگذاريد در كنار ادعاهاي برخي مسئولين ورزش كه راجع به موادمخدر و رئيس يك فدراسيون اعلام كردند و اينكه به دليل اختلافات بوجود آمده يكي از موفقترين رؤساي فدراسيونها را ممنوعالخروج كرده و ببينيد در سطح بالاي مديريتي ورزش چه ميگذرد؟
2ـ بعد از غوغايي كه راجع به تعليق به پا شده و نگرانيهايي كه راجع به اين موضوع وجود دارد تازه خبر رسيده كه اين موضوع بيش از دو سال پيش مطرح بوده و آقايان بنا به مصالحي كه حتماً فقط خودشان آن را ميدانستند راجع به آن سكوت كرده و حالا در آستانه انتخابات كميته ملي المپيك صداي آن را درآوردهاند. هيچ كس هم حق ندارد از مسئولان كميته ملي المپيك و خصوصاً نايب رئيس اول آن كه همان زمان عدهاي را براي اصلاح اساسنامه دور خود جمع كرد بپرسد چرا همان روز اين موضوع را اعلام نكرديد تا حساسيتها از همان هنگام برانگيخته شود! و اينكه حاصل آن اجتماع چه بوده و چرا در اين دو سال هيچ اتفاقي نيافتاده است تا كارها به اين لحظات آخر بكشد و خطر تعليق تا بيخ گلوي ما بيايد؟ نكنه خدايي ناكرده دليل اين باشد كه آن روز خطري مقام آقايان را تهديد نميكرد اما امروز...
3ـ در ورزشگاه شهيد عضدي رشت، اتفاقاتي ميافتد و تماشاگران رفتاري از خود بروز ميدهند كه براي جامعه ورزش عادت كرده به دشنام اسباب حيرت ميشود. آري در شرايطي كه ديگر فحاشي و اهانت به تيم مقابل مانند نقل و نبات در ورزشگاهها پخش ميشود و تقريباً ديگر دارد امري عادي به حساب ميآيد، ناگهان در رشت فضا چنان ميشود كه به قول معروف فحاشان ساير ورزشگاهها كم ميآورند و جا ميزنند. برخي از مديران ميزبان هم بجاي تقبيح موضوع و عذرخواهي شروع به توجيه ميكنند كه نخير چنين نبوده و اينها فقط عدهاي خاص بودهاند. حضرات گمان ميكنند كه كم بودن افراد زشتي كار را ميپوشاند. در همين بازي، نوجواني عاشق ورزش جان خود را از دست ميدهد و عنوان ميشود كه آمبولانس در ورزشگاه نبوده (آنها گمان ميكردند كه فقط براي ورزشكاران هستند و در نتيجه بلافاصله بعد از بازي ورزشگاه را ترك كردند) از آن سو مسئولان ورزشگاه ميگويند اين اتفاق در خارج از ورزشگاه افتاده است و اين چنين جان يك نوجوان ميان اين كش و قوسها به سادگي از دست ميرود تا مشخص شود ارزش جان يك انسان نزد ما چقدر است؟
4ـ عادل فردوسيپور در برنامه 90، هدايتي را بخاطر دادن جايزه به علي كريمي شومن معرفي ميكند. هدايتي طي نامهاي ضمن حمله به عادل فردوسيپور طعنههايي هم به ديگران ميزند. او خود فردوسيپور را شومن معرفي كرده و ميگويد كه اين يك سناريو است و در ضمن ميگويد كه چرا به ديگران كه از بيتالمال براي تبليغ خود خرج ميكنند و در فكر انتخابات رياست جمهوري هستند حرفي نميزند. موضوع با واكنش رويانيان مواجه ميشود و ميگويد نميخواهم بگويم كه آقاي هدايتي اين پولها را از كجا آورده و چرا خرج ميكند؟ خلاصه كلام آنكه هدايتي به رويانيان و رويانيان به هدايتي با زبان بيزباني اتهاماتي را وارد ميكنند. و ما حيران كه چطور اين آقايان اينگونه از يكديگر خبر دارند، اما مقامات مسئول گويا اصلاً از اين ماجراها خبر ندارند.
همين چهار مورد كافي است تا بگويم تصور كنيد كه آنچه اتفاق افتاده در ساير عرصههاي اقتصادي و اجتماعي نيز بوجود آيد آنوقت ببينيد چه وضعيتي پيش ميآيد. به عنوان مثال فكر كنيد در عرصه اجتماعي جان شهروندان همانقدر بيارزش شود كه در ورزشگاه است. در عرصه اقتصادي مانند داستان آقايان هدايتي و رويانيان آقايان چيزهايي بدانند و نگويند و مسئولان هم ساكت باشند. در عرصه برنامهريزي مديريت داستان نامه دو سال پيش كميته بينالمللي المپيك و بحث تعليق پيش بيايد و آقايان مدير بخواهند چنين مديريت كنند. در عرصه اجرايي در ساير نهادها هم مانند رؤساي فدراسيونها ناگهان عدهاي زندان بروند و عدهاي احضار شوند و عدهاي ممنوعالخروج شوند. آنوقت خودتان قضاوت كنيد كه كارچگونه ميشود.
همه اينها را كه ميبينيم ميگوييم خدا رحم كرد كه اينجا ورزش است و اين اتفاقات فقط درون آن ميافتد و گرنه با اين شيوه خدا بايد بداد ما ميرسيد.
منبع: فردا