
به گزارش صراط، مشکلات بخش اجتماعی، مدرن سازی صنعتی و تقویت سیستم مالی کشور از این دسته ماموریتها میباشند. در بخش سیاست خارجی نیز گفتند در این زمینه منطقه آسیا اقیانوسیه برای روسیه اولویت خواهد داشت.
والری فادئیف، سردبیر مجله کارشناس و مدیر انستیتوی طراحی اجتماعی گفت دوره اول پوتین به پایان رسیده است. وی در میزگرد ترتیب دادهشده در بنیاد توسعه جامعه مدنی گفت نمودارهای اقتصادی حاصله بعد از سالهای 90 امر چشمگیری بوده است. پوتین از هلاکت روسیه زیر ویرانههای کمونیسم جلوگیری کرد. این مرحله نجات به پایان رسیده است. اینک ما به مبارزه طلبیهای جدید نزدیک میشویم.وی گفت در وهله اول باید مسائل بخش اجتماعی حل شود. توان اقتصادی کشور چنان است که ما در حال حاضر قادر به حل مشکلات اجتماعی و از جمله تأمین آموزش و پرورش رایگان نیستیم. تولید ناخالص ملی ما باید حداقل دو برابر بیشتر از سطح کنونی باشد. وی علاوه بر این گفت صنایع روسیه عقب مانده هستند و خاطر نشان میکند سیستم مالی با مأموریتهای پیش روی روسیه هماهنگ نیست. باید درک شود که نمیشود تمام مشکلات پیش روی کشور را به کمک بودجه فدرال حل کرد. باید توان سیستم مالی کشور بشدت تقویت گردد.بنظر وی مأموریت دیگری که پیش روی روسیه قرار دارد بهرهبرداری از اراضی کشور میباشد. اگر ما از این اراضی عظیم استفاده نکنیم موجودیت مردم زیر سئوال خواهد رفت. »
لئونید پولیاکوف، رئیس کرسی کارشناسی سیاسی عمومی مدرسه عالی اقتصاد 5 مبارزه طلبی کلان داخلی را برشمرد که بنظر وی پوتین با آنها روبرو شده است. وی گفت مبارزه طلبی اول امر شخصی است و به معنی رهبری نوین میباشد. رهبری وی مدت طولانی بر این اساس مشروعیت پیدا میکرد که در هر حال کس دیگری بغیر از وی نیست. این اوضاع نمیتواند بیش از این ادامه یابد، این ذخیره فرسوده شده است. این فرسودگی تنها با شدت یافتن رقابت سیاسی ارتباط ندارد.بنظر وی پوتین باید طی 6 سال آینده بدنبال امکانات جدیدی باشد.
کارشناس سیاسی خاطر نشان میکند مبارزه طلبی دوم "تغییر نخبگان” میباشد. وی گفت جامعه میخواهد نخبگانی که پیرامون رئیس جمهور قرار دارند به حساب بکار گرفتن شخصیتهای حرفهای قادر به حل مأموریتهای کلان تغییر یابند. از این لحاظ پوتین با مأموریت بغرنجی مواجه شده زیرا باید با بعضیها وداع کند.
پولیاکوف از «قشربندی درون اکثریت حامی پوتین» به عنوان مبارزهطلبی سوم یاد کرد. بنظر وی، اکثریتی که پیرامون رئیس جمهور جمع شدهاند بشدت تغییر پیدا میکنند. وی گفت سابقاً این انبوه چندان قشر بندی نشده بود. امروز ما وارد مرحلهای میشویم که در آن قشربندی داخلی در این توده شروع میشود. لذا اینک پوتین باید راههای جدید متحد کردن اکثریت پیرامون خود را پیدا کند و آزمایش مربوط به تأسیس «جبهه مردمی سراسری روسیه» یکی از راههای احتمالی حل این مشکل است.
مبارزه طلبی چهارم با بیجواب ماندن علت فدرال بودن ساختار روسیه ارتباط دارد. وی گفت اگر ما ساختار فدرال را حفظ کنیم و اگر ما درکمیکنیم که استقلال عمل مناطق امری اتفاقی که به ارث گرفتهایم نبوده بلکه امکانی برای توسعه میباشد پس بنظر من فعالیت بزرگی در پیش است. پولیاکوف اعلام نمود مسئله "هویت حل نشده” مبارزه طلبی پنجم و آخر میباشد. وی گفت نمیتوانیم بدون پاسخ به این سئوال که ما چه کسی هستیم، چکار میکنیم و منظور از این کارها چیست به موجودیت خود ادامه دهیم.
ویاچسلاو نیکونوف، رئیس بنیاد «سیاست» معتقد است موضع روسیه در عرصه جهانی در مقایسه با سالهای 90 تقویت شده است. وی گفت امروز روسیه به عنوان یکی از کشورهای قلیل قادر به پیاده کردن بازی مستقل و حفظ استقلال در امور داخلی و بینالمللی استنباط میشود.
وی خاطر نشان میکند یکی از مهمترین تحولات سیاست خارجی روسیه طی سالهای گذشته عقیدتی ساختن آن بوده است. بنظر وی تحلیل گران برجسته غربی مسئله کشاندن روسیه به فضای اروپا و آتلانتیک را مطرح میکنند. روسیه برای اولین بار پس از جنگ دوم جهانی به عنوان شریک مورد نیاز (غرب) میباشد.بنظر نیکونوف روسیه به نزدیکی با غرب علاقمند است. این علاقه در وهله اول با نیازهای مدرنسازی کشور ارتباط دارد.
اینک مرحله تضعیف نسبی غرب آغاز شده است. از سال 2011 غرب کمتر از نصف تولید ناخالص ملی جهان را تولید میکند و مرکز ثقل توسعه جهانی به سوی شرق منتقل میشود.
کارشناس سیاسی نتیجهگیری کرد که از نظر روابط با غرب بازگشت پوتین در وهله اول به این معنی است که ما بر سیاست اروپایی اهمیت بیشتری میدهیم و تأکید بر سیاست آمریکایی کاهش مییابد. اما درباره منطقه آسیا اقیانوسیه ،که امروز بیش از نصف اقتصاد جهانی در آن قرار دارد، باید گفت در ردیف اول قرار میگیرد. نیکونوف با تغییر اصطلاح سیاستمداران چینی گفت روسیه بنظر من میتواند رفتار ژئوپلتیک خود را به این شکل فرمولبندی کند اتکا بر غرب، برقراری ثبات در جنوب و حرکت به شرق.
خبرگزاری ریانووستی روسیه
ترجمه: ایراس
والری فادئیف، سردبیر مجله کارشناس و مدیر انستیتوی طراحی اجتماعی گفت دوره اول پوتین به پایان رسیده است. وی در میزگرد ترتیب دادهشده در بنیاد توسعه جامعه مدنی گفت نمودارهای اقتصادی حاصله بعد از سالهای 90 امر چشمگیری بوده است. پوتین از هلاکت روسیه زیر ویرانههای کمونیسم جلوگیری کرد. این مرحله نجات به پایان رسیده است. اینک ما به مبارزه طلبیهای جدید نزدیک میشویم.وی گفت در وهله اول باید مسائل بخش اجتماعی حل شود. توان اقتصادی کشور چنان است که ما در حال حاضر قادر به حل مشکلات اجتماعی و از جمله تأمین آموزش و پرورش رایگان نیستیم. تولید ناخالص ملی ما باید حداقل دو برابر بیشتر از سطح کنونی باشد. وی علاوه بر این گفت صنایع روسیه عقب مانده هستند و خاطر نشان میکند سیستم مالی با مأموریتهای پیش روی روسیه هماهنگ نیست. باید درک شود که نمیشود تمام مشکلات پیش روی کشور را به کمک بودجه فدرال حل کرد. باید توان سیستم مالی کشور بشدت تقویت گردد.بنظر وی مأموریت دیگری که پیش روی روسیه قرار دارد بهرهبرداری از اراضی کشور میباشد. اگر ما از این اراضی عظیم استفاده نکنیم موجودیت مردم زیر سئوال خواهد رفت. »
لئونید پولیاکوف، رئیس کرسی کارشناسی سیاسی عمومی مدرسه عالی اقتصاد 5 مبارزه طلبی کلان داخلی را برشمرد که بنظر وی پوتین با آنها روبرو شده است. وی گفت مبارزه طلبی اول امر شخصی است و به معنی رهبری نوین میباشد. رهبری وی مدت طولانی بر این اساس مشروعیت پیدا میکرد که در هر حال کس دیگری بغیر از وی نیست. این اوضاع نمیتواند بیش از این ادامه یابد، این ذخیره فرسوده شده است. این فرسودگی تنها با شدت یافتن رقابت سیاسی ارتباط ندارد.بنظر وی پوتین باید طی 6 سال آینده بدنبال امکانات جدیدی باشد.
کارشناس سیاسی خاطر نشان میکند مبارزه طلبی دوم "تغییر نخبگان” میباشد. وی گفت جامعه میخواهد نخبگانی که پیرامون رئیس جمهور قرار دارند به حساب بکار گرفتن شخصیتهای حرفهای قادر به حل مأموریتهای کلان تغییر یابند. از این لحاظ پوتین با مأموریت بغرنجی مواجه شده زیرا باید با بعضیها وداع کند.
پولیاکوف از «قشربندی درون اکثریت حامی پوتین» به عنوان مبارزهطلبی سوم یاد کرد. بنظر وی، اکثریتی که پیرامون رئیس جمهور جمع شدهاند بشدت تغییر پیدا میکنند. وی گفت سابقاً این انبوه چندان قشر بندی نشده بود. امروز ما وارد مرحلهای میشویم که در آن قشربندی داخلی در این توده شروع میشود. لذا اینک پوتین باید راههای جدید متحد کردن اکثریت پیرامون خود را پیدا کند و آزمایش مربوط به تأسیس «جبهه مردمی سراسری روسیه» یکی از راههای احتمالی حل این مشکل است.
مبارزه طلبی چهارم با بیجواب ماندن علت فدرال بودن ساختار روسیه ارتباط دارد. وی گفت اگر ما ساختار فدرال را حفظ کنیم و اگر ما درکمیکنیم که استقلال عمل مناطق امری اتفاقی که به ارث گرفتهایم نبوده بلکه امکانی برای توسعه میباشد پس بنظر من فعالیت بزرگی در پیش است. پولیاکوف اعلام نمود مسئله "هویت حل نشده” مبارزه طلبی پنجم و آخر میباشد. وی گفت نمیتوانیم بدون پاسخ به این سئوال که ما چه کسی هستیم، چکار میکنیم و منظور از این کارها چیست به موجودیت خود ادامه دهیم.
ویاچسلاو نیکونوف، رئیس بنیاد «سیاست» معتقد است موضع روسیه در عرصه جهانی در مقایسه با سالهای 90 تقویت شده است. وی گفت امروز روسیه به عنوان یکی از کشورهای قلیل قادر به پیاده کردن بازی مستقل و حفظ استقلال در امور داخلی و بینالمللی استنباط میشود.
وی خاطر نشان میکند یکی از مهمترین تحولات سیاست خارجی روسیه طی سالهای گذشته عقیدتی ساختن آن بوده است. بنظر وی تحلیل گران برجسته غربی مسئله کشاندن روسیه به فضای اروپا و آتلانتیک را مطرح میکنند. روسیه برای اولین بار پس از جنگ دوم جهانی به عنوان شریک مورد نیاز (غرب) میباشد.بنظر نیکونوف روسیه به نزدیکی با غرب علاقمند است. این علاقه در وهله اول با نیازهای مدرنسازی کشور ارتباط دارد.
اینک مرحله تضعیف نسبی غرب آغاز شده است. از سال 2011 غرب کمتر از نصف تولید ناخالص ملی جهان را تولید میکند و مرکز ثقل توسعه جهانی به سوی شرق منتقل میشود.
کارشناس سیاسی نتیجهگیری کرد که از نظر روابط با غرب بازگشت پوتین در وهله اول به این معنی است که ما بر سیاست اروپایی اهمیت بیشتری میدهیم و تأکید بر سیاست آمریکایی کاهش مییابد. اما درباره منطقه آسیا اقیانوسیه ،که امروز بیش از نصف اقتصاد جهانی در آن قرار دارد، باید گفت در ردیف اول قرار میگیرد. نیکونوف با تغییر اصطلاح سیاستمداران چینی گفت روسیه بنظر من میتواند رفتار ژئوپلتیک خود را به این شکل فرمولبندی کند اتکا بر غرب، برقراری ثبات در جنوب و حرکت به شرق.
خبرگزاری ریانووستی روسیه
ترجمه: ایراس