"صراط ورزشی "- لازم نيست زياد در پيچ و خمهاي فوتبال دقيق شويد، نگاه گذرايي بر آنچه در اين هفتهها ميگذرد هم كاملا مشخص است حادثه و لجبازي چه به روز اين فوتبال ميآورد! از لجبازيهايي كه در راه انتخاب سرمربي تيمهاي بدون سرمربي اتفاق ميافتد بگيريد تا برسيد به لجبازي سرمربي با مديرعامل كه به قيمت سقوط يك تيم تمام ميشود. همين لجبازيهاست كه به وقوع حوادث جبرانناپذيري در فوتبال ميانجامد و هر روز اوضاع را براي فوتباليستها وخيمتر ميسازد!
آخر بازي جلوي ورزشگاه ميبينمت!
تا اين فوتبال حرفهاي شود، موهايمان مثل دندانهايمان سفيد ميشود.
هنوز در اين فوتبال بازيكنان به ياد دوران دبستان و قرار دعوا بيرون
مدرسه، براي رسيدگي به حساب يكديگر بيرون ورزشگاه قرار ميگذارند. درست است
كه در بازي فولاد - صنعت نفت حق مهدي دغاغله اخراج نبود و داور به اشتباه
تصور كرد كه او به مهدي نوري فحاشي كرده است اما شايد خيلي جالب نبود كه
بعد از درگيري در بازي، دغاغله از نوري بخواهد بيرون ورزشگاه منتظر بماند
تا حسابش را كف دستش بگذارد!
البته در هفته نهم هم چنين اتفاقي براي فرزاد حسينخاني در مس افتاد و شايد آخرين بار هم نباشد كه شاهد چنين رفتارهايي هستيم!
هر كس سر جاي خودش!
چه اصراري است كه بخواهيم در نبود كسي سر جاي او بنشينيم؟! باور كنيد
اگر جاي او خالي باشد خيلي بهتر از اين است كه براي خالي نبودن عريضه، پر
شود! اينجا هم حكايت خليل صالحي است كه اصرار داشت تا زمان انتخاب سرمربي،
در نقش مديرعامل - سرمربي ظاهر شود. درست است كه او در زمان خود سرمربي
خوبي بوده اما حالا يك مديرعامل خوب است و دليلي ندارد بعد از گذشت سالها
باز هم بخواهد تواناييهاي قديمياش در مربيگري را بيازمايد و اينطوري به
فولاد ببازد ... آن هم در شرايطي كه علي فيروزي را با وجود اينكه تيمش در
ليگ دسته دو مسابقه داشت با وعده سرمربيگري به اهواز كشاند تا بازي فولاد -
صنعت نفت را ببيند اما حضور فيروزي هيچ نتيجهاي دربر نداشت. نهتنها تيمش
شكست خورد بلكه در آخر هم سرمربي صنعت نفت نشد!
ورژنهاي جديد اعتراض در فوتبال
همانطور كه فحاشي در ورزشگاهها تقريبا به موضوعي عادي تبديل شده، تا
چند وقت ديگر هم سنگپراني در ورزشگاه و درگيري لفظي و فيزيكي در بازي هم
عادي ميشود چون برخي هوادار نماهاي كرماني ورژن جديدي از اعتراض را رو
كردهاند! آنها در اعتراض به نتيجهگيريهاي ضعيف بازيكنان تيم، با آجر به
اتومبيل كيوان امرايي و همچنين اتومبيلي كه بازيكنان تيم را از خوابگاه به
ورزشگاه ميرساند، حمله كردهاند! اگر با همين سرعت در راستاي اهداف
برنامههاي فدراسيون در زمينه فرهنگسازي فوتبالي پيش برويم شك نكنيد كار
به جايي ميرسد كه بعضيها با تانك و توپ راهي ورزشگاهها شوند!
قدم سبك احمدزاده براي ملوان
محمد احمدزاده همين است ديگر! انگار قدمش براي ملوان سبك است.
همينكه روي نيمكت ملوان نشست، يك مرتبه طلسم چندساله مازيار زارع و
مهرداد اولادي شكست و بعد از مدتها پايشان به گلزني باز شد و براي
احمدزاده بردي شيرين را رقم زدند.
حالا اگر فرهاد پورغلامي صدها صفحه برنامه و تاكتيك هم رو ميكرد باز
هم معلوم نبود چرا و چگونه ملوان نتيجه نميگرفت! به هر حال احمدزاده
نخستين سرمربي تغيير يافته ليگ است كه در نخستين بازي بعد از حضورش موفق
ظاهر شده!
هنوز به شانس اعتقاد نداريد؟!
قبول كنيد مجتبي تقوي يكي از خوششانسترين سرمربيان ليگ است. آنقدر
خوششانس كه حتي در برخي مواقع برداشتهاي ديگري هم از اين خوششانسي
ميشود! تقوي در رويارويي با پرسپوليس به همين شانس زياد اتكا كرد و حتي
يكبار هم براي هدايت تيمش يا يادآوري نكات فني از روي نيمكت بلند نشد و به
كنار زمين نرفت. در حالي كه تيمش ميرفت تا از روي نقطه پنالتي گلي از
پرسپوليس دريافت كند اما در كمال ناباوري مهرداد پولادي توپ را به بيرون از
چارچوب زد!
جاي سپاهان با شادي پر نشد!
سپاهان به دليل بازي با الاهلي در چارچوب مرحله يكچهارم نهايي
رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا راهي جده شده بود و در رقابتهاي اين هفته ليگ
حضور نداشت.
هر چند همه اميدوار بودند كه اين جاي خالي با شادي پيروزي سپاهان پر
شود اما در كمال تعجب و ناباوري شاگردان كرانچار نتوانستند بازي را با
پيروزي پشت سر بگذارند.
نبرد تن به تن ميثاقيان و ياوري
اكبر ميثاقيان اين هفته تصميمش را گرفته بود تا به همه ثابت كند هنوز
هم ميتواند آلومينيوم را در ليگ برتر به يكي از تيمهاي مطرح تبديل كند.
از شانس در اين بازي هم بايد با محمود ياوري روبرو ميشد. رقابت اين دو
مربي با يكديگر در نهايت كار را به جايي كشيد كه بازي با 6 گل و تساوي 3-3
بين آلومينيوم و فجر به پايان برسد. هر چند كه ميثاقيان همچنان به خاطر
جايگاه شانزدهمي تيمش مورد انتقاد است اما ميتوان اين تساوي پرگل را به
فال نيك گرفت.
پراخراجترين بازي هفته
بازي پيكان- راهآهن به واسطه رويارويي عبدا... ويسي و علي دايي خواهناخواه بازي پرتنش و پرحاشيهاي از آب درآمد!
تا آنجا كه طي اين بازي 2 مربي و يك بازيكن اخراج شدند! حاشيههاي بعد
از بازي و كريخواني سرمربيان دو تيم هم كه ديگر جاي خود را داشت.
علي دايي معتقد بود ويسي چون نميتواند من را شكست دهد، جو را عليه
راهآهن متشنج ميكند و ويسي هم كه همراه پيكان نتايج خوبي كسب نكرده، قول
ميدهد كه اين شكستها ادامهدار نباشد.
سلطان كيست؟!
تا همين چند وقت پيش فوتبال ايران تنها يك سلطان داشت، آن هم علي پروين
بود اما هواداران علي دايي در نبردي سخت براي مدرنيزه كردن فوتبال پيروز
شدند و از سلطان جديدي در فوتبال رونمايي كردند.
علي دايي كه مثل علي پروين هواداران خاص خودش را دارد و تا حدودي شبيه
به پروين هم هست، در بازي با پيكان با لقب سلطان خوانده شد. گويا هواداران
دايي زياد حوصله جست و جو براي پيدا كردن يك لقب جديد را نداشته و به همين
خاطر پيش خود فكر كردند چه لقبي بهتر از لقب پروين؟!