۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۴

راز دیوارهای خانه دزد جسور / آتش سوزي در بازار تهران / ساخت وبلاگ برای انتقام / بازگشت قاتل به صحنه جنایت

"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم .
کد خبر : ۷۳۵۶۱

"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم .


وبلاگی برای انتقام زنانه از شوهر سابق

زن برای انتقام از شوهر سابقش وبلاگی ساخت و خیلی زود دستگیر شد. سرهنگ جهاشیری، رئیس پلیس فتای بوشهر در این باره خاطر نشان کرد: با شکایت مردی مبنی بر انتشار اکاذیب علیه وی در یک وبلاگ، ماموران اقدامات خود را برای شناسایی عامل این جرم اینترنتی آغاز کردند.

وی ادامه داد: در بررسی‌ها مشخص شد، همسر سابق متهم اقدام به راه‌اندازی وبلاگی کرده که با درج مطالب توهین‌آمیز و خلاف واقع قصد تخریب شخصیت وی را دارد. بنابراين زن انتقامجو احضار و با مشاهده مستندات به جرم خود اعتراف کرد.

رئیس پلیس فتای بوشهر گفت: بر اساس ماده 18 قانون جرائم رایانه‌ای هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی به وسیله سامانه رایانه‌ای یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را خلاف حقیقت، راسا یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، با وی برخورد قانونی صورت خواهد پذیرفت.

......................................................


راز دیوارهای خانه دزد جسور

چندی پیش در تماسی تلفنی با 110 ماجرای سرقت پول و کارت عابربانک از داخل خانه‌ای به پلیس مخابره شد.

با حضور پلیس در این خانه، مرد جوان که ترس به چهره‌اش نشسته بود به پلیس گفت: ساعت 2 بامداد بود، در حالی که خواب بودم احساس کردم کسی بالای سرم ایستاده است. از ترس چشمانم را به آرامی باز کردم، دیدم مردی قوی‌هیکل در حالی که چماقی به دست دارد در حال بررسی وسایل خانه‌ام است. ترسیده بودم و به آرامی حرکات دزد چماق به دست را زیر نظر داشتم که بعد از دزدیدن پول و عابربانک‌هایم از خانه فرار کرد.

تنها اقدامی که توانستم انجام بدهم تماس با پلیس 110 بود. با در جریان قرار گرفتن پلیس، ماموران برای دستگیری دزد چماق به دست با طرح مهار وارد عمل شدند اما نتوانستند همان شب ردی از وی به دست بیاورند. چند روزی نگذشته بود که سرقت مشابهی رخ داد که در آن هم مرد چماق به دست در حضور صاحبخانه به دزدی دست زده بود.

یکی از مالباخته‌ها به پلیس گفت: دزد قوی‌هیکل که چماق به دست بود گوشی موبایل و کارت عابربانک و 500 هزار تومان را جلوی چشمانم دزدید. فردای آن روز وقتی برای مسدود کردن حسابم به بانک رفتم متوجه شدم دزد قوی‌هیکل از حسابم پول برداشت کرده است. با این ادعاها و با دستور بازپرس پرونده تیمی از پلیس وارد عمل شده و با بررسی دوربین‌های مداربسته بانک‌هایی که دزد چماق به دست از آنجا پول برداشت کرده بود توانستند چهره وی را شناسایی کنند.

تجسس‌ها نشان داد دزد چماق به دست «ولی‌الله» از دزدان قدیمی و سابقه‌دار است.با شناسایی دزد چماق‌ به دست پلیس برای دستگیری وی خانه‌اش را محاصره کرد اما مشخص شد این دزد جسور از چند ماه پیش مخفیگاهش را تغییر داده است.

پاتوق ولی‌الله در خیابان پیروزی خیلی زود به دست پلیس افتاد و بعد از 3 روز مراقبت‌های شبانه‌روزی پلیس اطمینان پیدا کرد ولی‌الله در خانه‌اش است. ماموران در یک عملیات برای دستگیری وی وارد خانه شدند اما متوجه شدند دزد زیرک از پنجره فرار کرده که به دنبال وی پشت‌بام خانه رفتند و توانستند وی را در پشت‌بام چند خانه آن‌طرف‌تر دستگیر کنند.

در بازرسی از خانه ولی‌الله کارت عابربانک‌های سرقتی به دست آمد اما وی اصرار بر بی‌گناهی‌اش داشت و ادعا می‌کرد کارت‌ها را از داخل کیفی که در خیابان افتاده بود، پیدا کرده است. با ادعاهای دزد چماق به دست و اصرار بر بی‌گناهی‌اش پلیس وی را در برابر تصاویر دوربین مداربسته بانک قرار داد اما ولی‌الله وقتی پیش‌روی بازپرس پرونده ایستاد، گفت: بعد از پیدا کردن عابربانک از کیف رها شده به خاطر اینکه به پول نیاز داشتم پول‌های آن را خالی کردم اما از خانه کسی دزدی نکردم.

بازپرس از تیم پلیس خواست خانه این دزد زیرک را بازرسی کنند و جالب اینکه در تجسس‌های فنی از خانه ولی‌الله مشخص شد وی داخل دیوارهای خانه مکانی را تعبیه کرده و روی آن ‌را با قاب عکس پوشانده و اشیای قیمتی دزدی را در آنجا پنهان می‌کرده است. این دزد به اندازه‌ای زیرک بود که برای فرار از دست پلیس حفاظ پنجره‌هایش را به صورت لولایی درآورده بود تا بتواند از طریق پنجره‌ها به پشت‌بام برود و از آنجا فرار کند. این بار وقتی ولی‌الله پیش‌روی بازپرس پرونده ایستاد، گفت: پس از دستگیری‌ در سال 89 چند ماهی در زندان بودم که با گذاشتن سند بیرون آمدم.

برای رضایت گرفتن از طعمه‌هایم به پول نیاز داشتم و به خاطر همین دست به کار شدم و با نقشه جدید در ساعت 3 تا 5 بامداد با بالا رفتن از دیوار خانه‌های ویلایی وارد خانه می‌شدم و پول‌ها، عابربانک و طلاها را می‌دزدیم و به خاطر اینکه دوباره توسط طعمه‌هایم دستگیر نشوم همراهم چماق می‌بردم که اگر کسی خانه باشد بتوانم با تهدید کردن فرار کنم.

دزد چماق به‌دست درباره جاساز کردن اموال سرقتی در دیوار خانه‌اش به بازپرس گفت: بعد از دستگیری‌ام اطلاع پیدا کردم یکی از دلایل اثبات جرم کشف اموال دزدی است به همین دلیل وسایلی را که خوشم می‌آمد و به مالخر نمی‌فروختم، داخل دیوار جاسازی می‌کردم تا اگر روزی پلیس وارد خانه‌ام شد نتواند این وسایل را پیدا کند.

بنا به این گزارش، بررسی‌های قضایی نشان داد که این دزد قدیمی بیشتر در خیابان‌های 17 شهریور، امیرکبیر و آهنگ فعالیت مجرمانه داشته و از 15 خانه سرقت کرده است.

......................................................


آتش سوزي در بازار تهران

آتش سوزي شبانه در بازار تهران خسارت مالي سنگين بر جا گذاشت.

آتش نشانان ايستگاه هاي 7، 97 و4 هم زمان به محل حادثه در بازار حضرتي، بازار يزدي ها اعزام شدند.

سيد هادي ميرافضلي معاون منطقه يک عمليات گفت: 3باب مغازه با بناي بسيار قديمي و مملو از لوازم منزل طعمه آتش شده بود که آتش نشانان در کمتر از 3دقيقه خود را به محل آتش سوزي رساندند و توانستند از گسترش آتش جلوگيري کنند.

وي عملکرد آتش نشانان در مهار اين آتش سوزي را خوب توصيف کرد و اظهار داشت: بناي قديمي و فرسوده و نيز وجود مخازن نفت و گازوئيل داخل مغازه ها نتوانست مانع عمليات آتش نشانان شود وآن ها باوجود خطرات زياد به خوبي عمل کردند . ميرافضلي در باره علت بروز حادثه گفت: هنوز علت وقوع آتش سوزي مشخص نشده و گروهي از کارشناسان آتش نشاني منطقه يک سازمان سرگرم بررسي ميزان دقيق خسارات وارده و هم چنين علت وقوع اين حادثه هستند.

......................................................

توزيع موادمخدر در پوشش خواروبار فروشي

۲ برادر در حالي به اتهام توزيع گسترده موادمخدر در مشهد دستگير شدند که از آنان حدود يک کيلو و ۲۰۰گرم ترياک نيز کشف شده است.

 ماموران دايره مبارزه با موادمخدر کلانتري خواجه ربيع مشهد از طريق مخبران محلي به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد افرادي در پوشش مغازه خواروبار فروشي اقدام به توزيع موادمخدر مي کنند.

ماموران مبارزه با موادمخدر پس از هماهنگي با مقام قضايي صبح روز يکشنبه گذشته اين فروشگاه را در منطقه اسماعيل آباد مورد بازرسي قرار دادند که در نتيجه مقدار زيادي موادمخدر بسته بندي شده در وزن هاي متفاوت کشف و ضبط شد.

در اين رابطه ۲برادر نيز به اتهام توزيع موادمخدر دستگير و تحويل مراجع قضايي شدند.

......................................................

مرگ زن زنداني انگيزه جنايت را در ابهام قرار داد

پسر جواني که با انگيزه نامعلوم مرتکب قتل شده بود، امروز در حالي پاي ميز محاکمه قرار گرفت که با مرگ همدستش در زندان راز اين جنايت همچنان در هاله اي از ابهام است.

18 ارديبهشت سال گذشته ماموران پليس شهرستان رباط‌کريم در جريان قتل مرد جواني در روستاي صالح‌آباد اين شهر قرار گرفتند. گروه جنايي پس از حضور در محل در نخستين بررسي ها دريافتند چند روزي از مرگ مرد ناشناس مي گذرد و همسايه ها با توجه به استشمام بوي تعفن از داخل خانه به موضوع مشکوک شده و با پليس تماس گرفته بودند.

در ادامه بررسي ها مشخص شد خانه متعلق به زن و مرد جواني است که مرد صاحبخانه از چندي قبل به خاطر ارتکاب جرم روانه زندان شده بود. هم زمان با اين جنايت زن جوان به نام فرانک نيز به محلي نامعلوم فرار کرده بود.

با بررسي پرونده افراد فقداني هويت مقتول به نام مرتضي شناسايي شد و کارآگاهان پي بردند عاملان اين جنايت پس از قتل خودروي پرايد مقتول را سرقت کردند. 20 روز پس از قتل ماموران در سراه آدران خودروي مرتضي را شناسايي کردند و با متوقف کردن آن زن و مرد جواني را که سرنشين پرايد بودند دستگير کردند.

در جريان بررسي ها مشخص شد زن جوان همان فرانک است که به همراه پسري به نام مسلم اين قتل را انجام داده و متواري شده بود.

فرانک در بازجويي ها گفت: مسلم با انگيزه سرقت خودرو مرتضي را کشت و من در اين جنايت هيچ نقشي نداشتم.

در حالي که تحقيقات در اين زمينه ادامه داشت زن جوان دو روز بعد به علت عوارض ناشي از مصرف مواد مخدر در زندان جان سپرد.

در ادامه نيز پرونده با صدور کيفرخواست براي مسلم به شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.

روزگذشته جلسه دادگاه به رياست قاضي عبداللهي برگزار شد که در ابتداي جلسه اولياي دم خواستار قصاص متهم شدند.

مسلم که دانشجوي رشته هوا فضا بود، در دفاع از خود گفت: من مدتي بود با فرانک ارتباط داشتم، مقتول نيز گاهي براي مصرف مواد مخدر به خانه فرانک مي آمد. شب حادثه مرتضي ادعا کرد سوئيچ خودرويش گم شده است و شروع به داد و فرياد کرد، من هم براي اين که او را ساکت کنم دستم را جلوي دهانش گرفتم که باعث مرگش شد.

پس از آخرين دفاعيات متهم و وکيل مدافعش قضات دادگاه براي صدور حکم وارد شور شدند.

......................................................

بازگشت قاتل به صحنه جنایت

رد چاقو روی دست مرد جوان، راز جنایت او را پس از 4 ساعت افشا کرد. ساعت 22 ماموران پلیس آگاهی اصفهان از کشف جسد مرد ناشناسی در حاشیه یکی از بزرگراه‌های این شهر باخبر شدند.

در ادامه تیمی از ماموران به همراه پازپرس ویژه قتل راهی محل جنایت شده و با جسد مردی روبرو شدند که بر اثر اصابت ضربه‌های کارد و تصادف با خودروهای دیگر جان باخته بود.

در محل حادثه نیز اسناد و مدارک متعلق به مرد 38 ساله‌ای به اسم روح الله کشف شد که بررسی‌ها نشان داد متعلق به مقتول نمی‌باشد. در حالیکه تجسس‌ها در محل ادامه داشت، مرد جوانی خود را به ماموران رساند و در حالیکه بسیار هراسان بود اظهار داشت: مقتول یکی از دوستانم به نام احمد، 25 ساله است که دقایقی قبل پدرم با من تماس گرفت و مدعی شد من احمد را به قتل رسانده ام من نیز برای اینکه ثابت کنم در این جنایت نقشی نداشته ام خودم را به اینجا رسانده‌ام.

وجود آثار زخم روی دست روح‌الله باعث شک ماموران به وی شد به همین خاطر او را به اداره آگاهی منتقل کردند.

متهم در ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: من از مقتول یک دستگاه خودروی ماکسیما خریده بودم، مقداری از پول آن را به صورت نقد پرداخت کرده و مابقی را در قالب دو فقره چک به وی دادم.

امروز سررسید یکی از چک‌ها بود که من موفق به پاس کردن آن نشدم، بر اثر این موضوع با احمد درگیر شدم که او به من توهین کرد در یک لحظه عصبانی شده و با کاردی که همراه داشتم چند ضربه به بدنش وارد کردم او نیز چاقو را از من گرفت و یک ضربه به دستم زد.

وقتی متوجه شدم مقتول قبل از مرگ موضوع را به پدرم اطلاع داده است دچار وحشت شده و با پای خود به صحنه جنایت بازگشتم.سرهنگ حسین حسین زاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با اشاره به این خبر به مهر گفت: راز این جنایت با تیزهوشی ماموران پس از 4 ساعت فاش شد و هم‌اکنون تحقیقات از متهم در اداره آگاهی ادامه دارد.

......................................................