به گزارش صراط نیوز، در شرایطی که کارخانه چوب و کاغذ به واسطه اقدامات مدیرعامل سابق با چالش های مزمن مدیریتی ، مالی و تصمیم گیری های پر هزینه ، دست و پنجه نرم می کند، نام برخی اعضای هیات مدیره بیش از دیگران در افکار عمومی و میان بدنه کارشناسی این صنعت مطرح می شود؛ علیرضا فتحی نیا یکی از همین چهره هاست.
سوالی که امروز بیش از هر زمان دیگری مطرح است این است :
نقش اعضای هیات مدیره در شکل گیری این وضعیت چیست ؟
هیات مدیره ناظر یا تماشاگر ؟
طبق اصول حاکمیت شرکتی ،هیات مدیره باید ناظر عالی عملکرد اجرایی ، حافظ منافع سهامداران و پاسخگوی تصمیمات کلان باشد . با این حال منتقدان می پرسند :
چرا در دوره عضویت علیرضا فتحی نیا ،نشانه روشنی از اصلاح ساختار مدیریتی دیده نمی شود ؟ سهم ایشان در تصمیمات کلان و پر هزینه کارخانه چه بوده است ؟ آیا هشدارهای کارشناسی نادیده گرفته شده اند ؟
پرونده جدید مربوط به "چای دبش" یا غفلت مدیریتی؟
تیم مدیریت جدید چای دبش که پس از افشای فساد توسط "هیئت حمایت از صنایع " با هدف جلوگیری از تعطیلی کارخانه و بیکاری کارگران تشکیل شده بود ، اکنون خود با یک پرونده قضایی روبه رو است .
این شکایت متوجه برخی از چهره های تیم مدیریت جدید چای دبش از جمله علیرضا فتحی نیا ، رئیس هیئت اجرایی کارخانجات چای دبش است .
مدیریت جدید کارخانجات چای دبش قراردادی 60میلیارد تومانی برای تحویل بیش از 700 تن چای با شرکت صنایع غذایی آرنوش منعقد کرده است . اما تا کنون هیچ کالایی تحویل داده نشده است.
جالب اینکه علیرضا فتحی نیا که در این رابطه پرونده مفتوح قضایی دارد ، در حال حاضر عضوهیئت مدیره شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران است.
مدیریت بدون پاسخ ،بحران بدون پایان
کارشناسان معتقدند یکی از ریشه های بحران در صنایع دولتی و شبه دولتی ، حضور مدیرانی است که هزینه تصمیم نمی دهند اما از مزایای مدیریت بهره مند می شوند .
منتقدان معتقدند ساختار تصمیم گیری مبهم، نبود گزارش دهی شفاف و غیبت پاسخ گویی رسانه ای همگی شرایط را ایجاد می کند که در آن ، مسئولیت ها گم می شوند اما تبعات بر دوش مجموعه و کارگران باقی می ماند .
مطالبه اصلی: شفافیت ، نه حاشیه
این گزارش نه در پی صدور حکم است و نه تخریب شخصی ، بلکه مطالبه ای روشن را مطرح می کند :
فتحی نیا باید به صورت شفاف اعلام کند در تصمیمات حساس چه نقشی داشته ؟
نسبتش با پرونده های مسئله دار چیست ؟ و چه برنامه ای برای اصلاح واقعی دارد؟
آیا اخباری که از تلاش ایشان برای برهم خوردن قرارداد وزارت آموزش و پرورش با شرکت چوب و کاغذ مازندران به گوش می رسد، درست است ؟
آیا تلاش ایشان برای تغییر مدیریت چه در دوره قبل و چه در این دوره صحیح است؟
آیا ایجاد بسترهای غیر رسمی برای کاهش انگیزه کارکنان و کارگران خدوم چوب و کاغذ مازندران از طرف آقای فتحی نیا درست است؟