به گزارش صراط به نقل از دیدهبان ایران، تهران این روزها شاهد تناقضی آشکار است؛ شهری که قرار بود «پاریس خاورمیانه» و حتی «کلانشهر الگوی جهان اسلام» باشد، با وجود آن شعارهای پرطمطراق مدیریت شهری، اکنون به نقطهای رسیده که ابتداییترین شاخص کیفیت زندگی یعنی نظافت شهر به موضوع اعتراض عمومی تبدیل شده است؛ وعدههایی که زمانی با بیلبوردهای بزرگ و سخنرانیهای پرشور مطرح میشد، امروز زیر لایههای غبار، انباشت زباله در گوشهخیابانها و مخازن سرریز، رنگ باخته است. حتی برخی از اعضای شورای شهر تهران نیز به این شرایط معترض هستند و بارها در صحن علنی شورا درباره نظافت نامناسب پایتخت تذکر دادهاند؛ از جمله این که فروردین ۱۴۰۳ مهدی اقراریان بهصراحت گفت: «آقای زاکانی وظیفه شما جمعآوری زبالههای مردم است. کار خودتان را درست انجام دهید. تا انتخابات ۱۴۰۴ زمان زیادی باقی است و توصیه میکنیم وظیفه خود را انجام دهید.» واقعیت این است که تهران، نه در قامت پاریس ظاهر شده و نه در جایگاه یک کلانشهر نمونه جهان اسلام قرار دارد. پاریس شدن، قبل از آنکه بهمعنای ساخت برج و تونل و المانهای شهری باشد، یعنی داشتن خیابانها، مخازن زباله و پیادهروهای تمیز.
با این حال، شهرداری همچنان ادعا دارد که «تهران تمیز است». این ادعا نهتنها با واقعیت کف خیابان همخوانی ندارد، بلکه نوعی نادیدهگرفتن مطالبه اولیه مردم از شهرداری است؛ مردمی که نظافت شهر را نه در اتاقهای جلسات یا پشت قابهای تبلیغاتی، بلکه با عبور از پیادهروها، توقف کنار معابر یا در مسیر نزدیکترین ایستگاه مترو میبینند. عدم نظافت صحیح شهر یکی از پایههای ثابت مطالبات مردم است که ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران در گزارشهای محلهگردی عنوان میکند. مردم با مخازنی که لبریزند و بوی نامطبوعشان سر آدم را میبرد، روبهرو هستند. شعار «تهران پاریس میشود»، امروز دیگر فقط طنزی تلخ و برآمده از دل نارضایتی واقعی مردم است. موج نارضایتی نه یک جریان سیاسی و نه حرکت سازمانیافته، بلکه واکنشی طبیعی به کاهش ملموس کیفیت زندگی شهری است.
البته شهرداری برای دفاع از خود معمولاً به «حجم بالای زباله»، «رفتار برخی شهروندان»، یا «کمبود نیروی انسانی» اشاره میکند؛ اما هیچیک از این توجیهها نمیتواند این پرسش ساده را پنهان کند که چرا وعدههای بزرگ جای خود را به بیعملی در سادهترین وظیفه داده است؟ چگونه قرار بود که تهران، الگویی برای جهان اسلام باشد، وقتی هنوز از پس مدیریت زبالههای روزانهاش برنمیآید؟ مسأله فقط زبالهها نیست؛ مسأله شکاف ایجادشده میان «شعار» و «واقعیت» است. وقتی یک شهر از ابتداییترین معیارها فاصله دارد، هر وعده بلندپروازانهای نهتنها اثرگذار نیست، بلکه اعتماد عمومی را فرسایش میدهد. امروز تهران بیش از «پاریس شدن» و «الگوی جهان اسلام شدن»، نیازمند بازگشت ساده به اولیهترین اصل مدیریت شهری است؛ یعنی پاکیزگی. شهری که تمیز نیست، شهری که زبالههای کنار مخازن تصویری از رهاشدگیاند، نمیتواند ادعای الگو بودن داشته باشد. نخستین مرحله الگو شدن، الگو شدن در احترام به زندگی روزمره مردم است.
علاوه بر شعارهای رؤیایی که این دوره بیش از گذشته گریبان مدیریت شهری را گرفته، پای مافیای زباله هم در میان است که از هیچ کوششی برای کم نشدن سود خود فروگذار نیستند. همان مافیایی که با مطرح شدن ساماندهی زبالهها در تهران، رحمتالله حافظی، عضو سابق شورای شهر تهران را تهدید کردند و او گفت: «تهدیدها مستقیم و جدی نبود. این اواخر نگرانیهایی بود. مثلاً وقتی میگوییم جمعآوری پسماند باید به مزایده گذاشته شود تا ۳۵۰ میلیارد تومان در سال از جیب مردم هزینه نکنید و در عین حال، باید از کسی که زباله را جمع میکند، پول بگیرید. این پول به جیب عدهای میرفت، بنابراین دوستان و اطرافیان به شوخی میگفتند حافظی دیهات چقدر است که از این حرفها میزنی؟ بحثها در این حد بود و بالاخره عدهای ارتزاق میکردند و میکنند و با صحبتهایم منافع عدهای تهدید میشد.» حتی دیماه سال ۱۴۰۲، علیرضا زاکانی نیز در هیأت دولت اعلام کرد که «ما مافیای زباله داریم». اما حالا معاون زاکانی این موضوع را تکذیب میکند.
داوود گودرزی، معاون خدمات شهری و محیطزیست شهرداری تهران درباره نظافت شهر گفتوگو کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
موضوع نظافت شهر تهران مورد انتقاد بسیاری از شهروندان قرار دارد. چرا تهران کثیف است؟
هرجا شما بگویید میرویم. یک روز ۶ صبح باهم برویم و شهر را ببینیم. ما شب شهر را تمیز میکنیم.
شهر تهران واقعا تمیز نیست و در هر ساعت زباله جمعآوری میشود.
من قبول ندارم. اگر برای این شهر ۱۳، ۱۴ میلیون نفری ۱۰۰ هزار نفر را برای نظافت بهکار بگیرم، تا شهروندان رعایت نکنند، تمیز نمیشود. من شب شهر را تمیز میکنم.
یعنی ما در شهر تردد نداریم و این شرایط را نمیبینیم که مخازن زباله بو میدهند و شهر تمیز نیست؟
شما یک روز ۶ صبح هرجا که دوست داشتید باهم برویم تا جایی را که میگویید کثیف است، ببینیم. بقیه را شما باید بهعنوان رسانه فرهنگسازی کنید. من هرلحظه و هرجا چیزی را از ماشین بیرون بیندازم یا هر لحظه زباله را بیرون بگذارم، چطور میشود شهر را تمیز کرد؟
چرا کنار مخازن، همیشه زباله وجود دارد؟
چرا باید کنار مخازن زباله باشد؟
چون مخازن پر از زباله است و مردم زبالهها را کنار مخازن میگذارند.
چه زمانی پر است؟
ساعت ۵ و ۶ بعد از ظهر.
اینطور نیست. ما صبح زبالهها را جمع میکنیم، اما شهروندان هر وقت میخواهند سرکار بروند، زباله را در مخزن میاندازند. نکته این است که باید رفتار و فرهنگ ما درست شود.
چرا خودروهای جمعآوری زباله در روز تردد دارند و زباله جمع میکنند؟
ما ۸۰۰ نقطه را شناسایی کردیم که در طول روز باید ۲ یا ۳ بار زبالههای آنها جمعآوری شوند. ما پیمانکار را برای این موضوع اجبار کردیم که علاوه بر شب، در طول روز (صبح و بعد از ظهر) زبالهها را جمعآوری کنند. در حال حاضر ۴۹هزار مخزن زباله در شهر تهران وجود دارد. اگر رعایت نکنیم و هر لحظه هر رفتاری انجام دهیم، نمیتوان شهر را نظافت کرد.
بعد از بازگشت اتباع به کشورشان، کمبود نیرو در نظافت شهر تأثیر داشته است یا خیر؟
اتباع که رفتند دچار مسأله شدیم و با فراخوان در حال جذب نیروی ایرانی هستیم. اما مسائل و موانع دیگر هم داریم. شب میرویم بهصورت مکانیزه اتوبانها را نظافت کنیم، پلیس راهور میگوید خطرناک است، روز هم اجازه نمیدهند. ماشینهای پارکشده کنار خیابان هم مانع است. چطور ماشین حمل میتواند زباله را جمع کند، وقتی ماشین جلوی آن پارک شده است؟ اگر رفتار شهروندی درست نشود، نمیتوانیم شهر را نظافت کنیم. همه باید با کمک هم شهر را تمیز کنیم. من متولی هستم، اما دیگران هم باید در این مورد مشارکت کنند. اما کاری که انجام میدهم این است که حداقل شب شهر را تمیز، جداول را لایروبی، معابر را رفتوروب و مخازن را جمعآوری میکنم تا صبح زود شهر تمیز باشد. هر جایی را که میگویید، صبح زود را بازدید کنیم. اما در طول روز هم من باید کارهای اصلاحی انجام دهم، هم باید فرهنگسازی کنیم که مردم مشارکت کنند.
به نظر شما، فرهنگ مردم چند درصد باعث عدم نظافت شهر شده است؟
من درصد ندارم. با کار مطالعاتی میتوان درصد گفت.
تاثیر این موضوع زیاد است یا کم؟
زیاد است.
یعنی فرهنگ مردم شهر باعث شده است که شما دردسر بیشتری داشته باشید؟
شما هم شهروند این شهر محسوب میشوید. از این تعداد خانوار که در شهر زندگی میکنند، چند درصد تفکیک زباله انجام میدهند؟
مقصر آن هم شهرداری است.
چرا شهرداری مقصر است؟
کشورهای خارجی را نمیگویم. چرا در شهر اصفهان تفکیک زباله انجام میشود؟ چون شهرداری زبالههای تفکیکشده را از مردم تحویل میگیرد. اما شهرداری تهران میگوید زبالهها را بیاورید تحویل دهید تا کارت شهروندی شما شارژ شود.
چه فرقی دارد؟ شهرداری پول آن را برای شهروندان واریز میکند.
حتماً فرق دارد که زبالهها در مبدأ تفکیک نمیشوند.
این یک اقدام نوآورانه است که کیف پول شهروندی شارژ میشود و شهروندان میتوانند از آن استفاده کنند.
کسی که از کارت شهروندی شهرداری استفاده نمیکند، این شارژ بهکارش نمیآید.
یعنی اگر پول نقد به شهروندان بدهیم مسأله حل میشود؟
اتفاقاً شهرداری اصفهان پول نقد نمیدهد به جای تفکیک زباله، موادشوینده میدهد. لبخند تمسخر میزنید، اما مردم حق دارند که نخواهند کیف پول شهروندیشان شارژ شود. شهرداری تهران این اقدام را نمیکند، چون میگویند مافیایی پشت زبالههای تهران وجود دارد.
من مسخره نکردم. اینطور نیست که مافیایی وجود داشته باشد. داشتن کیف و کارت شهروندی حرکت به سمت شهر هوشمند است.
شاید یک نفر دوست ندارد کارت شهروندی شهرداری تهران را داشته باشد.
مگر دوستداشتنی است؟ این همه شهرهای دنیا چه کردهاند. یک کارت شهروندی دارند که همه کارهای خود را با آن انجام میدهد.
اما چنین چیزی در ایران وجود ندارد. شما چند کارت بانکی دارید؟
ما به سمت تکنولوژی دنیا حرکت کنیم بد است؟
• چرا از تفکیک زباله، حرکت را شروع کردید؟ چرا از جمعآوری زباله و یا جمع کردن کارتهای بانکی حرکت نمیکنید؟
بانک که مال من نیست. شهرداری در اختیار من است و از آنجا شروع کردم.