به گزارش صراط به نقل از همشهری آنلاین، محسن ردادی؛ جامعهشناس سیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه:
۱. این روزها دشمن در پی اجرای سناریویی از پیشطراحیشده در عرصه داخلی است؛ سناریویی که بنا دارد پس از ناکامی در «جنگ دوازدهروزه»، میدان را به شکلی دیگر و در بستری تازه به سود خود تغییر دهد. بیم آن میرود که ما، با وجود تجربههای دشوار سالهای اخیر، نتوانیم سرمایه آن آزمونها را در لحظات خطیر امروز به کار بندیم و در برابر هجمههای نوظهور، آماده و هوشیار بایستیم. هنوز زمان زیادی از روزگاری که کشور زیر آتش فیکنیوزها و سیل اطلاعات نادرست در فضای مجازی به التهاب کشیده شد، نمیگذرد؛ روزهایی که جریان سازمانیافته رسانهای، فضا را به سمت ناامنی و تشویش اذهان سوق داد و آرامش عمومی را نشانه گرفت.
۲. اکنون ما با دو واقعیت توأمان مواجهیم: نخست، مجموعهای از مسائل واقعی و ریشهدار که به نارضایتی بخشی از جامعه انجامیده است؛ دشواری معیشت، مشکلات اقتصادی و مطالبات انباشته مردم، دغدغههای حقیقی و جاری کشورند و طبیعتاً در متن اخبار و گفتوگوهای روزانه جای دارند. اما در کنار این واقعیات، جبهه دشمن کوشیده است با تولید جریان مستمر اخبار جعلی، این نارضایتی واقعی را به سوختی برای یک جنگ روانی بلندمدت بدل سازد؛ جنگی که هدف آن لبریز کردن آستانه تحمل جامعه و ایجاد «فرسودگی ادراکی و شناختی» است. چنین وضعیتی میتواند به انباری از باروت شبیه شود که با جرقهای کوچک—چه از خبری نادرست و چه حتی درست اما بزرگنماییشده—شعلههای خشم و رفتارهای هیجانی را در بخشی از جامعه برانگیزد.
۳. در حال حاضر، دشمن با تکیه بر هوش مصنوعی و فناوریهای نوین دست به صحنهسازی میزند؛ عکسها و ویدئوهایی را میسازد تا دروغی بزرگ را به لباسی از واقعیت بیاراید. ماجرای ادعای «گور جمعی در سد کرج» و انتشار تصاویر ساختگی پیرامون آن، نمونهای روشن از همین پروژه است. رسانههای فارسیزبانی که مأموریت ثابتشان جنگ روانی علیه مردم ایران است، در این میان تلاش میکنند با تکرار و القای روایتهای کذب، مخاطب را «زودباور» بار آورند؛ بهگونهای که شنیدن یک ادعا، ولو بیپایه، کافی باشد تا آن را باور کرده و حتی در اشاعهاش مشارکت کند. این چرخه بازتولید خشم، وهم و نارضایتی، اگر مهار نشود، دیر یا زود امنیت اجتماعی را از درون سست خواهد کرد.
۴. بُعد دیگر این جنگ روانی، ساختن تصویری موهوم از فروپاشی قریبالوقوع ساختار سیاسی کشور است؛ تصویری که با ترکیبی از اخبار جعلی، صداسازیها و تصاویر دستکاریشده، به مخاطب القا میشود. گرچه اکثریت مردم ایران با نگاهی آمیخته به طعنه و بیاعتنایی از کنار این توطئههای مضحک میگذرند، اما باید دانست که دشمن مخاطب هدف خود را بهدرستی میشناسد. کمترین انتظار آنان آن است که حتی اگر فردی دست به کنشی غیرعقلانی نزند، دستکم ذهن و روح او از این هجمه تأثیر پذیرد و اعتمادش نسبت به آینده متزلزل شود.