به گزارش صراط به نقل از زومیت، بسیاری از مردم گمان میکنند که جمعیت کنونی زمین از تعداد تمام انسانهایی که در طول تاریخ مردهاند بیشتر است. برخلاف تصور رایج، جمعیت کنونی زمین با حدود ۸ میلیارد نفر هرگز از تعداد انسانهایی که در گذشته زندگی کرده و مردهاند، بیشتر نیست. براساس برآوردهای جمعیتشناسان، از زمان پیدایش انسان خردمند در حدود ۱۹۰ هزار سال پیش تاکنون، میان ۱۱۷ تا ۱۴۰ میلیارد انسان روی زمین زیستهاند. پیشرفتهای کشاورزی، پزشکی و صنعتی در دو قرن اخیر باعث رشد سریع جمعیت شد، اما در بیشتر تاریخ بشر، میانگین طول عمر کوتاه و نرخ مرگومیر بسیار بالا بود. در نتیجه، بیش از ۹۳ درصد تمام انسانهایی که تاکنون به دنیا آمدهاند درگذشتهاند و ما تنها بخش کوچکی از کل تاریخ نوع بشر را تشکیل میدهیم.
شاید تاکنون با خود فکر کرده یا از دیگران شنیده باشید که تعداد افرادی که اکنون روی زمین زندگی میکنند، از تعداد تمام انسانهایی که تاکنون مردهاند، بیشتر است. در نگاه اول، این ادعا چندان دور از ذهن بهنظر نمیرسد، زیرا رشد جمعیت در چند قرن اخیر چنان سریع بوده که گاهی تصور میشود اکنون در اوج حضور بشر روی زمین قرار داریم. اما آیا واقعاً چنین است؟ آیا ممکن است تعداد زندهها از تمام مردگان تاریخ بیشتر شده باشد؟
در آغاز قرن بیستم، یعنی حدود سال ۱۹۰۰ میلادی، جمعیت جهان فقط ۱٫۶ میلیارد نفر بود. اما طبق پیشبینی سازمان ملل، جمعیت جهان در سال ۲۰۲۲ از مرز ۸ میلیارد نفر فراتر رفت. این رشد خیرهکننده بیش از هر چیز به لطف پیشرفتهای کشاورزی، بهداشت، پزشکی و صنعتی ممکن شده است.
انقلاب صنعتی موجب شد مرگومیر نوزادان و کودکان کاهش یابد، طول عمر انسانها رشد کند و میزان تولید غذا بهطور بیسابقهای افزایش یابد. این عوامل باعث شدند نرخ زادوولد برای مدتی بالا بماند، درحالیکه نرخ مرگومیر بهشدت کاهش یافت. نتیجه این امر جمعیتی بود که با سرعتی سرسامآور رو به افزایش گذاشت.
اما حتی با این رشد عظیم، دادههای تاریخی نشان میدهد که تعداد کل انسانهایی که تاکنون روی زمین زندگی کردهاند، بسیار بیشتر از جمعیت کنونی است. پیش از قرن نوزدهم، برآورد جمعیت بسیار دشوار بود. صرفاً در چند قرن اخیر سرشماریهای رسمی و ثبت آمار جمعیتی در کشورهای مختلف بهصورت منظم انجام میشود. بههمین دلیل، دادههای مطمئن از حدود سال ۱۸۰۰ میلادی به بعد در دسترساند.
انسانهای مدرن، یعنی گونهی انسان خردمند حدود ۶۰ تا ۲۰۰ هزار سال پیش در آفریقا پدیدار شدند. سپس گروههایی از آنها حدود ۶۰ هزار سال پیش از قارهی آفریقا مهاجرت کردند و به تدریج سراسر زمین را درنوردیدند. برای بیشتر این دوران طولانی، سند مکتوبی از جمعیت وجود ندارد. بنابراین دانشمندان ناچارند از مدلهای آماری و شواهد باستانشناسی برای تخمین جمعیت آن دوران استفاده کنند.
برای درک بهتر شرایط انسانهای نخستین، کافی است بدانیم امید به زندگی در بسیاری از جوامع باستانی بسیار پایین بود. بهعنوان مثال، در عصر آهن در فرانسه (حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۰۰ میلادی)، میانگین طول عمر تنها ۱۰ تا ۱۲ سال تخمین زده شده است! در چنین شرایطی، برای حفظ بقای گونه، هر زن باید فرزندان زیادی به دنیا میآورد. برآورد میشود نرخ تولد زنده در آن دوران حدود ۸۰ تولد به ازای هر هزار نفر جمعیت بوده است، یعنی تقریباً دو برابر بالاترین نرخهای امروزی در کشورهای درحالتوسعه.
مرگ زودرس، بیماریهای واگیر، کمبود غذا و خطرات طبیعی، همه عواملی بودند که مانع از رشد چشمگیر جمعیت در آن دوران میشدند. انسانها در گروههای کوچک زندگی میکردند و هر نسل با سختی فراوان بقای خود را تضمین میکرد.
دفتر تحقیقات جمعیت آمریکا (Population Reference Bureau) یکی از معتبرترین نهادهایی است که به پرسش مورد بحث ما پاسخ داده است. پژوهشگران این مرکز با ترکیب دادههای تاریخی، برآوردهای باستانشناسی و مدلهای آماری سعی کردند تعداد کل تولدها در تاریخ بشر را تخمین بزنند. در این محاسبات، فرض بر این است که گونهی انسان خردمند حدود ۱۹۰ هزار سال پیش ظهور کرد.
از آن زمان تا امروز، بر اساس نرخهای تقریبی تولد و مرگ در دورههای مختلف، تخمین زده میشود که در مجموع حدود ۱۱۷ میلیارد تولد روی زمین رخ داده باشد. از این تعداد، تنها حدود ۸ میلیارد نفر اکنون زنده هستند؛ به عبارت دیگر، بیش از ۹۳ درصد تمام انسانهایی که تاکنون روی زمین زندگی کردهاند، از دنیا رفتهاند.
پژوهشگران تأکید میکنند که عدد ۱۱۷ میلیارد، احتمالاً پایینتر از مقدار واقعی است؛ زیرا در مدلهای آماری، معمولاً تغییرات شدید جمعیتی (مانند قحطیهای محلی، بیماریهای همهگیر یا جهشهای ناگهانی رشد جمعیت) درنظر گرفته نمیشود. به همین دلیل میانگین اندازهی جمعیت در گذشته کمتر از حد واقعی برآورد میشود.
برخی محققان با در نظر گرفتن این نوسانات و احتمال خطا در دادههای بسیار قدیمی، برآورد میکنند که تعداد کل انسانهایی که تاکنون زندگی کردهاند، ممکن است بین ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیارد نفر باشد. حتی در بیشترین حالت نیز، جمعیت کنونی تنها ۶ تا ۸ درصد کل انسانهای تاریخ را تشکیل میدهد.
دلیل اصلی این باور اشتباه که گویا تعداد انسانهای زنده از کل مردگان تاریخ بیشتر است، رشد خیرهکنندهی جمعیت در دو قرن اخیر است.
در طول بیشتر تاریخ بشر، جمعیت زمین بهکندی افزایش مییافت. برای مثال، در دوران امپراتوری روم، کل جمعیت جهان حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون نفر بود و حتی در سال ۱۰۰۰ میلادی، تنها حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر زمین زندگی میکردند. اما از قرن نوزدهم به بعد، با انقلاب صنعتی، جمعیت تقریباً در هر صد سال دو برابر شد. به همین دلیل، بیش از نیمی از تمام انسانهایی که تاکنون به دنیا آمدهاند، در ۲۰۰ سال اخیر متولد شدهاند و حدود ۱۵ درصدشان تنها در قرن بیستم و بیستویکم زندگی کردهاند. این موضوع باعث میشود سهم نسلهای اخیر در تاریخ بشر بسیار بزرگ به نظر برسد.
اگر تمام تاریخ بشر را به یک روز ۲۴ ساعته تشبیه کنیم، انسانهای مدرن تنها در چند ثانیهی آخر شب به جمعیت میلیاردی رسیدهاند. بخش اعظم این «انفجار جمعیت» در کمتر از ۰٫۱ درصد از کل تاریخ انسان اتفاق افتاده است.
بااینحال، با کاهش نرخ تولد در بیشتر کشورهای جهان، رشد جمعیت جهانی در حال کندشدن است.
پیشبینیها نشان میدهد جمعیت زمین احتمالاً تا میانهی قرن ۲۱ به حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیارد نفر میرسد و سپس بهتدریج ثابت یا حتی کاهش مییابد.
به این ترتیب، بر اساس شواهد و دادههای علمی، تصور اینکه تعداد انسانهای زنده از مردگان بیشتر باشد اشتباه است. از زمان پیدایش انسان خردمند تاکنون، حدود ۱۱۷ تا ۱۴۰ میلیارد انسان روی زمین زیستهاند و تنها بخش کوچکی از آنها یعنی حدود ۸ میلیارد نفر، امروز در قید حیات هستند.
ما انسانهای امروز، نمایندگان آخرین فصل از داستانی پر از رنج و امید، مرگ و تولد، تلاش و بقا هستیم که صدها هزار سال طول کشیده است. هر فردی که اکنون زندگی میکند، نتیجهی زنجیرهای بیپایان از میلیونها نسل است که در شرایط دشوار راه را برای ما هموار کردند.