به گزارش صراط اواسط تیر امسال دختر ۲۴ سالهای به نام سحر با مراجعه به پلیس از دو پسر شکایت کرد و گفت: «مدتی قبل با پسری به نام بابک آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم. شب گذشته به من گفت در خانه دوستش میهمانی است و از من خواست با او همراه شوم. حدود ۱۰ نفر آنجا بودند. آخر میهمانی وقتی به اتاق رفتم تا وسایلم را بردارم و بروم ناگهان خسرو دوست بابک وارد اتاق شد و به من تجاوز کرد. آنقدر فریاد زدم و کمک خواستم که بابک وارد اتاق شد، اما به جای نجات من شروع به کتک زدنم کرد.»
پس از این شکایت، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان آزار و ضرب و جرح او را تأیید کردند.
بدین ترتیب بابک و خسرو بازداشت شدند، اما اتهام تجاوز را رد کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری ارسال شد.
در دادگاه چه گذشت؟
سپس بابک به جایگاه رفت و گفت: «شب میهمانی، چون من با چند دختر شوخی و صحبت میکردم، سحر ناراحت شد و به اتاق رفت تا وسایلش را جمع کند و برود. من دنبالش رفتم تا مانعش شوم، اما شروع به داد و فریاد کرد. بعد خسرو وارد اتاق شد و از من خواست بیرون باشم تا سحر را آرام کند، اما چند لحظه بعد وقتی برگشتم سحر گفت دوستت میخواست به من تجاوز کند. من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم، چون این کار غیرممکن بود.»
قاضی سؤال کرد: «اگر آن طوری که شما تعریف میکنید باشد، پس پیامهایت به این دختر چه معنا دارد. شما نوشتهای «بزرگی کن و به خاطر آن اتفاق مرا ببخش، کاش به میهمانی نمیرفتیم، هرچیزی بگویی حقداری ما مست بودیم، میدانم اتفاق تلخی برایت افتاده و نمیتوانی فراموش کنی، اما من سعی میکنم جبران کنم و...»
بابک گفت: «به خاطر کتکی که به سحر زده بودم قصد داشتم دلجویی کنم.»
پس از آن خسرو به جایگاه رفت و گفت: «آن شب وقتی دیدم سحر جیغ و داد میکند وارد اتاق شدم و فقط دستم را روی کتفش گذاشتم و خواستم ساکت شود، اما تجاوزی نکردم. در این مدت هم سحر گفته اگر ۱۰ میلیارد تومان بدهم شکایتش را پس میگیرد. فکر کنم او قصد اخاذی دارد.»
با پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و بر اساس گزارشهای پلیس، پزشکی قانونی و اظهارات شاکی و متهمان، قضات خسرو را به اعدام و بابک را به ۱۰ سال حبس محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران