به گزارش صراط مازیار وکیلی- همه چیز از اظهارنظر حامد بهداد در یک برنامه اینترنتی شروع شد؛ جایی که بهداد مستقیماً حمید فرخنژاد را خطاب قرار داد و گفت: «حمید فرخنژاد که رفت، با تیپ دیگری ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟ رفتن یک انتخاب است. من جهان دیگری دارم به نام بازیگری و سینما و دوست دارم باشم و کار کنم. ما به تصمیم آنهایی که رفتند احترام میگذاریم، ولی آنها به ما احترام نمیگذارند.»
این اظهارنظر حامد بهداد باعث شد حمید فرخنژاد مصاحبهای با مهدی رستمپور ترتیب دهد و مستقیماً پاسخ دهد: «آره، من باختم؛ سینمای ایران را باختم؛ دیگر قرارداد ندارم و پول درنمیآورم! من را عصبانی نکن؛ کسی که خطرناک است تویی؛ من عصبانیام!»
به نظر میرسد دعوا و جدال میان سلبریتیها وارد مرحله تازهای شده است. دو گروه این منازعه — آنها که رفتند و آنهایی که ماندند — حالا در جدالی بیپایان با یکدیگراند. جدالی که اغلب از سر خشم بیان میشود و هدف آن پیروزی در نبردی است که برندهای ندارد.
۱۴۰۱، سال گسست
حوادث سال ۱۴۰۱ تأثیر عمیقی بر جامعه ایران گذاشت و فضای عمومی کشور را تغییر داد. یکی از گروههایی که بیشترین تأثیر را پذیرفت، فعالان فرهنگ و هنر بودند. بسیاری از سلبریتیها تصمیم گرفتند ایران را ترک کنند و مواضع سیاسی خود را نسبت به حاکمیت تغییر دهند _ یا علنی کنند.
دلایل این تغییر مواضع متفاوت تفسیر شده است؛ برخی معتقدند آنها شجاع و باوجدانمند، و عدهای دیگر باور دارند تحلیلهای سیاسی نادرستشان باعث شد چنین تصمیمی بگیرند. هر چه بود، حوادث سال ۱۴۰۱ پایان یافت و نتایج آن، مطابق انتظار سلبریتیهای مهاجر نبود.
این احتمالا یکی از دلایل عصبانیت حمید فرخنژاد است؛ فرخ نژاد تا پیش از مهاجرت بازیگر پرکاری بود و همانطور که در اولین مصاحبهاش در شبکههای فارسی زبان خارج از ایران عنوان کرد کنداکتور کاری پُر و فشردهای داشت. تحلیل غلط او از شرایط سیاسی، باعث شد به مهاجرت تن دهد و با دشواریهای جدیدی مواجه شد. این دشواریها حالا به خشمی تبدیل شده که گهگاه بر دیگران فرو میریزد.
حمید فرخنژاد دلار گرفته که علیه جمهوری اسلامی حرف بزند/ اینها اگر حرف مهمی داشتند، در همین ایران مطرح میکردند
سال ۱۴۰۱، سال گسست چهرههای نامآشنا از وطن و مردمی بود که آنها را به جایگاهشان رسانده بودند. خارج از مرزهای ایران، این چهرهها هیچ معنا یا جایگاه واقعی ندارند و بعید است بتوانند حضوری فعال در سینما و تلویزیون دیگر کشورها داشته باشند.
خودت انتخاب کردی، آقای فرخ نژاد
حمید فرخ نژاد عصبانی است و با توجه به وضعیت زندگیاش حق دارد که عصبانی باشد. فرخ نژاد و تمام چهرههای مهاجرت کرده پیش از مهاجرت با نهادهای فرهنگی و حتی امنیتی همکاری داشتهاند و نمیتوانند گذشته خود را پاک کنند. از دید مردم، فرخنژاد و دیگر سلبریتیهای مهاجر خود محصول سیستمی هستند که حالا علیه آن موضع گرفتهاند. آنها از مواهب مالی و اجتماعی این سیستم بهره برده و در خارج از این جغرافیا هرگز به چنین جایگاهی نمیرسیدند. بنابراین، هیچ کس — حتی فرخنژاد — حق ندارد برای کسانی که در ایران ماندند نسخه بپیچد.
هر کس انتخاب میکند چگونه زندگی کند و باید تبعات این انتخاب را هم بپذیرد. فراموش نکنیم بسیاری از چهرهها، مانند هنگامه قاضیانی، ترانه علیدوستی، پانتهآ بهرام، افسانه بایگان و مانی حقیقی، بعد از حوادث ۱۴۰۱ نه با حاکمیتی که به آن نقد داشتند همراه شدند و نه پلهای پشت سر خود را خراب کردند.
فرخنژاد و امثال او بیشتر از آنکه قربانی نظام باشند، قربانی تحلیلهای سیاسی غلط خود شدهاند.