به گزارش صراط در روزهای اخیر رسانههای ضدانقلاب اخباری ضدونقیض از برخی زندانها بهویژه زندان قزلحصار منتشر کرده که دارای جهتدهی ویژه است، انتشار مواردی از جابهجایی برخی محکومین امنیتی و همچنین مواردی درباره وضعیت سالن ملاقات برخی زندانها از اخباری است که بهصورت سازمانیافته پخششده است.
این دست اخبار در حالی معنا پیدا میکند که پروژه عمقبخشی به کادرسازی در زندانها توسط سر شبکههای موساد روند افزایشی داشته است، نقطه عطف این ماجرا نیز مربوط به شب قبل از اعدام دو تن از کادرهای ردهبالای گروهک تروریستی منافقین در زندان قزلحصار است که موردتوجه شبکه رسانههای ضدانقلاب قرار داشته است.
وبسایت توانا در شرح ماجرا نوشته است که تعدادی از زندانیان در هنگام انتقال مهدی حسنی و بهروز احسانی برای اجرای حکم دست به شورش زدهاند، البته این خبر از اساس کذب بوده و تنها شخصی بانام سعید ماسوری از اعضای گروهک تروریستی منافقین تلاش کرده است با تهییج و جوسازی در داخل یکی از بندها فضای داخلی زندان قزلحصار را متشنج کند.
اما نکته قابلتوجه آن است که دو فردی که مورداشاره رسانههای ضدانقلاب قرار دارند دو محکومبه اعدام عادی نیستند، بلکه از کادرهای عملیاتی منافقین در زندان بودهاند. در پاییز سال ۱۴۰۱ صدای انفجاری مهیب از ساختمان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شنیده شد. در آن روزها گروهک تروریستی منافقین با انتشار ویدیویی در رسانههای خود، مسئولیت این حمله را به عهده گرفت، بلافاصله پسازاین حادثه، نیروهای امنیتی عملیات گستردهای را برای شناسایی عاملان انفجار آغاز کردند.
اعضای این تیم تروریستی که بهصورت سازمانیافته و تشکیلاتی فعالیت میکردند، تلاش داشتند هیچگونه سرنخی از خود باقی نگذارند، اما درنهایت با تلاشهای اطلاعاتی هویت آنها شناسایی شد و پیش از انجام عملیات تروریستی دیگر، همراه با خمپارههای دستساز و دوقبضه سلاح کمری، دستگیر شدند. طراح اصلی این حمله، بهروز احسانی اسلاملو، پیشتر در دهه ۱۳۶۰ به اتهام حمایت از تیمهای تروریستی منافقین به ۱۵ سال حبس محکومشده بود، بااینحال، او با تظاهر به توبه و سوءاستفاده از رویکرد هیئتهای عفو، توانست مدت محکومیت خود را به یک سال و نیم کاهش دهد.
در سال ۱۴۰۱، وی بار دیگر از سوی تشکیلات منافقین در آلبانی مأموریت یافت با تشکیل تیمهای تروریستی در داخل کشور، اقدام به آموزش، هدایت و اجرای حملاتی علیه ساختمانهای دولتی و غیردولتی کند، باوجوداین، دستگاههای امنیتی کشور موفق شدند این طرح را در نطفه خنثی کنند. درحالیکه مجازات عوامل ناامنی در جامعه با استقبال عمومی مواجه شده است، ایجاد خطی برای آشوب سازی در زندان و پیوند آن به بیرون قابلتحلیل و توجه ویژه است.
یک منابع آگاه به «مشرق» میگوید که وایرال شدن اخبار جهتدار از زندانها باهدف تحریک افکار عمومی در داخل و بیرون از زندان صورت گرفته تا شبکه اغتشاشات را سازماندهی مجدد کند.
بر اساس این تحلیل عناصر گروهک تروریستی منافقین و رسانههای وابسته به آنها مأموریت دارند با سرخ نگهداشتن اخبار مرتبط با زندانها شرایطی را فراهم سازند که زندانهای کشور دچار تشنج شده و پل ارتباطی میان عوامل درونی و بیرونی نفاق برای شورش به یکدیگر وصل شود.
این منبع آگاه همچنین افزوده است که انتشار اخباری درباره تعرض، جابهجایی زندانیان، وضعیت سالنهای ملاقات و نیز سکوسازی برای آن باهدف پیوند زدن عوامل نفاق در زندان با خانوادههای آنها در بیرون و سپس اجتماعی سازی و برجسته کردن موضع شکلگرفته است.
ادامه سناریوی حمله به اوین در قزلحصار
تحلیل و امتداد اخبار مرتبط به زندانها بهویژه زندان قزلحصار نشان میدهد که در پشتصحنه ترندسازیهای صورت گرفته شبکه موساد با همکاری منافقین فعال بوده و با ایجاد یک خط هماهنگی تلاش میکند مأموریت ناتمام در حمله به زندان اوین را تکمیل کند.
یک روز قبل از توقف جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی، زندان اوین موردتهاجم قرارگرفته و تعدادی از هموطنان بهویژه زندانیان عادی به شهادت رسیدند. موساد پسازاین اقدام اعلام کرد که حمله بهصورت نمادین صورت گرفته است، اما اخبار بعدی نشان داد که در پشتصحنه سر شبکههای موساد در زندان در هماهنگی از پیش صورت گرفته در تدارک آن بودند که پس از حمله طرح شورش در زندانها را اجرایی کنند.
در این خط عملیاتی قرار بود جنگندههای صهیونی زندان بمباران کرده و پسازآن شبکه محکومین مرتبط با نفاق از داخل و نیز عناصر هماهنگ شده از خارج از زندان به هم پیوند خورده و شورش خیابانی خاصی شکل بگیرد. این عملیات با عنوان پروژه «یگانهای شورشی» نامگذاری شده بود، اما به دلیل عدم توجه عموم مردم به فراخوانهای رسانهای نفاق از یکسو و همچنین عدم همکاری زندانیان بندهای مختلف با میخها (سر شبکهها) طرح در همان لحظات اولیه شکست خورد.
طراحی خط انفجار خیابانی توسط منافقین
یگان سازی از درون زندانها و ایجاد خط شورش دارای سابقه تاریخی بوده است، پس از ۳۰ خرداد و اقدام مسلحانه منافقین برنامه شورش جهت آزادسازی اعضای شاخص گروهک که پس از ۳۰ خرداد دستگیرشده بودند و الحاق آنها به اعضای خارج از زندان طراحی شد.
این اقدام قرار بود با ایجاد یک انفجار در تهران فعال شود، در آن مقطع پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی این پروژه اجرایی شود، اسناد نشان میدهد که پس از اعلام خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی، تعدادی از هواداران و اعضاء منافقین در زندان با شنیدن این خبر شروع به خواندن سرود و پایکوبی کردند و جو زندان را ملتهب کرده و به هم ریختند.
آیتالله محمدی گیلانی حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی و شهید لاجوردی دادستان انقلاب مرکز برای کنترل اوضاع اعضای گروهک منافقین را به محوطه زندان اوین آوردند و به صحبت و نصیحت آنها پرداختند.
اما در این مرحله افجهای (از هواداران منافقین و شاغل در زندان) طبق برنامهریزی قبلی و با هدایت سعادتی از موقعیت خود در میان نگهبانان زندان سوءاستفاده کرده و اسلحهای را از نگهبانی گرفته و بهسوی محوطه خیز برمیدارد تا آیتالله گیلانی و شهید لاجوردی را ترور کند.
به دنبال خیز افجهای برای ترور این دو مسئول، شهید کچویی متوجه رفتار وی میگردد و برای مقابله بهسوی او میدود که با شلیک افجهای به شهادت میرسد، با توقف این عملیات تروریستی و شکست این طرح و کشته شدن کاظم افجهای، مهدی آسمان تاب به برنامهریزی قبلی برای ترور مسئولین دادستانی و طرح آشوب در زندان اقرار کرد.
در این مرحله نقشه سازمان منافقین نیز در بیرون از زندان نیز با شکست مواجه میگردد، همزمان با ترور شهید کچویی در هشتم تیرماه، برخلاف تحلیل سازمان که گمان میکردند با انفجار حزب جمهوری اسلامی، نیروهای انقلابی مرعوب میشوند و عناصر آنها فرصت کودتا مییابند و عناصر زندانی نیز با این شورش آزاد میگردند، فضا علیه منافقین تشدید شد و مردم در خیابانها به راهپیمایی و عزاداری پرداختند.
در همین روز بود که چندین ماشین اسلحه غیرمجاز که توسط اعضای سازمان منافقین در خیابانهای تهران تردد مینمودند، شناسایی و توقیف شد، اسلحههایی که برای تکمیل برنامه سازمان پس از شورش زندان و شورش خیابانی میبایست در اختیار آنها قرار میگرفت تا اوضاع تثبیت گردد.
فرید مرجائی از اعضای منافقین در خاطرات خود در خصوص بخشی از این برنامه که او از آن اطلاع داشته، نوشته است:
«قاسم مولویزاده از بچههای صنایع هلیکوپتر سازی شب به منزل ما آمد و گفت «بچهها فردا هر کس با هر سلاحی که میتواند تهیه کند بیاید بیرون. سازمان میخواهد دانشگاه تهران را بگیرد» به قاسم گفتم تو مطمئنی که این خط سازمان هست. گفت مسئول من این خط را داده. من آخرین دفعهای بود که قاسم را میدیدم... فردای آن روز تشیع جنازه کشتههای ۷ تیر بود و هزاران نفر به خیابانهای تهران آمدند. شاید دلیل عملی نشدن طرح تصرف دانشگاه تهران، حضور گستره مردم در تشییعجنازه بود. شاید الان این طرح نظامی مسخره به نظر بیاید؛ وقتی اشل ارتش آزادیبخش و جنگهای کلاسیک مانند چلچراغ را در نظر بگیریم ولی بههرحال در آن دوران واقعیتی بود. در آن زمان یک خط جنگل بود که سازمان به آن معتقد نبود و خط دیگر جنگ چریک شهری که سازمان به آن اعتقاد داشت».
به نظر میرسد که ایجاد تشنج در زندان قزلحصار فاز دوم عملیات موساد باشد که تلاش دارد این بار با اجتماعی سازی اخبار مرتبط با زندانها پروژه شکستخورده در اوین را احیا کند که البته این بار هم این خط با بیتوجهی زندانیان روبهرو شده و تنها جنبه رسانهای پیداکرده است.