به گزارش صراط به نقل از هلن ترملت، سرپرست این تحقیق خاطرنشان کرد: «تشخیص بیماریاماس میتواند دشوار باشد، زیرا بسیاری از علائم اولیه - مانند خستگی، سردرد، درد و مشکلات سلامت روان - میتوانند کاملاً عمومی باشند و به راحتی با سایر بیماریها اشتباه گرفته شوند.»
ترملت که استاد مغز و اعصاب در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور کانادا است، میگوید: «یافتههای ما به طور چشمگیری جدول زمانی شروع این علائم هشدار دهنده اولیه را تغییر میدهد و به طور بالقوه دری را به سوی فرصتهایی برای تشخیص و مداخله زودهنگام باز میکند.»
این گروه پژوهشگران یافتههای خود را در یکم اوت (۱۰ مرداد) در ژورنال JAMA Network Open منتشر کرد.
بیماریاماس یک بیماری خودایمنی است که در آن سیستم ایمنی بدن دچار اختلال میشود و به غلاف میلین محافظی که اعصاب درون مغز و در امتداد نخاع را احاطه کرده است، حمله میکند. در نتیجه، ارتباط بین مغز و بدن مختل میشود و منجر به ناتوانی پیشرونده میشود.
این بررسی جدید نشان میدهد کهاماس ممکن است بیش از یک دهه قبل از تشخیص بالینی شروع شود.
این پژوهشگران دادههای سلامت ۱۲۰۰۰ نفر مبتلا یا غیر مبتلا بهاماس در ایالت بریتیش کلمبیای کانادا را بررسی کردند. سوابق بیماری تا ۲۵ سال قبل از تشخیص بیماری در بیماراناماس را نشان میداد.
این مدت زمان بسیار طولانیتر از پنج تا ده سالی است که در مطالعات قبلی در مورد شروع بیماری نشان داده شده بود.
یافتهها نشان داد که پانزده سال قبل از شروع علائم کلاسیکاماس، افزایش قابل توجهی در مراجعه بیماران به پزشک عمومی یا مراجعه به متخصصان برای مسائلی مانند خستگی، درد و سرگیجه و همچنین مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی وجود دارد.
دوازده سال قبل از شروع علائم، مراجعه به روانپزشکان شروع به افزایش کرده بود.
هشت تا نه سال قبل از تشخیص، مراجعه به متخصصان مغز و اعصاب و متخصصان چشم افزایش یافته بود که شاید به مسائلی مانند تاری دید یا درد چشم مرتبط باشد.
سه تا پنج سال قبل از آن، پژوهشگران افزایش مراجعه به بخشهای اورژانس یا مراکز رادیولوژی را مشاهده کردند.
یک سال قبل از تشخیص، ویزیتها برای طیف وسیعی از انواع پزشکان، مانند متخصصان مغز و اعصاب، رادیولوژیستها و پزشکان اورژانس به اوج خود رسیده بود.
دکتر مارتا رویز-آلگوئرو، نویسنده اول مقاله این بررسی و دانشجوی فوق دکترا در دانشگاه بریتیش کلمبیا، گفت: «این الگوها نشان میدهند کهاماس یک مرحله پیش درآمد طولانی و پیچیده دارد – مرحلهای که چیزهایی در زیر سطح رخ داده است، اما هنوز خود را به صورتاماس بروز نداده است. ما تازه شروع به درک این علائم هشدار دهنده اولیه کردهایم و به نظر میرسد مسائل مرتبط با سلامت روان از اولین شاخصها هستند.»
محققان تأکید کردند که مسائل اولیهای که بیماراناماس را به سمت مراجعه به پزشک سوق میدهد، میتواند ناشی از طیف وسیعی از عوارض سلامتی باشد. صرفاً تجربه این شرایط به این معنی نیست که فرد بهاماس مبتلا خواهد شد.
با این وجود، به گفته ترملت: «با شناسایی این نشانههای هشدار اولیه، ممکن است در نهایت بتوانیم زودتر مداخله کنیم - چه از طریق نظارت، پشتیبانی یا استراتژیهای پیشگیرانه. این یافته، راههای جدیدی را برای تحقیق در مورد نشانگرهای زیستی اولیه، عوامل سبک زندگی و سایر محرکهای بالقوهای که ممکن است در این مرحله از بیماری که قبلاً نادیده گرفته شده بود، نقش داشته باشند، باز میکند.»