به گزارش صراط آنچه باید از حمله اخیر ایالات متحده و رژیم صهیونی به کشورمان مورد توجه قرار داد، واکاوی دلایلی است که موجب شد تا ارزیابی آنان بر پایه پایان بازدارندگی جمهوری اسلامی استوار شود و تجاوز به خاک کشورمان را آغاز کنند.
در این بین، اگرچه بسیاری بر این باورند که زمانه کنونی را باید با وحدت و وفاق و تساهل و تسامح سپری کرد و تمام ظرفیت های قهریه را متوجه دشمن مشترک خارجی نمود اما لازم است تا با مروری بر سخنان اخیر مقامات اسرائیلی و آمریکایی، بدانیم که خشت نخست بسیاری از وقایع ناگوار اخیر از سال ها پیش در کشور بنیان گذاشته شد و بسیاری از ضربات ضدامنیتی کنونی در تحرکات سرمایه های اسرائیل و آمریکا در داخل ایران ریشه داشته و دارد!
بر این اساس اخیرا رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده در کنفرانس خبری مشترک اذعان داشته است: "حمله بمبافکن رادارگریز بی-۲ به تأسیسات غنیسازی اورانیوم فردو در ایران، نتیجه بیش از ۱۵ سال مطالعه و برنامهریزی بوده است. آژانس کاهش تهدیدات دفاعی آمریکا سالها در حال بررسی همه چیز بودند؛ از زمینشناسی منطقه اطراف فردو گرفته تا مصالح ساختمانی و تجهیزات واردشده به این تأسیسات، تا بتوانند تصویری دقیق از ساختار آن ترسیم کنند و یک نقشه عملیاتی طراحی کنند. کارمندان ما شبها در خواب هم فردو را میدیدند؛ این هدف در ذهنشان نهادینه شده بود."!
جالب اینجاست که برنامه ریزی ۱۵ ساله یانکی ها جهت حمله به فردو، دقیقا مقارن با اغتشاشات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری دوره دهم در سال ۱۳۸۸ است. درحالیکه نظام اسلامی می توانست به پشتوانه مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات، گام های اقتدارآفرین مهمی را در آن سال ها بردارد اما خیانت سران فتنه در اتهام زنی به نظام در عدم صیانت از آرای ملت، موجب شد تا با ایجاد دودستگی، کشور را در چاه ویل تحریم اقتصادی و تهدید نظامی بیاندازند که میوه آن ۱۵ سال بعد در حمله به فردو چیده شد!
پس از آن بود که در جریان فتنه ۱۳۸۸، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد: «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» و شیمون پرز رئیس جمهور وقت رژیم کودک کش اسرائیل گفت: «اصلاح طلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران می جنگند»!
با اینحساب، تجدیدنظرطلبان را می توان در حکم جاده صاف کن های رژیم حرامزاده صهیونی در ایران تلقی کرد که با پیشروی سنگر به سنگر، زمینه را برای تجاوز نظامی به کشورمان فراهم کردند. گواه بر این مدعا، طرح شعار ننگین "نه غزه؛ نه لبنان؛ جانم فدای ایران" در راهپیمایی های جنبش به اصطلاح سبز بود. نشان به آن نشان که پس از از دست رفتن خاکریزهای سوریه و لبنان، اکنون دشمن صهیونی بدون هیچ مانعی، مستقیما ایران را هدف قرار می دهد و مدعیان سبزپوش جانفدایی برای ایران، یا در اروپا و آمریکا مشغول مزدوری اند و یا در داخل نسخه صلح و مذاکره مجدد با متجاوزین به کشور می پیچند!