دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۶

فرونشست بحران خاموش زمین

فرونشست بحران خاموش زمین
امروزه آثار فرونشست زمین در بسیاری از زمین‌های کشاورزی، دشت‌ها، نقاط مختلف شهر و خانه‌های مسکونی یا پل‌ها و بنا‌های تاریخی مشهود است. طی سال‌های اخیر اغلب در رسانه‌ها از پدیده فرونشست زمین با عناوینی مانند «زلزله خاموش» یا «بمب ساعتی آرام و بی‌صدا» نام برده شده است.
کد خبر : ۷۰۰۲۵۸

به گزارش صراط نیوز، امروزه آثار فرونشست زمین در بسیاری از زمین‌های کشاورزی، دشت‌ها، نقاط مختلف شهر و خانه‌های مسکونی یا پل‌ها و بنا‌های تاریخی مشهود است. طی سال‌های اخیر اغلب در رسانه‌ها از پدیده فرونشست زمین با عناوینی مانند «زلزله خاموش» یا «بمب ساعتی آرام و بی‌صدا» نام برده شده است. پدیده‌ای که به مرحله هشدار رسیده و ضعف حکمرانی و مدیریت نادرست مصرف آب، تغییرات اقلیمی و خشکسالی بلند‌مدت، کاهش شدید سطح آب‌ سفره‌های زیرزمینی در اثر برداشت بی‌رویه و غیراصولی برای مصارف صنعتی و کشاورزی، از مهمترین دلایل بروز این چالش اعلام‌شده است.

علی بیت‌اللهی، عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات راه‌و‌شهرسازی، در گفت‌و‌گو با «رسالت» ضمن انتقاد شدید از حفر چاه‌های عمیق، این اقدام را «تیر خلاصی بر پیکره پایداری کلانشهرها» دانسته است. او تاکید کرده که به‌دنبال چنین اقداماتی، با کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، پهنه‌های فرونشستی کشور گسترش می‌یابد.

چرا به رغم هشدار‌هایی که از سوی کارشناسان و صاحب‌نظران در زمینه پدیده فرونشست مطرح‌شده، همچنان این‌رویه ادامه‌دارد، آیا اقدام در این مسیر دشوار است و به همین دلیل مسئولان انجام اقدامات لازم را پشت گوش می‌اندازند؟

تجارب متعدد جهانی، نشان می‌دهد که اقدام در حوزه کاهش خطرات فرونشست زمین میسر است و نتایج کاملا ملموسی هم به بار آورده است. بسیاری از کشور‌ها به‌ویژه در چین، ژاپن، آمریکا، تایوان، اندونزی و هند با سیاست مدیریت برداشت و تغذیه مصنوعی و همینطور تغییر شیوه‌های کشاورزی توانسته‌اند روند بیلان منفی آب‌های زیرزمینی را کم‌کنند و به تبع آن، نرخ فرونشست زمین به‌مراتب کمتر و حتی در برخی موارد متوقف شده است. چنین اقداماتی، پیچیده نیست و به تکنولوژی‌های پیشرفته هم نیازی ندارد، صرفا مستلزم عزم مدیریتی

ژرف اندیشانه و هماهنگ تمامی دستگاه‌های اجرایی است تا در مقابل این پدیده کارنامه قابل‌قبولی ارائه کنند. اینکه چرا تاکنون در کشور ما اقدامی در این راستا صورت نپذیرفته، به این علت است که خصلت چنین مخاطره‌ای، تدریجی، خزنده و پیشرونده است و اثرات آن، ملموس و ناگهانی نیست، بنابراین کمتر مورد‌توجه جدی قرار دارد، اما اخیرا طبق صحبت‌هایی که از سوی رئیس‌جمهور و وزرا مطرح‌شده، به نظر می‌رسد که این پدیده روی میز عالی‌ترین مقامات اجرایی کشور قرار‌گرفته است. این موضوع نشان می‌دهد که توجه مسئولین به این سمت‌و‌سو جلب شده و همین توجهات بالاخره به اقداماتی منتهی خواهد شد. البته مسئولان باید این را هم در نظر بگیرند که فرصت ما برای حرکت در این مسیر نامحدود نیست و فرونشست زمین یک پدیده تکرار شونده نیست. وقتی این پدیده به یک حد بحرانی برسد، متوقف خواهد شد، به این خاطرکه آبرفت متراکم شده و بیش از آن امکان متراکم شدن ندارد. بنابراین فرونشست زمین در سطح اندازه‌گیری زمین نیست و متوقف می‌شود، اما این مسئله معنای نا‌خوشایندی به همراه دارد و به مفهوم مرگ آبخوان، از‌بین‌رفتن استعداد جذب و نگهداری آب‌های زیرزمینی در لایه‌های زیرین، از‌بین‌رفتن دشت‌های حاصلخیز و بیابانی شدن اراضی مستعد است. لذا تاکیدم بر اقدام عاجل به این دلیل است که فرصت بسیار محدود است و اگر کاری صورت نپذیرد، نتایج و خسارت در این بخش غیرقابل برگشت خواهد بود.

این مسئله چه پیامد‌هایی به‌دنبال خواهد داشت؟

پدیده فرونشست علاوه براینکه موجب بیابان‌زایی شده، با پیامد‌هایی نظیر از‌بین‌رفتن استعداد‌های کشاورزی و توان حاصلخیزی و پتانسیل آبدهی لایه‌های آبدار در زیرزمین نیز همراه است و به‌تدریج لایه‌های مغذی خاک در اثر عدم نفوذ آب به زیرزمین، از بین می‌رود. این مسئله آثار زیست‌محیطی و کشاورزی نا‌مناسبی به‌دنبال دارد. ضمن آنکه با فرو‌رفتگی زمین و استمرار آن، مستحدثات روی زمین و دارایی‌های ملی نیز از این مسئله تاثیر می‌پذیرند. فرونشست به‌طوردائم ظرفیت ذخیره‌سازی سیستم آبخوان را کاهش می‌دهد، باعث ایجاد شکاف‌های زمینی، آسیب به ساختمان‌ها و زیرساخت‌های عمرانی می‌شود و حساسیت و خطرسیل را افزایش می‌دهد. در طول دهه‌های آینده، اگر خشکسالی‌ها تشدید شود، احتمالا وقوع فرونشست زمین و آسیب‌ها یا اثرات مربوط به آن را افزایش خواهد داد. از‌بین‌رفتن زیرساز‌های عمرانی، نابودی زمین‌های کشاورزی و آسیب به پل‌ها وجاده‌ها و فرودگا‌ه‌ها و ریل‌های راه‌آهن حتی تا کانال‌های فاضلاب و کابل‌های مخابراتی از نخستین اثرات فرونشست زمین است. زیرساخت‌های حیاتی ازجمله پالایشگاه‌ها، مخازن سوخت، خطوط انتقال گاز، خطوط فشار قوی برق و بسیاری از مراکز صنعتی دقیقا در پهنه فرونشستی قرار دارند و بدیهی است که با ادامه این‌روند، مستحدثات ایمنی کافی را نخواهند داشت. ساختمان‌هایی که در اثر فرونشست ترک می‌خورند، ممکن است با وقوع یک زمین لرزه ساده فرو بریزند. چالش بزرگتر این است که اکنون ماندگاری و امنیت بنا‌های تاریخی مانند تخت جمشید و میدان نقش جهان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و برداشت بی‌رویه‌ آب‌های زیرزمینی موجب فرونشست شدید استان‌های مرکزی شده است. بر اساس پژوهش تخصصی دانشگاه شیراز در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ که نتیجه‌ کار به سازمان زمین‌شناسی محول شد، اندازه‌ فرونشست زمین در دشت مرودشت به‌دست‌ آمده است. این پژوهش نشان می‌دهد که تا ۱۵ سال پیش تنها منطقه‌ کوچکی از دشت مرودشت با فرونشست درگیر بوده است اما در سال‌های اخیر تمام دشت مرودشت با این مشکل درگیر شده است. حتی آسیب‌پذیری سکونتگاه‌های شهری و روستایی امری محتمل است و اگر اقدامی صورت نگیرد، شاهد نا‌پایداری سرزمینی خواهیم بود. امیدوارم که هرگز چنین اتفاقی رخ ندهد و اقدامات عاجلی در‌خصوص کاهش اثرات فرونشست و کنترل این پدیده صورت بگیرد.

چه مواردی در سالیان اخیر مسئله فرونشست زمین را تشدید کرده است؟

استفاده از منابع آب زیرزمینی راهکاری است که مسئولان برای مقابله با بحران کم‌آبی به آن متوسل شده‌اند؛ اما این اقدام در طول چهار دهه گذشته، فرونشست اغلب دشت‌های کشور را در پی داشته است. با‌این‌حال، مسئولان به‌جای اصلاح و نوسازی زیرساخت‌ها، همچنان بر رویه تکراری حفر چاه‌های عمیق و برداشت از منابع زیرزمینی پافشاری می‌کنند. متاسفانه ۸۷ درصد از آب‌های زیرزمینی برداشتی در ایران صرف کشاورزی می‌شود. به‌این‌ترتیب تلاش و برنامه‌ریزی برای کاهش این مصرف می‌تواند واقعا موثر باشد اما سال‌هاست سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی در این حوزه به تعویق افتاده است. سیستم کشت و برداشت و آبیاری در کشاورزی ایران به سنتی‌ترین شکل ممکن ادامه‌دارد و همچنان درگیر کشاورزی پر زحمت و کم‌بازده هستیم. آسیب جدی فرونشست، نتیجه کشاورزی ناپایدار و سنتی است که انتخاب محل و فصل کشت و نوع کشت نامتناسب با توسعه کشاورزی نیز آن‌ را تشدید کرده است. علاوه بر این، مکان‌یابی ناصحیح طرح‌های صنعتی در فلات مرکزی ایران که نیاز آبی فراوان در این بخش، از طریق آب‌های زیرزمینی تامین می‌شود و تمرکز جمعیت در برخی کلانشهر‌ها در تشدید پدیده فرونشست سهم بسزایی داشته است. نزدیک به یک میلیون حلقه چاه آب در کشور حفر شده و علاوه بر این‌ها، چاه‌های غیرمجاز فراوانی وجود دارد و این چاه‌ها متناسب با برداشتی که صورت می‌گیرد، تغذیه نمی‌شوند. در این میان شرایط اقلیمی هم باعث کاهش نزولات جوی شده و بیلان منفی منابع آب زیرزمینی را به‌دنبال داشته است. این منابع هرسال در کشور به طور متوسط حدود ۶۰ سانت پایین می‌روند و در برخی از مناطق این عدد به بیش از۵/۱متر نیز می‌رسد. به‌عبارت‌دیگر هرسال منابع آبی ما کم‌و کمتر می‌شود. تا الان نزدیک به ۱۴۰ میلیارد مترمکعب از حجم کلی آب‌های زیرزمینی خود را از دست داده‌ایم. پایین رفتن آب مشابه از‌دست‌دادن آب درون میوه است که به‌تدریج مچاله و کوچک می‌شود. همین پدیده در طبیعت نیز در حال وقوع است. وقتی آب را از لایه‌های درونی خارج کرده و دراثر آبیاری‌های نادرست و تبخیر فراوان، آب به منشاء خودش بازنمی‌گردد، به‌تدریج سطح آب پایین و پایین‌تر می‌رود و لایه‌های زمین نیز ‌به تبع آن فشرده شده و در‌واقع فرونشست تشدید می‌شود. عمده‌ترین عامل رخداد فرونشست زمین، مصرف آب در حوزه کشاورزی است که این مصرف هم ناشی از نیاز به غذا و سایر نیاز‌های جمعیتی در سکونتگاه‌های شهری و روستایی است. در هرکجایی که تمرکز جمعیت بیشتر باشد، نیاز به غذا، لبنیات و سبزیجات بیشتر می‌شود. لذا مشاهده می‌کنیم که در اطراف سکونتگاه‌های بزرگ، بیشترین میزان فرونشست رخ می‌دهد. بنابراین سیستمی به هم پیوسته از علل و عوامل مختلف روی افزایش نرخ فرونشست زمین تاثیر می‌گذارد.

باتوجه به اینکه همچنان حفر چاه‌های متعدد ادامه‌دارد و کشور نیز درگیر خشکسالی و کمبود آب است، آیا می‌توان مسئله فرونشست زمین را در ایران کنترل و مدیریت کرد؟

همانطور که اشاره کردم بیشترین میزان آب در بخش کشاورزی به مصرف می‌رسد و هدررفت و مصرف آب بیش‌از‌حد استاندارد در این بخش به دو دلیل رخ می‌دهد؛ دلیل اول مربوط به شیوه‌های آبیاری است. معمولا در آبیاری‌های غرقابی و هدرده، نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ درصد آبی که از چاه‌ها به سطح زمین آورده می‌شود، بر اثر تبخیر از دست می‌رود. بنابراین کنترل شیوه‌های آبیاری و استفاده از روش‌های مقتصدانه در مصرف آب بسیار ضروری است. در سایر کشور‌های جهان نیز این شیوه اجرایی شده و پاسخ‌های خوبی دریافت کرده‌اند. اگر با ارائه یک سری مشوق‌ها در اراضی کشاورزی‌ای که در میان محدوده‌های واقع بر زون‌های با خطر بالای فرونشست زمین قرار دارند، تغییر شیوه‌های آبیاری مورد توجه باشد، اطمینان دارم که از شدت این پدیده کاسته خواهد شد. موضوع دیگری که نیاز آبی فراوانی را بر ما تحمیل می‌کند، نوع کشت محصول است. طبیعتا در مناطقی که با محدودیت منابع آبی مواجهیم، کشت محصولات آب‌بر، اقدامی غیراصولی است. تغییر مدیریت کشت و زرع کاملا امکانپذیر است. چنانچه کشاورزان در این مسیر مورد حمایت قرار بگیرند، بدون تردید مصرف آب کمتر شده و به تبع آن، فرونشست زمین کنترل می‌شود. بنابراین کنترل فرونشست زمین را غیرممکن نمی‌دانم، مشروط به اینکه در حیطه مصرف آب در بخش کشاورزی عزمی جدی حاکم باشد.

آیا وضعیت ما در حوزه فرونشست زمین همانطور که در آمار‌ها و روایت‌های کارشناسی آمده، نگران کننده است. آیا این‌روایت‌ها کمی اغراق‌آمیز نیست؟

خیر اصلا اغراق‌آمیز نیست. بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد که ایران از نظر بیلان منفی آب‌های زیرزمینی، رتبه سوم جهان را به خود اختصاص داده و براساس تعدد پهنه‌های فرونشستی با نرخ بالای ۱۰ سانتی‌متر، در رتبه اول کشور‌های جهان قرار دارد. البته در برخی کشور‌ها نیز فرونشست در ابعاد و مقادیر بالا‌تر رخ داده، به‌عنوان مثال در یکی از ایالت‌های هندوستان، عدد فرونشست بیشتر از مقادیر اعلامی در کشور ماست، اما این فقط مربوط به یک یا دو ایالت است. باید توجه کرد که در ۱۸ استان

ایران، عدد فرونشست زمین به بیش از ۱۰ سانتی‌متر در سال رسیده است. به‌عنوان کارشناسی که چندین سال در این زمینه اطلاعات مختلف را جمع‌آوری و بررسی کرده‌ام، چنین تعددی از پهنه‌های فرونشستی با نرخ بالا را مشاهده نکرده‌ام. لذا این آمار‌ها به‌هیچ‌وجه غیرواقعی نیست و مستند بر اطلاعات و آمار‌های جهانی است. باید بپذیریم که هیچ کشوری به‌اندازه ما در استفاده بی‌رویه از منابع آب‌های زیرزمینی کوشا نبوده و نتیجه این توسعه ناپایدار، تشدید هر روزه فرونشست زمین است و باید هرچه زودتر این‌روند متوقف بشود.

همانطور که در صحبت‌هایتان بارها تاکید کردید، یکی از دلایل اصلی فرونشست در ایران استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی است، اما مسئله استفاده از آب‌های ژرف نیز مطرح است، اینطور نیست؟

بله همینطور است و چنین اقدامی بسیار اشتباه و «تیر خلاصی بر پیکره پایداری کلانشهرها» است. اگر ما علاوه بر اینکه خود را در استفاده از آب‌های زیرزمینی محدود نکنیم، به حفر چاه‌های عمیق‌تر هم دراز دستی کنیم، قطعا در ادامه همان روند غلطی خواهد بود که نتایج آن هم‌اینک ملموس و مشهود است. مطابق بررسی‌های صورت گرفته، یکی از سیاست‌های اشتباه ما در طول چند دهه گذشته، تکیه بر تامین آب بوده است. به‌عنوان مثال در هر نقطه‌ای از تهران که جمعیت افزایش یافته، عرضه آب را بیشتر کرده‌ایم. ابتدا سد کرج و سپس سد لتیان را به‌منظور تامین آب احداث کردیم و همین‌که بر تعداد جمعیت و تشدید کمبود آب اضافه شد، سد‌های ماملو و لار را احداث کردیم و از سد طالقان لوله کشیدم تا آب شرب را تامین کنیم و پیوسته این چرخه باطل به‌عنوان تئوری پایه تامین آب ادامه یافت. این مسئله اکنون به مرحله حادی رسیده و با حفر چاه‌های متعدد همچنان مسئله تامین آب دنبال می‌شود. در حال حاضر باتوجه به اینکه دیگر امکانی برای سدسازی و استفاده از آب‌های سطحی وجود ندارد، ایده استفاده از آب دریا مطرح‌شده است و متاسفانه چرخه اشتباه تامین آب و افزایش جمعیت به حد شکننده کنونی رسیده است. مهمترین اقدامی که از این پس باید مورد‌توجه سیاستگذاران و تصمیم‌گیران قرار بگیرد، مدیریت مصرف آب است. ما پیوسته به‌دنبال تامین آب بوده‌ایم و توجه نکرده‌ایم که چنین سیاستی در یک نقطه‌ای به مرز بحران خواهد رسید و اکنون این مرز به طور ملموس در تهران مشهود است، به طوری که دیگر منبعی وجود ندارد تا بتوان آبی تامین کرد. طبق آمار شرکت آب منطقه‌ای تهران، حجم ذخایر پنج سد اصلی تهران تا پایان فروردین ۱۴۰۴ در قیاس با سال گذشته کاهش داشته و برخی سدها کمتر از ۵۰ درصد ظرفیتشان پر شده است. همچنین میزان ورودی آب به این سدها نیز کاهش یافته است. در واکنش به این شرایط، طرح‌هایی برای تامین آب تهران در دستور کار قرار گرفته که ازجمله حفر ۵۰ تا ۷۰ حلقه چاه عمیق برای تامین آب شرب است. این طرح، که گزینه‌ای اضطراری است، با مخالفت صریح برخی کارشناسان مواجه شده است، چراکه چنین اقدامی نه‌تنها یک راه‌حل پایدار نیست، بلکه به بحران منابع آب زیرزمینی نیز دامن می‌زند. باید تلاش کنیم تمرکز جمعیت در کشور به‌صورت همگن توزیع شود. اکنون بیش از ۴۰ درصد جمعیت کشور در تعدادی از کلانشهر‌ها نظیر تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز سکونت دارند. به عنوان مثال جاذبه‌ها و انگیزه‌ها در شهر تهران به‌عنوان پایتخت، جمعیت سایر استان‌ها و دیگر شهرهای کشور را به سوی پایتخت روان کرده است. تهران شهری است که سال ۷۵ ظرفیت زیستی آن تکمیل شده و اکنون ۲۱ سال از آن تاریخ می‌گذرد.

همین وضعیت برای شهر اصفهان نیز وجود دارد. این مسئله ایجاب می‌کند با توزیع عادلانه مراکز معیشتی و شغلی، از توزیع جمعیت در کلانشهرها جلوگیری کنیم، به‌این‌ترتیب شاهد مهاجرت معکوس خواهیم بود و از فشار بر آبخوان‌ها و نیاز آبی در یک نقطه کاسته خواهد شد، به همان نسبت استفاده از منابع آب محدود شده و این امر می‌تواند به توسعه پایدار کشور کمک کند.

منبع: مشرق

برچسب ها: فرونشست