۲۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۲

تقلّب كليد رمز سناريوي آشوب

در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، نه تنها يك فرد، بلكه يك جريان چنين ادعايي داشت كه نياز به بررسي دارد.
کد خبر : ۶۸۰۷۸
به گزارش صراط به نقل از ندای انقلاب، دكتر يدالله جواني - برخي صاحبنظران علوم سياسي از ايران بعد از انقلاب اسلامي با عنوان كشور انتخابات ياد ميكنند. بيش از سي انتخابات طي سه دهه و در واقع به طور ميانگين در هر سال يك انتخاب به دليل سالم بودن سازو كارهاي برگزاري انتخابات اعم از دستگاههاي اجرايي و نظارتي به صورت آزاد، رقابتي و عادلانه در چارچوب قانون برگزار شده و هر فرد، حزب و گروه سياسياي كه توانسته آراي مردم را جلب نمايد، از رهگذر انتخابات وارد ساختار قدرت شده است. از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي و تأسيس جمهوري اسلامي تاكنون همواره نوعي دستهبندي و جناح بندي سياسي در درون خانواده انقلاب وجود داشته و در هر يك از انتخابات به دليل آزاد و سالم بودن انتخابات شاهد جابهجايي قدرت در قوه مقننه و قوه مجريه ميان جناحهاي سياسي هستيم.

ايجاد شبهه در سلامت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري و اتهام تقلب به نظام اسلامي در اين انتخابات از سوي اصلاح طلبان حوادث تلخ و ناگواري را در سال گذشته به دنبال داشت. تشكيك در سلامت انتخابات از سوي افرادي چون موسوي و كروبي و حمايت گسترده جريان مدعي اصلاحات از اين ادعا، جامعه اسلامي را با فتنهاي عميق روبه رو ساخت. هر چند فتنه گران در دستيابي به اهداف خود ناكام ماندند، لكن ضرورت تبيين ميداني اين شبهه افكني و رفتار اصلاح طلبان در قبال انتخابات دهم همچنان به قوت خود باقي است. در اين نوشتار به اختصار اين موضوع بررسي ميشود.

پيشينه شبهه افكني در انتخابات ايران
سلامت انتخابات در جمهوري اسلامي همواره از سوي جريان ضدانقلاب شناخته شده و شناسنامه دار زير سؤال بوده و رسانه هاي غربي و صهيونيستي نيز جريان ضدانقلاب را در طي سه دهه اخير در اين زمينه همراهي كرده اند. طي ۳۱ سال گذشته دشمنان همواره تبليغ كرده اند كه جمهوري اسلامي يك نظام غيرمردمي است و از پشتوانه آراي ملت ايران برخوردار نيست. بديهي است، در چنين فضايي، دشمنان هر يك از انتخابات ايران را انتخاباتي ناسالم، غيرآزاد، غيررقابتي و ناعادلانه معرفي كنند. در نقطه مقابل تمامي نيروهاي سياسي داخلي از گرايشها و سليقه هاي مختلف، ضمن داشتن حساسيت روي انتخابات، نظام اسلامي را در حفظ آراي مردم امين دانسته و اگر در مواردي اعتراضي هم وجود داشته، متوجه تخلفات محدود انتخاباتي بوده و سلامت كليت انتخابات را با علامت سؤال مواجه نميساختند.

در انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري، آقاي كروبي تنها كانديدايي بود كه مدعي تقلب در انتخابات شد. اين ادعاي آقاي كروبي به عنوان دبير كل مجمع روحانيون مبارز درحالي مطرح گرديد كه انتخابات از سوي اصلاح طلبان برگزار شد و آقاي موسوي لاري از اعضاي برجسته مجمع روحانيون مبارز و وزير وقت كشور به عنوان متولي اصلي برگزاري انتخابات بود و وي با صراحت بر سلامت انتخابات تأكيد و ادعاي آقاي كروبي را بي اساس دانست. در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، نه تنها يك فرد، بلكه يك جريان چنين ادعايي داشت كه نياز به بررسي دارد.
راهبردهاي انتخاباتي اصلاح طلبان براي بازگشت به قدرت
جبهه دوم خرداد كه پس از پيروزي آقاي خاتمي در دوم خرداد سال ۱۳۷۶ شكل گرفت و با شعارهايي چون جامعه مدني، توسعه سياسي و نهايتاً شعار اصلاحات موفق شده بود علاوه بر قوه مجريه، شوراهاي اسلامي و اكثريت مجلس ششم را نيز در اختيار بگيرد، دچار اين توهم گرديد كه براي هميشه رقيب سياسي را از صحنه حذف كرده و مردم با آنان پيوندي ناگسستني دارند و در هر انتخابات آنان خواهند بود كه با رأي مردم در قدرت باقي خواهندبود. اما اين تحليل غلط آنان به سرعت رنگ باخت و به دليل تعارضات دروني، ناكارآمدي و مهمتر از همه عبور از خطوط قرمز نظام اسلامي و فاصله گرفتن از آرمانهاي والاي حضرت امام خميني(ره)، اعتماد مردم از آنان سلب گرديد و اين اصولگرايان بودند كه موفق شدند با رأي مردم در انتخابات شوراهاي اسلامي دوره دوم در سال ۱۳۸۱ وارد قدرت شوند و اين روند با به دستگيري اكثريت مجلس هفتم و رياست جمهوري دوره نهم تكميل و سبب شد تا جريان دوم خرداد با آن تحليلهاي عجيب و غريب در مورد پايگاههاي مردمي خود، از صحنه قدرت، از سوي مردم كنار گذاشته شود. اين جريان از يك طرف مدعي خط امام بود و از طرف ديگر به دنبال تغيير ساختارهاي نظام ديني و سكولاريزه كردن جامعه ايران و به همين دليل نيز مورد حمايت و عنايت دشمنان شناخته شده خارجي و تمامي گروهكهاي ضدانقلاب قرار گرفت. پس از انتخابات نهم رياست جمهوري، اصلاحطلبان به اين جمعبندي رسيدند كه بايد تمام توان خود را براي بازگشت به قدرت سياسي به كار گيرند.

اين جريان در انتخابات مجلس هشتم و شوراهاي دوره سوم نتوانست به خواست خود برسد و لكن براساس اعترافات يكي از متهمين اغتشاشات پس از انتخابات سال گذشته، راهبرد رسيدن به قدرت اجرايي به هر قيمت را در پيش گرفت. اصلاحطلبان براي پيادهسازي اين راهبرد و تحقق خواستهشان مبني بر تسلط بر قوه مجريه، چندين سناريو را طراحي و عملياتي كردند. اين سناريوها عبارت بودند از:
۱- سناريوي بحراني نشان دادن كشور و ضرورت نجات آن
۲- سناريوي طرح دولت وحدت ملي براي نجات كشور به عنوان يك ضرورت در مقطع كنوني
۳- سناريوي تشكيك در سلامت انتخابات
۴- سناريوي تشكيل كميته صيانت از آراي مردم
۵- سناريوي انجام تقلب در انتخابات و جابهجايي آن
۶- سناريوي لشكركشي خياباني براي ابطال انتخابات و پيشبرد مقاصد
۷- سناريوي تعميق اختلافات اصولگرايان
اصلاحطلبان و پيش بيني دو وضعيتي نتيجه انتخابات
اصلاح طلبان با راهبرد پيروزي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به هر قيمت دو وضعيت را براي نتيجه پيش بيني كردند:
۱- وضعيت پيروزي با رأي مردم:
برخي اصلاح طلبان بر اين باور بودند كه با حجم بالاي تخريب انجام گرفته عليه دولت نهم و وجود اختلافات در جبهه اصولگرايي به ويژه با آمدن فردي مانند موسوي، نتيجه انتخابات، پيروزي آنان خواهد بود. بر اين اساس نيروهايي را در پوششهاي مختلف لكن با نماد واحد رنگ سبز منسجم ساخته بودند تا با لشكركشي خياباني و برپايي جشن پيروزي، مقدمات راه اندازي يك به اصطلاح جنبش اجتماعي را فراهم ساخته و با تداوم تجمعات و تظاهرات به اصطلاح مردمي، خواستههاي خود از جمله تغييرات مورد نظر را با عنوان پاسخگويي به مطالبات مردم دنبال نمايند. اين نقشه در واقع اجراي همان نظريه «فشار از پايين و چانهزني در بالا» بود كه سعيد حجاريان در ماههاي اوليه شكلگيري جبهه دوم خرداد مطرح ساخت و در آستانه انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي طي مصاحبهاي بر اين نظريه پافشاري كرده و گفت: «همچنان معتقدم اصلاحات با فشارهاي اجتماعي به پيروزي ميرسد.»

جمله محمد خاتمي در ملاقات با جورج سوروس صهيونيست كه گفته بود، من در دوران اصلاحات با انسداد سياسي مواجه بودم و تنها كليد قفل بسته شده سياست در ايران فشارهاي اجتماعي در قالب كمپين جنبش دانشجويي و جنبش زنان ميباشد، توجيهكننده مقاصد دوم خرداديها از به خيابان آوردن هواداران ميباشد. موسوي نيز يك روز قبل از برگزاري انتخابات با همين ذهنيت و نگاه به برنامههاي طراحي شده از سوي جريان مدعي اصلاحات در مصاحبه با مجله تايم ميگويد: «تجمعات خياباني چشمگير هفتههاي گذشته احتمالاً ماهيت ساختار قدرت را به نحوي بنيادين دگرگون خواهد ساخت و در واقع اين اتفاق با فشار بر رهبر نسبت به پذيرش بيشتر افكار عمومي رخ خواهد داد.»

۲- وضعيت شكست و پيروزي رقيب با رأي مردم
برخي ديگر از اصلاحطلبان به صورت جدي معتقد بودند، شانس پيروزي موسوي بسيار كم ميباشد و رقيب وي يعني احمدينژاد با برخورداري از پايگاههاي وسيع مردمي پيروز حتمي انتخابات دهم خواهد بود. با چنين تحليلي از نتايج انتخابات دهم بود كه اصلاح طلبان براي جلوگيري از تكرار دولت نهم، سلامت انتخابات را نشانه گرفته و با طراحي سناريوي تشكيك در صحت انتخابات و زير سؤال بردن نتيجه آن با ادعاي تقلب، بر اين باور بودند كه براساس الگوي انقلابهاي رنگي و كودتاهاي مخملين ميتوانند با لشكركشي خياباني، انتخابات را باطل نمايند. پيش بيني دوم خرداديها اين بود كه با به خيابان آوردن يك جمعيت قابل ملاحظه درتهران تحت عنوان مطالبات و خواست عمومي مردم، موفق به ابطال انتخابات شده و انتخاب بعدي را با سازوكارهاي جديدي برگزار خواهند كرد و در شرايط جديد حتماً پيروز انتخابات خواهند بود. در واقع در وضعيت دوم، با فشارهاي اجتماعي هواداران و فضاسازي رسانهاي و عمليات رواني (نه به صورت طبيعي) قدرت را به دست خواهند گرفت و با استمرار همين فشارهاي اجتماعي، تغييرات مورد نظر وعده داده شده در ايام تبليغات انتخاباتي را انجام خواهند داد.

سناريوي شبهه افكني و تشكيك در سلامت انتخابات
جريان مدعي اصلاحات طي ماههاي منتهي به انتخابات، آنچنان در سلامت آن تشكيك ايجاد كرد كه برخي هوادارانشان به ويژه جوانان در مناطق شمالي تهران كه بعضاً براي اولين بار بود كه ميخواستند در انتخابات شركت كنند، به اين ذهنيت دچار شده بودند كه نظام اسلامي در اين انتخابات حتماً تقلب خواهد كرد و نشانه انجام اين تقلب را هم عدم اعلام نام موسوي به عنوان پيروز انتخابات ميدانستند. شعار هواداران موسوي مبني بر «اگر تقلب نشه، موسوي رئيس جمهور ميشه» نشاندهنده همين ذهنيت است. گروههاي دوم خردادي با نظرسازيهاي ساختگي به هوادارانشان اينگونه القا ميكردند كه اگر حق شما با تقلب ضايع شد، بايد در كف خيابان حق خود را بگيريد. شعر « اگر تقلب بشه، ايران قيامت ميشه» نشان دهنده همين نگاه ميباشد. بنابراين ايجاد ترديد در سلامت انتخابات و ادعاي انجام تقلب در نتيجه آن با جابهجا كردن آراي يك يا چند نامزد به نفع يك نامزد خاص، از مدتها قبل از برگزاري انتخابات و با اهداف اشاره شده برنامهريزي گرديد. نكته قابل توجه اينكه، افرادي در ايجاد تشكيك در سلامت انتخابات پيش قدم شدند كه هرگز از آنان چنين توقعي نميرفت لكن اين اتفاق رخ داد و آنان از باب «اگر ملك ز باغ رعيت خورد سيبي – غلامان او در آرند درخت از بيخ» زمينهها و بسترهاي وارد كردن اتهامات فراوان به نظام اسلامي از جمله تقلب درانتخابات را فراهم ساختند. به نمونههايي از اين دست اشاره ميشود:
الف- آقاي رفسنجاني در مراسم سيامين سالگرد قانونگذاري در مجلس شوراي اسلامي ميگويد: «مردم هيچ گاه ضدانقلاب نميشوند و اگر احساس كنند، رأيشان جور ديگري خوانده ميشود و تأثيرگذار نيست و نيز احساس كنند نميتوانند نقش خود را به خوبي در جامعه ايفا كنند، حضورشان ضعيف ميشود.» (خبرگزاري كار ايران، ۱۲/۹/۸۷)

ب- آقاي رفسنجاني در خطبههاي نماز جمعه تهران در ارديبهشت ۱۳۸۸ حدود يك ماه قبل از انتخابات ميگويد: «بايد به طور جدي تلاش شود تا سلامت انتخابات براي مردم مشخص شود تا با خيال راحت بروند و رأي بدهند.»

ج- چند روز بعد از صحبتهاي آقاي رفسنجاني در مراسم سيامين سال قانونگذاري، آقاي حسين مرعشي سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي اين گونه نسبت به سلامت انتخابات ايجاد تشكيك ميكند: «مردم بايد اطمينان داشته باشند كه رأيشان درست خوانده ميشود تا پاي صندوق رأي بيايند. بايد بدانند هر چه آنان ميخواهند همان اتفاق ميافتد و امانت حفظ خواهد شد.» (خبرگزاري كار ايران، ۸/۱۰/۸۷)

۳- بعد از اظهارات شك برانگيز آقايان رفسنجاني و مرعشي نسبت به سلامت انتخابات پيشرو يعني دهمين دوره رياست جمهوري، محسن آرمين سخنگوي سازمان مجاهدين با ترفند خاصي طي مصاحبه با خبرگزاري ايلنا ميگويد: از مراجع تقليد ميخواهيم نظر خود درباره حكم شرعي دست بردن در آراي مردم را به صراحت اعلام كنند تا با اعلام نظر آنها، جلوي تخلف در انتخابات گرفته شود(!) (خبرگزاري ايلنا، ۲۶/۱۰/۸۷)

۴- آقاي كروبي كه در انتخابات نهم نيز مدعي تقلب شده بود، چند روز مانده به برگزاري انتخابات طوري سخن ميگويد كه خبر قطعي از انجام تقلب دارد و آمادگي خود را براي بر هم زدن اوضاع و جلوگيري از اين تقلب اينچنين اعلام ميكند:«اين روزها نشانههايي ديده ميشود كه حركتهاي خودسرانهاي انجام ميگيرد. اين را تأكيد ميكنم و ميگويم اين بار بعداز نماز صبح نخواهم خوابيد و از اول صبح با گزارشگيري از تمامي ستادها در سطح كشور اوضاع را رصد و دنبال ميكنيم. چنانچه تا ساعت ۱۱ صبح خبرهايي از تقلب در آرا بدهند، آن وقت ميدانيم چه اقدامات مقتضي را در برابر تقلبهاي انتخاباتي انجام دهيم و اجازه نخواهيم داد اعلام اين موضوع به ساعات بعدازظهر كشيده شود. بنابراين مسئولان، با دقت زياد مراقب باشند تا آراي مردم در صحت و سلامت كامل شمارش و اعلام شود. (سايت آفتاب ۱۸/۳/۸۸)
 
سناريوي تشكيل كميته صيانت از آراي مردم
جريان مدعي اصلاحات براي ايجاد ذهنيت منفي در مورد سلامت انتخابات، اقدامات متعددي را در دستور كار قرار داد كه يكي از مهمترين اين اقدامات، تشكيل كميته صيانت از آراي مردم بود. نفس تشكيل اين كميته و اعلام خبر آن براي عدهاي در بردارنده اين پيام بود كه گويا قرار است در اين انتخابات آرا جابهجا شود و بر همين اساس جريان دوم خرداد اقدام به تشكيل كميته صيانت از آراي مردم كرده است. در ارديبهشت ۱۳۸۸ برخي از سايتها و خبرگزاريها خبري مبني بر تشكيل جلسهاي در منزل رفسنجاني منتشر ساختند كه موضوع آن انتخابات و كميته صيانت از آرا بود. در اين جلسه كه آقايان موسوي، كروبي، خاتمي و به نقلي بهزاد نبوي حضور دارند، تركيب كميته صيانت از آرا مشخص ميشود. مهدي هاشمي به نمايندگي از پدرش، عليرضا بهشتي و محتشمي از طرف ميرحسين و كرباسچي و الويري از جانب كروبي به عنوان اعضاي اصلي اين كميته انتخاب ميگردند.

شوراي نگهبان تشكيل كميته صيانت از آرا را غيرقانوني اعلام كرد، ليكن اين كميته با صدور بيانيههايي با امضاي محتشمي و مصاحبههايي كه اعضاي آن انجام ميدادند، فقط به دنبال تشكيك در سلامت انتخابات و ايجاد جو رواني و ذهنيت منفي عليه برگزاركنندگان انتخابات بود.

سناريوي انجام تقلب در انتخابات با جابه جايي آراي مردم
ادعاي انجام تقلب در انتخابات با جابهجايي آراي مردم به نفع احمدينژاد، سناريوي اصلي جريان اصلاحات براي رسيدن به هدف بود. همه حوادث پس از انتخابات و اغتشاشات انجام گرفته و پيامدهاي ناشي از آن ازقبيل دستگيريها و دادگاهها محصول همين ادعاست. موضوع تقلب در انتخابات با جابهجايي آرا نياز به زمينهسازيهاي قبلي داشت و آقاي رفسنجاني از جمله كساني بود كه در سال ۸۷ و چندين ماه مانده به زمان برگزاري انتخابات در اين راستا و در جمع اعضاي سازمان اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد منطقه ۹، اينچنين گفت:«اگر ناظران و مسئولان برگزاري انتخابات رأي مردم را ضايع كنند و اعلام قيمومت كنند و نگذارند آنچه مردم ميخواهند اعلام شود، اين كار خيانت و مستوجب عذاب الهي است. حتي اگر براساس مصلحت برخي بگوينداين فرد نبايد انتخاب شود، اشتباه است و منتهي به استبداد ميشود و اين اتفاق شومي خواهد بود.» (هشدار هاشمي رفسنجاني نسبت به دستكاري آراي مردم، روزنامه اعتماد، ۵/۱۰/۸۷)
اين بيانات از سوي هاشمي رفسنجاني كه در ساختار قدرت سياسي جمهوري اسلامي به دليل سوابق و مسئوليتهاي كنوني از جايگاه ويژهاي برخوردار است، زمينههايي را فراهم ساخت تا ديگران به راحتي و با صراحت به دنبال القا اين مطلب برآيند كه ارادهاي مبني بر جابهجايي آراي مردم در انتخابات شكل گرفته و حتماً براي پيروز شدن يك فرد خاص (احمدينژاد) اين كار انجام خواهد گرفت. با چنين زمينه سازيها و فضاسازي ها در ميان هواداران ميرحسين موسوي اينگونه تبليغ شد كه پيروز انتخابات به طور قطعي موسوي خواهد بود مگر اينكه تقلب شود. رسانههاي بيگانه و شبكه هاي ماهوارهاي و لس آنجلسي نيز با تمام توان موضوع تقلب را پوشش خبري داده و در تحليلها و تفسيرهاي خبري و ارتباط با مخاطبان تلاش كردند اين ذهنيت را تقويت كنند كه در انتخابات ايران حتماً تقلب خواهد شد؛ مگر آنكه موسوي به عنوان پيروز انتخابات اعلام شود. صحبتهاي صريح عفت مرعشي همسر آقاي رفسنجاني در روز جمعه ۲۲/۳/۸۸ پس از رأي دادن در حسينيه شماره ۲ جماران كه در سايتهاي خبري انعكاس يافت، نمونهاي از اين ذهنيت هاي شكل گرفته است. وي با صراحت از پيروزي موسوي در صورت عدمتقلب سخن گفته و ميگويد: در صورتي كه تقلب شود مردم بريزند در خيابانها و اعتراض كنند!

موسوي و ادعاي پيروزي در انتخابات
با توجه به جهت گيريهاي هدفمند رسانه هاي وابسته به طيف اصلاح طلبان در مرحله قبل از انتخابات مبني بر اينكه براساس نظرسنجيها ميرحسين موسوي بيشترين شانس پيروزي را دارد و اينكه همين جهتگيري با آب و تاب در رسانه هاي خارجي بازتاب پيدا ميكرد، در روز برگزاري انتخابات اين رسانه ها با عمليات سنگين رواني، از پيش افتادن موسوي نسبت به رقبا خبر ميدادند.
به عنوان نمونه سايت تابناك همسو با ديگر رسانه هاي دوم خردادي در مطلبي تحت عنوان «آراي خاموش به صحنه آمدند» مينويسد:« مشاهدات و گفت وگوي خبرنگار ايلنا با برخي از رأي دهندگان حاكي از آن است كه بسياري از كساني كه پس از انتخابات ۷۶ در انتخابات شركت نكردهاند و به رأي خاموش تبديل شده بودند، پس از ۱۲ سال در انتخابات شركت ميكنند. براساس اين گزارش پيش بيني ميشود نتيجه انتخابات در مناطق حومه شهر تهران بر خلاف برخي پيش بيني ها كه از رأي مطلوب كانديداي خاصي حكايت ميكرد، كاملاً به نفع كانديداي ديگري رقم بخورد. (سايت تابناك، ۲۲/۳/۸۸)
در چنين فضايي ميرحسين موسوي قبل از پايان رأي گيري در سراسر كشور و آغاز شمارش آرا، در جمع خبرنگاران داخلي و خارجي طي مصاحبه اي خبر از پيروزي خود بر ديگر رقبا داد و در همان شب بيانيه اي به اين شرح صادر كرد:
به نام خدا. مردم شريف ايران، ضمن تشكر از حضور پرشور و استقبال گسترده شما از انتخابات رياست جمهوري، به اطلاع مي رساند طبق گزارشها ومستندات واصله به رغم تخلفات و كارشكني هاي متعدد و نارسايي هايي گسترده، مستندات واصله حاكي از آن است كه رأي اكثريت قاطع مردم متوجه اين خدمتگزارشان بوده است. از مسئولان امر ميخواهم در شمارش آرا نهايت دقت را بنمايند و اعلام ميكنم در غير اين صورت از همه امكانات قانوني براي احقاق حقوق حقه ملت ايران اقدام خواهم كرد.
همين جا فرصت را مغتنم ميشمارم و از ملت شريف ايران ميخواهم آماده برگزاري جشن پيروزي در شامگاه ميلاد بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) باشند.( سايت تابناك، ۲۲/۳/۸۸، كد خبر ۵۱۶۱۸)
رفتار ميرحسين موسوي و بيانيه وي دقيقا الهام گرفته از الگوي انقلابهاي رنگين و توصيه هاي جين شارپ بود. وي قبل از شمارش خود را پيروز ميداند و مسئولان را تهديد ميكند كه اگر نتيجه غير از اين باشد وي نه تنها پذيراي نتيجه نبوده، بلكه با تمام امكانات وارد صحنه اعتراض ميشود.

ادعاي تقلب و آغاز پيادهسازي سناريوي لشكركشي خياباني
انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري با مشاركت ۸۵ درصد واجدين شرايط پيروزي بزرگي براي ملت ايران و نظام اسلامي بود و ميتوانست طراز جمهوري اسلامي در عرصه بينالمللي را ارتقا بخشد. ليكن پيادهسازي يك توطئه در بستر انتخابات از سوي جريان مدعي اصلاحات، جامعه اسلامي را دچار فتنهاي عميق ساخت و در بستر جنگ نرم دشمنان،اين فتنه اغتشاشات و ناآراميهايي را به دنبال داشت. با اعلام نتايج اوليه انتخابات از سوي مجامع رسمي، ميرحسين موسوي در چارچوب يك نقشه از قبل طراحي شده با صدور اعلاميهاي نسبت به اين نتيجه واكنش نشان داد و بسترها و زمينه هاي لازم را براي لشكركشيهاي خياباني و ايستادگي در برابر نظام و قانون فراهم ساخت.
در بخشي از اعلاميه روز شنبه ۲۳/۳/۸۸ موسوي آمده است: نتايجي كه براي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اعلام شد، بهتآور است. مردمي كه در صفهاي طولاني اخذ رأي شاهد تركيب آرا بودند و خود ميدانند كه به چه كسي رأي داده اند، با حيرت تمام به شعبده بازي دست اندركاران انتخابات و صدا و سيما نگاه ميكنند. آنان بيش از هميشه به دنبال آن هستند كه بدانند چگونه و توسط چه كساني و مقاماتي طرح اين بازي بزرگ ريخته شده است.
موسوي در اين بيانيه به ايستادگي در برابر نتايج اعلام شده تصريح و در اطلاعيه هاي بعدي به ادامه موج سبز تأكيد ميكند.
در ادامه بيانيه موسوي بيانيه هاي احزاب و مجموعه هاي ديگر اصلاح طلبان با همان ادبيات موسوي و ادعاي انجام تقلب در انتخابات و ضرورت ايستادن در برابر نتيجه انتخابات صادر ميشود. مجمع روحانيون، جبهه مشاركت، سازمان مجاهدين و كميته صيانت از آرا، مجموعه هايي هستند كه بيانيه هاي تند و تيزي را صادر و نظام اسلامي را متهم به تقلب در انتخابات و جابه جايي آرا كرده و با اين مواضع خود، برخي هواداران را به خيابانها كشانده و بدينگونه اغتشاشات و ناآراميها شروع ميشود. در اين وضعيت رسانه هاي خارجي در يك اقدام هماهنگ و همسو با برخي رسانه هاي داخلي وابسته به احزاب دوم خردادي، آتش بيار معركه شده و در چارچوب قواعد جنگ نرم و عمليات رواني، سعي در تحريك هواداران موسوي كرده و آنان را به صحنه مقابله با نيروهاي انتظامي و انجام تخريب و آتش زدن بانكها و اماكن عمومي تشويق مينمايند.
در آشفته بازاري كه گروههاي دوم خردادي به راه انداختند، تمام دشمنان، معاندين و مخالفين از قبيل سلطنت طلبان، منافقين، بهائيها، چپگراها، ملي - مذهبيهاي وابسته به بيگانه و گروههاي منحرف و شرور و اراذل و اوباش، براي ايجاد بيثباتي در تهران و ديگرشهرها بسيج ميشوند.

ابطال انتخابات؛ كف خواسته هاي موسوي و گروههاي همسو
موسوي در ملاقات با رفسنجاني در روز شنبه ۲۳/۳/۸۸ از ايستادگي خود در صحنه خبر داده و كف خواسته هايش را ابطال انتخابات اعلام ميكند.
مقام معظم رهبري در ملاقات موسوي با ايشان بر پيگيري موضوع از طريق مجاري قانوني تأكيد ميفرمايند. اما جريان مدعي اصلاحات كه دنبال فتنه انگيزي بود بدون ارائه مستندات و طرح شكايت به شوراي نگهبان و پيگيري مطالبات خود از طريق قانون، فشارهاي اجتماعي بر نظام اسلامي جهت ابطال انتخابات را به عنوان تنها راه حل ارائه و آن را دنبال كرد و اينگونه، اتفاقاتي از روز شنبه ۲۳ خرداد تا روز عاشوراي امام حسين(ع) كه دل شيعيان را به درد آورد، يكي پس از ديگري رخ داد. در اين حوادث خسارات معنوي و مادي بسيار زيادي به نظام اسلامي و ملت ايران وارد شد. گروههاي دوم خردادي ادعايي را كردند كه هرگز قادر به اثبات آن نبودند. در جريان دادگاه متهمين اغتشاشات و حوادث پس از انتخابات و براساس اسناد بسيار متقن كاملاً آشكار شد تقلب به عنوان يك دروغ بزرگ سناريويي بود براي جلوگيري از پيروزي اصولگرايان و به قدرت رساندن اصلاح طلبان با كانديداتوري ميرحسين موسوي و اين سناريو بود كه تمامي مشكلات پس از انتخابات را رقم زد.

مردم كمر فتنه را شكستند
هر چند در فتنه پس از انتخابات برخي خواص و احزاب سياسي از اين آزمون سرافراز بيرون نيامدند، لكن ملت ايران با بصيرت و آگاهي و در تبعيت از مقام معظم رهبري كه بسيار مدبرانه و هوشمندانه مديريت عبور از فتنه ۸۸ را بر عهده داشتند، موفق شدند كمر فتنه را شكسته و فتنهگران را منزوي و به حاشيه برانند. حضور حماسي مردم در ۹ دي و ۲۲ بهمن نشان داد فتنه گران در ميان توده هاي ميليوني مردم جايي ندارند. برهمين اساس بود كه مقام معظم رهبري سال ۱۳۸۸ را سال عظمت و پيروزي ملت ايران ناميدند. در پايان اين نوشتار ذكر اين نكته لازم است كه هر چند فتنه سال ۸۸ كه با شبهه افكني در انتخابات دهم آغاز شد با شكست مواجه شد، ليكن فتنه گران همچنان در فكر تداوم فتنه بوده و در كمين فرصتها به ويژه انتخابات آتي هستند. نظام اسلامي و مردم مؤمن، انقلابي و ولايتمدار بايد همواره هوشيار باشند. نظام سلطه و در رأس آن امريكاييها شكست سنگيني را از ملت ايران خوردهاند و همواره در تكاپوي ضربه زدن هستند. گرچه جنگ نرم آنان با شكست مواجه شد، اما آنان نااميد نشده و با طراحي جنگ هوشمند و به كارگيري تركيبي از قدرت سخت و قدرت نرم به دنبال فشار آوردن بر ملت ايران و نظام اسلامي هستند. آنها همچنان چشم به داخل ايران دوخته و تمام توان و امكانات خود را براي كمك به جريان فتنه و مخالفين نظام اسلامي به صحنه آورده اند. به طور قطع با صبر و ايستادگي ملت ايران در صحنه و پشتيباني از ولايت فقيه ديگر توطئه ها و فتنه هاي در راه همانند گذشته خنثي خواهند شد؛ انشاءالله.