به گزارش سرویس وبلاگ صراط فاطمه سادات حاجی وثوق در آخرین مطلب وبلاگ بحرآتشین نوشت:
خواستم امروز از دروديوار نجف بنويسم كه حكم شانه هاي امن پدرانه را داشت برايم...
خواستم امروز بگويم كه پدر يعني امنيت يعني تكيه گاه يعني چراغ...
خواستم امروز بگويم كه وقت خروج از نجف دلت جدا نمي شود از حرمي كه حكم آغوش پدرانه است برايت...
خواستم امروز از امتي بنويسم كه حكم كودكي را دارد كه وقتي به دل تاريكي مي زند،
دست پدرش را محكم تر مي فشارد و هرازگاهي سرش را بالا مي گيرد و پدر را نگاه ميكند تا آرام بگيرد...
خواستم امروز از پدري بنويسم كه چراغ هدايت است و نبودنش مانندبودنش راه را هموار مي كند...
خواستم امروز بنويسم و بگويم كه روز پدر مبارك!
روز پدري كه پدر امت بود و هست و خواهد بود...روز پدري كه حرمش عطروبوي پدرانه مي دهد...
روز
ولادتش مبارك كه شكرانه اش از من و ما برنمي آيد...
.....................................................................................................................................
از سال هاي حيات امام جز تصاويري كودكانه و محبتي ماندگار چيزي برايم نمانده ...
امروز اربعين حديثش، صحيفه نورش و همه آثار ارزشمندش يادآور اينند كه امام نعمتي بود عظيم...
و من همه ي افتخارم اين است كه حيات امام را هرچند كم و دورادور ...اما درك كرده ام
امروز كه برنامه هاي رسانه را رصد مي كردم دلم خواست سهمي در سياست گزاري هايش مي داشتم
تا مي توانستم فرياد بزنم و بگويم پس از 23 سال گذشتن از رحلت امام، وقت عزاداري و سينه زني نيست
امام را بايد شناخت بايد بزرگ داشت بايد براي رنج هايي كه كشيد تا امروز باشيم و بمانيم قدر قائل شد
من اگر سياستگزار رسانه بودم هرگز وهرگز اجازه نمي دادم ايام ولادت امير مومنان با موسيقي عزا بگذرد
به خود خدا سوگند امام اگر مي بود عتابتان مي كرد آقايان!....
ما راه امام را گم مي كنيم اما يك روز در سال برايش موسيقي عزا مي گذاريم!...
آن هم درايام ولادت حضرت امير (ع)....دلم برای خودمان می سوزد!