به گزارش صراط به نقل از تهران امروز، هفته گذشته 6 سينماگر بيانيهاي منتشر ساختند و به اوضاع و احوال روز سينماي ايران واكنش نشان دادند. مسعود كيميايي، مسعود جعفري جوزاني، عليرضا رئيسيان، جواد طوسي علي معلم و مهدي كرمپور كساني بودند كه زير اين بيانيه را امضا كردند. بيانيهاي كه در آن از سرنوشت سينماي ايران ابراز نگراني شده بود و در بند آخر آمده بود: «در پايان انتظار داريم مسئولان ارشد كشور و مديران فرهنگي و هنري (اعم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،حوزه هنري،شهرداري،صدا وسيما و ساير نهادهاي مرتبط با حوزه سينما) شرايط لازم براي ايجاد يك هم انديشي با حضور نمايندگان مستقل سلايق فكري سينما براي بررسي وضع موجود و راههاي برون رفت از بحران فعلي را فراهم سازند.»
راستش از دعواهاي سال گذشته سينماي ايران بر سر خانه سينما و معاونت سينمايي و شوراي عالي سينما تا به امروز، هنوز وضعيت سينماي ايران به ثبات نرسيده است. نمونه مشخص آن هم جشنواره سال گذشته بود كه هرچند مرتبتر از سالهاي قبل برگزار شد، اما براي اهالي سينما لقمه دندانگيري نداشت. درحقيقت جشنواره سال گذشته مويد اين بود كه سال خطرناكي در انتظار سينماي ايران است. سينمايي كه فكر ميكرديم كمكم دارد به سمت صنعتي شدن ميرود، حالا هر چه بيشتر به بخش دولتي وابسته است.
روند دادن پروانههاي ساخت و نمايش پيچيدهتر و بينظمتر شده و كلا فضاي حاكم بر سينماي ايران، نويد روزهاي خوب را نميدهد. اما نكته مهم ديگري كه وجود دارد اين است كه متاسفانه خود اهالي سينما، فيلمسازان و فيلمنامهنويسها و بازيگران و از همه مهمتر تهيهكنندگان انگار نسبت به اين شرايط بيتفاوت شدهاند. هيچكس توضيحي نميخواهد كه مثلا شوراي عالي سينما در حال حاضر دقيقا مشغول به چه كاري است و چه تفاوتي با معاونت سينمايي دارد و چرا براي بهبود حال و روز سينماي ايران دستورالعملي صادر نميكند؟اصلا مگر قرار نبود كه اين سينما به سمت خصوصي شدن برود؟ پس چطور همه اتفاقات جديد گويي بيشتر و بيشتر روي دولتي بودن سينما و حتي بيشتر دولتي كردن آن تاكيد دارد؟
سينماگران ما هنوز حركت در مسير صنف و منافع جمعي سينما را درك نميكنند. اگر فيلم شان به مشكل برنخورده باشد، سكوت ميكنند تا زماني كه خودشان درگير شوند و آن وقت در گفتوگو با خبرگزاريها و نشريات شروع به گله و شكايت ميكنند، غافل از اينكه يك صدا به جايي نميرسد.