۳۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۱

دستگیری قاتل خارجی در خاک ایران

پسر جوان که در یک ماجرای عجیب زنش را در کشور دیگری به قتل رسانده بود پس از فرار به ایران دستگیر شد.
کد خبر : ۴۷۹۴۶۹

روز ۸ تیر امسال پسر ۲۰ ساله‌ای در یکی از کشور‌های همسایه ایران برای بازگرداندن همسرش به درِ خانه پدرزنش رفت، اما قبل از حرکت از یک مرد حرف‌های عجیبی شنید و همین باعث شد او تصمیم جدیدی برای سرنوشت زنش بگیرد. این جوان تفنگ دولول را از خانه برداشت و به جلوی خانه پدرزنش رفت، عروس جوان که با صحبت‌های ریش سفیدان و بزرگان طایفه اش پذیرفته بود به قهر با شوهرش پایان دهد به جلوی درِ خانه رفت تا همراه شوهرش به خانه بازگردد که مرد جوان زنش را هدف دو گلوله قرار داد.

به گزارش خراسان عروس جوان با شلیک دو گلوله به قتل رسید و پسر جوان به خانه پدری اش رفت و از همان روز جنایت، دیگر اثری از پدر و پسر جوان نبود. تیم پلیسی وارد عمل شدند و در بررسی‌ها پی بردند که پدر ۷۰ ساله و پسرش ازکشور خارج شدند و هیچ اثری از آن‌ها در کشورشان نیست. تحقیقات پلیسی ادامه داشت و ردیابی‌های پلیسی به بن بست رسید تا این که خانواده دختر جوان که خودشان برای پیدا کردن سرنخی از قاتل دخترشان دست به کار شده بودند، رد پدر و پسر جوان را در ایران زدند.

بازداشت قاتل فراری در ایران
خانواده عروس جوان اعلام کردند که قاتل دخترشان و پدرش در شهرک کاروان تهران زندگی پنهانی دارند، همین کافی بود تا پلیس اینترپل اعلام کند تا پلیس ایران برای دستگیری عامل این جنایت خانوادگی وارد عمل شود. بدین ترتیب کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران با اقدامات پلیسی و سرنخ‌های به دست آمده، توانستند مخفیگاه پسر جوان و پدرش در شهرک کاروان را شناسایی کنند و صبح روز گذشته دو متهم در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند.

اعترافات جوان همسرکش
این جوان ۲۰ ساله گفت: بعد از ازدواج با دخترخاله‌ام متوجه شدم او به من خیانت می‌کند و با دیگران رابطه پنهانی دارد. روز قتل در مسیر خانه پدرزنم بودم که شنیدم یک نفر پشت سر زنم حرف می‌زند، وقتی حرف‌های پشت پرده را شنیدم عصبانی شدم و به خانه بازگشتم و تفنگ دولول را برداشتم و به سراغ زنم رفتم. وقتی همسرم به جلوی در آمد او را هدف دو گلوله قرار دادم و پس از قتل به خانه پدری ام رفتم و ماجرای قتل زنم را برای پدرم تعریف کردم. پسر جوان ادامه داد: به پدرم اعلام کردم که می‌خواهم به ایران سفر کنم که او نیز پیشنهاد داد به خاطر بیکار بودنش همراه من به ایران می‌آید و با هم در ایران زندگی می‌کنیم. وی ادامه داد: در این مدت کسی از ما اطلاعی نداشت و پس از دستگیری متوجه شدم یکی از شوهرخاله هایم به ایران آمده و با پیگیری توانسته است رد ما را در ایران بزند که پلیس به سراغمان آمد و دستگیر شدیم.