۲۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۱

بازدید البرادعی از نطنز/ شیطنت و خیانت منافقین

وقتی که آقای البرادعی در جایگاه مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اولین بار به ایران سفر نمود، هنوز کارخانه UCF اصفهان ساخته نشده بود. ایشان را به اصفهان بردم و گفتم: در اینجا می‌خواهیم UF6 تولید کنیم؛ یعنی این کارخانه کیک زرد را به UF6 تبدیل خواهد کرد.
کد خبر : ۴۲۷۱۱۵
علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در صفحات ۲۲۰ تا ۲۲۴ کتاب «گذری در تاریخ» با عنوان «بازدید‌های البرادعی از نطنز و اصفهان» می‌گوید: وقتی که آقای البرادعی در جایگاه مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای اولین بار به ایران سفر نمود، هنوز کارخانه UCF اصفهان ساخته نشده بود. ایشان را به اصفهان بردم و گفتم: در اینجا می‌خواهیم UF6 تولید کنیم؛ یعنی این کارخانه کیک زرد را به UF6 تبدیل خواهد کرد.

به گزارش میزان، دلیل تولید UF6 و فرم گاز بودن آن این است که بتوانیم آن را به سانتریفیوژ‌ها تزریق کنیم، چون پودر و مایع را نمی‌توان به سانتریفیوژ گازی تزریق کرد، تا بتوان عمل غنی‌سازی را انجام داد؛ اما اورانیوم را می‌توان به صورت پودر یا به صورت گاز نگه داشت. البته راحت‌تر است که به صورت پودر نگهداری شود؛ زیرا گاز مشکلات خاص خود از جمله امکان نشت را دارد، اما به صورت پودر این مشکلات را ندارد، آن را داخل ظرفی ریخته و در آن را می‌بندیم و نگهداری می‌کنیم. وقتی اورانیوم به گاز تبدیل شود یک متخصص بلافاصله می‌فهمد که قصد غنی‌سازی وجود دارد؛ بنابراین در اصفهان به‌صورت حضوری به آقای البرادعی فهماندیم که ما به دنبال غنی‌سازی اورانیوم هستیم.

در سفر دوم آقای البرادعی به ایران از تاسیسات در حال ساخت نطنز در حدود ۲۰ متری زیرزمین بازدید به عمل آمد. آن موقع فقط ستون‌ها و سقف بتونی را زده بودند و روی سقف هم خاک ریخته بودند. وقتی که به عمق زمین می‌رفتیم ستون‌های قطور در مساحتی حدود هفتاد هزار متر مربع در زیرزمین، منظره حیرت‌آوری را نشان می‌داد. در بخش دیگری از محوطه، در نمایشگاهی، قطعات یک سانتریفیوژ را به نمایش گذاشته بودند. سانتریفیوژ حدود صد قطعه دارد هر قطعه را به‌طور جداگانه نمایش می‌دادند. زیر هر قطعه نیز قید شده بود که آن را چگونه و با چه وسیله‌ای می‌توان تولید کرد. بچه‌ها با افتخار تمام قطعات را با شرح مبسوط در نمایشگاه گذاشته بودند که به‌عنوان مثال ما این سوزن را اینگونه تولید می‌کنیم یا مواد اولیه‌اش این است. درست مانند یک کتاب آشپزی؛ یعنی اگر کسی یک نوبت نمایشگاه را می‌دید و کارشناس بود با کمی تلاش می‌توانست مقدمات تولید سانتریفیوژ را فراهم کند.

این نمایشگاه مورد بازدید آقای البرادعی و معاونش آقای گلد اشمیت (یهودی) قرار گرفت. گلد اشمیت پرسید: آقای صالحی! این چیست که اینجا گذاشته‌اید؟ شما با این کارتان امکان انتشار این صنعت حساس را فراهم می‌کنید. البرادعی از دستاورد‌های ایران خیلی متعجب و متحیر شد. با اینکه آن زمان فقط بنای نطنز ساخته شده بود و سانتریفیوژ‌ها هنوز نصب نشده بودند و تعداد سانتریفیوژ‌ها خیلی کم بود و تازه مراحل اولیه را طی می‌کردیم.

شیطنت و خیانت منافقین
چند روز پس از سفر اول آقای البرادعی و گروه همراهش به ایران و بازدید از محل احداث UCF اصفهان، منافقین اعلام کردند که ایران در نطنز فعالیت سری انجام می‌دهد.

در آن برهه زمانی بنده در تهران حضور داشتم و این خبر را از رادیو شنیدم.

همچنان که گفتم خوشبختانه قبل از انتشار این خبر، آقای البرادعی را در جریان کار گذشته بودم که هدف از تبدیل اورانیوم به UF6 غنی‌سازی است و لذا بدون اجازه مقامات مافوق نیت غنی‌سازی را به‌صورت سربسته و با اجتهاد خودم به اطلاع آقای البرادعی رسانده بودم. چقدر هم خوب شد که بنده این کار را انجام دادم. ناگفته نماند که این کار خدا بود. البته این موضوع را به‌صورت کتبی منعکس نکردم؛ چون اجازه نداشتم چیزی را کتبی بگویم.

به همین خاطر وقتی ادعای منافقین در رسانه‌های بین‌المللی خصوصا در شبکه خبری CNN پخش شد، آقای البرادعی فورا در خصوص آن واکنش نشان داد و جوانمردانه ضمن رد ادعای منافقین گفت: «من از هدف ایران برای غنی‌سازی مطلع بودم و قبلا در جریان قرار گرفته بودم.»

بعد از اعلام نظر آقای البرادعی در رابطه با فعالیت‌های ما در نطنز، منافقین ساکت شدند. ولی رسانه‌های غربی آنقدر در ساخت افکار عمومی و بزرگنمایی موضوعات قوی هستند که گویا ما واقعا داشتیم فعالیت سری انجام می‌دادیم و حتی با شگرد‌های خاص رسانه‌ای خود، اظهارات آقای البرادعی را هم محو و کمرنگ کردند. غربی‌ها که گوش‌شان به این چیز‌ها بدهکار نیست؛ خبر‌های بی‌اساس منافقین را بهانه قرار دادند و به قدری در رسانه‌ها سروصدا کردند که حرف‌های البرادعی آرام آرام اثر خود را از دست داد.

می‌خواهم بگویم وقتی غرب بخواهد شیطنت کند، چگونه کار خود را انجام می‌دهد.

طبق مقررات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و براساس کد ۳/۱، باید ۱۸۰ روز قبل از اینکه مواد هسته‌ای وارد تاسیساتی بشود موضوع به آژانس اعلام گردد؛ یعنی طبق این کد، ما می‌توانستیم نطنز را بسازیم و ۶ ماه قبل از اینکه اورانیوم برای غنی‌سازی به آنجا منتقل شود، آژانس را مطلع کنیم، ولی زمانی که منافقین این خبر را پخش کردند، هنوز مدت زمان بیشتری برای راه‌اندازی این تاسیسات مانده بود. پس ادعای منافقین از نظر مقررات بین‌المللی هم توجیهی نداشت، ولی موضوع دستاویز غربی‌ها قرار گرفت.

در آن زمان قبل از اینکه بررسی پرونده ایران آغاز شود، بحث محور شرارت توسط جورج بوش مطرح شده بود که رئیس جمهور آمریکا سه کشور کره شمالی، ایران و عراق را به‌عنوان محور شرارت معرفی کرده بود. بحث اصلی آن‌ها این بود که عراق و کره شمالی سرگرم تولید سلاح هسته‌ای هستند و می‌بایست جلوی آن‌ها را بگیریم.

از طرفی، چون ایران هم جزو محور شرارت بود، وقتی که به سراغ کره شمالی و عراق رفتند بنا داشتند که سراغ ما هم بیایند. به خاطر دارم در آن زمان یکی از خبرنگاران آژانس فرانس‌پِرس که آمریکایی هم بود به من گفت: ایران توی بد چاهی گیر خواهد افتاد. گفتم: شما نگران ایران نباشید، ایران بلد است چگونه مشکلاتش را حل کند، بهتر است شما نگران خودتان باشید.

از این به بعد پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله خاصی شد و غربی‌ها این موضوع را در دستور کار شورای حکام آژانس بین‌المللی انژی اتمی قرار دادند. بنده هم طی گزارشی به شورای حکام متذکر شدم که آقای البرادعی در سفر به ایران از تاسیسات هسته‌ای ما بازدید کرده و از روند فعالیت‌های ما باخبر بوده‌اند. در سخنان خود متذکر شدم که چگونه ممکن است در کنار این اتوبان عمومی دست به کار‌های سری بزنیم؟

داستان منافقین من را به یاد «اصحاب مطایبه» می‌اندازند. به هرحال در خصوص مسائل هسته‌ای، منافقین علیه ما بسیار تلاش کردند و خیانت آن‌ها در حوزه‌های مختلف کاملا مشهود بوده است، خیانت به مفهوم اینکه کسی خودش را ایرانی می‌داند و بجای اینکه از هم‌وطن و سرزمینش در مقابل خصم دفاع کند، با خصم بر علیه هم وطنانش متحد می‌شود.

ما در جنگ تحمیلی دیدیم که منافقین با کمال پررویی و رذالت، حتی زمانی که بچه‌های ما را در مدارس بمباران می‌کردند با صدام دیده‌بوسی کردند. هیچ وقت فراموش نمی‌کنم زمانی که در ایلام هواپیما‌های عراقی مدرسه‌ای را بمباران کردند و در یک لحظه ده‌ها دانش‌آموز را شهید کردند.

در مسائل هسته‌ای هم، منافقین جزو اولین نفراتی بودند که این مسئله را تحت عنوان افشاگری، مطرح کردند با اینکه این مسئله‌ای روشن بود و خیلی‌ها در داخل کشور از آن اطلاع داشتند. ولی منافقین موضوع نطنز را به‌عنوان یک حرکت سری در ایران مطرح کردند. خب مگر ما تاسیسات نطنز به آن بزرگی و وسعت را در کنار اتوبان نساختیم، به خوبی هم می‌دانستیم که ماهواره‌ها هم هستند و رصد می‌کنند. حتی گاهی مردمی که از آنجا عبور می‌کردند به آنجا می‌گفتند ایستگاه اتمی؛ لذا مگر می‌شود در کنار اتوبان کار سری انجام داد؟ ولی منافقین جهت خوش خدمتی به دشمنان کشورمان، این مسئله را بززگ‌نمایی کرده و اینگونه جلوه دادند که این کار سری بوده است.

منافقین در بسیاری از قضایای کشور، مانند هسته‌ای دخالت می‌کردند، اما تمرکز اصلی تجسس آن‌ها بیشتر بر مسائل هسته‌ای بود. البته ما تذکرات لازم را برای مقابله با عملکرد آن‌ها داده و می‌دهیم، ولی آن‌ها هم به‌طور مداوم شیوه‌هایشان را عوض می‌کنند، چون آن‌ها را آموزش می‌دهند. آن‌ها تلاش می‌کردند از طریق نفوذ به درون ساختار سازمان انرژی اتمی یا استراق سمع، افراد را شناسایی و معرفی کنند، حتی دلیل عمده شهادت دانشمندان هسته‌ای ما به خاطر شناسایی منافقین و خیانت آن‌ها به وقوع پیوست. این‌ها موارد با اهمیت را شناسایی و به دشمن اعلام می‌کردند. هرکدام از این عزیزان واقعا غیرقابل جایگزین هستند، ولی از منظر توقف حرکت و فعالیت‌های هسته‌ای نتوانستند کاری از پیش ببرند.

منافقین هنوز هم در مسائل سازمان تمرکز دارند و تلاش می‌کنند اطلاعات به دست بیاورند.

البته نباید فراموش کرد که ما بار‌ها اعلام کرده‌ایم که فعالیت‌های ما صلح‌آمیز است، ولی موضوع بحث مالکیت فکری است نه بحث مسائل هسته‌ای! شما کارخانه خودروسازی هم که داشته باشید، یک بخش‌هایی از آن غیرقابل دسترسی است، مثلا جا‌هایی که نقشه‌ها را می‌کشند و یا طراحی‌ها و سیاست‌های کلی را تعین می‌کنند و جا‌هایی از این دست. به این‌ها اسناد صنعتی می‌گویند، اسنادی که مالکیت فکری و معنوی دارند. ما نمی‌خواهیم اسناد سانتریفیوژهایمان جایی انتشار پیدا کند. ما اعلام کرده‌ایم که سانتریفیوژ می‌سازیم، ولی این منطقی نیست که بیاییم تمام نقشه‌ها و داده‌ها را علنی کنیم، هیچ کس در دنیا این کار را انجام نمی‌دهد.

اما منافقین شیطنت‌ها و خیانت‌هایشان را می‌کنند و غربی‌ها نیز با کمک آن‌ها همواره در این زمینه تلاش دارند نیت‌های سوء خود را عملی کنند. مثلا دستگاه‌های آلوده می‌آورند یا در سیستم خرید ورود پیدا می‌کنند و خرید‌هایی که انجام می‌شود در آن‌ها خرابکاری صنعتی انجام می‌دهند، ولی خوشبختانه جمهوری اسلامی نیز تدابیر پیشگیرانه را اندیشیده است. اوج حمله استکبار به صنعت هسته‌ای کشورمان استاکس نت بود که به موقع متوجه شدیم و جلویش را گرفتیم.