مواضع و تصمیمات متغیر ترامپ درباره کره شمالی، روند تحولات شبه جزیره کره را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.

ترامپ در آخرین تصمیم خود، برنامه دیدار زمان بندی شده برای 22 خرداد ماه با کیم جونگ اون رئیس‌جمهور کره شمالی را لغو و بلافاصله اعلام کرد گزینه نظامی بر روی میز است اما کمی بعد از احتمال برگزاری این دیدار حتی در زمان پیش‌بینی شده قبلی خبر داد.

به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، اخطارها و تهدیدات پرتعداد ترامپ علیه کره شمالی از حمله نظامی گرفته تا به کارگیری سلاح اتمی تا این اواخر با تهدیدات مشابه و حتی آزمایشات موشکی که از فراز جزایر و سرزمین ژاپن صورت گرفته، مخاطرات رفتار ترامپ را مرتباً بیش از پیش جلوه گر ساخته است. در مقطع کنونی، ترامپ آرزو داشت از تهدیدات و فشارهای وارده بر کره شمالی، پیروزی بزرگی را کسب کند و در مقایسه با برجام، بی‌کفایتی «اوباما» و گروه مذاکره‌کننده آمریکائی برجام را ثابت نماید و با چنین دستاوردی به بهره‌برداری سیاسی – تبلیغاتی بپردازد ولی در میدان عمل، شتابزدگی و بی‌کفایتی خود و اطرافیانش را علنی‌تر ساخته است.
تهدیدات جان بولتون و اصرار بر وجود پیش شرط‌هائی از جمله تعهد به کنار گذاشتن ظرفیت‌های اتمی کره شمالی و خلع سلاح اتمی آن یکبار دیگر توسط مایک پنس معاون رئیس‌جمهور هم تکرار شد و خشم رهبران کره شمالی را برانگیخت چرا که هر دو با یادآوری مدل لیبی، تهدید به اعمال فشارهای بیشتر کردند. روشن است که تجدید خاطره سرنوشت قذافی علیرغم آنهمه نرمش و انعطاف وی و ارسال کامل ظرفیت‌های اتمی لیبی بدان معنی است که وقتی واشنگتن از عقب نشینی قذافی و تحویل توان اتمی آن مطمئن شد، در واقع سرنوشت قذافی نیز در همان زمان رقم خورد.
تصادفی نیست که ساعاتی پس از انهدام سایت آزمایشات هسته‌ای کره شمالی و اعزام زندانیان آمریکائی به کشورشان، ترامپ نیز عجولانه وارد عمل شد و قرار دیدار رسمی با کیم جونگ اون را لغو کرد. بدین ترتیب ترامپ یکبار دیگر مراتب عدم پایبندی آمریکا به وعده‌هایش را به وضوح نشان داد و ثابت کرد که نه تنها تعهدات دولت گذشته را که حتی وعده‌های همکاران خودش را هم به راحتی زیر پا می‌گذارد و کمترین اعتباری برای خود و دستیارانش قائل نیست. این بدان معنی است که بدعهدی و بی‌اعتباری تعهدات واشنگتن نه تنها یک سیاست انتخابی آمریکای ترامپ علیه برجام که حتی یک استراتژی و مولفه آشکار دیپلماسی آمریکا محسوب می‌شود.
آمریکا با همین رفتار غیرقابل پیش‌بینی خود رفتارهای غیرمنتظره‌ای از خود را به نمایش می‌گذارد که متحدین خود را نیز دچار سردرگمی و بلاتکلیفی کرده است.
استمرار چنین شیوه‌ای ممکن است به مذاق ترامپ و جان بولتون خوش بیاید و تدریجاً با همراهی برخی متحدین واشنگتن مواجه شود ولی از این پس همه به تجربه در می‌یابند که در تعامل با آمریکا باید ملاحظات بیشتری را مدنظر قرار دهندو استقلال رای، استقلال عمل و اراده خود را هم در گرو تعاملات با واشنگتن به حراج بگذارند. بعلاوه هر اندازه که سهم و جایگاهی در اقتصاد و تجارت با آمریکا برای خود و شرکت‌های فعال در آمریکا به دست آورده اند، در واقع طناب اسارتی است که اراده سیاسی آنها را هم به گروگان گرفته است. اگرچه نترامپ و دستیارانش در نخستین حرکات و اقدامات خود توانسته‌اند گاوهای شیرده عرب را بدوشند ولی اشتباه بزرگی را مرتکب شده‌اند اگر به دیگر کشورها هم با همان چشم بنگرند و بخواهند مناسبات و آرزوهای خود را بر همان مبانی استوار سازند.
سرنوشت نهائی تحولات کره هرچه باشد، تا اینجای قضیه ترامپ و دستیارانش به تجربه آموخته‌اند که تحکم و رفتارهای تهاجمی واشنگتن لزوماً به اهداف و نتایج دلخواه ترامپ و جان بولتون منجر نمی‌شود و چه بسا که نتایج معکوسی را به بار آورد و راه را برای تلاش‌های مسالمت آمیز هم برای همیشه مسدود سازد.
چنین رفتارهائی بی‌اعتمادی دیگران و حتی متحدین آمریکا را به همراه دارد و در ماجرای کره، رهبران کره جنوبی که نقش میانجی را برعهده دارند، با تلخکامی احساس می‌کنند در این میان با حیثیت آنها هم بازی شده است. البته کره جنوبی هنوز هم تلاش‌های فشرده‌ای را برای شکل گیری مجدد یک تفاهم تازه میان کره شمالی و آمریکا به خرج داده ولی طلبکاری‌ها و رفتارهای کاسبکارانه ترامپ، در عرف سیاسی معمول نبوده تا سایر طرف‌ها تکلیف خود را به درستی بدانند و اطمینان کنند که به وجهه سیاسی آنها لطمه‌ای وارد نمی‌شود.
باقی می‌ماند نگرانی متحدین آمریکا در منطقه آسیای جنوب شرقی که پیامدهای منفی سیاست‌های سینوسی واشنگتن، مستقیماً متوجه آنها می‌شود. ژاپن در روزهای اخیر بیش از سایر همسایگان کره شمالی احساس نگرانی و با حساسیت مضاعفی سیر تحولات پرشتاب منطقه را رصد می‌کند، چرا که بیشترین میزان آسیب پذیری در قبال اقدامات نسنجیده و تلافی جویانه کره شمالی تاکنون متوجه ژاپن شده است. عبور موشک بالستیک شلیک شده از کره شمالی از فراز جزایر و سرزمین ژاپن، ابعاد واقعی مخاطرات جدی تنش میان پیونگ یانگ و واشنگتن برای ژاپن را گوشزد کرده و زنگ‌های خطر را در ژاپن به صدا در آورده است، بحرانی که تا پایان تنش‌ها و برقراری ثبات در منطقه همچنان ماندگار به نظر می‌آید. آمریکا هزینه‌های بحران سازی و ایجاد ناامنی در آسیای جنوب شرقی را از جیب متحدین منطقه‌ای خود می‌پردازد و نه تنها زیانی از این شرایط و دامن زدن به ناامنی و بی‌ثباتی منطقه نمی‌بیند، بلکه حتی از این بابت بهره‌های فراوانی را برای خود مدنظر قرار داده که فروش اسلحه بیشتر و تثبیت حضور نظامی در منطقه اصلی‌ترین سرفصلهای آن هستند.