۱۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۸

چه زمانی اجابت دعا تضمین می‌شود؟

اجابت دعای انسان به رفتار و اعمال انسان و نیز حالات روحی او بستگی بالایی دارد، از این رو است که برای این حالت آدمی، اجابت دعا تضمین شده است.
کد خبر : ۳۹۱۸۰۴
 صراط: راضى بودن به قضاء الهی و آنچه که خداوند برای بنده در نظر گرفته از اصلی ترین مشخصات ایمان و یقین و از صفات انسان های مومن است.
 
به گزارش شبستان امام صادق (ع) فرمودند: «سر طاعت خدا صبر است و راضى بودن از خدا نسبت به آنچه بنده دوست داشته یا ناپسند داشته باشد، و هیچ بنده ائى از خدا نسبت به آنچه دوست یا ناپسند دارد، راضى نباشد، جز آنکه خیرش باشد در آنچه دوست یا ناپسند داشته است.»
 
على بن الحسین علیهما السّلام فرموده اند: «صبر و راضى بودن از خدا، سر اطاعت خداست، و هر که صبر کند و از خدا راضى باشد نسبت به آنچه درباره او حکم فرماید، چه دوست داشته و یا ناخوش داشته باشد، خداى عز و جل در آنچه دوست یا ناخوش دارد، براى او حکم نکند، جز آنچه خیر او باشد.»
 
موسى بن جعفر علیه السّلام فرمودند: «کسى که خدا را شناخت [عقل خدائى پیدا کرد] سزاوار است. روزى دادن او را کند و دیر نشمارد و او را در حکمش متهم ندارد.»
 
امام صادق (ع) می فرمایند: «در ضمن آنچه خداى عز و جل به موسى بن عمران وحى کرد این بود که: «اى موسى بن عمران، مخلوقى که نزدم دوست‏تر از بنده مؤمن باشد نیافریدم، من او را مبتلى کنم به آنچه براى او خیر است و عافیت دهم به آنچه برایش خیر است. آنچه شر اوست از او بگردانم، براى آنچه خیر او است، و من به آنچه بنده‏ام را اصلاح کند داناترم، پس باید بر بلایم صبر کند و نعمت هایم را شکر نماید و به قضایم راضى باشد، تا او را در زمره صدیقین نزد خود نویسم، زمانى که براى من عمل کند و امرم را اطاعت کند.»
 
و از امام صادق (ع) است که: «حسن بن على علیهما السّلام به عبد اللَّه بن جعفر برخورد و به او فرمود: «اى عبد اللَّه! چگونه مؤمن، مؤمن باشد، با آنکه از قسمت مقدر خود ناراضى باشد و مقام خود را کوچک کند، در صورتى که حاکم بالاى سر او خدا است و من ضامنم براى کسى که جز خدا در دلش خطور نکند دعا کردنش به درگاه خدا مستجاب شود.»
 
امام باقر (ع) نیز در توصیه به راضی بودن به قضای الهی می فرمایند: «در میان مخلوق خدا سزاوارترین کس به تسلیم بودن قضاء خداى عز و جل کسى است که خداى عز و جل را بشناسد و هر که به قضاء راضى باشد، قضا بر او وارد شود و خداى اجر او را بزرگ فرماید و هر که قضا را ناخوش دارد، قضا بر او وارد شود و خدا اجرش را تباه سازد.»
 
چه زمانی اجابت دعا تضمین می‌شود؟
 
حضرت امام حسین (ع) فرمودند: «زهد را ده جزء است، بالاترین درجه زهد، پست ترین درجه ورع است، و بالاترین درجه ورع، پست‏ترین درجه یقین است، و بالاترین درجه یقین پست ترین درجه رضا است.»
 
و نیز امام صادق (ع) فرمودند: «رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله هیچ گاه نسبت به امرى که می گذشت نمی فرمودند: «کاش غیر این می بود.»
چرا برخی دعا ها اجابت نمی شوند ؟
 
در آیاتی از قرآن به بندگان وعده داده شده است در صورتی که خدا را بخوانید و دعا کنید ، دعایتان مستجاب است. اما با مراجعه به همین آیات متوجه می شویم که دعای مستجاب دارای چند شرط است .که اگر این شروط رعایت شود حتما دعا ، مستجاب می شود. در ادامه به بررسی این شروط می پردازیم.
 
 
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ .... پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم ....
 
وَ إِذَا سأَلَك عِبَادِى عَنى فَإِنى قَرِيبٌ أُجِيب دَعْوَةَ الدَّاع إِذَا دَعَانِ فَلْيَستَجِيبُوا لى وَ لْيُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ يَرْشدُونَ  و چون بندگان من از تو سراغ مرا مى گيرند بدانند كه من نزديكم و دعوت دعاكنندگان را اجابت مى كنم البته در صورتى كه مرا بخوانند پس بايد كه آنان نيز دعوت مرا اجابت نموده و بايد به من ايمان آورند تا شايد رشد يابند.
 
در این آیات چند شرط مهم برای استجابت دعا آورده شده است که در صورتی که این شروط رعایت شود حتما دعا مستجاب می شود.
 
1. دعا باید حقیقتا دعا باشد نه مجازا : جمله : (اذا دعان ) نيز همين را مى فهماند، كه وعده اجابت هر چند مطلق و بى قيد و شرط است ، اما اين شرط را دارد كه داعى حقيقتا دعا كند، و علم غريزى و فطريش منشاء خواسته اش باشد، و خلاصه قلبش با زبانش موافق باشد، چون دعاى حقيقى آن دعائى است كه قبل از زبان سر، زبان قلب و فطرت كه دروغ در كارش نيست آن را بخواهد نه تنها زبان سر، كه به هر طرف مى چرخد، به دروغ و راست و شوخى و جدى و حقيقت و مجاز.
 
2. فقط از خدا طلب حاجت شود.گاهی دعا، دعاى واقعى هست ، ليكن در دعا خدا را نمى خواند، به اين معنا كه به زبان از خدا مسئلت مى كند، ولى در دل همه اميدش به اسباب عادى يا امور وهمى است ، امورى كه توهم كرده در زندگى او مؤ ثرند.پس در چنين دعائى شرط دوم (اذا دعان ، در صورتى كه مرا بخواند) وجود ندارد، چون دعاى خالص براى خداى سبحان نيست ، و در حقيقت خدا را نخوانده چون آن خدائى دعا را مستجاب مى كند كه شريك ندارد، و خدائى كه كارها را با شركت اسباب و اوهام انجام مى دهد، او خداى پاسخگوى دعا نيست.
 
بنابراین ؛ خدا وقتى دعا را مستجاب مى كند كه داعى ، به راستى او را بخواند، نه اينكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و اين وقتى صورت مى گيرد كه اميد داعى از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد، يعنى بداند كه ديگر هيچ كس و هيچ چيز نمى تواند گره از كارش بگشايد، آن وقت است كه دست و دلش با هم متوجه خدا مى شود و در غير اين صورت همانطور كه گفتيم غير خدا را مى خواند.
 
تذکر مهم : توسل به ائمه منافاتی با این شرط ندارد زیرا ما ایشان را مستقل در اجابت دعا نمی دانیم بلکه واسطه بین خود و خدا قرار می دهیم.
 
3.مضطر بودن دعا کننده : أَمَّن يجِيب الْمُضطرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِف السوءَ .... (6)يا آن كه درمانده ، وقتى كه او را بخواند اجابتش كند و محنت از او بر دارد....
 
 
دعا در مورد نارسائيهاى قدرت ما است ، نه در مورد توانائى و قدرت ، و به عبارت ديگر دعاى مستجاب دعائى است كه به مضمون امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء(سوره نمل آيه 62) به هنگام اضطرار و عقيم ماندن تمام تلاشها و كوششها انجام گيرد، روشن مى شود كه مفهوم دعا درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است كه از دائره قدرت انسان بيرون باشد آن هم از كسى كه قدرتش بي پايان و هر امرى براى او آسان است .
البته شرط سوم را می توان به شروط قبل هم برگرداند.
 
در حال اضطرار ، دعا ، دعای واقعی است زیرا در حال اضطرار، دعاى داعى از حقيقت برخوردار است و ديگر گزاف و بيهوده نيست ، چون تا آدمى بيچاره و درمانده نشود، دعاهايش آن واقعيت و حقيقت را كه در حال اضطرار واجد است ندارد، و اين خيلى روشن است .
 
در حال اضطرار فقط از خدا ، طلب حاجت می شود.در این آیه مخصوصا روى عنوان مضطر تكيه شده است ، به اين دليل كه يكى از شرائط اجابت دعا آن است كه انسان چشم از عالم اسباب بكلى برگيرد و تمام قلب و روحش را در اختيار خدا قرار دهد، همه چيز را از آن او بداند و حل هر مشكلى را به دست او ببيند، و اين درك و ديد در حال اضطرار دست مى دهد.
 
موانع استجابت دعا:غیر ازشرایط فوق که در استجابت دعا نقش دارند با رجوع به روایات شرایط و موانع دیگری را هم می توان شمرد .
 
برخی از موانع استجابت دعا عبارتند از :
 
1.دست کشیدن از تلاش و اکتفا به دعا
 
2. گناهان از موانع مهم است:بسیارى از گناهان، سبب عدم استجابت دعا مى شود. در روایتى امام على(علیه السلام) در پاسخ به مردى که گفت دعاى ما به اجابت نمى رسد، فرمود: «چگونه دعایتان به اجابت برسد، در حالى که راه هاى آن را مسدود ساخته اید! اعمالتان را اصلاح کنید، درونتان را خالص گردانید، امر به معروف و نهى از منکر کنید، آنگاه خداوند دعایتان را به اجابت مى رساند».
 
3. دعا بر ضد مؤمنان و دوستان:اگر کسى برضد مؤمنى و دوستى دعا کند (نفرین نماید) و بدون جهت و ظالمانه، از خداوند بد او را بخواهد، دعایش به اجابت نمى رسد.
 
4. دعا فقط در دشواری ها:در روایات آمده است: اگر بخواهى در مشکلات و دشواریها خداوند دعایت را به اجابت برساند، در آسودگى و خوشى، خدا را فراموش مکن و فراوان دعا کن!.
 
5. غذاهاى حرام و ناپاک:در روایت آمده است: «آن کسى که مى خواهد، دعایش به اجابت برسد، باید از راه حلال کسب درآمد کند»
 
تذکر1: دعایی که شرایط فوق در آن رعایت شود حتما مستجاب است و برآورده می شود.اما باید توجه کرد که هر دعايی که شرایط فوق در آن رعایت شود حتما اقتضای اجابت دارد ولی عملی شدن و تحقق خارجی آن بستگی به وجود ساير اقتضائات و علت ها و شرايط ديگری دارد كه در تحقق خارجی آن دخيل هستند.
 
تذکر2:هیچ دعایی بی اثر نیست . یقینا هر دعایی که از قلبی پاک برخیزد و شرایط و آداب آن رعایت شود ، اجابت خواهد شد، اما چگونه، چه وقت،کجا، با چه کیفیت و در چه حالت و... سخن بسیار است.ضمنا باید توجه کرد که ، استجابت دعا همیشه به معنای برآورده شدن خواسته نیست. بر آورده شدن خواسته تنها یک نوع از استجابت است.