
صراط: نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «بعد از ظهر» گفت: فیلمم مصداقی از فتنه است و من در آن به سراغ اصل دعوای سیاسی و بحث تقلب نرفتم ولی از فضای غبارآلود تصویری ساختم تا نشان دهم نمیتوان در حوزه علمیه نشست و قضاوت کرد.
به گزارش فارس از اصفهان، روز گذشته در ادامه سلسله نشستهای کافه نقد یک فیلم داستانی کوتاه به روایت یک کارگردان اصفهانی رونمایی شد، «بعد از ظهر» عنوان تازهترین اثر امیرعباس ربیعی است که در فیلمنامهای پرکشش قصه پرالتهابی را در یک مدرسه علمیه خواهران روایت میکند.
ریتم فیلم با توجه به زمان 35 دقیقهای آن به قدری تند است که مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند، اگرچه کارگردان در این فیلم به موضوع فتنه 88 و حق و باطل بودن جریانات واقع شده در آن اشاره مستقیم نداشته است ولی همین که داستانی را در بستر شلوغیهای 8 ماه فتنه روایت میکند، با بهرهگیری از نمادهایی که شاید در ابتدا چندان به چشم نیاید، نگاه و خط و مشی کارگردان را هم در آن وارد میکند.
موضوع داستان به ارتباط یک خواهر طلبه با یک دختر نه چندان مقید در فضای مجازی وصل میشود و آنگاه در جریان فتنه 88 چنان ادامه مییابد که بقیه طلبههای مدرسه علمیه را نیز درگیر میسازد؛ بهرهگیری از قاب بندیهای مناسب و تعلیقهای به موقع در تدوین «بعد از ظهر» را به یک اثر قابل مقایسه با استاندارهای سینمایی بدل کرده است.
با توجه به موضوع حساسی که در فیلم به آن پرداخته شده، اولین اکران این فیلم در کافه نقد میتوانست با اما و اگرهایی همراه باشد ولی از سد اکران خصوصی به خوبی عبور کرد و باید منتظر ماند و دید که آیا در اکران عمومی نیز پروانه نمایش خواهد گرفت.
امیر عباس ربیعی نویسنده و کارگردان «بعد از ظهر» بعد از اکران فیلمش در کافه نقد در مورد چگونگی شکلگیری ایده فیلم میگوید: « این فیلم برگرفته از چند خرده داستان واقعی در ایام فتنه 88 بود ولی اصل داستان واقعی نبود؛ با این هدف وارد سینما شدم تا موضوعاتی را پیگیری کنم که عرف و دغدغه سینماگران نیست، وقتی در انتخابات مجلس دهم از یک طرف فتنه در حال کمرنگ شدن بود و از طرف دیگر مقام معظم رهبری جریان فتنه را غیرقابل اغماض و مهم میدانستند، دغدغه من بود تا برای فتنه کاری کنم اما میخواستم فیلمی بسازم که ذاتاً تعهدی به سینما داشته باشد و با همه قشر مخاطبی ارتباط برقرار کند.»
ربیعی زمان نوشتن فیلمنامه را با کار شبانهروزی 2 ماهه اعلام میکند و معتقد است جهتدهی و نگاهش در این فیلم میتواند مورد پسند عدهای واقع نشود و این طبیعی است که هر کسی نگاه خاص خودش را نسبت به وقایع داشته باشد اما اگر به سینما که یک زبان مشترک است نزدیک شده باشد حتی اگر مضمون مورد قبول مخاطب نباشد میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
او ابایی ندارد که مخاطب حرف فیلمش را نپسندیده باشد و یا با ایدئولوژی او مشکل داشته باشد ولی برای آنکه مخاطب حداقل فیلمش را ببیند میخواهد که در فیلمهایش شمهای از هنر را رعایت کند چرا که میداند یکی از انتقادات به فیلمسازان ارزشی کشیده شدن به وادی شعار و ضعف در ساخت هنری فیلم است.
ربیعی اگرچه برای ساخت «بعد از ظهر» و تأمین اعتبار به سراغ دستگاههای مختلفی رفته ولی وقتی به خاطر موضوع پر تنش آن با درب بسته مواجه میشود، خودش شروع به ساخت فیلم میکند و نتیجه میگیرد که فیلمش نمیتواند سفارشی باشد.
دغدغه بعدی او برای فیلمسازی دهه مظلوم شصت است و در خصوص ورود به دنیای سینما هم میگوید: «از آنجا که سابقه مداحی و نوکری برای اهل بیت (ع) را داشتهام وظیفه اکنونم در سینما را هم نوکری میدانم.»
ربیعی فتنه را یک واقعه پیچیده میداند اما بر این باور است کسانی که در جنبش سبز حاضر شدند و یا همچنان هم از آن حمایت میکنند خواهر و برادر ما بودند و این یک دعوا خانوادگی بود که به آمریکا و انگلیس و شبکههای آن ها ربطی ندارد.
او فیلمش را مصداقی از فتنه میداند و میگوید: «در خود فیلم هم هر کدام از شخصیتها با نگاه خود راست میگویند ولی تفاوت در همین نوع نگاههاست، من در فیلمم به سراغ اصل دعوای سیاسی و بحث تقلب نرفتم ولی از فضای غبارآلود تصویری ساختم تا نشان دهم نمیتوان در حوزه نشست و قضاوت کرد، در ایام فتنه بسیاری از مراجع داخل دفاتر خود نشستند و هیچگونه موضعگیری انجام ندادند؛ البته اگر حرف منصفانه باشد قضاوت به عهده مخاطب خواهد بود.»
ربیعی در تدوین «بعد از ظهر» به این نتیجه میرسد که 25 دقیقه از فیلم 60 دقیقهایاش را حذف کند و همین عامل را در نقصان شخصیتپردازی فیلم و گنگ بودن شخصیتها و تشابه آنها به یکدیگر میپذیرد.
او میگوید: «مخالفان فتنه هم از نهادهای مختلف پول گرفتهاند و آثار خود را ساختهاند، من هم دوست داشتم در مورد بیش از 30 شهید 8 ماه دفاع در ایام فتنه فیلم بسازم و به همان اندازه برای خودم این حق را قائل هستم که نگاه خودم را از فتنه بیان کنم، مدعی نیستم که فیلمساز خوبی هستم ولی این را هم نمیپذیرم که چون نگاهم را نسبت به فتنه ساختهام هنرمند نیستم.»
ربیعی اگرچه اذعان میکند که اصغر فرهادی را استاد خود میداند و فیلمهای او را دوست دارد ولی او را از نظر ایدئولوژی دور از خود میداند و قبول ندارد که هر چه فیلم اجتماعیتر باشد به سینما نزدیکتر خواهد بود، از نظر او ساخت فیلمهای سیاسی در سینما از آن جهت سختتر است که باید در آنها یک موضعگیری اتفاق بیفتد و چون حرفی که میزند خنثی نیست و ممکن است عدهای قبول نداشته باشند، ساخت آن دشوار است.
به گزارش فارس از اصفهان، روز گذشته در ادامه سلسله نشستهای کافه نقد یک فیلم داستانی کوتاه به روایت یک کارگردان اصفهانی رونمایی شد، «بعد از ظهر» عنوان تازهترین اثر امیرعباس ربیعی است که در فیلمنامهای پرکشش قصه پرالتهابی را در یک مدرسه علمیه خواهران روایت میکند.
ریتم فیلم با توجه به زمان 35 دقیقهای آن به قدری تند است که مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند، اگرچه کارگردان در این فیلم به موضوع فتنه 88 و حق و باطل بودن جریانات واقع شده در آن اشاره مستقیم نداشته است ولی همین که داستانی را در بستر شلوغیهای 8 ماه فتنه روایت میکند، با بهرهگیری از نمادهایی که شاید در ابتدا چندان به چشم نیاید، نگاه و خط و مشی کارگردان را هم در آن وارد میکند.
موضوع داستان به ارتباط یک خواهر طلبه با یک دختر نه چندان مقید در فضای مجازی وصل میشود و آنگاه در جریان فتنه 88 چنان ادامه مییابد که بقیه طلبههای مدرسه علمیه را نیز درگیر میسازد؛ بهرهگیری از قاب بندیهای مناسب و تعلیقهای به موقع در تدوین «بعد از ظهر» را به یک اثر قابل مقایسه با استاندارهای سینمایی بدل کرده است.
با توجه به موضوع حساسی که در فیلم به آن پرداخته شده، اولین اکران این فیلم در کافه نقد میتوانست با اما و اگرهایی همراه باشد ولی از سد اکران خصوصی به خوبی عبور کرد و باید منتظر ماند و دید که آیا در اکران عمومی نیز پروانه نمایش خواهد گرفت.
امیر عباس ربیعی نویسنده و کارگردان «بعد از ظهر» بعد از اکران فیلمش در کافه نقد در مورد چگونگی شکلگیری ایده فیلم میگوید: « این فیلم برگرفته از چند خرده داستان واقعی در ایام فتنه 88 بود ولی اصل داستان واقعی نبود؛ با این هدف وارد سینما شدم تا موضوعاتی را پیگیری کنم که عرف و دغدغه سینماگران نیست، وقتی در انتخابات مجلس دهم از یک طرف فتنه در حال کمرنگ شدن بود و از طرف دیگر مقام معظم رهبری جریان فتنه را غیرقابل اغماض و مهم میدانستند، دغدغه من بود تا برای فتنه کاری کنم اما میخواستم فیلمی بسازم که ذاتاً تعهدی به سینما داشته باشد و با همه قشر مخاطبی ارتباط برقرار کند.»
ربیعی زمان نوشتن فیلمنامه را با کار شبانهروزی 2 ماهه اعلام میکند و معتقد است جهتدهی و نگاهش در این فیلم میتواند مورد پسند عدهای واقع نشود و این طبیعی است که هر کسی نگاه خاص خودش را نسبت به وقایع داشته باشد اما اگر به سینما که یک زبان مشترک است نزدیک شده باشد حتی اگر مضمون مورد قبول مخاطب نباشد میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
او ابایی ندارد که مخاطب حرف فیلمش را نپسندیده باشد و یا با ایدئولوژی او مشکل داشته باشد ولی برای آنکه مخاطب حداقل فیلمش را ببیند میخواهد که در فیلمهایش شمهای از هنر را رعایت کند چرا که میداند یکی از انتقادات به فیلمسازان ارزشی کشیده شدن به وادی شعار و ضعف در ساخت هنری فیلم است.
ربیعی اگرچه برای ساخت «بعد از ظهر» و تأمین اعتبار به سراغ دستگاههای مختلفی رفته ولی وقتی به خاطر موضوع پر تنش آن با درب بسته مواجه میشود، خودش شروع به ساخت فیلم میکند و نتیجه میگیرد که فیلمش نمیتواند سفارشی باشد.
دغدغه بعدی او برای فیلمسازی دهه مظلوم شصت است و در خصوص ورود به دنیای سینما هم میگوید: «از آنجا که سابقه مداحی و نوکری برای اهل بیت (ع) را داشتهام وظیفه اکنونم در سینما را هم نوکری میدانم.»
ربیعی فتنه را یک واقعه پیچیده میداند اما بر این باور است کسانی که در جنبش سبز حاضر شدند و یا همچنان هم از آن حمایت میکنند خواهر و برادر ما بودند و این یک دعوا خانوادگی بود که به آمریکا و انگلیس و شبکههای آن ها ربطی ندارد.
او فیلمش را مصداقی از فتنه میداند و میگوید: «در خود فیلم هم هر کدام از شخصیتها با نگاه خود راست میگویند ولی تفاوت در همین نوع نگاههاست، من در فیلمم به سراغ اصل دعوای سیاسی و بحث تقلب نرفتم ولی از فضای غبارآلود تصویری ساختم تا نشان دهم نمیتوان در حوزه نشست و قضاوت کرد، در ایام فتنه بسیاری از مراجع داخل دفاتر خود نشستند و هیچگونه موضعگیری انجام ندادند؛ البته اگر حرف منصفانه باشد قضاوت به عهده مخاطب خواهد بود.»
ربیعی در تدوین «بعد از ظهر» به این نتیجه میرسد که 25 دقیقه از فیلم 60 دقیقهایاش را حذف کند و همین عامل را در نقصان شخصیتپردازی فیلم و گنگ بودن شخصیتها و تشابه آنها به یکدیگر میپذیرد.
او میگوید: «مخالفان فتنه هم از نهادهای مختلف پول گرفتهاند و آثار خود را ساختهاند، من هم دوست داشتم در مورد بیش از 30 شهید 8 ماه دفاع در ایام فتنه فیلم بسازم و به همان اندازه برای خودم این حق را قائل هستم که نگاه خودم را از فتنه بیان کنم، مدعی نیستم که فیلمساز خوبی هستم ولی این را هم نمیپذیرم که چون نگاهم را نسبت به فتنه ساختهام هنرمند نیستم.»
ربیعی اگرچه اذعان میکند که اصغر فرهادی را استاد خود میداند و فیلمهای او را دوست دارد ولی او را از نظر ایدئولوژی دور از خود میداند و قبول ندارد که هر چه فیلم اجتماعیتر باشد به سینما نزدیکتر خواهد بود، از نظر او ساخت فیلمهای سیاسی در سینما از آن جهت سختتر است که باید در آنها یک موضعگیری اتفاق بیفتد و چون حرفی که میزند خنثی نیست و ممکن است عدهای قبول نداشته باشند، ساخت آن دشوار است.