صراط: قاضی مقیسه گفت: زنجانی در اظهارات خود گفته که من از سال 88 با شمس و فلاح رفیق شدم و به این نتیجه رسیدم که شمس می‌تواند به من در قضیه اقتصادی و نفت کمک کند.
به گزارش فارس، قاضی مقیسه با اشاره به اظهارات زنجانی گفت: زنجانی در اظهارات خود گفته که من از سال 88 با شمس و فلاح رفیق شدم و به این نتیجه رسیدم که شمس می تواند به من در قضیه اقتصادی و نفت کمک کند. در جریان نفت، شمس را از انگلیس به مالزی دعوت کردم و فلاح هم حضور داشت.
زنجانی ادامه داده که به همراه وکلای خارجی به مالزی رفتیم و برج هشتم سال 91 به شمس گفتم نفت در حال متروکه شدن است و شمس گفت من آماده ام انبار کنم و بفروشم. بعدا زنجانی اعلام می کند که وزیر نفت گفته تحویل می دهیم. شمس گفت که می شود با انتقال نفت از مالزی به دبی، تا سه ماه دیگر به تاخیر بیاندازیم. من و شمس و فلاح و کسی که تازگی دستگیر شده، امضا کردیم. سپس به شارجه رفتیم و شرکت فال وضعیت خوبی نداشت اما شمس گفت وضعیت فال خوب است.
زنجانی گفته شمس به من اعتماد داد و گفت خیالت راحت باشد، وضعیت این شرکت خوب است. آنجا دفتر گرفتیم و نیرو استخدام کردیم و شمس نفت را آنجا به فرش رساند.
متهم ردیف دوم پاسخ داد: در آن جلسه من و فلاح بودیم. اینها برای کار بانکی شان آمده بودند. زنجانی دروغ می گوید.
قاضی: شما با زنجانی به فال نرفتید؟ شما جایگاه تعریف نکردید.
متهم: خود زنجانی با عبدالله انصاری صحبت کرد و از جلسه که بیرون آمد گفت که اینها قابل اعتماد هستند. من فقط امکان سنجی کردم.
شمس: جلسه مالزی مربوط به سال 89 یا 90 است و آن موقع اصلا نفتی در کار نبود. به کرات در همین کیفرخواست گفتند این فرد دروغ گو است. اگر قرار باشد تمام اصل پرونده را که بر اساس اظهارات یک فرد که متهم است، بگذاریم، نمی شود.
خود من ابتدا به وزارت اطلاعات نامه نوشتم که اینها( شرکت فال) دارند دزدی می کنند و دیگر هم هیچ ارتباطی با فال ندارم.
یکی از ایردات اصلی من آن است که بیش از وظیفه خودم را درگیر کردم و بقیه خود را کنار کشیدند. از زمان بازداشت زنجانی برای کمک به کشور، 5 بار به ایران آمدم و گزارشاتی درباره اونر ایر و فال دادم و فراتر از وظایف خود عمل کردم.
قاضی: در جلسه مالزی اصلا بحث هواپیما مطرح نبوده و تصمیم به انتقال نفت داشتید.
متهم: مرا با زنجانی رو به رو کنید. اصلا این اظهارات را نمی پذیرم و کذب است. من برای خرید هواپیما به مالزی رفتم. در بارنامه فروشنده و خریدار و کسی که تحویل می گیرد، وجود دارد. در اینجا فروشنده، بخش بین الملل نفت است و خریدار ندارد. یکی از مشکلات این است که اصلا بارنامه ای در رابطه با این محموله ها وجود ندارد.
قاضی: کدام گمرک بدون بارنامه می پذیرد؟ اصلا امکان ندارد.
متهم: الان توضیح می دهم. امکان دارد. در خیلی از موارد به ویژه این مورد خاص پیش می آید که برگه ای را به عنوان رسید می دهند زیرا شرکت نفت بارنامه ها را در خزانه نگهداری می کند و اگر بارنامه تحویل بدهد امکان دارد توقیف شود. تمام بارها خارج از بندر و گمرک تحویل داده شده است. برای اینکه مالکیت کالا احراز شود، رسید انبار گرفتم تا مشخص شود مالکیت مربوط به شرکت ایزو است.
قاضی: یعنی با رسید انبار، کالا را از گمرک رد کردید؟
متهم: شرکت فال 700 هزار تن انبار ذخیره داشت که در منطقه آزاد قرار دارند و ما بارها را خارج از بندر تحویل دادیم. هر شرکتی یک سیستمی دارد تا موقعیت کشتی در همه جا مشخص باشد. ما این سیستم را خاموش می کردیم و تمام عملیات شبانه انجام می شد.
به گزارش فارس، قاضی مقیسه با اشاره به اظهارات زنجانی گفت: زنجانی در اظهارات خود گفته که من از سال 88 با شمس و فلاح رفیق شدم و به این نتیجه رسیدم که شمس می تواند به من در قضیه اقتصادی و نفت کمک کند. در جریان نفت، شمس را از انگلیس به مالزی دعوت کردم و فلاح هم حضور داشت.
زنجانی ادامه داده که به همراه وکلای خارجی به مالزی رفتیم و برج هشتم سال 91 به شمس گفتم نفت در حال متروکه شدن است و شمس گفت من آماده ام انبار کنم و بفروشم. بعدا زنجانی اعلام می کند که وزیر نفت گفته تحویل می دهیم. شمس گفت که می شود با انتقال نفت از مالزی به دبی، تا سه ماه دیگر به تاخیر بیاندازیم. من و شمس و فلاح و کسی که تازگی دستگیر شده، امضا کردیم. سپس به شارجه رفتیم و شرکت فال وضعیت خوبی نداشت اما شمس گفت وضعیت فال خوب است.
زنجانی گفته شمس به من اعتماد داد و گفت خیالت راحت باشد، وضعیت این شرکت خوب است. آنجا دفتر گرفتیم و نیرو استخدام کردیم و شمس نفت را آنجا به فرش رساند.
متهم ردیف دوم پاسخ داد: در آن جلسه من و فلاح بودیم. اینها برای کار بانکی شان آمده بودند. زنجانی دروغ می گوید.
قاضی: شما با زنجانی به فال نرفتید؟ شما جایگاه تعریف نکردید.
متهم: خود زنجانی با عبدالله انصاری صحبت کرد و از جلسه که بیرون آمد گفت که اینها قابل اعتماد هستند. من فقط امکان سنجی کردم.
شمس: جلسه مالزی مربوط به سال 89 یا 90 است و آن موقع اصلا نفتی در کار نبود. به کرات در همین کیفرخواست گفتند این فرد دروغ گو است. اگر قرار باشد تمام اصل پرونده را که بر اساس اظهارات یک فرد که متهم است، بگذاریم، نمی شود.
خود من ابتدا به وزارت اطلاعات نامه نوشتم که اینها( شرکت فال) دارند دزدی می کنند و دیگر هم هیچ ارتباطی با فال ندارم.
یکی از ایردات اصلی من آن است که بیش از وظیفه خودم را درگیر کردم و بقیه خود را کنار کشیدند. از زمان بازداشت زنجانی برای کمک به کشور، 5 بار به ایران آمدم و گزارشاتی درباره اونر ایر و فال دادم و فراتر از وظایف خود عمل کردم.
قاضی: در جلسه مالزی اصلا بحث هواپیما مطرح نبوده و تصمیم به انتقال نفت داشتید.
متهم: مرا با زنجانی رو به رو کنید. اصلا این اظهارات را نمی پذیرم و کذب است. من برای خرید هواپیما به مالزی رفتم. در بارنامه فروشنده و خریدار و کسی که تحویل می گیرد، وجود دارد. در اینجا فروشنده، بخش بین الملل نفت است و خریدار ندارد. یکی از مشکلات این است که اصلا بارنامه ای در رابطه با این محموله ها وجود ندارد.
قاضی: کدام گمرک بدون بارنامه می پذیرد؟ اصلا امکان ندارد.
متهم: الان توضیح می دهم. امکان دارد. در خیلی از موارد به ویژه این مورد خاص پیش می آید که برگه ای را به عنوان رسید می دهند زیرا شرکت نفت بارنامه ها را در خزانه نگهداری می کند و اگر بارنامه تحویل بدهد امکان دارد توقیف شود. تمام بارها خارج از بندر و گمرک تحویل داده شده است. برای اینکه مالکیت کالا احراز شود، رسید انبار گرفتم تا مشخص شود مالکیت مربوط به شرکت ایزو است.
قاضی: یعنی با رسید انبار، کالا را از گمرک رد کردید؟
متهم: شرکت فال 700 هزار تن انبار ذخیره داشت که در منطقه آزاد قرار دارند و ما بارها را خارج از بندر تحویل دادیم. هر شرکتی یک سیستمی دارد تا موقعیت کشتی در همه جا مشخص باشد. ما این سیستم را خاموش می کردیم و تمام عملیات شبانه انجام می شد.