يك نظام سياسي نيز مانند يك فرد در فراز و فرودهاي زندگي آبديده و آزموده ميشود و براي آينده از تجربه گذشته استفاده ميكند.
در اختلاس بزرگ اخير كه ذرهاي قابل دفاع و توجيه نيست، پديدههاي حاشيهاي مثبت نيز اتفاق افتاد كه ميتواند متأثر از تجربيات پيشين باشد.
مهمترين نكتهاي كه مشهود بود، تلاش دستگاههاي حاكميتي براي اقناع افكار عمومي بود. نكته دوم اينكه هيچ كس در هيچ مرتبهاي درصدد دفاع يا توجيه اين مسئله برنيامد. نكته سوم، ورود ويژه رئيس قوهقضائيه به مسئله و تعيين نماينده ويژه براي موضوع بود، اما آنچه بسيار متمايز است، استعفاها و بركناريها بود.
اگرچه برخي تحليلگران بركناريهاي اخير را در راستاي پيشگيري از استيضاح وزير اقتصاد ارزيابي ميكنند اما دليل آن هر چه باشد برآيند بيروني آن اتفاق مباركي است. بيتوجهي به اين مسئله هميشه در دل ملت ما بسان يك عقده مانده است كه بعد از خطاها، اشتباهات يا اختلاسها و بيتدبيريها هيچ كس از مسئوليت كنار نميرود، هيچ كس عذرخواهي نميكند، هيچ كس با شهامت و صداقت مشكل را به عهده نميگيرد. افكار عمومي، استعفا و عزلهاي اينگونه را جزئي از پاسخگويي و توجه به افكار عمومي ميدانند كه در عين حال به صورت غيرمستقيم مسئولان عالي كشور را از آلودگي مبرا ميسازد، بنابراين از اين رويه بايد استقبال كرد و آن را به فال نيك گرفت. اصلاحطلبان كه مدعاي مردمسالاريشان گوش فلك را كر كرده بود و مدعي فرهنگسازي براي پاسخگويي حاكميت به افكار عمومي بودند، در حادثه قطار نيشابور كه بيش از ۳۰۰ انسان بيگناه پودر شدند، حاضر به عذرخواهي، استعفا يا عزل وزير راه نشدند و كار بدانجا كشيد كه مجلس وزير مذكور را از تيغ استيضاح گذراند.
از اين سهلانگاريها كه به جان باختن انسانها يا هدر رفتن بيتالمال يا سوختن جنگلها و ... منجر شده در كشور ما زياد اتفاق افتاده اما عزل و استعفايي اتفاق نيفتاده است. اخيراً در كره جنوبي وزير اقتصاد اين كشور به دليل قطع يك ساعته برق از مسئوليت خود استعفا كرد.
در برخي كشورها اگر مسئولي نتواند برنامههاي اعلاني خود را كه به خاطر آن رأي مردم را گرفته،عملياتي نمايد، بلافاصله عذرخواهي ميكند و از مسئوليت كنار ميرود اما ملت ما تاكنون اين پديده را تمرين نكرده است، بنابراين عزل و استعفاي قاصرين، به همراه تنبيه و محاكمه مقصرين پديدهاي است كه بايد پاس داشته شود. به قول دادستان كل كشور و مأمور ويژه پيگيري اختلاس بزرگ، ممكن است مسئولي در يك حادثه جرمي را مرتكب نشده باشد، اما مگر ميشود در جغرافياي مسئوليت وي فساد و جرمي رخ دهد و او به كلي پاسخگو نباشد، حداقل توقع اجتماعي آن است كه مسئوليت را واگذار و با زبان بيزباني به بيعرضگي خود اعتراف كند. اولين حسن اين پديده اعتماد مردم به حاكميت و مبرا دانستن مسئولان از همدستي با فاسدان است كه روي ديگر اين سكه اعتماد مردم به برخورد حاكميت با فساد در هر مرتبهاي و با هر كس است. اين پديده جديد را بايد پاس بداريم و به فرهنگ هميشگي تبديل كنيم.
در اختلاس بزرگ اخير كه ذرهاي قابل دفاع و توجيه نيست، پديدههاي حاشيهاي مثبت نيز اتفاق افتاد كه ميتواند متأثر از تجربيات پيشين باشد.
مهمترين نكتهاي كه مشهود بود، تلاش دستگاههاي حاكميتي براي اقناع افكار عمومي بود. نكته دوم اينكه هيچ كس در هيچ مرتبهاي درصدد دفاع يا توجيه اين مسئله برنيامد. نكته سوم، ورود ويژه رئيس قوهقضائيه به مسئله و تعيين نماينده ويژه براي موضوع بود، اما آنچه بسيار متمايز است، استعفاها و بركناريها بود.
اگرچه برخي تحليلگران بركناريهاي اخير را در راستاي پيشگيري از استيضاح وزير اقتصاد ارزيابي ميكنند اما دليل آن هر چه باشد برآيند بيروني آن اتفاق مباركي است. بيتوجهي به اين مسئله هميشه در دل ملت ما بسان يك عقده مانده است كه بعد از خطاها، اشتباهات يا اختلاسها و بيتدبيريها هيچ كس از مسئوليت كنار نميرود، هيچ كس عذرخواهي نميكند، هيچ كس با شهامت و صداقت مشكل را به عهده نميگيرد. افكار عمومي، استعفا و عزلهاي اينگونه را جزئي از پاسخگويي و توجه به افكار عمومي ميدانند كه در عين حال به صورت غيرمستقيم مسئولان عالي كشور را از آلودگي مبرا ميسازد، بنابراين از اين رويه بايد استقبال كرد و آن را به فال نيك گرفت. اصلاحطلبان كه مدعاي مردمسالاريشان گوش فلك را كر كرده بود و مدعي فرهنگسازي براي پاسخگويي حاكميت به افكار عمومي بودند، در حادثه قطار نيشابور كه بيش از ۳۰۰ انسان بيگناه پودر شدند، حاضر به عذرخواهي، استعفا يا عزل وزير راه نشدند و كار بدانجا كشيد كه مجلس وزير مذكور را از تيغ استيضاح گذراند.
از اين سهلانگاريها كه به جان باختن انسانها يا هدر رفتن بيتالمال يا سوختن جنگلها و ... منجر شده در كشور ما زياد اتفاق افتاده اما عزل و استعفايي اتفاق نيفتاده است. اخيراً در كره جنوبي وزير اقتصاد اين كشور به دليل قطع يك ساعته برق از مسئوليت خود استعفا كرد.
در برخي كشورها اگر مسئولي نتواند برنامههاي اعلاني خود را كه به خاطر آن رأي مردم را گرفته،عملياتي نمايد، بلافاصله عذرخواهي ميكند و از مسئوليت كنار ميرود اما ملت ما تاكنون اين پديده را تمرين نكرده است، بنابراين عزل و استعفاي قاصرين، به همراه تنبيه و محاكمه مقصرين پديدهاي است كه بايد پاس داشته شود. به قول دادستان كل كشور و مأمور ويژه پيگيري اختلاس بزرگ، ممكن است مسئولي در يك حادثه جرمي را مرتكب نشده باشد، اما مگر ميشود در جغرافياي مسئوليت وي فساد و جرمي رخ دهد و او به كلي پاسخگو نباشد، حداقل توقع اجتماعي آن است كه مسئوليت را واگذار و با زبان بيزباني به بيعرضگي خود اعتراف كند. اولين حسن اين پديده اعتماد مردم به حاكميت و مبرا دانستن مسئولان از همدستي با فاسدان است كه روي ديگر اين سكه اعتماد مردم به برخورد حاكميت با فساد در هر مرتبهاي و با هر كس است. اين پديده جديد را بايد پاس بداريم و به فرهنگ هميشگي تبديل كنيم.