«مسابقه برای کم کردن ارزش پول؟» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دكتر مرتضي بينا است كه در آن ميخوانيد:
من قصد پیشبینی آینده دلار، یورو و طلا را ندارم و نمیخواهم توصیه خرید یا فروش آنها را بکنم؛ ولی بد نیست به نکات زیر در مورد دلار، یورو و طلا توجه کنیم وخصوصا رابطه پیشرفت تکنولوژی و مواد خام در آخر مقاله را در نظر بگیریم.
دلار: مدتی است که بانک مرکزی آمریکا سعی میکند نرخ بهره را پايین نگه دارد تا به اقتصاد آمریکا رونق ببخشد و بانکها را به وام دادن تشویق کند. برای این کار از حدود سال 2007 بهطور مرتب پول به بازار تزریق کرده است. در اوايل این دوره چون بانکها به پس گرفتن وامهایشان اطمینان زیادی نداشتند از وام دادن (بهطور نسبی) خودداری کردند. وام ندادن بانکها باعث شد که با وجود تزریق زیاد پول، حجم نقدینگی خیلی بالا نرود.
انتظار میرود وقتی که رونق اقتصادی به آمریکا برگردد و بانکها با اطمینان خاطر شروع به وام دادن بکنند، حجم نقدینگی با سرعت زیادی بالا برود. البته بانک مرکزی آمریکا گفته است که قادر خواهد بود با بالا بردن نرخ بهره و ابزارهای دیگر، نقدینگی اضافی را از بازار جمع کند و جلوی تورم غیرقابل کنترل را بگیرد. این در حالی است که بسیاری از مفسران فکر ميكنند که بانک مرکزی آمریکا نخواهد توانست با سرعت کافی نقدینگی اضافه را از بازار جمع کند و در نتیجه تورم در آمریکا با نرخ بالا در آینده نزدیک اجتنابناپذیر است.
هر چند من شخصا معتقد هستم بانک مرکزی آمریکا فرصت زیادی داشته تا ابزارهای مالی جدید خود را آزمایش کند و احتمالا خواهد توانست از عهده جمع کردن نقدینگی به موقع از بازار برآید. در مورد وضعیت اقتصادی، تجربه نشان داده که قابلیت جابهجايی نیروی کار، مهاجرت متخصصین، روحیه خودساختگی، مالیات کمتر و عدم علاقه به مداخلات دولتی در امور کسبوکار، اقتصاد آمریکا را نسبت به اروپا و ژاپن انعطافپذیرتر میکند و احتمالا با فشار موجود برای کم کردن بودجه دولتی و پايین آمدن مالیات ها، شاهد تظاهراتی از قبیل یونان نخواهیم بود. بخوانید رونق اقتصادی آمریکا زودتر صورت خواهد گرفت و برای جمع کردن نقدینگی بهرهها بالا خواهد رفت و تقاضا برای دلار زیاد خواهد شد.
یورو: ما همین چند وقت پیش شاهد بحران پولی یونان و ایرلند به علت کسری بودجه آنها و عدم توانايیشان در گرفتن وامهاي جدید بودیم که نهایتا اروپا مجبور شد از ذخیره مخصوص کمکی خود استفاده کند و پول در اختیار این دو دولت بگذارد. الان هم بازار سرمایه بسیار نگران کشور پرتغال است که این نگرانی را میتوان بهراحتی از دو برابر بودن نرخ بهره وام به پرتغال در مقایسه با وام به آلمان مشاهده کرد.
هماکنون صحبت از بالا بردن ذخیره کمکی اروپا در میان است که نشانه نگرانیهای بیشتر در عدم توانايیهای دولتهاي مذکور و دیگر دولتها در کم کردن کسری بودجه خود و عدم اعتماد بازار سرمایه به ارائه وام به این دولتها است. همچنین نگرانی زیادی در عدم توانايی اسپانیا و ایتالیا در کنترل کسری بودجه خود و توانايی در گرفتن وامهای جدید وجود دارد. هماکنون هم نگرانیهايی در مورد بازگشت وامهايی که بانکهای فرانسوی به یونان دادهاند، وجود دارد. البته باید گفت که اقتصاد اسپانیا در اندازهای است که ذخیره کمکی اروپا کفایت نخواهد کرد و احتمالا آلمان و فرانسه هم حاضر نخواهند شد که با بستن مالیات بیشتر به مردم خود به کمک اسپانیا بیایند، تا چه برسد به این که به کمک ایتالیا بیایند که در اقتصاد اروپا حجم بزرگی را اشغال میکند. برای خروج اروپا از بحران مالی فعلی، همفکری و تعامل بین کشورهاي اروپايی لازم است؛ در حالی که از نظر فرهنگی و اخلاقیات بسیار با هم متفاوت هستند. علاوه بر این، کلا اروپايیها به نقش دولت بسیار اهمیت میدهند و انتظار دارند که دولتها مستقیما مشکلات مردم را حل کنند. این مساله باعث ميشود که مالیاتها بیشتر باشد و کسبوکارها از انعطاف کمتری برخوردار باشند. بخوانید رونق اقتصادی اروپا با تاخیر صورت خواهد گرفت و تقاضا برای یورو زیادتر نخواهد شد.
من قصد پیشبینی آینده دلار، یورو و طلا را ندارم و نمیخواهم توصیه خرید یا فروش آنها را بکنم؛ ولی بد نیست به نکات زیر در مورد دلار، یورو و طلا توجه کنیم وخصوصا رابطه پیشرفت تکنولوژی و مواد خام در آخر مقاله را در نظر بگیریم.
دلار: مدتی است که بانک مرکزی آمریکا سعی میکند نرخ بهره را پايین نگه دارد تا به اقتصاد آمریکا رونق ببخشد و بانکها را به وام دادن تشویق کند. برای این کار از حدود سال 2007 بهطور مرتب پول به بازار تزریق کرده است. در اوايل این دوره چون بانکها به پس گرفتن وامهایشان اطمینان زیادی نداشتند از وام دادن (بهطور نسبی) خودداری کردند. وام ندادن بانکها باعث شد که با وجود تزریق زیاد پول، حجم نقدینگی خیلی بالا نرود.
انتظار میرود وقتی که رونق اقتصادی به آمریکا برگردد و بانکها با اطمینان خاطر شروع به وام دادن بکنند، حجم نقدینگی با سرعت زیادی بالا برود. البته بانک مرکزی آمریکا گفته است که قادر خواهد بود با بالا بردن نرخ بهره و ابزارهای دیگر، نقدینگی اضافی را از بازار جمع کند و جلوی تورم غیرقابل کنترل را بگیرد. این در حالی است که بسیاری از مفسران فکر ميكنند که بانک مرکزی آمریکا نخواهد توانست با سرعت کافی نقدینگی اضافه را از بازار جمع کند و در نتیجه تورم در آمریکا با نرخ بالا در آینده نزدیک اجتنابناپذیر است.
هر چند من شخصا معتقد هستم بانک مرکزی آمریکا فرصت زیادی داشته تا ابزارهای مالی جدید خود را آزمایش کند و احتمالا خواهد توانست از عهده جمع کردن نقدینگی به موقع از بازار برآید. در مورد وضعیت اقتصادی، تجربه نشان داده که قابلیت جابهجايی نیروی کار، مهاجرت متخصصین، روحیه خودساختگی، مالیات کمتر و عدم علاقه به مداخلات دولتی در امور کسبوکار، اقتصاد آمریکا را نسبت به اروپا و ژاپن انعطافپذیرتر میکند و احتمالا با فشار موجود برای کم کردن بودجه دولتی و پايین آمدن مالیات ها، شاهد تظاهراتی از قبیل یونان نخواهیم بود. بخوانید رونق اقتصادی آمریکا زودتر صورت خواهد گرفت و برای جمع کردن نقدینگی بهرهها بالا خواهد رفت و تقاضا برای دلار زیاد خواهد شد.
یورو: ما همین چند وقت پیش شاهد بحران پولی یونان و ایرلند به علت کسری بودجه آنها و عدم توانايیشان در گرفتن وامهاي جدید بودیم که نهایتا اروپا مجبور شد از ذخیره مخصوص کمکی خود استفاده کند و پول در اختیار این دو دولت بگذارد. الان هم بازار سرمایه بسیار نگران کشور پرتغال است که این نگرانی را میتوان بهراحتی از دو برابر بودن نرخ بهره وام به پرتغال در مقایسه با وام به آلمان مشاهده کرد.
هماکنون صحبت از بالا بردن ذخیره کمکی اروپا در میان است که نشانه نگرانیهای بیشتر در عدم توانايیهای دولتهاي مذکور و دیگر دولتها در کم کردن کسری بودجه خود و عدم اعتماد بازار سرمایه به ارائه وام به این دولتها است. همچنین نگرانی زیادی در عدم توانايی اسپانیا و ایتالیا در کنترل کسری بودجه خود و توانايی در گرفتن وامهای جدید وجود دارد. هماکنون هم نگرانیهايی در مورد بازگشت وامهايی که بانکهای فرانسوی به یونان دادهاند، وجود دارد. البته باید گفت که اقتصاد اسپانیا در اندازهای است که ذخیره کمکی اروپا کفایت نخواهد کرد و احتمالا آلمان و فرانسه هم حاضر نخواهند شد که با بستن مالیات بیشتر به مردم خود به کمک اسپانیا بیایند، تا چه برسد به این که به کمک ایتالیا بیایند که در اقتصاد اروپا حجم بزرگی را اشغال میکند. برای خروج اروپا از بحران مالی فعلی، همفکری و تعامل بین کشورهاي اروپايی لازم است؛ در حالی که از نظر فرهنگی و اخلاقیات بسیار با هم متفاوت هستند. علاوه بر این، کلا اروپايیها به نقش دولت بسیار اهمیت میدهند و انتظار دارند که دولتها مستقیما مشکلات مردم را حل کنند. این مساله باعث ميشود که مالیاتها بیشتر باشد و کسبوکارها از انعطاف کمتری برخوردار باشند. بخوانید رونق اقتصادی اروپا با تاخیر صورت خواهد گرفت و تقاضا برای یورو زیادتر نخواهد شد.