۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۱

اصولگراها با کدام فرمول پیروز می‌شوند؟

در انتخابات ۷ اسفند، ضرورت اتحاد حامیان گفتمان اصولگرایی بر لیست‌های ائتلاف اصولگرایان در سراسر کشور، امریست که بیش از گذشته احساس می‌شود.
کد خبر : ۲۸۷۱۰۱
 صراط: فارس نوشت: در انتخابات ۷ اسفند، ضرورت اتحاد حامیان گفتمان اصولگرایی بر لیست‌های ائتلاف اصولگرایان در سراسر کشور، امریست که بیش از گذشته احساس می‌شود.

عقربه‌های ساعت به سرعت در حال حرکت هستند و پس از ماه ها تقلای گروه‌ها و جریان‌های سیاسی برای حضور در رقابت های انتخاباتی، فاصله زمانی تا روز برگزاری انتخابات، به ساعات پایانی نزدیک می‌شود. 7 اسفند ماه 1394، تاریخی که جریان‌های سیاسی انتظار آن را می کشیدند تا بتوانند توشه خود را از فصل انتخابات بر چینند.

در دو سوی رقابت های انتخاباتی همچون چند دوره گذشته در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، دو جریان اصولگرایان و اصلاح طلبان، بیشترین حجم تبلیغات را به خود اختصاص داده اند. در این دوره برخلاف دوره های قبل، دولتی بر سر کار است که تمایل به حضور نامزدهای حامی خود در مجلس را دارد و به طور مشخص، لیست های ائتلافی اصلاح طلبان و حامیان دولت، مورد نظر است. ائتلاف اصلاح طلبان همچنین برخی از اصولگرایان را یارگیری کرده و در لیست خود قرار داده اند. اما در این سوی، شورای ائتلاف بزرگ اصولگرایان در سراسر کشور بر اساس مشورت و توافق میان گروه های اصولگرا و تبعیت از جامعتین لیست های مشخصی را برای انتخابات تدارک دیده اند.

رقابت در این دوره با معرفی لیست ها، وارد فضای تنگاتنگی شده و تمرکز دو جریان اصلی، جلب آرا به سوی لیست کامل در سراسر کشور است. در انتخابات گذشته، اصلاح طلبان یا در حالت تحریم انتخابات بودند یا در نهایت برخی از گروه های اصلاح طلب لیست های ناقص در برخی از شهرها ارائه می دادند که این خود فضا را برای رقابت میان اصولگرایان مهیا تر می ساخت اما در این دوره جریان اصلاح طلب سعی کرده لیست های خود را در شهرهای مختلف به صورت کامل ارائه دهد، هر چند در شهری مانند تهران شاهد سه لیست با مشترکات فراوان میان لیست اصلاح طلبان، اعتدال و توسعه و صدای ملت هستیم. ولی به هر حال رقابت اصلی میان لیست های اصولگرا و اصلاح طلب روی خواهد داد. جریان اصلاح طلب تمام سعی خود را انجام خواهد داد تا ترکیب فعلی مجلس با اکثریت اصولگرایی تغییر کند و به همین خاطر بسیاری از افراد گمنام اصلاح طلب را در لیست های خود جای داده تا بتواند حداقل های لیست کامل را مهیا کند. با این وجود در برخی از شهرها نیز نتوانسته بر سر نامزدی واحد برای حمایت حامیان اصلاح طلب به توافقی برسند.

لیست کامل اصولگرایان اما از انسجام و قدرت بالاتری در تمامی زمینه ها برخوردار است و این امر لزوم کناره گیری نیروهای دیگر اصولگرا را که به صورت فردی یا لیست های ناقص حضور پیدا کرده اند را می رساند. انتخابات سال 1392 یکی از بهترین درس هایی است که پیشروی اصولگرایان قرار دارد. حفظ و ادامه روند حضور اکثریت اصولگرایی در مجلس شورای اسلامی به خودگذشتی و فداکاری نیاز دارد و تاکنون نیز تعداد زیادی به این امر لبیک گفته اند. عدم از خودگذشتگی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، در نهایت به سود جریان اصلاح طلب و حامیان هاشمی روبه رو شد و حسن روحانی توانست به بخت نخست راهیابی به پاستور تبدیل شود. آرای میان نامزدهای اصولگرا تقسیم شد و روحانی با اختلاف ناچیزی از مجموع آرای اصولگرایان، رئیس جمهور کشور شد.

از این رو می بایست از پراکندگی آراء به نفع لیست های اصلی جلوگیری کرد، چرا که پراکندگی آراء میان نامزدهای متعدد اصولگرا برابر با بالا رفتن بخت لیست های دیگر برای رای آوری خواهد بود. اصلاح طلبان تمام تلاش خود را به کار بسته اند و تمامی نیروهای فعال داخلی و خارجی خود را بسیج کرده اند تا رای را به سمت لیست های واحد خود جلب کنند. در این زمینه حتی سید محمد خاتمی پیام داده و هاشمی رفسنجانی نیز به طور مشخص در دیدار با ائتلاف اصلاح طلبان، از آنها حمایت کرده است. این در حالیست که رئیس جمهور نیز در اظهارات خود به لفافه، رای به لیست های واحد حامیان دولت و اصلاح طلبان را مدنظر قرار داده است.

اصلاح طلبان بر این نظرند که با ارائه لیست های واحد بخصوص در شهرهای بزرگی مانند تهران و افزایش مشارکت بالای 50 درصد، شانس رای لیست آنها بسیار بالا می رود. اصلاح طلبان همواره افزایش مشارکت را برابر با افزایش تمایل رای دهندگان به نامزدهای معرفی شده از سوی آنها می دانند که همین اشتباه محاسباتی در انتخابات 88 باعث فتنه شد. به هر حال در انتخابات پیش رو، هم در مجلس شورای اسلامی و هم خبرگان، اصلاح طلبان برای چندشقه کردن آرای اصولگرایان دست به حمایت از برخی از نامزدهای اصولگرای خارج از لیست های واحد زده اند و همچنین در تهران به خصوص با انشتار لیست مورد حمایت نامزدهای مربوط به خبرگان، دست به ابتکاری برای دادن رای سلبی به برخی از نامزدها گرفته اند. هدف اصلی آنها تلاش برای کاهش آرای آیات احمد جنتی، مصباح یزدی و محمد یزدی است.

در این بازی های انتخاباتی که توسط اصلاح طلبان دامن زده شده، تکلیف برای هوادارن و حامیان انقلاب و ارزش های نظام جمهوری اسلامی روشن است. عدم اتخاذ رویکرد واحد نسبت به لیست ها، مترادف با بازی در زمین رقیب می شود؛ رقیبی که با به میان کشیدن دوز و کلک های انتخاباتی، پشتیبانی رسانه های بیگانه و فعالین فراری به آن سوی آب را نیز پشت سر خود جلب کرده است.

با در نظر گرفتن شرایط پیش رو در آستانه انتخابات و لزوم وحدت میان اصولگرایان، در ابتدا نامزدهای اصولگرای خارج از لیست های واحد که به هر دلیلی در این لیست ها قرار نگرفته اند، باید با شجاعت تمام انصراف خود را اعلام کنند و از سوی دیگر، نامزدهای انصرافی، لیست های واحد را در شهرهای و حوزه های انتخاباتی، تبلیغ کنند. هر چند در شهرهای کوچک سبد آراء به جای رقابت های صرف میان جریان ها، بیشتر به صورت محلی می باشد. در این حوزه ها معمولا افرادی انتخاب می شوند که قابلیت جذب امکانات بیشتری به شهرها را داشته باشند و تعدادی از نامزدهای اصولگرای معرفی شده در این مناطق، با سوابقی که در این زمینه دارند، می توانند آراء را به سوی خود جلب کنند. اما در شهرهای بزرگتر رقابت ها شدیدتر است و ترکیب آرای این حوزه ها در گروه بندی های مجلس آینده نیز حائز اهمیت است. لیست ها در این مکان ها بیشتر اهمیت خود را نشان می دهند و به سبب رقابت سنگین میان اصولگرایان، اصلاح طلبان و حامیان دولت، که دو دسته آخر در یک جبهه قرار گرفته اند، تمرکز بر یک لیست ضروری است.

بررسی لیست ها در تهران و شانس پیروزی اصولگرایان

در شهر تهران، وضعیت می تو اند با یک فرمول بندی مشخص، برای تمام لیست معرفی شده از سوی اصولگرایان به نفع آنها تمام شود. در صورتیکه نامزدهای اصولگرای دیگر که تاکنون در رقابت ها باقی مانده اند، از انتخابات کناره گیری کنند، درصد موفقیت نیز بالاتر خواهد رفت و مانع ریزش آراء  اصولگرایان خواهد شد و این امر با انصراف تعدادی از افراد معروف به پیش رفته و مابقی نیز این نکته را باید در نظر بگیرند. ریزش آراء به نفع هیچ کدام از نیروهای حاضر در طیف اصولگرایی نیست. تمرکز بر یک لیست و رای کامل به آن در روزهای پایانی، برگ برنده اصولگرایان است.

در انتخابات دور نهم مجلس در تهران، تنها 5 تن از نمایندگان توانستند در دور نخست به مجلس راه پیدا کنند. در این میان غلامعلی حداد عادل با بیش از یک میلیون 113 هزار رای به عنوان نفر اول تهران به مجلس راه یافت و سید علیرضا مرندی با 724 هزار نفر به مجلس رفت. کل تعداد شرکت کنندگان برای رای داد در تهران بالغ بر دو میلیون و 125 هزار نفر از کل تعداد حائزین شرایط رای دادن بودند. با وجود لیست های متعدد اصولگرایان در آن انتخابات کار 25 نماینده دیگر به دور دوم کشیده شد که در آن دور تنها یک میلیون 112 هزار نفر به پای صندوق های رای رفتند و تمامی نامزدهای برگزیده شده نیز اصولگرا بودند. 20 تن از آنها از لیست ائتلاف متحد اصولگرایان بودند و برخی نیز که به صورت مشترک در لیست های جبهه پایداری و کاندیداهای ائتلاف مستقل، حضور داشتند. ولی شرایط در انتخابات مجلس دهم متفاوت است و جریان رقیب نیز با لیست کامل پا به میدان گذاشته است. تمرکز بر یک لیست یعنی لیست جبهه بزرگ اصولگرایان، و رای واحد به 30 نفر عضو لیست توسط حامیان اصولگرایی، شانس پیروزی را تا حدود زیادی بالا می برد.

با در نظر گرفتن رای 1 میلیون 113 هزار نفری غلامعلی حداد عادل در انتخابات دور نهم مجلس از مجموع دمیلیون و 120 هزار نفر، می توان با توجه به افزایش تعداد حائزین شرایط رای دادن و رقابتی تر شدن این دوره از انتخابات، درصد بالاتری را برای نامزدهای انتخاباتی در نظر گرفت. در صورت رای کامل به لیست اصولگرایان، آرای تمام افراد حاضر بالای یک میلیون و دویست در بدبینانه ترین حالت و در حدود 2 میلیون در خوشبینانه ترین حالت خواهد بود. در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، در حدود 5 میلیون تهرانی به پای صندوق های رای رفتند که روحانی 2 میلیون 300 رای داشت و مجموع نامزدهای اصولگرا نیز حدود 2 میلیون و نیم رای کسب کردند. معمولا در انتخابات مجلس درصد مشارکت نسبت به ریاست جمهوری کمتر است و می توان عدد بین 3 تا 4 میلیون نفر را در نظر گرفت. پیروزی از آن لیست های خواهد بود که بتوانند انسجام در میان رای دهندگان به خود را حفظ کنند و در صورت رقابت تنگاتنگ، میان لیست ها، دور دوم انتخابات را نیز شاهد خواهیم بود.

درصد بالای پیروزی تنها در حمایت از یک لیست واحد و انسجام در سبد رای قرار دارد. در صورتیکه انتخابات تعدادی از نامزدها به دور دوم نیز کشیده شود، معمولا با توجه به کاهش مشارکت ها در این دور، می توان پیش بینی کرد که از 30 نامزد نمایندگی در تهران، اکثرا اصولگرا خواهند بود. وجود نامزدهای مستقل در تهران که به صورت محلی فعالیت می کنند بعلاوه حضور افراد ناشناخته و گمنام در لیست اصلاح طلبان، ریزش آراء در این قسمت بسیار زیاد است و رای ها پراکنده خواهند بود، انسجام سبد رای اصولگرایان، این موقعیت را فراهم خواهد آورد که لیست واحد، به برگ برنده در این موقعیت تبدیل شود.

در سوی دیگر، لیست نامزدهای خبرگان رهبری با توجه به نقشه دشمنان برای به راه انداختن آراء سلبی، گزینه گزینشی در مقابل اصولگرایان و حامیان انقلاب و نظام قرار می گیرد. معمولا در انتخابات خبرگان رهبری، پیچیدگی های انتخاباتی وجود ندارد و ترکیب مجالس با تغییرات کمتری نسبت به گذشته رو به رو می شود، همانگونه که رقابت در این حوزه نیز معنایی نداشت. ولی به هر حال جو این دوره با فضای انتخابات مجلس شورای اسلامی همراه شده و اصلاح طلبان نیز حضور پررنگتری را در این دوران تجربه می کنند و به دنبال تاثیرگذاری سلبی در خبرگان هستند.

در حساسترین حوزه خبرگان یعنی تهران که 16 تن برگزیده می شوند. ارائه چند لیست بر پیچیدگی انتخابات افزوده است. اصلاح طلبان با ارائه لیست اعتدال یا خبرگان مردم، 7 تن بعلاوه 1 (حسن روحانی) اشتراک با لیست جامعتین ایجاد کرده اند. این بدان معناست که در صورت رای به لیست ها، نامزدهای مشترک حائز بیشترین آراء خواهند شد و افراد غیرمشترک، با خطر حذف روبه رو خواهند شد. با توجه به اینکه در رای گیری مجلس خبرگان، نیروهای با دغدغه های انقلابی بالاتری به صورت منسجم در پای صندوق حاضر می شوند و درصدی هم به صورت گزینشی به شخصیت های بیشتر شناخته شده رای می دهند، در شرایط عادی، درصد شانس لیست جامعتین بالاتر است. در شرایط پیچیده ای که در حال حاضر ایجاد شده، رای به 7 نفر خارج از لیست اصلاح طلبان در کنار رای به افراد خارج از لیست ها، مطلوبتر به نظر می رسد. در این حالت، کسب آرای بالای یک میلیون، توسط این 7 تن، حضور آنها را در مجلس بعدی، تا حدود زیادی قطعی خواهد کرد. برای 9 نفر باقی مانده نیز معمولا 3 تا 4 نفر افراد شناخته شده وارد مجلس می شوند و مابقی نیز می توانند از افراد مشترک در لیست ها باشند.

در پایان باید یادآور شد که در انتخابات پیش رو، انسجام نیروهای اصولگرا با توجه به تجربیات دور نهم مجلس و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری 92 ضروری است. با در نظر گرفتن احتمال بالای پیروزی لیست واحد اصولگرایان و لیست مورد حمایت اصولگرایان در مجلس خبرگان، در صورت هدایت آراء به سمت لیست های واحد، روزهای منتهی به روز جمعه، سرنوشت ساز خواهند بود. لازمه مهیا شدن شرایط منسجم، در ابتدا به انصراف نیروهای باقیمانده اصولگرا در صحنه بستگی دارد و به دنبال آن، تمرکز بر لیست واحد میان حامیان اصولگرایی بستگی دارد.