دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳

مجلس 40 ساله شد!

مجلس در این دوره 40 ساله می شود ولی آیا می‌توان به جا افتادگی یک تشکل سیاسی 40 ساله نسبت به جریانات عمر باور پیدا کرد و انتظار داشت که مجلس دهم در نظام اسلامی که به 40 سالگی خود نزدیک می‌شود مجلسی کامل، با تجربه کافی و پختگی همه جانبه خواهد بود؟
کد خبر : ۲۸۳۲۰۹

صراط: شاید عدد اربعین و پختگی شاخص این عنوان در عالم سیاست هم جریان دارد، ولی می‌توان انتظار داشت که یک نظام سیاسی بعد از سپری شدن چهار دهه از عمرش به تکامل رسیده باشد؟ و یا می‌توان به جا افتادگی یک تشکل سیاسی 40 ساله نسبت به جریانات عمر باور پیدا کرد و انتظار داشت که مجلس دهم در نظام جمهوری اسلامی ایران که به 40 سالگی خود نزدیک می‌شود مجلسی کامل، با تجربه کافی و پختگی همه جانبه خواهد بود؟ و آیا می‌توان این توقع را داشت که مجلس دهم به جهت 9 دوره و 36 سال تلاش خود مجلسی در حد اندازه و ملت ایران است؟

مخصوصا اینکه هر کدام از مجالس گذشته برای خود سرگذشتی قابل تامل داشته و هم از جهت خود نمایندگان و هم از جهت برآیند کلی و کارکرد جمعی مجلس، تجارب ارزشمند و البته تلخ و شیرینی در کارنامه هر دوره مندرج است.

مثلا مجلس ششم که درگیر مسائل سیاسی داخلی شد و آن همه حواشی و هزینه‌ها را بر جای گذاشت یک تجربه است و همین مجلس موجود یعنی مجلس دوره‌ای نهم که در کتاب عملکرد خودش مسایل مربوط به مذاکرات هسته‌ای را دارد تجربه دیگر است.

لازم است در همین جا نکته بس دقیق یادآوری شود و آن اینکه بحث کردن از عدد 40 و خواص مربوط به آن، تنها و تنها مربوط به عدد 40 نیست. این عدد 40 نیست که در بطن و درون خود مفاهیمی از قبیل رشد، تکامل و تعالی را دارد بلکه به جهت حوادث و رخددادهاست که به مدت 40 روز یا 40 سال واقع می‌شود. غرض این است که با انتخابات چند هفته بعد مجلس شورای اسلامی که مردم ایران در هفتم اسفند آغاز دوره چهار ساله آن را رقم خواهند زد فی‌نفسه به خودی خود فاقد مفاهیمی مثل تعالی، پیشرفت و تکامل را احساس کنند.

حال سئوال این است که چه باید کرد و اصلا چگونه می‌توان شاهد مجلسی بود که شایسته و برازنده انقلاب و مردم ایران باشد؟ این همان پرسش مهم و اساسی است که باید به صورت کاملا برجسته و درشت در فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه خلق شود و عموم مردم با حساسیت در خور به دنبال جواب آن باشند.

پس به خاطر اینکه بحث اصلی این نوشته دور از ابهام باشد یک بار دیگر یادآوری می‌شود و آن اینکه ما مردم ایران از مجلسی که به عنوان مجلس دوره دهم از آن یاد می‌شود و متکی به 36 سال قانونگذاری در دوره‌های قبلی است چه انتظاری داریم؟ و چگونه می‌توان به داشتن آن مجلس برخود بالید و افتخار کرد و بعدها از آن به عنوان مجلس معیار یاد کرد؟

به نظر می‌رسد کلید چنین پارلمانی در اختیار فلان مسئول و یا فلان صنف خاص نیست بلکه مانند اکثر قریب به اتفاق جریانات و اتفاقات مهم کشوری این بار نیز قوه فاعله این میدان مردم است که با انگشتان خردمندانه خود سرنوشت قریب به 1500 روز کشور را به دست نمایندگان منتخب خود خواهند سپرد.

منتهی همه می‌دانیم که صرف حضور مردمی و مشارکت جمعی در انتخابات علت رسیدن به چنان مجلس معیاری نیست. برای رسیدن به چنان مجلسی علاوه بر حضور مردم، وجود عنصر تشخیص و انتخابات اصلح نیز مهم است.

وقایع انتخابات گذشته جامعه ایرانی را به این خود آگاهی جمعی و ملی رسانده که صرف حضور توده‌ای و فله‌ای آن چیزی نیست که انتظار می‌رود بلکه حضور مردمی همراه با عنصر آگاهی ملی عناصر و مولفه‌های لازم برای عبور از این مقطع حساس کشور است.

آگاهی نسبت به کارنامه و عملکرد افراد و گروه‌ها، آگاهی نسبت به برنامه‌ها و آگاهی نسبت به پایداری و ثبات قدمی کاندیداها در مراحل مختلف انقلاب اسلامی از جمله شروط مهم در همه دوره‌ها و به ویژه این دوره مهم است.

توجه به عنصر آگاهی جمعی، ایجاب می‌کند که همه مردم و به خصوص نخبگان و فرهیختگان جامعه نسبت به زمینه‌سازی برای حصول این امر و مهیا کردن جامعه برای برگزاری یک انتخابات هوشمندانه و آینده‌ساز از هیچ اقدامی فروگذاری نکنند، آن‌هم از همین اکنون.

میکائیل جمالپور

منبع: فارس