شنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۷

اعتراف پسر اسیدپاش به قتل دختر جوان

جوانی که دختر موردعلاقه‌اش را با پاشیدن اسید به قتل رسانده بود، در جلسه محاکمه‌اش جزییات جنایت خود را توضیح داد.
کد خبر : ۲۶۳۰۶

به‌گزارش صراط نيوز به نقل از شرق، متهم که قاسم نام‌ دارد، دو سال قبل دختری به نام لیلا را بعد از شش سال رابطه عاشقانه به قتل رساند و از همان زمان در بازداشت به سر می‌برد تا اینکه دیروز برای محاکمه به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد. روشن- نماینده دادستان تهران- در ابتدای این جلسه در توضیح کیفرخواست گفت: ۲۰ مرداد سال گذشته خبر یک اسیدپاشی هولناک به ماموران پلیس اسلامشهر داده شد. ماموران باخبر شدند لیلا، دختر جوانی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته در بیمارستان بستری ‌‌است. با حضور پلیس در محل و بازجویی از لیلا مشخص شد این دختر از شش سال قبل با قاسم، متهم پرونده آشنا بود و توسط او مورد اسیدپاشی قرار گرفته‌ است. لیلا به پلیس گفت قاسم به بهانه دادن غذای نذری او را از خانه بیرون کشید و روی صورتش اسید پاشید.

نماینده دادستان ادامه داد: «لیلا در تحقیقات گفته بود قاسم از من خواستگاری کرده‌ بود. اما متوجه شدم او اعتیاد دارد؛ به همین خاطر هم به او گفتم دیگر دوست ندارم رابطه‌ای با هم داشته ‌باشیم ولی قاسم اصرار داشت باز هم من را ببیند. او فکر می‌کرد من عاشق مرد دیگری شده‌ام. به هرحال من جواب منفی را به او داده بودم تا اینکه روز حادثه قاسم به من گفت می‌خواهد من را برای آخرین‌بار ببیند. قبول نکردم.

گفت برایم غذای نذری آورده ‌است. آن زمان خانه خواهرم بودم قرار گذاشتیم تا غذا را بگیرم و برای آخرین‌بار همدیگر را ببینیم. وقتی سر کوچه رسید با من تماس گرفت و بیرون رفتم قابلمه‌ای دستش بود که فکر کردم در آن غذاست نزدیک که شدم به من گفت: تو به من خیانت کردی و بعد چیزی را که در قابلمه بود روی صورتم پاشید یکدفعه احساس درد و سوزش شدیدی کردم. روشن ادامه داد: دختر جوان در بیمارستان به خاطر شدت جراحات جان باخت و پس از آن ماموران با توجه به گفته‌های این دختر قاسم و دوستش را که آن روز او را به محل حادثه رسانده بود، بازداشت کردند و قاسم به قتل اعتراف کرد. بنابراین به عنوان نماینده دادستان تهران و با توجه به آنچه اولیای‌دم خواسته‌اند درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه اولیای‌دم در جایگاه حاضرشدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند و گفتند آماده هستند تا تفاضل دیه‌ را نیز بپردازند. در ادامه قاسم در جایگاه حاضر شد. او که مدعی بود خودش هم در این اسیدپاشی آسیب دیده ‌است، گفت: من و لیلا در شرکتی که لیلا در آن‌ کار می‌کرد با هم آشنا شدیم. برادر من هم همکار لیلا بود و چند باری که به دیدن برادرم رفته بودم با لیلا آشنا و عاشق او شدم. شش سال بود که با هم رابطه‌ داشتیم. من فکر می‌کردم لیلا زن زندگی من است و می‌خواستم با او ازدواج کنم. چند ماه قبل از حادثه‌ بود که از لیلا خواستگاری کردم. نمی‌دانم چه کسی به او گفته بود من معتاد هستم. لیلا همین موضوع را بهانه کرد و گفت دیگر نمی‌خواهد با من رابطه داشته باشد.

بعد از آن هرچه با لیلا تماس گرفتم فایده‌ای نداشت. تا اینکه یک روز یکی از دوستانش به نام شادی با من تماس گرفت و گفت می‌داند چرا لیلا از من جدا شده است. با او قرار گذاشتم و خواستم جزییات را برایم بگوید. دوست لیلا گفت: مدت‌هاست که لیلا با چند مرد رابطه‌ دارد و حتی یکی از آن مردان متاهل است. خیلی ناراحت شدم. تازه فهمیده ‌بودم ماجرا چیست. تصمیم گرفتم با او برخورد کنم. مقداری اسید خریدم به دوستم زنگ زدم و گفتم بیا با هم به دیدن لیلا برویم. او موتور داشت. دنبالم آمد. چون به لیلا گفته بودم می‌خواهم برایش غذای نذری ببرم، قابلمه‌ای برداشتم تا لیلا شک نکند.

به دوستم هم گفته ‌بودم برای آخرین‌بار می‌خواهم لیلا را ببینم و غذای نذری به او بدهم. او هم حرفم را باور کرد. سر کوچه که رسیدیم، با لیلا تماس گرفتم و وقتی بیرون آمد، به او گفتم شنیده‌ام با چند مرد رابطه دارد. لیلا عصبانی شد و جواب داد این حرف دروغ است. او با فریاد گفت دیگر دوست ندارد من را ببیند. در همین لحظه اسید را روی لیلا پاشیدم و مقداری از آن هم روی خودم ریخت. مجید دوستم از این اتفاق خیلی ترسیده‌ بود او بلافاصله سوار موتور شد، من هم ترکش نشستم و با هم فرار کردیم. چند روز بعد هم بازداشت شدم. من دوست نداشتم لیلا را بکشم اما بعد از شش سال نمی‌توانستم باور کنم که این‌طور من را تنها گذاشت و رفت. بنا بر این گزارش، با پایان یافتن دفاعیات متهم، وکیل مدافعش و هیات قضات شعبه ۱۱۳ دادگاه ‌کیفری ‌استان تهران برای صدور حکم قانونی وارد شور شدند.

نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۶ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۰
۰
۰
داری تبدیل به یک سایت زرد میشید.تعداد این نوع اخبار در سایت به شدت بالا رفته