۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۷
سید سعید مدنی

آنچه را کاشته‌ایم درو می‌کنیم

کد خبر : ۱۹۷۸۹۵
صراط: دیشب و طی مراسمی معمول و مرسوم در شهر اینچئون (کره‌جنوبی)، هفدهمین دوره بازی‌های آسیایی رسما گشایش یافت. این بازی‌ها که حالا و با گذشت سال‌ها و دوره‌ها به یکی از رویدادهای شناخته شده و معتبر بین‌المللی- و نه فقط قاره‌ای- تبدیل شده است، فرصت مناسب و میدان بزرگ و مهمی است تا کشورهای حاضر ضمن رقابت در رشته‌های مختلف ورزشی، به مقایسه وضعیت، اندازه‌ و جایگاه خود با سایر کشورها بپردازند و برنامه‌ها و تدابیر به کار بسته شده خود را حداقل طی 4 سال گذشته-از دوره قبل بازی‌ها- محک بزنند و ارزیابی کنند و در نهایت برای بهبود وضعیت به اصلاح معایب و برطرف کردن نقاط ضعف و کاستی‌ها بپردازند.
اعضای کاروان ورزشی ایران هم در قالب 22 رشته ورزشی به این دوره از بازی‌ها اعزام شده یا کماکان در حال اعزام هستند و امید می‌رود که با ارائه نمایشی قابل قبول و دلپذیر، به نتایج رضایت‌بخش و کسب سکوها و مدال‌های رنگارنگ، نائل آیند. البته همان‌طور که تلویحا بالاتر اشاره شد، آنچه در این دوره از رقابت‌ها مثل هر مسابقه و میدان دیگری نصیب ما خواهد شد، با اندکی اغماض، حاصل تلاش و اقدامات و برنامه‌هایی است که ما برای ورزش خود انجام داده و به مرحله اجرا گذاشته‌ایم. از کوزه همان برون تراود که در اوست. خوشبختانه در سال‌های اخیر، اتفاقات مثبتی در حوزه برنامه‌ریزی و مدیریت در ورزش ما به ویژه چند رشته ورزشی رخ داده که به طور طبیعی علاقه‌مندان به ورزش را امیدوار ساخته که به صورت منطقی و طبیعی از این رشته‌ها انتظار بیشتری داشته باشند و حتی‌المقدور آنان را بر سکوهای سه‌گانه ببینند. این اتفاقی است که امیدواریم در عرصه عینیت نیز به وقوع بپیوندد تا بیش از پیش مشخص شود «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود.» و خلاصه «هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت».
امروز ما به وضوح و بدون اغراق شاهد درخشش والیبال خود در صحنه مسابقات جهانی و قدرت‌نمایی ورزشکاران این رشته در مصاف با «غول»های جهان هستیم. واقعیتی که دیگر دارد به صورت یک «روند» حالت تکراری و همیشگی به خود می‌گیرد. این در حالی است که تا همین 20 سال پیش والیبال ما حتی در عرصه آسیا هم جزو تیم‌های درجه 2 و 3 به حساب می‌آمد. در سال 1994 وقتی دوازدهمین دوره بازی‌های آسیایی در شهر مصیبت‌دیده و رنج کشیده از ظلم و جور ستمکاران و بمباران اتمی آمریکایی، هیروشیما برگزار می‌شد، تیم ملی والیبال ما مجبور بود مسابقات را در جمع تیم‌های رده پایین آسیا مثل قزاقستان، مغولستان، پاکستان و... شروع کند و بعد از دو دور مسابقه با هر یک از این حریفان منتظر بماند تا تیم‌های درجه اول آن زمان والیبال آسیا، یعنی کره‌جنوبی، ژاپن و چین، از سفر مسابقات «قهرمانی جهان» بازگردند، خستگی از تن بیرون کنند و بعد وارد مسابقات و هماوردی با تیم‌هایی امثال ایران شوند. اما امروز دقیقا قضیه برعکس است. این تیم ملی والیبال ایران است که این روزها درگیر مسابقات جهانی است و بعدا وارد مسابقات آسیایی و هماوردی با حریفان این قاره (کره، چین و ژاپن) خواهد شد! باید دید طی این 20 و 25 سال در والیبال ایران چه اتفاقاتی رخ داد، چه تدبیر و برنامه‌ای به کار بسته شد که سرانجام وضع این گونه دگرگون شد؟!
کشتی فرنگی را نگاه کنید. ما سالیان سال جز دلخوشی به بعضی تک‌ستاره‌ها در این رشته حتی در سطح قاره آسیا هم حرفی نداشتیم و جزو تیم‌های غیرمدعی و شکست خورده به حساب می‌آمدیم اما کشتی فرنگی ما، همین هفته پیش بر سکوی اول جهان جلوس کرد، تبریک رهبر عزیز و شادی مردم قدرشناس را سبب شد. قهرمانی‌ای که به دنبال چند سال حرکت رو به جلوی این رشته ورزشی و عرضه‌اندام قهرمانان و کشتی‌گیرانی چون سوریان که امروز دیگر از نابغه‌های تاریخ کشتی جهان و نزد کشتی‌گیران دنیا شناخته شده است، به دست آمد. باید دید در کشتی فرنگی طی این سال‌ها چه اتفاقی افتاد، چه برنامه و تدبیری به کار بسته شد، چه عناصر و چهره‌ها و مربیان و مدیرانی فرصت کار و خدمت و سازندگی پیدا کردند و...؟
این دو رشته را مثال زدیم تا هم موفقیت‌های اخیر و حضور بزرگ و غرورآفرین آنان را در صحنه‌های جهانی یادآور شویم، هم بگوئیم، پیشرفت و حرکت رو به جلو و ممکن ساختن به ظاهر غیرممکن‌ها در ورزش امری کاملا شدنی است و هرگز «محال» نیست. یادآور شویم موفقیت و افتخار‌آفرینی در سایه کار و تلاش مخلصانه و عاشقانه و بالاخره مدبرانه به دست می‌آید و نیازی نیست به انتظار بازی فلک و یاری کواکب بنشینیم، و بالاخره بگوئیم، جوانان برومند این سرزمین بارها و بارها در رشته‌های مختلف ورزشی ثابت کرده‌اند که مثل سایر عرصه‌های علمی، فرهنگی، نظامی، هنری و... برای پیشرفت، افتخارآفرینی و ارتقا جایگاه خود، آماده و کاملا مستعد هستند. این استعداد غیرقابل انکار و نهفته، باید در سایه دلسوزی و درایت و تعهد به فعلیت درآید. این دلسوزی و درایت و تعهد بود که والیبال و کشتی فرنگی ما را چنین متحول و طی فرایندی حساب‌شده در آن انقلابی واقعی ایجاد کرد. اگر از ورزش خود در بازی‌های آسیایی و هر میدان دیگری انتظار افتخارآفرینی داریم و توقع داریم در عرصه‌های فنی و فرهنگی پیام تازه به جهانیان ابلاغ کنند و... باید عناصر و اصولی را که منجر به پیشرفت و خلق افتخار می‌شود، رعایت و فراهم آوریم، بدانیم آنجا که نتیجه ناخوشایند و برخلاف انتظارات است آن عناصر سازنده و امتحان پس داده در کوران تجربه بشری و توصیه شده در آئین و مکتب الهی، کنار گذاشته شده و جدی گرفته نشده و درعوض هرهری مسلکی و روزمرگی و... بی‌تعهدی بر کار و بار آن حاکم شده است. مثلاً اگر فوتبال ما روزی روزگاری قهرمان بلامنازع آسیا و فاتح جام‌های معتبر آن در رده‌های مختلف سنی و سطوح ملی و باشگاهی بود و حریفی جدی در سطح قاره بزرگ برای خود نمی‌شناخت، امروز به وضعی دچار شده که در شروع همین بازی‌های آسیایی 1-4 بازی و اخلاق را به فوتبال بی‌نام و نشان ویتنام می‌بازد، دلیلی ندارد، جز اینکه در  آن اخلاص، دلسوزی، درایت، تعهد و...رنگ چندان ندارد و در مواردی دیده می‌شود که منافع این و آن بر مصالح ملی غلبه پیدا می‌کند.!