صراط - موضوع دانشگاه آزاد و وقف اموال 250 هزار میلیاردی آن از حدود سه سال قبل به یکی از مهمترین سوژههای خبری کشور تبدیل شده بود. این موضوع در کش و قوس حرکت اصلاحی شورای عالی انقلاب فرهنگی از یک سو و تلاش هیأت امنای دانشگاه آزاد برای حفظ وضعیت موجودش از سوی دیگر در حالی به یکی از مهمترین موضوعات کشور تبدیل شد که روز تصویب طرح جنجالی آن در مجلس، یکشنبه سیاه نام گرفت.
براساس مصوبه مجلس که هیئت رئیسه مجلس از طرف کمیسیون اصل 90 در تصویب آن مقصر شناخته شد، اموال عمومی دانشگاه آزاد به بهانه وقف، تبدیل به اموال خصوصی میشد و رنگ قانونی میگرفت. این مصوبه البته با مقاومت اکثریت نمایندگان انقلابی پس از دو روز، خنثی و همین موضوع باعث شد تا هیئت امنای دانشگاه آزاد به یکباره اعلام کند اموال دانشگاه را وقف کرده و صیغه آن را هم جاری کرده است!
در برابر این اقدام، شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مصوبه قانونی خود اصرار ورزید و تا یک قدمی تغییر رئیس دانشگاه آزاد پیش رفت. بحث ناتمام میان هیأت امنا و شورای عالی انقلاب فرهنگی کار را به آنجا رساند که رهبری انقلاب مجبور به مداخله و تعیین یک هیأت کارشناسی فقهی توسط قوه قضائیه برای بررسی موضوع شد. هیئت کارشناسی مربوطه نیز پس از بررسی موضوع به این نتیجه رسید وقف دانشگاه آزاد، غیرشرعی و غیرقانونی است و از طرف دیگر هم اعلام کرد اصلاحیه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ماده 5 و 10 اشکالاتی دارد که باید تغییر کند. هفته گذشته، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی موارد اصلاحی را اعلام کرد و اکنون هیئت مؤسس این دانشگاه دو هفته فرصت دارد تا افراد پیشنهادی خود را برای عضویت در هیئت امناء معرفی کند.
در
این بین، هفتهنامه 9 دی که پیگیر این موضوع بود و قصد داشت در مصاحبه با
برخی از اعضای مؤثر در هیأت امنا، این موضوع را پیگیری کند به سندی دست
یافت که مشروح مذاکرات یکی از جلسات هیئت امنای دانشگاه آزاد را نشان
میدهد. اهمیت این سند از آن روست که با مرور آن میتوان به ریشه بسیاری
از مواضع اتخاذ شده و یا سکوت برخی از خواص در حوادث اخیر رسید.
در ادامه، ابتدا خلاصهای از این جلسه و سپس به دلیل اهمیت مطالب طرح شده، عین مذاکرات طرح شده آورده میشود:
هیئت
امنای سابق دانشگاه آزاد در جلسه تاریخ 7 اسفند 87 در خصوص موضوع وقف
اموال دانشگاه آزاد و تغییر اساسنامه آن تشکیل جلسه میدهد. در این جلسه،
هاشمی رفسنجانی ابتدا در خصوص ارسال اساسنامه پیشنهادی در دست بررسی
خودشان به شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین ارسال کامل یا ناقص آن برای
مقام معظم رهبری، از اعضاء نظرخواهی میکند و هریک از اعضاء نظر خود را
عنوان میکنند. میرحسین موسوی در بین حاضرین بیش از دیگران نگران موضوع
وقف دانشگاه آزاد است، برای همین پیشنهاد میکند وقف اموال، در اساسنامه
نیاید؛ بلکه اول وقف شود و بعداً اساسنامه پیشنهادی برای رهبری ارسال شود
تا وی در برابر عمل انجام شده قرار گیرد. برخی از اعضا در مذاکرات خود از
این که سازمان اوقاف بتواند نسبت به این وقف، اشرافی پیدا کند احساس
نگرانی میکنند و حتی یکی از اعضا خطاب به هاشمی میگوید: «شما باید با
آقا صحبت کنید حتماً تولیت دانشگاه آزاد مثل خیلی چیزهای کوچکتر از این،
زیر نظر ولی فقیه باشد و نفرات آن را هم مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان
و... یعنی افراد هیئت مؤسس را هم ولی فقیه زمان مشخص کنند، در این صورت از
شمول کار هم بیرون میاد.» به مذاکرات توجه فرمائید:
هاشمی: «نه من با
این موافق نیستم، اگر بدهیم به اختیار ولایت فقیه، خیلی آسان مثل بقیه
جاها در مسیرهایی میافتد که نمیخواهیم. مثل بنیاد مستضعفان و تبصره 82
میشود؛ آنها هم اموالشان کمتر از دانشگاه آزاد نیست. آن وقت آدم نمیداند
چه اتفاقی ممکن است بیفتد.»
میرحسین موسوی: «بله میتوانیم با این قید
بیاوریم که وقف با هیأت مؤسسان خواهد بود و هرکدام از ما هم هرزمان فوت
کردیم، چه کسی جایگزین شود و حتی نفرات بعد از آن را هم میتوانیم مشخص
کنیم.»
هاشمی: «بله من هم میگویم همین طور تغییر کند. چون وقتی برود
زیر نظر رهبری، رهبری یک سری ملاحظاتی دارند که معلوم نیست در دانشگاهها
بتوانیم آن را اعمال کنیم. مثل اینکه چه کسی را نصب بکنیم و چه کسی را نصب
نکنیم. اصلاً مسئولیت لوث میشود.»
جاسبی: «من هم موافق آقای هاشمی
هستم... ما قبل از اینکه وقف کنیم، بدهیم آقای خامنهای نگاه کنند، نظر
بدهند و آنجاهایی که ما نظر داریم، ایشان تأیید بکنند که مثلاً بعداً
شورای عالی دبّه در نیاورند و دستکاری نکنند. بعد اینجا بیاوریدش و صیغه
را بخوانیم و صلوات بفرستیم تا دیگر آنها نتوانند آن قسمت را دست بزنند؛
چون با آن نیتی که واقف، وقف میکند، هیچکس نمیتواند دستکاری کند.»
هاشمی:
«من هنوز نگران این هستم که حتی با این فرض، اینها در اساسنامهای که
اصلاح میکنند، بندی را بگنجانند که به نحوی دست اوقاف را به یک جای آن
بند کنند تا یک شرّی درست کنند.»
هاشمی سپس ادامه میدهد: «در اساسنامه
و وقفنامه بیاوریم این اعضای هیأت مؤسس که موجودند تا زمانی که هستند،
خوب است و کسی نمیتواند عزلشان کند و برای جایگزینی اینها هیئت مؤسس،
خودش باید افرادی را انتخاب کند و بعد از ما هم همینطور باشد. چون ما
افرادی را معرفی میکنیم که قبولشان داریم. یعنی همیشه، هیأت مؤسس برای
جایگزینی افراد، خودش تصمیم میگیرد که بنابراین تولیت آن یک تولیت ممتد و
براساس تفکر همین جمع خواهد بود... یعنی باید راه ورود را ببندیم.»
موسوی:
«باید به جای اعضای هیأت مؤسس در اساسنامه، نام این 9 نفر را با عنوان
بیاوریم که اینها وقف کنندگان هستند تا اگر مؤسس تغییر کرد، وقف برنگردد.»
در
این بین هاشمی پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود (در صورت فوت کلیه یا
اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی فقیه تصمیمگیری کند و این مسأله در
اساسنامه گنجانده شود) رد کرده و میگوید: «ولی فقیه خوب است؛ ولی اشکالش
این است که بعداً اگر نظام ما ولی فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف
ابدی باشد که نمیشود بگوئیم ولی فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی فقیه نداشته
باشد... تعدادی علی البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
یکی از اعضاء میگوید: «پس مرجعیت شیعه را جایگزین کنیم.»
هاشمی:
«نخیر! همان که گفتم... برای اینکه دستمان بسته نباشد، عناوین کلی مثل
آموزش، تحقیق، توسعه کشور، توسعه علم را در وقف نامه بیاورید که بعداً
متولی وقف، مصادیق آن را تشخیص میدهد. عناوینی بگوئید که همه چیز را شامل
بشود.»
هاشمی در پایان در حالی که در ابتدای جلسه اعلام کرده بود در
دیدار خصوصی با رهبر انقلاب، ایشان به هاشمی فرمودهاند شورای عالی انقلاب
فرهنگی در جریان جلسه فوق قرار گیرد، بدون توجه به آن توصیه میگوید: «ما
خبر این جلسه را نباید منتشر کنیم چون من به آقای خامنهای گفتهام ما در
این جلسه میخواهیم تصمیماتی بگیریم و بعد آن را به شورای عالی انقلاب
فرهنگی بدهیم. اگر خبر این جلسه را منتشر کنیم و مصوبات را به شورا ندهیم،
خوب نیست، بنابراین خبر این جلسه را ندهید.»
اکنون چند سؤال جدی مطرح است که آقای هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان باید به آنها پاسخ دهد:
در
قسمتی از این جلسه هاشمی میگوید برای این که دستمان در وقف اموال
دانشگاه، باز باشد، باید از عناوین کلی مثل آموزش، تحقیق و توسعه کشور در
وقف نامه استفاده کنیم. دقت کنید این دقیقاً همان کاری است که در طرح برخی
از نمایندگان وابسته به دانشگاه آزاد در مجلس صورت گرفت و مشهور شد به
مصوبه یکشنبه سیاه. بنابراین بر خلاف آنچه طراحان مصوبه یکشنبه سیاه ادعا
میکردند، این طرح از ابتدا برای نجات دانشگاه آزاد بوده است.
اما
مهمترین نکته در این مذاکرات این است که هاشمی رفسنجانی در حالی که در رأس
مجلس خبرگان قرار دارد و باید مدافع اصلیِ اصل ولایت فقیه باشد، چگونه
احتمال میدهد شاید روزی نظام ما ولی فقیه نداشته باشد؟ آیا اساساً نظام،
بدون ولایت فقیه، اسلامی و مشروع خواهد بود؟ چگونه است هاشمی رفسنجانی
دانشگاه آزاد را همیشگی میداند ولی ولایت فقیه را نه؟ کدام نظام مدّنظر
هاشمی است که ولی فقیه ندارد؟
شاید گفته شود این ادبیات هاشمی سهولسان
بوده و نه اعتقاد قلبی هاشمی؛ این احتمال، هرچند ممکن است اما با بررسی
مواضع هاشمی قبل از فتنه سبز تا امروز به همگان ثابت میکند که این،
سهولسان نیست بلکه نشان از تغییر نگاه هاشمی به این مقوله دارد. با این
حساب باید پرسید در این صورت آیا واقعاً هاشمی رفسنجانی باز هم باید بر
صندلی ریاست خبرگان تکیه بزند؟ سستی در اعتقاد به ولایت فقیه چگونه با
چنین جایگاهی تطابق دارد؟
در قسمتی از جلسه، هاشمی دلیل مخالفت خود با
پررنگ شدن نقش رهبری در سرنوشت دانشگاه آزاد را اینگونه اعلام میکند که
در این صورت، دانشگاه میآفتد در مسیری که ما نمیخواهیم! ایشان باید
توضیح دهد این چه مسیری است که رهبر انقلاب میخواهد و هاشمی نمیخواهد؟
هاشمی در بخش دیگری میگوید رهبری ملاحظاتی دارند که معلوم نیست ما
بتوانیم اعمال کنیم، مانند عزل و نصب رؤسای دانشگاهها! مگر رؤسای دانشگاه
آزاد قرار است چه کسانی باشد که تغییر آنها غیرممکن نشان داده میشود؟ به
دنبال چه افرادی هستند که مخالفت ولی فقیه را در پی خواهد داشت؟
چرا
هاشمی رفسنجانی از اعضای جلسه میخواهد مشروح مذاکرات این جلسه منتشر
نشود؟ خود او در ابتدا نظر رهبری را مبنی بر لزوم اطلاع اعضای شورای عالی
انقلاب فرهنگی بیان میدارد و در پایان، بر خلاف آن دستور میدهد. چرا
طراحی مشترک ایشان با آقای جاسبی و موسوی منجر به تحت فشار قرار دادن
رهبری میشود؟
گنده تر ا دهنتم حرف بزنی امت حزب الله خودشون تکلیف مجمع تشخیص و خبرگان رهبری رو مشخص می کنن که دیگه اینقده به آقایان خبرگان نگیم که قضیه رو فیصله بدید
کم تو و خانوادتو تحمل کردیم حالا دیگه داری اینطوری جسارت میکنی؟!
بشین سر جات
ویژه: در اعتراض به عدم محاکمه سران فتنه و مواضع متناقض مدعیان بصیرت...
"رییس جمهور ایرانیان" تا اطلاع ثانوی به روز نخواهد شد...
نامه سرگشاده "رییس جمهور ایرانیان" خطاب به دستگاه قضایی و مسئولین امنیتی :
حضرات...مدعیان بصیرت...بر من خرده نگیرید اگر نامه ام را بی سلام آغاز می کنم...
خدا می داند آنقدر که از سستی و مصلحت اندیشی های بی مورد شما غضب آلودم از جنایتها و خیانتهای سران فتنه خشمگین نیستم...
حضرات مدعی بصیرت...برادران به اصطلاح انقلابی..آیا وقت آن نرسیده است تا عدالت را برای همه یکسان اجرا کنید و سران جلاد فتنه را به میز محاکمه بکشانید؟ چرا از اجرای قانون فرار می کنید؟ مگر قانون برای همه یکسان نیست؟ مگر طبق قانونی که بر اساس آن حکم صادر میکنید کشاندن مردم به خیابانها و ایجاد درگیری مسلحانه محاربه نیست؟ مگر طبق همان قانون محارب نباید اعدام شود؟ چرا قانون در این مورد اجرا نمی شود؟ از چه می ترسید؟ مگر آنها به گفته خودتان "سرلشکر بی لشکر" نیستند؟ پس چرا می گویید اگر دستگیرشان کنیم "امامزاده" می شوند؟ امامزاده برای چه کسانی؟ مگر آنها بی لشکر نیستند؟
ملت تا کی صبر پیشه کند؟ خانواده های شهدا تا کی خون دل بخورند؟ بسیجیان خمینی تا کی هتاکی موسوی جلاد و کروبی خائن و طعنه های خاتمی شیاد را تحمل کنند؟ تا کی به رهبرمان فحاشی کنند و سکوت کنیم؟ تا کی عاشورا را به سخره گیرند و ساکت بمانیم؟ تا کی تیشه به ریشه نظام بزنند و تماشاچی باشیم؟ تا کی بیانیه صادر کنند و به ریش ما بخندند؟ آنها از کجا اینقدر دلگرمند؟ کدام قانون برایشان حلقه امن ایجاد کرده است؟ آیا مصلحت اندیشی های بی مورد و تاخیر در اجرای قانون آنها را چنین گستاخ نکرده است؟ از کجا معلوم با گذشت زمان گستاخ تر نشوند؟ از کجا معلوم جوان دیگری را به به کشتن ندهند؟ از این پس که عمق کینه سران فتنه از نظام و سواستفاده آنها از رافت اسلامی واضح و مشخص است چنانچه خونی بر روی زمین بریزد ما آن را از چشم شما خواهیم دید...
حضرات...تکلیفتان را روشن کنید؟ برای چه در مسندی که نیاز به قاطعیت دارد نشسته اید؟ آیا قصد اجرای وظیفه خود را دارید؟ چرا سستی میکنید؟ مگر همین امت حزب الله نبود که در تمام میدانهای انقلاب حضور داشت؟ اینک چرا مطالبه به حقشان را لبیک نمی گویید؟ چه شده شعارتان را فراموش کردید؟ اصولتان را به مصلحت اندیشهای بی مورد فروخته اید؟ در صندلی قدرت چه دیده اید که روحیه انقلابی در شما دیده نمی شود؟
امروز و با گذشت بیش از یکسال از حماسه بزرگ و غرور آفرین 9 دی هنوز مهدی هاشمی در لندن برای آشوب برنامه ریزی می کند...موسوی با نیشخند به ملت می رود تا به باشگاه صدتایی های بیانیه نویس بپیوندد...کروبی همچنان فکر میکند باید بیش از آرای باطله رای میاورده...خاتمی هنوز به نظام طعنه می زند و برای آمدن شرط میگذارد...فائزه از برادرش حمایت میکند...پدرش هنوز از طرد نکردن خواص می گوید...و...
اینجانب که از شهریور 87 اقدام به تاسیس "رییس جمهور ایرانیان" نمودم و در روشنگری فتنه 88 قطره ای بودم از دریای بیکران ملت هم اکنون و همگام با سایر اقشار ملت که همه یکصدا خواستار محاکمه قاطع سران فتنه و آقازاده ی لندن نشین هستند از مسئولین ارشد دستگاه قضایی به ویژه رییس آن حضرت آیت الله آملی لاریجانی برخورد قاطع و تاریخی با سران آشوبگر فتنه 88 و سایر وابستگان سیاسی آنها و تمام عواملی که باعث کشته شدن عده ی زیادی از مردم بی گناه شدند و در چهره متحد ملت خدشه ایجاد نمودند را به طور جدی خواستارم و با اعلام اینکه آماده سربازی برای امام خامنه ای هستم و اینکه همچنان از رییس جمهور انقلابی و پرتلاش قاطعانه حمایت خواهم کرد رسما اعلام میکنم در اعتراض به سستی دستگاه قضایی و سایر دستگاههای امنیتی در برخورد قاطع با سران فتنه تا زمان دستگیری و محاکمه سران فتنه یعنی میرحسین موسوی - مهدی کروبی - محمد خاتمی و آقازاده لندن نشین و خواهر آشوبگرشان دیگر در "رییس جمهور ایرانیان" مطلبی نمی نویسم.
صبر ملت لبریز شده است...قبل از آنکه ملت سران فتنه را تکه تکه کنند آنها را قاطعانه محاکمه کنید...
خدا شما را کفایت میکند...
من الله توفیق...
گر بود عمر به میخانه روم بار دگر...به جز از خدمت رندان نکنم کار دگر...
سرفراز باشی میهن من...
اگر واقعا این مطلب معنی دار شوم از ناحیه هاشمی گفته شده باشد چنین کسی لیاقت نمایندگی خبرگان را ندارد چه رسد به ریاست مجلس خبرگان .
رئيس مجمع رو رهبر انتخاب ميكنه نه من و شما والا رئيس خبرگان هم نمايندگان خبرگان تعيين ميكنند والا
رهبر و نمايندگان خبرگان هر وقت صلاح بدانند اين آقا رو سلب مسئوليت ميكنند.
شما زیاد جوش نزن اون بالا همه میدونن دارن چیکار میکنن
این سیاست یتیم پشت پرده زیاد داره لطفا ظاهر بین نباشید
البته اگر هم آقاي هاشمي به ولايت فقيه اعتقاد نداشته باشند به اين صراحت در يك جلسه كه تمام گفتگوهاش ثبت ميشه عنوان نميكنند.
در خاطرات جنگ برای پذیرش قطعنامه می خواست خودش رو فدا کنه از کجا معلوم الان هم همین کارو نمیکنه
عزیزی که گفتن "کامل نخوندی": یعنی تصمیمگیری درباره دانشگاه آزاد مثلاً باید در همون چند ساعت تعیین رهبر جدید (خدایی نکرده) اتفاق بیافته؟ اینکه عین سودجوییه. یاد داستان ثقیفه افتادم.
مملكت ماله باباتون هست اين مدلي تقسيم ميكنين
هاشمي تو اين مملكت زحمت كشيد اگر الان ميگه وحدت بايد باشه مگه دروغه يه كم به اون مغزتون فشار بيارين تا بفهمين
واسه این نیست که دوباره جریانشو از نو بسازه و شروع کنه به بازی کردن؟!!!
والله اعلم
رفسنجانی مردم رفسنجانم دیگه قبولت ندارن
رئیس جریان لیبرال در کشور ایشونه و ما ها باید هدف بگیریمش
کسی که رهبرمون باهاش مراعات کرده اما باز پر رو و بی حیاست.
کاش هاشمی ارزش مراعات رهبرمون رو داشت.
خانواده ای که توفتنه دست داشتن
واقعا بی حیاس این هاشمی.
به حرمت رهبری فعلا سکوت کرده ایم اما زمانی که دستور رهبربیاد حاضریم خودمو ن صندلی اعدام رو از زیر پای هاشمی و موسوی وخائنین دیگر بکشیم.
شتر بیند در خواب پنبه دانه!
اینجا اما یک ((نفر)) هست که واحد شمارش شتر نیست ولی خواب امام می بیند!
زرشک!
ما بیداریتان را قبول نداریم، خوابتان را برای ما تعریف می کنید؟!
بر گرفته از مطالب حسین قدیانی
ازطرفی بااین گندایی که زدی(مواضع) امت حزب الله نمیذاره زیادعمرکنی..اگه بخوای به رفتارهای ساختارشکنانه ات ادامه بدی نفستو میبریم افتادپیرمرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سیاست جایی نیست که همه بفهمند
رهبر انقلاب اسلامي افزودند: آقاي هاشمي قبل از انقلاب، اموال خود را صرف مبارزه مي كرد و در سي سال اخير هم با به عهده گرفتن مسئوليت هاي فراوان، در حساس ترين مقاطع در خدمت انقلاب و نظام بوده و هرگز از انقلاب براي خودش، مالي نياندوخته است و مردم بايد به اين حقايق توجه داشته باشند.
شخص هاشمي يكي از اركان مهم در انتخاب رهبري به از وفات حضرت امام بودند و ايشان بودند كه علي رقم وجود كانديدا هاي خيلي مهم از آقاي خامنه ايي حمايت كردند و با توجه به نفوذ و قدرت خود اين مهم را انجام داد و فكر نميكنم حتي دشمنان هاشمي منكر اين باشند.حالا هم ما نميگوييم انقلاب با كسي عهد اخوت دارد ولي معتقديم در مورد هاشمي شخص رهبري از همه محق ترند و ايشان تا كنون از هاشمي حمايت كرده اند و فكر كنم چنين دشنام دادن و هتك حرمت به رييس خبرگان و منصوب رهبر در تشخيص مصلحت نظام جفا به ايشان و خلاف نظر رهبري باشد.قضاوت باشد بر عهده كاربران.
همراه امام بوده است .....
شهادت پیش رفته است ....
کنار رهبری بوده است .....
ایشان بودند ....
و هرچی فعل امام خامنه ای استفاده کرده نشان میدهد که آقای هاشمی آدم خوبی بوده است ولی حال چی هست رو که نفرمودند ؟ فرمودند؟
یک نصیحت برادرانه !
در این مملکت هرکسی با ولایت مقدسه فقیه زاویه گرفت نابود شد.
تو داری با لگد می زنی پس کله خودت اما حالیت نیست .
من فکر میکردم توخیلی سیاس و زیرکی اما با این گندهایی که زدی معلومه به اندازه یه بچه 10 ساله هم سیاست بلد نیستی چه برسه به برسه به بصیرت !
سیاست بچه بازی نیست که شما بفهمی
پس قبول داری کسی از این یارو (اکی) خوشش نمیاد.
در ضمن (من به درست و غلطش کار ندارم) ولی همین حالا هم اکثر عرفا و ایات عظام حلاج رو قبول ندارن
دخترت كجاست باباي باغيرت الان كانادا داره چكار ميكنه
اون دخترت دبي چكار ميكنه
پول مردم در مترو به جيب كي ميره
آفرين به آنهايي كه پته تو را روي آب انداختند
مفسران و کارشناسان هم که این حرف ایشان را تائید نمودند و اینجانب برای تنویر افکار عمومی گزارش یکی از مفسران را عینا در ذیل می نویسم .
گزارش کارشناسی : بنا به تحقیقات بعمل آمده صحت گفتار ایشان تائید می شود و البته ذکر این نکته ضروری است که این دو قطعه زمین ( یکی در قم و یکی در مشهد ) بصورت کاملا اتفاقی و بر حسب تصادف در مجاورت و همسایگی هم قرار دارد و قرار است با کشیدن یک دیوار به پهنای ده سانت و به طول ........... ( بخوانید نمیدانم چند متر ) این دو قطعه زمین از هم تفکیک شود ، تا بعد ها ( انشاء ا... بعد از هزاران سال زندگی پر بار و پر برکت ایشان !!!!!!!!) موجب تداخل اموال وارثین نشود. ( البته ایشان بعلت کمبود جا در فضای مساحتی کنونی ایران ، چند بخش مختصر از این مایملک ناچیز را به کشور های کانادا و استرالیا و ...... نقل مکان داده اند تا بتوان در آنها ساختمان های شصت و دو طبقه و اتوبانهای اختصاصی بسازند البته برای روزی که اسلام ( بخوانید تعبیر ایشان از اسلام ) ( بخوانید موقعیت خانواده ) ( بخوانید فاطمه و فاءزه و مهدی و محسن و ....... ) به خطر می افتد ، بتوان از آن استفاده نمود . به این مایملک ناچیز ، چند کامیون مفرغ هم اضافه فرمائید که وقتی از مرز کشور خارج می شد ، نگهبان مرزی از روی نا آگاهی فکر کرده بود که طلا است . حالا اگر این شندر غاز مبلغی که در دانشگاه آزاد هست را هم ایشان به نفع اسلام خودشان بالا بکشند چه اتفاقی می افتد ؟؟؟؟؟ که این همه بلوا راه انداخته اید؟؟؟؟؟
شما را نمی دانم, اما یادم هست جریان موسوم به اصلاحات در دوران استیلای خویش بیشترین حملات را متوجه همین آقا و دختر و پسرانش نمود ولی بعد از مدتی روش تاکتیکی خود را بر حمایت از ایشان و خانواده اش بنا نهاد, اهداف نا پاک این قماش افراد , بکار گیری از هر وسیله ای را توجیه می کند, حتی اگر این وسیله « سر نیزه نمودن» ارزشها باشد.
گر پدر رفت.تفنگ پدری هست هنوز/
گرچه نیکان همگی بار سفر بستند/
شیر مردی چو علی خامنه ای هست هنوز/
گر امام شهدا نیست کنون در بر ما/
خلف صالح و مظلوم .علی هست هنوز
لعنت الله علی الخوارج
یا الان یا هیچ وقت
شاید برخی یک سال و هشت ماه پیش را فراموش کرده باشند اما مردم فراموش نکردند در آن بحبوحه عجیب که هر کس با هرچه در چنته داشت به جنگ اسلام و انقلاب آمد و به قول آقا دندانهای به حقد و کینه بیرون آمده خود را به مردم این صاحبان اصلی انقلاب نشان می دادند و دنبال سهم خواهی و مصادره کشور و نظام به نفع خود و باندشان داشتند همان ها که با پر کشیدن خمینی کبیر از میان ملت خواب سیطره خود بر کشور را تعبیر شده انگاریدند و چشم انتظار فرصتی طلایی برای عملی کردن آن بودند که با پیش فرستادن عروسکهای خیمه شب بازی مانند موسوی و کروبی به مطامع خود برسند (همیشه این مطلب را در ذهن داشتم و دارم و چندین بار در مسائل مختلف بین المللی دیدم که سرویسهای اطلاعاتی غرب خصوصا CIA و MI6 حرکتهایی پیچیده با راههای فرار چند لایه و نقشه های پشتیبانی چندگانه ارائه می کنند) و در صورت پیروزی چند وقتی را اجازه جولان به این دو دلقک میدهند و بعد از رسیدن به مطلوب و رام کردن و به راه آوردن 60میلیون گوسفندانشان این مهره های سوخته را نیز که دیگر دور انداختنی شده اند به فراموشخانه ای دیگر می سپارند و اگر پیروز نشدند را دیگر لازم نیست بگویم چرا که همینک در حال نظاره هستیم همان اباطیلی که سال قبل نظام را در ورطه سقوط می دیدند و نصیحت نامه و هدایت نامه به رهبر معظم فرستادند و او را از عواقب تنفیذ رای به حق و بدون شائبه و شک مردم برحذر می داشتند امسال چارقد و چارچوق خود را به طرفی انداخته و قداره بند و فدایی نظام شده اند و در حال مهلت دادن به سران فتنه (به قول خودشان) امشب و فردا می کنند و در برنامه های مختلف و مناسبتهای گوناگون نامه پراکنی و سخنرانی میکنند و در صداوسیما حاضر میشوند و ندای وا اسلاما و وا نظاما سرمیدهند نمی دانم این افراد که خود را مرید و شاگرد و ... امام می دانند ما را چه فرض کرده اند که چنین بازی مضحکی را شروع کرده اند و از همه بدتر رسانه ها و افراد صاحب نفوذی که به کلام چنین رجاله هایی گوش فرا داده و آنها را حمایت می کنند. خدا بیامرزد احمق هایی مانند ابوموسی اشعری را که پیش دوستان ساده اندیش ما باید تلمذ کنند آخر ساده گی تا به کجا ؟ مگر شما حضرات نامه و میکروفون به دستان امروز که از هیچ برنامه و منبری برای نشان دادن وفاداری خود به انقلاب نمی گذرید از کرده سال قبل و امسال خود توبه کردید و برگشتید که اکنون به دوستان و رفقای گرمابه و گلستان وهمراهان کهریزکتان پشت کرده و حتی برای آنها خط و نشان میکشید و تعیین مهلت می کنید تا به آغوش ملت بازگردند (و چقدر شما از صاحبان اصلی انقلاب ـ مردم و رهبری ـ داغترید که ایشان تا کنون اینطور که شما بر کروبی و موسوی تاخته اید بر آنها سخت نگرفته اند).البته می دانید که امت ، تحرکات مذبوحانه شما رنگین مذهبان ، سیاست باز را فعالانه به نظاره نشسته است تا در زمان لازم طومار شما کفتارصفتان دودوزه باز را بپیچاند.
و اما دوستان غافل ، ای برادران توبه گرگ مرگ است. آنکه تا همین چند ماه پیش از روی نصیحت و خیرخواهی (به خیال خام خودش) برای رهبر انقلاب تعیین تکلیف می کند و به حمایت از شیخ و مولای خویش می پردازد چگونه است که با فاصله فقط چند ماه (در حالیکه هیچ جا سخن از توبه و برگشت از عملکرد سابق خود نکرده است) سینه چاک انقلاب می شود و حاضر به فدای خود و خانواده اش می شود یا آن شیخ پارلمانی سابق که در لاک خود فرو رفته بود اینک سر از لاک سکوت و رخوت خود بیرون آورده و ادعای دفاع از نظام را دارد.هیچ از خود نپرسیده اید امروز انقلاب در خطر است {با شهادت 2 عزیز و مجروح شدن چند نفر (هر چند همین هم بر ما گران است) و به میدان آمدن حداکثر 2000 نفر} یا سال قبل که حرمت امام و رهبری و نظام و انقلاب و اسلام و اهل بیت در پیش چشم جهانیان هتک شد بگونه ای که هیچ چیز نمی تواند ثلمه ای که سال قبل بر این نظام عزیز وارد شد را جبران کند. کدام یک سنگین تر بود ؟ پس چرا سال قبل یا آتش بیار معرکه بودید یا با سخنان چند پهلو مردم را به شک و شبهه انداختید یا سکوت کردید؟ آن موقع اسلام در خطر نبود انقلاب و نظام در خطر نبود؟ دوستان بینا تر به قضایا نگاه کنید با بصیرت باشید این سرآغازی برای فتنه ای دیگر است چرا که کلاغ سیاه منفور و بدشگون فتنه بار دیگر از خاکستر فتنه سال قبل در حال بیرون آمدن است زنهار که در خواب خرگوشی باشیم و آنگاه بیدار شویم که نه از تاك نشان ماند و نه از تاك نشان . نبرد حسین بن علی (علیهماالسلام) یک صبح تا عصر بود خود را نرساندی باخته ای ای برادر.
البته انشاءا... به برکت وجود بیداردلان و پاسدارانی از جنس عماردشمن زبون خواب چنین غلطهایی را به گور نه که به جهنم میبرد. حال رسالت سنگین مجلس خبرگان برای دومین بار به آنها رو کرده تا قضای عمل صورت نگرفته سال قبل خود را جبران کنند.
وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون